eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔊 آقا علی بن موسی الرضا(ع) ⭕ متن:غریب و خسته اومدم... 🎙️ مداح:کربلایی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 غریب و خسته اومدم، پناهم بدی دل شکسته اومدم، پناهم بدی با اینکه میدونم بدم، درِ خونه‌تُ زدم که راهم بدی... خسته‌ام مثه اون، زائری که وقتی تو حرم، پا گذاشت دیگه تا همیشه، پیش تو تو مشهد دلشو، جا گذاشت جانم/به گنبد طلات جانم/به این کبوترات جانم/به سیل زائرات جانم... السلطان، اباالحسن 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 با گریه‌زاری اومدم، نگاهم کنی با بیقراری اومدم، نگاهم کنی فقیر و بی‌کس اومدم، درخونه‌تُ زدم که شاهم کنی وقتی سعی و صفا، صحنته سقاخونهٔ تو، زمزمه هرشب گرم طواف توام تحت قبهٔ تو، کعبمه جانم/به این شهِ کرم جانم/به این شب حرم جانم/به چشمای ترم جانم... السلطان، اباالحسن .👇
4_5904576774884297070.mp3
6M
بانوای🎤کربلایی علی‌اکبر‌حائ‍ـری [ سلام‌اللّٰه‌علیها ] اجرا؛ شب‌شهادت‌حضرت‌رقیه ۱۴۰۰ [ هیئت ام ابیها قم ] نابغـه‌ی‌ کربلا مظهـر حجب و حیاء عزیز خونه‌ی خون خدا رقیه‌جـان لکِ روحی‌فداء❤️ تو آسمان تـرینی بالاتـر از تـو نیـست ای‌خانومی که‌هیچکس آقاتـر از تـو نیـست گـدای رقیه من فـدای رقیه نمک‌سفرم از عـطـای رقیه راضی‌ام به‌والله به‌رضـای رقیه کاش‌بشیم امسال زائـرای رقیه زینـت دوش عـمو دارم ازت آبـرو کاخ‌یزید‌و کردی زیر و رو عاشقتم این‌قدر که نگو با‌دستای کوچیک‌ش دستگـیر عالـمـه واسه‌من شب‌سوم کـل مـحـرمه🏴 امیـره رقیه بی‌نظیـره رقیه توی‌شام ثابت‌کرد دلیـره رقیه دوعالم فقیر و من اسیـر رقیه لال‌بشه هرکی‌که‌گفت اسیـره رقیه .
. در خیال تو فنا می‌شوم ان شاءالله با تو همرنگ خدا می‌شوم ان شاءالله از اذان علی اکبر تو جا ماندم با نماز تو ادا می‌شوم ان شاءالله پنبه‌ی عقل مرا باز جنون خواهد زد آخر از خویش رها می‌شوم ان شاءالله بین بین‌الحرمینت دو دلی خواهم کرد چون کبوتر دو هوا می‌شوم ان شاءالله هدف از سجده به پاهای تو افتادن بود بین یک سجده فدا می‌شوم ان شاءالله دیده هرچند شد از حسرت دیدار سپید با رخت دیده‌گشا می‌شوم ان شاءالله بعد عمری که به گریه سپری شد، آخر تربت کرب و بلا می‌شوم ان شاءالله از بس آغوش تو گیراست، یقین در محشر از دل قبر تو پا می‌شوم ان شاءالله محمد بختیاری . 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ذرات دو عالم همه موقوفِ حسین است چشم همگان یکسره معطوفِ حسین است بیداریِ اسلامیِ سر تا سردنیا بی شک اثرِ امرِ به معروفِ حسین است در راه خدا همیشه باید کوشید از کوثر و زمزمِ ولایت نوشید تا دین خدا زنده بماند باید مانند حسین ، چشم از جان پوشید .
YEKNET.IR - vahed - vafat hazrat masoume 1400 - salahshour.mp3
3.19M
حماسی 🌴یکی یکی تو روضه هات موهام سفید شد 🌴با هر کسی رفیق شدم رفت و شهید شد 🎧 مهدی سلحشور یکی یکی تو روضه هات موهام سفید شد با هرکسی رفیق شدم رفت و شهید شد اما نمیشه دمی از تو ناامید شد فقط تو میدونی و بس میخوام رها شم از قفس اگه میگم با هرنفس هواتو کردم.... بغضه همش توی صدام چقد برم چقد بیام آخه چجور بگم میخوام دورت بگردم در کنار این شهیدان من ندارم جز آه حسرت قسمتم کن این محرم یا زیارت یا شهادت ای جان جان آقا
.  ای ز سـر تـا بـه قـدم جـانِ اباعبدالله روح پیغمبــر و ریحــان ابــاعبـدالله   سیـرتت سیـرت پیغمبر و بازوت علی صـورتـت روضـۀ رضـوان ابـاعبدالله   چشم و ابرو،قد و بالا، سر و صورت، خط و خال نـور و مـزّمّل و فــرقان ابــاعبـدالله   همه دم عاشق سرباختن و جان دادن همه جـا گـوش بـه فرمان اباعبدالله   هر که بـر دامـن تو دست توسّل آرد دست آورده بــه دامـان ابــاعبدالله   حیف،پیشانی تو ای مهِ خورشید جمال چـاک شـد مـثل گـریبــان اباعبدالله   داشتی جان به لب از تشنگی و می‌گفتی بـه فـدای لـب عطشـان ابـاعبـدالله   جان شیـرین تـو ای مصحف ارباً اربا بــارهـا گشـت بـه قـربان اباعبدالله   تن صدچاک تو را دیده،همه می‌گفتند پــاره پــاره شـده قــرآن ابـاعبدالله   ای به خون خفته لب تشنه ز جا خیز و بنوش آب از دیــدۀ گــریـان ابـاعبـدالله   تن صد چاک تو پاشیده شد از هم به چه جرم؟ چه گنـه داشتـی ای جـان اباعبدالله   «میثم»سوخته دل لحظۀ شرح غم تو سـوخته بـا دل ســوزان اباعبدالله ✍ 🎤 👇
. ۱۴۰۰ «مَن اَحَبَّ فاطمه اِبنَتی فَهو فِی الجَنّه مَعی» گفته پیغمبر از شان تو علت خلق عالمی همه دنیا به فدای یه نخ چادر تو عرشیان هم توی افلاک همه روزی خور تو میبره نان عالمی از سفره های پُر تو حُب تو چه شیرینه جنت با تو تضمینه مِهرت بر همه دردام تسکینه شعروسبک: 👇
. 📖 🔊 روضه امام حسن ع و کوچه 🔘 شهادت حضرت زهرا (س) 🔻 * فصل باریدن باران شده و حیران شده ام آخر سال رسیده است پریشان شده ام اولین نام که آمد به لبم نام تو بود از تولد به خدا مست حسن جان شده ام مادرم دست مرا داد به دستان کریم بی سبب نیست که محتاج کریمان شده ام آی امام حسن! آخرِ سالِ،هر جا بری دارن حساب و کتاب می کنند، حساب مارو زدی یا نه؟ یه محرم داشتیم،یه فاطمیه،یه ماه رمضون،من حساب از راه دور رو قبول ندارم،من رو یه حرمی ببر،رو در رو،اون وقت هر چی تو بگی من بدهکارم،اما برا مادرت کم گریه نکردم،پا به پات برا مادرت گریه کردم،ما برا مادر خودمون خیلی گریه کنیم یه هفته، اما سه ماهه شب و روزمون شده زهرا،راستی آقا یه سئوال ازتون دارم:شنیدم مادرتون رو بد زد،این راسته؟ شنیدم بیست سالگی موهات سفید شد،این راسته؟ شنیدم هر کار کردی دستت نرسید،این راسته؟...* خواب دیدم حرم و گنبد و ایوان داری در میان حرمت خادم و دربان شده ام خواب دیدم که به همراه همه سینه زنان به غذا حضرتی ناب تو مهمان شده ام *دست امام حسن رو گرفت گفت:بریم من حقم رو بگیرم،اومد جلو اولی، راه نداد حرف بزنه،به این دلیل، به این دلیل فدک مال ماست، دیگه کم آورد گفت:قلم بیارید،کاغذ بیارید،نوشت فدک رو تحویل زهرا بدید،مهر خلافت زد... هنوز خانوم بیرون نرفته بود، گفت:برید به دومی بگید:دادن حقش با من،گرفتنش با تو، خانوم با یه ذوقی، دیگه چیزی تا خونه نمونده بود،رسیدن کوچه، مثل اراذل و اوباش راه رو بست،پاش رو روی دیوار گذاشت... گرفتی داری میری؟ فکر کردی؟ یه زن متدین چشم تو چشم با نامحرم نمیشه... امام حسن میگه: روش رو گرفت، سمت دیوار رو نگاه کرد،برو کنار،من دختر پیغمبرم... اون حرامزاده قباله رو کشید،پاره کرد،پرت کرد،آب دهان ریخت روش..گفت:حالا برو.... مادر سادات فریاد زد: خدا شکمت رو پاره کنه....نمیدیدش،روش به دیوار بود...امام حسن میگه:یهو دستش رو برد بالا..* چنان سیلی،سریع و بی هوا آمد.... *اینجا یه دونه زد خانوم افتاد،اما یه جا رو سراغ دارم،بچه رو آورد بالا،ای کاش یه دونه میزد می افتاد،هر چی خواست این بچه رو زد،خانوم اگه افتاد زبونش نگرفت،چشماش نمیدید،اما این دختر زبونش گرفت، چشمش هم نمیدید،رو کرد سمت علقمه،عمو.....یتیم گیر آوردن....حسیــــــن.....* حاج حيدر خمسه .
. میشویمت ای همسرم با اشک چشمانم تو را در این دل شب میروی از خانه ام زهرا کجا اسماء بریز آب روان اما کمی آهسته تر از کینه ی دشمن شده زهرای من بشکسته پَر بر پیکر از گل نازک او مانده نشانه از تازیانه آخر گرفت از من فاطمه را دست زمانه با هر بهانه ... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ... بر روی دیوار از غمت ، سر میگذارد حیدرت ماندم که دستش میرسد بر زخم روی پیکرت بر صورت نیلیِ تو میگرید آن خیبر شکن خواهد شد او باخبر از کوچه و آن راز حسن بر صورتِ از سیلی کبودت دستش رسیده اشکش چکیده آن باغبان که گل را ندیده ، حالا که دیده رنگش پریده ... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ... من میبرم جسم تو را از آشیانه نیمه شب در زیر تابوتت علی جانش دگر آید به لب زینب ندارد طاقتی در زیر تابوت دیده ام چند قطره خون تازه ای می آید و خون شد دلم پهلو شکسته قامت خمیده آید به صحرا در بین اعداء بر روی نیزه رأس حسینش بر سر زند او با درد بازو ... جانم حسین جان ، جانم حسین جان ... 👇
4_5902339264426805046.mp3
8.46M
▪️میشویمت ای همسرم با اشک چشمانم تو را▪️ 🎤 سبـک : سنگین 🗓مراسم : شب سوم دوم
AUD-20210909-WA0033(1).mp3
9.76M
رفیق و همدم ... اباعبدالله پناه عالم ... اباعبدالله رفیق بامرام حسین همون که مهربون ترینه
۳۱ . ای هستی من زهرا (رفتی و شدم تنها )۲ با دختر گریانت (بی تو چه کنم زهرا)۲ می کند زینب تو خانه داری هم خانه داری و هم سوگواری واویلا واویلا آه و واویلا(۲) ای شمع وجود من ازچه شده ای خاموش بگرفته علی با اشک تابوت تو را بردوش می گرید مجتبی نوردوعینت برسر و سینه میزند حسینت واویلا واویلا آه و واویلا ای نور دو چشم من رفتی کمرم خم شد با اشک حسین تو صبرم ز غمت کم شد ای که بودی تنها یاروحبیبم از سوز داغت زهرا بی شکیبم واویلا واویلا آه و واویلا با رفتن تو زهرا رفته همه ی هستم تنها و غریبانه در سوک تو بنشستم تشییع پیکر تو شد شبانه دفن جسم پاکت شد مخفیانه واویلا واویلا آه و واویلا من پیکر پاک تو میسوزم و می شویم از جسم نحیف تو من عطر جنان بویم وقت غسل زهرا خون شد دل من زد شرر داغ تو بر حاصل من واویلا واویلا آه و واویلا خون شد جگرم تاکه کردم کفنت زهرا دیدم رخ نیلی و آزرده تنت زهرا پاره ی پیکرم فاطمه جانم میروی از برم فاطمه جانم واویلا واویلا آه و واویلا . @yaghubianreza .👇
سلام الله علیها مرحوم سید رضا حسینی سعدی زمان . ستر ناموس نبوت چون حجاب زینب است محتجب لفظ حجاب از احتجاب زینب است . دختر قرآن ناطق خواهر ناموس دین کی دهد معجر ز سر قرآن کتاب زینب است . هر کجا تدریس قرآن می شود در مکتبی اولین بانی بدین مکتب جناب زینب است . درس قرآن بر زنان کوفه میدادی مدام نی شگفت اسرار قرآن جدّو باب زینب است . چشم بینای فلک چون او زنی هرگز ندید مریم و زهرا برون زین احتساب زینب است . حرفهایش بود از بس مستدلّ و منطقی زادۀ مرجانه رسوا از خطاب زینب است . میر شام شوم با آن نخوت و آن ملعنت نادم از پرسش مشوّش از جواب زینب است . دستگاه ظلم را کوبنده وبر باده ده بر یزید مست و لایعقل عتاب زینب است . بر سر قبرش روی گر سوز و سازی بشنوی آن صدای سوزش قلب کباب زینب است . زن مگو از همتش مردان عالم شرمسار توتیای چشم مردان از تراب زینب است . زن مگو ناموس حیّ ذوالجلال و زین اب کی توان گفتن زنی اندر حساب زینب است . زن ولی باید بود صاحب حجاب وباعفاف هر زنِ باعفتی نائب مناب زینب است ... .
. جز رحمت چشمان تو، دنیا چه می‌خواهد تشنه به غیر آب، از دریا چه می‌خواهد حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده غیر از نجات، این قوم از موسی چه می‌خواهد شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه می‌خواهد؟ پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی مجنون جز این پیغام، از لیلا چه می‌خواهد پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من جز دل خوشی، یعقوب نابینا چه می‌خواهد تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است مسکین به جز خیرات از آقا چه می‌خواهد چیز مهمی نیست این که ما چه می‌خواهیم باید ببینیم آن جناب از ما چه می‌خواهد ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه غیر از ظهور تو مگر مادر چه می‌خواهد علی اکبر لطیفیان .
AUD-20211114-WA0003.mp3
15.8M
متن با عج مداح:حاج جز رحمت از چشمان تو دنیا چه می خواهد تشنه به غیر از اب از دریا چه می خواهد حالا که موسایم شدی راهم نشانم ده غیر از نجات این قوم از موسی چه می خواهد شاید بپرسی از چه دنیال دمت هستم دل مرده نوعا از دم عیسی چه می خواهد پیغام و پس پیغام یعنی فکر ما هستی مجنون غیر این پیغام از لیلا چه می خواهد پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من جز دلخوشی یعقوب نا بینا چه می خواهد تا کیسه ما پر شود احسان تو کافیست مسکین به جر خیرات از اقا چه می خواهد چیز مهمی نیست این که ما چه می خواهیم باید ببینیم ان جناب از ما چه می خواهد ای انتقام پهلوی پشت دره خانه غیر از ظهور تو مگر زهرا چه می خواهد .
2790270.mp3
14.58M
🤲 🎤 دعای سِمات دعایی منقول از امام باقر(ع) که خواندن آن در آخرین ساعات روز جمعه مستحب است. بنابر روایتی از امام محمد باقر(ع) اسم اعظم الهی در این دعا ذکر شده است.
. مرحوم حاج یوسف مهدیون (فگار) . در جهانی که سراسر همه دارُالفِتن است نتوان گفت کسی بی غم و رنج و محن است . دل آرام در این دهر نگردیده نصیب جز بر آن بنده که در یاد حقِ ذوالمنن است . مرد حق خون جگر می خورد از دهر ولی ذکر حق بر لب خُرّم چو گلی در چمن است . مجتبی گر چه دلش خون شده با چهرۀ باز نیز صابر به غم و محنت چرخ کهن است . صبر بر تلخی آلام محن کرده بسی صبر در حیرت از آن خسرو شیرین سخن است . دین حق زنده که از واقعه کرب و بلاست پایه اصلی آن صلح امام حسن است . شده تسلیم قضا داده به تقدیر رضا سدّ در موج بلا آن شه وجه الحسن است . داد آن عدّۀ بی رحم ورا زهر جفا اثر سمّ ستم در گل رویش علن است . خواهرش آه که با دیدۂ تر آمد و دید لخته خون در لب لعلش چو عقیق یمن است . . .
. دنبال كبريايى؟! بى كبر و بى ريا باش وقت اداى دينت فارغ ز هر ادا باش راه سلوک نوکر از جاده ی سکوت است وقت نظر گرفتن یک‌ گوشه بیصدا باش وقتی که پشت این در پیغمبران نشستند در کوی نیکنامان پیوسته خاک پا باش هر منصبی که داری ، بیرون روضه داری اینجا که پا نهادی ، تا میشود گدا باش یک روز مثل مجنون ، یک روز چون زلیخا هر روز دل ببند و هر روز ماجرا باش گفتیم‌ رو سیاهیم، گفتند پیش ما نه گفتيم بى پناهيم، گفتند پيش ما باش آسايش دو گيتى تفسير اين دو حرف است ديوانه ی حسين و مجنون مجتبى باش سینه به سینه یادم دادند که بگویم بابای من فدای یک تار موی باباش آب زلال را در سرچشمه جستجو کن خواهان خیر هستی خواهان مرتضی باش حق با علی مگر نیست؟! حق هم مگر خدا نیست؟! پس در نجف بمان و هر لحظه باخدا باش فرمود امام صادق: از پشت بام‌ خانه با یک سلام ساده الساعه کربلا باش او غرق خون‌ خود شد ، من غرقِ در گناهم سر داد ، دل ندادم ، ای بی وفا مرا باش کار بنی اسد در تدفین او گره خورد وقتی تنی‌ نمانده دنبال بوریا باش شعر از گروه شعرای .
. نداشت رونقی از صبح ، گر چه بازارم چه غم که آخر شب میشوی خریدارم چقدر خرج منِ روسیاه میکنی و . . . چه سود؟!...بار گناه است کلِّ انبارم قبول...من بدم اما تو دوستم داری قبول...من بدم اما ... دوستت دارم سلاح آخر یک طفل گریه کردن اوست شبیه کودک لج رفته ، اشک میبارم کنار خانه ی زهرا ، مرا تو خانه بده بگو که شامل اَلجّار ، ثُمَّ ، اَلدّارم” به روضه روضه ی شب های جمعه محتاجم به کوچه کوچه پیِ روضه هات آوارم ببند پای مرا پایِ کارِ هیئتها گره بزن دل من را . . . به تو گرفتارم به هر که گفت که کارِ تو چیست؟...میگویم میانِ حلقه ی سینه زنان . . . میوندارم” خراب بزم خرابه شدم که دختر گفت: بیا عمه پدر آمده به دیدارم بیا دخترک حرمله...بیا اینجا ببین...ببین...نگفتم که من پدر دارم کشید موی مرا زجر و طعنه ام میزد زهی خیال که دست از سرِ تو بردارم ز بس که زیر پایش مرا لگد میزد عجیب در طلب شانه ی علمدارم... شعرِ برای *