. #نوحه #شهادت_امام_جواد (عليه السلام) بین حجره غریبم/ همسرم قاتلم شد از جفا لحظه لحظه/ پاره پاره دلم شد منکه در شور و شینم تشنه لب چون حسینم(۲) یا جواد الائمه یا جوادالائمه(۲) همچو مادر جوانم/ شکوه از کینه دارم زآتش زهر کینه/ شعله از سینه دارم من جوان رضایم اکبر کربلایم(۲) یا جواد الائمه یاجوادالائمه(۲) آسمان تیره و تار/ جسم من روی بام است همچو بابا به جسم/ پاره پاره سلام است از قفا سر بریدند عمه‌ام را ندیدند(۲) یاجوادالائمه یاجوادالائمه(۲) مرتضی محمودپور 👇

#شهادت_امام_جواد #جواد_مقدم بی قرارم تو دلم یه دنیا درد و ماتمه ناله دارم هرچی از غمم بگم بازم کمه دل فکارم جیگرم میسوزه خیلی تشنمه واویلا وای .. واویلا وای بارون اشکای چشمام میچکه به روی گونم چی بگم از غصه ها که قتلگاه شده تو خونم دیگه طاقت ندارم دعام اینه پَر بزنم زود همه دردم اینه قاتلم شریک زندگیم بود واویلا وای وای وای واویلا ... واویلا وای وای وای واویلا ای دل ای دل به خدا از همه دنیا سیر شدم ای دل ای دل تو حصار درد و غم اسیر شدم ای دل ای دل مثل مادر تو جوونی پیر شدم واویلا وای .. واویلا وای میدونم درد منو جدم امام حسن میدونه اوج غربته اگه حتی غریب باشی تو خونه دل خونم کی میرسه لحظه ی شیرین رهایی پشت در به زیر لب همش میگم مادر کجایی واویلا وای وای وای واویلا ... واویلا وای وای وای واویلا تک و تنها هر نفس ذکر لبم خدا خداست صحن چشمام خیس و بارونیه سوز روضه هاست خودم اینجا ولی روح و دل من تو کربلاست واویلا وای .. واویلا وای دست و پا میزنم از عطش شکسته بال و بی حال پیش چشم فاطمه زنده میشه روضه ی گودال زیر لب زمزمه ام شده حسین مادر نداره همه خون گریه کنید جد غریبم سَر نداره واویلا وای وای وای واویلا ... واویلا وای وای وای واویلا https://eitaa.com/emame3vom/46097 .

🌴شب شهادت غریب کاظمین 🌴داره میاد بوی #محرم حسین 🎤 #محمدحسین_حدادیان ⏯ #زمینه #شهادت_امام_جواد (ع) زیارت امام رضا میمونه خاطره اش به یاد ورودی باب الجواد برات کربلامو داد بازم به این معرفت کبوترا یه روز میگردن دور گنبد طلا یه روز به دور جوون امام رضا علی اکبر رضا جوونیم فدات علی اکبر رضا میمیرم برات داره میاد صدای خنده یکسره شبیه روضه ی علی اکبره با زهر و کینه و عطش غریبی رو نشون میده خوبه نبود امام رضا ببینه داره جون میده چقدر مصیبت توی هر نگاهشه تموم حجره پر اشک و آهشه غریبه خونه اش دیگه قتلگاهشه ولی تو کربلا عوض شده ماجرا جلو چشم پدر میزد پسر دست و پا علی اکبر رضا جوونیم فدات علی اکبر رضا میمیرم برات غریبی اینه قاتلت شه همسرت سه روز روی زمین بمونه پیکرت مثل غریب کربلا با اینکه تشنه کشتنش نمیمونه تو قتلگاه به زیر مرکبا تنش اگه به لب هاش نرسید یه قطره آب سه روز میمونه تن اون تو آفتاب سرش نمیره توی مجلس شراب کبوترا رو پیکرش زدن سایه بون به یاد کربلا همه شدن روضه خون علی اکبر رضا جوونیم فدات علی اکبر رضا میمیرم برات https://eitaa.com/emame3vom/46098

🌴روضه امام جواد(ع) 🌴جانم جواد الائمه 🎤حاج #سعید_حدادیان ⏯ #روضه_امام_جواد (ع)

. #پیوند_آسمانی شعرگونه ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیهم شب رؤیا شب زیبا شب شادی همه تا به ثریا شب مجنون شب لیلا شب آدم شب حوا شب رحمت شب حکمت شب وصلت وسط پاکترین ها که به معنا مثل وصل دو دریا شده امشب شب کوثر شب حیدر شب روئیدن طوبی شب دامادی مولا شب خندیدن زهرا همه جا گل شده بلبل زجنون غرق ترانه چه گل افشان چه بهاران وسط بارش باران زستاره همه جا پرشده از رنگ دوباره سر سفره به اشاره به نظاره دو هم آوا شده خیره به رخ یکدگر از فرط خوشی شاد و چه آباد و چه آزاد شده وصل دو شمشاد و چه خوش قرعه بنام علی افتاد که داماد شده به که چه بختی زده حلقه به در خانه صدیقه کبری و صفا داده صفا را ✨✨✨✨✨✨✨✨ وخدا بست ز قبل همه این عقد و پیمبر به زمین عاقدشان بود و جبرئیل امین شاهدشان بود در این شور و در این گسترهء نور در این شادی پیدای دو حق ذات و دو مستور یکی مرد ترین مرد یکی قبله گه حور یکی اسوهء مریم یکی زمزمهء طور یکی صاحب غیرت ویکی فاتح عصمت دو هم کفو نشستند بر حضرت خاتم و محمد وسط این دو گل خوش نفس و خوش رخ و خوش عطر نشست و چو وکیل از دو نفر خواست جواب قند شد آب در دل زهرا که علی گفت بله فاطمه دلشاد دل از یار ربود و اعماق وجود لب از لب بگشود و به لحنی که طنینش دل حیدر به سما برد چه شیرین و جلی گفت نگه کرد چه زیبا به علی گفت به این شاه و ولی گفت به کوری دو چشمان حسودان به علی زود بلی گفت ✨✨✨✨✨✨✨ و حرف دل خود را به علی گفت که من آمده ام یار تو باشم مددکار تو باشم به بازار غم و عشق خریدار تو باشم علی جان قدم در وسط زندگی تو زده ام تا که گرفتار تو باشم رسیدم که علی جان سپر جان تو و دلبر و دلدار تو باشم همه جا پشت سرت میشوم همسفرت میدهم جان به برت چه غم از اینکه شهید در و دیوار تو باشم مجتبی صمدی شهاب .

‍ 📝 #ساحل_چشمامو_از_بچگی_دریا_کردم 🖊 #شب_هشتم_محرم_الحرام_۱۴۴۲ 🖊 #سیب_سرخی ساحل چشمامو از بچگی دریا کردم خودمو با گریه تو قلب حسین جا کردم دستمو گرفت و آبرو داد منم بهترین رفیقامو تو روضه پیدا کردم شب جمعه ای به یاد حرمت بودم که قلبم از دوری شش گوشه ی تیر کشید کیمیایست عجب تعزیه داری حسین که نباید ز کسی منت اکسیر کشید یا مبدل السیت بالحسنات کشتی نجات حرف دلمو میگم توی این لحظات میمیرم برات گریه رو ازم بگیرن بخدا میمیرم چون میدونم اینجوری مرهم رو زخماشم همه زندگیه ی بچه هیاتی اشکاشه پس باید مراقب طرز نگاهم باشم تک تک سینه زناتون همه حرمت دارن با تموم نوکرای تو برادرم حسین لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدرم و مادرم حسین یا مبدل السیئات بالحسنات کشتی نجات حرف دلمو میگم توی این لحظات میمیرم برات اباعبدالله اباعبدالله (ع) .

بیرق عزا رو بیارید . #زمینه #شهادت_امام_جواد محمود کریمی #امام_جواد می درخشه اشک ستاره تو سینه تار امشب بیرق عزا رو بیارید رضا عزاداره امشب غریب آقام یا جوادالائمه آقایی گل بهار رضایی مسموم آتیش زهر جفایی مولایی وارث حضرت زهرا مظلومی پسر خون خدایی جواد شأن نزول کوثر، برو سوی آغوش ماد با این زهری که زد بر قلبت شرر می درخشه اشک ستاره تو سینه تار امشب بیرق عزا رو بیارید رضا عزاداره امشب یا #جوادالائمه گم میشه میون شعله ی آهش اشکی که می چکه از تو نگاهش میسوزن تموم بال و پرش رو چون عشق فاطمه بوده گناهش رضا پسر تنهای تو، شده وارث دردای تو  بیا که بگیره دستای تو چشم براه مرگ جوونی که میرسه جونش برلب بیرق عزارو بیارید رضا عزاداره امشب می درخشه اشک ستاره تو سینه تار امشب بیرق عزا رو بیارید رضا عزاداره امشب یا جوادالائمه وقتی که بدنی روی زمینه خورشیده که مثل شعله میمونه ابری از سایه ی بال کبوتر روی این کسیکه روضه میخونه حسین ای گل سرخ خونین حسین خفته صحرا بالین حسین بی کفن افتاده برزمین روضه ی جوادالائمه روضه ی سالار زینب بیرق عزا رو بیارین رضا عزاداره امشب .

ذکر لبم یا زهرا نفسم نمیاد بالا #محمود_کریمی #سینه_زنی #شهادت #امام_جواد ذکر لبم یا زهرا نفسم نمیاد بالا یا زهرا وا اماه اخر غربت این مردن من کی میاد ببینه جون کندن من کنیزا به پشت در دف میزنن برای جون دادن من کف میزنن قاتل من در غوغا نفسام نمیاد بالا ******** همسرم قاتل بی رحم منه این هم ارث من از اقام حسنه من میسوزم او تماشا نفسم نمیاد بالا * انکه در عرش حق قدم میزد گوشه حجره گشته ماوایش متوسل شده به اقایی یا ابالفضل روی لبهایش بس که شعله پر است بر سینه او بر لبش حرف اب میسوزد نا سزا بر لبان همسر او او فقط در جواب میسوزد .