eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. شهادت امام موسی کاظم علیه السلام زندان به حالِ زارِ موسیٰ گریه می‌کرد زنجیر و غُل بر دستِ آقا گریه می‌کرد وقتی عزیزِ فاطمه تشییع می شد پایِ جنازه داشت زهرا گریه می‌کرد سلطانِ رأفت زَد گریبان چاک از غم اَفلاک بر اَحوالِ آقا گریه می‌کرد آرایه‌هایِ بی‌کسی‌هایِ کریمه تکمیل شد از هجرِ بابا گریه می‌کرد می‌گفت شهری با کنایه خارجی رفت!!! زینب به یادِ شام آنجا گریه می‌کرد جسمِ کفن‌پوشِ اَمیرِ عشق بر دست اربابِ بی‌غسل‌و‌کفن‌ها گریه می‌کرد هر کس که آمد بر حریمَش تسلیت گفت معصومه یادِ قامتی تا   گریه می‌کرد در کاظمین شورِ حسینی بود برپا صاحب‌زمان آمد تماشا گریه می‌کرد باب‌الحوائج شد که ما حاجت بخواهیم او از فراقِ دلبرِ ما گریه می‌کرد .
. علیه السلام هر کسی که رعیت موسی بن جعفر می شود محو جاه و حشمت موسی بن جعفر می شود هر که در دنیا به او دستِ توسل می زند در قیامت اُمت موسی بن جعفر می شود آن که ارزش داد با مهر علی خود را، بگو.. نوکر با قیمت موسی بن جعفر می شود پاکی شیعه تماماً از امام کاظم است، شیعه غرقِ عصمت موسی بن جعفر می شود خوش به حال هرکسی که تا اَبد در دولتش سرفراز از رایت موسی بن جعفر می شود مطمئناً شامل الطاف زهرا و علی است هر که وقف هیئت موسی بن جعفر می شود یک نگاهش جان شیرین را به مُرده می دهد این همه از شوکت موسی بن جعفر می شود کظم غیظ و رأفت و احسان و جود و بندگی.. از صفات و عادت موسی بن جعفر می شود بوی جنت می‌رسد از مرقد او بر مشام.. کاظمینش جنت موسی بن جعفر می شود در عزایش هم رضا، هم دخترش معصومه است روضه خوانِ غربت موسی بن جعفر می شود رفت زندان تا که خرج ما کند خود را، بلی.. خرج دین هم ثروت موسی بن جعفر می شود یک زن بدکاره را تبدیل مومن می کند کار نیک از همت موسی بن جعفر می شود بین زندان هیچ کس همصحبت او نیست که.. درد و غم همصحبت موسی بن جعفر می شود نیمه ی شب ناله ی «خلصنی..» از دل میزند ناله هایش حاجت موسی بن جعفر می شود کُند و زنجیر و غُل و سیلیِ دشمن چیست که.. زیر آن خم قامت موسی بن جعفر می شود عاقبت هم روی تخته در تنش را می برند گریه آور حالت موسی بن جعفر می شود حاجتش را می دهد با دست بسته، آنکه را «ملتمس»بر حضرت موسی بن جعفر می شود .
‍ ‍ . حاج محمود ●━━━━━━─────── آقا فدایی تو منم خونۀ تو وطنم باب الحوائجی و تو رو صدا میزنم نگاه تو دریا، شبیه مادر دوای دردم یا موسی بن جعفر غریب مادر یا موسی بن جعفر تو که روزی خونه ما دست رضاته تو که آیینه نور خدا نخ عباته راه وا شدن گره ها یه نیم نگاته دوای دردا گرد و غبار صحن و سراته با دستای بسته پای شکسته اسیری و تنها موسی بن جعفر غریب مادر یا موسی بن جعفر خدا دید و شنید و خرید دست دعاتُ غل و زنجیر و زمزمه خدا خداتُ واسه تو بال و پر زدن کبوتراتُ بی تابیایِ معصومه ها و اشک رضاتُ آقا گره گشای دلم دست دعای دلم به نام نامی تو ایوون طلای دلم امشب دل دنیا تو کاظمینِ دل خود آقا پیش حسینِ داره دم آخر موسی بن جعفر میخونه هی مظلوم شهید بی سر غریب مادر ای شهید بی سر تو خرابه ای که مثل اون زندون میمونه میخواد از پیش اهل حرم بره شبونه آخه درد یتیم و فقط خدا میدونه توی ویرونه هنوز رقیه داره میخونه بابا با پای پر ورمم دردسر حرمم همه میگن خیلی شبیه مادرمم ــــــــــــــــــ 👇
حاج‌محمود_کریمی_فدایی_تو_منم_خونۀ_تو_وطنم_.mp3
24.9M
🔊 📝 فدایی تو منم خونهٔ تو وطنم 👤 حاج محمود ▪️ ایام شهادت
. ‍ 🔊 📌 سبک 👤نوای حاج میثم ▪️ 🔳🔳🔳🔳 حبس در زندان فرعون زمان موسی شده برجبين آسمان آثار غم پيدا شده نم نم باران دوباره راهي صحرا شده درميان سنگها آيينه اي تنها مباد درميان سنگها آيينه اي تنها شده كاش قلب قفل زندان نيز مثل نيل بود حبس در زندان فرعون زمان موسي شده "رب خلصني"شده ذكر مدامش در قنوت تنگ تر پيش نگاهش عرصه ي دنيا شده در دلش با ديدن زنجير و بند و سلسله روضه هاي عصر عاشوراست كه برپاشده روضه يك كودك آواره ي زبي سرپناه روضه يك دختر بي تاب بي بابا شده روضه تنهايي زينب ميان دشمنان روضه قدهاي از فرط مصيبت تا شده همنفس با كاروان شام در اين لحظه ها مايه تسكين قلبش ذكر يازهرا شده شاعر: سید علیرضا شفیعی 👇
حاج‌میثم_مطیعی_حبس_در_زندان_فرعون_زمان_موسی_شده.mp3
3.1M
🔊 📝 حبس در زندان فرعون زمان موسی شده 👤 حاج میثم ▪️ایام شهادت
. 🔹السّلامُ عَلیكَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍلعاَﺑِﺪُ🔹 السّلامُ ﻋَﻠَﻴﻚَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍﻟﺴَّﻴِّﺪُ ﺍﻟﺮَّﺷِﻴﺪُ آسمان را به روی تخته ی در می بردند تاج سر بود که باید روی سر می بردند سرو سامان همه بی سر و بی سامان بود پا به یک سوی ، سر از یک طرف آویزان بود او درست است که یک همدم و غمخوار نداشت بدنش روی دری بود که مسمار نداشت جگرش پاره شده اما به دل تشت نریخت عضو عضو بدنش هر طرف دشت نریخت بود زندانی و در مجلس اغیار نرفت همره اهل و عیالش سر بازار نرفت کسی از دور به پیشانی او سنگ نزد گرگ درنده به پیرهن او چنگ نزد کنج زندان خبر از بزم می و جام نبود دخترش ثانیه ای در ملاء عام نبود سر سجاده و در حال سجودش نزدند هر دو دستش به تنش بود و عمودش نزدند تن او ماند روی خاک ولی چاک نشد تیغ خونین شده با پیرهنش پاک نشد بود مظلوم ولی هفت کفن داشت به تن گریه میکرد به جسمی که نشد و غسل و کفن ...................... 🔹السّلامُ عَلیكَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍلعاَﺑِﺪُ🔹 السّلامُ ﻋَﻠَﻴﻚَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍﻟﺴَّﻴِّﺪُ ﺍﻟﺮَّﺷِﻴﺪُ برجبين آسمان آثار غم پيدا شده نم نم باران دوباره راهي صحرا شده درميان سنگها آيينه اي تنها مباد درميان سنگها آيينه اي تنها شده كاش قلب قفل زندان نيز مثل نيل بود حبس در زندان فرعون زمان موسي شده "رب خلصني"شده ذكر مدامش در قنوت تنگ تر پيش نگاهش عرصه ي دنيا شده در دلش با ديدن زنجير و بند و سلسله روضه هاي عصر عاشوراست كه برپاشده روضه يك كودك آواره ي زبي سرپناه روضه يك دختر بي تاب بي بابا شده روضه تنهايي زينب ميان دشمنان روضه قدهاي از فرط مصيبت تا شده همنفس با كاروان شام در اين لحظه ها مايه تسكين قلبش ذكر يازهرا شده .
. (ع) به دست ظالم دوران، غریبانه به زندانم گذشته سالیان ومن، اسیر بند عدوانم واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا۲ ____ دلم خون وجگرپاره، پریشانم پریشانم ز زهر کینه هارون، شرر افتاده بر جانم واویلا.... ____ غل وزنجیر من باشد، در اینجا دست وپا گیرم زدست من توان رفته، به خاک افتاده میمیرم واویلا... _ ندارم همدمی اینجا،شدم دلتنگ طفلانم بیاید کاش دم آخر، کنار من رضا جانم واویلا... __ مثال جد عطشانم، تن من بر زمین ماند زمین وآسمان برمن، به ماتم نوحه میخواند واویلا... شعر:اسماعیل تقوایی 👇
. علیه السلام بند1⃣ شبیه دونه ی زنجیر تو شده اشک چشمام یه بی حیا روز وشب بی امون به تو داده دشنام گریز روضه ی تو میرسه آخرش به الشام درسته مثل زینب شد تن تو هم کبود تو هم بودی اسیر دست یک قوم یهود شنیدی حرف بد اما کسی دورت نبود چی بگم ازاسارت و کوچه به کوچه اضطراب چی بگم از جسارت و زینب و مجلس شراب یا مظلوم یا موسی بن جعفر بند2⃣ غیر مصیبت و غم ندیدی توی این همه سال انگاری قتلگاه تو میخواد بشه این سیاه چال گریز روضه ی تو میرسه آخرش به گودال تو هم مثل حسین بودی غریب و بی پناه ولی زندون کجا و ازدحام قتلگاه تو رو زد یک نفر اما حسین و یک سپاه خنجر و تیر و سنگ و چوب شمرو سنان و حرمله از سر ظهری تا غروب میزدنش با حوصله یا مظلوم یا موسی بن جعفر بند3⃣ دیگه توونی نداری و می گیری دست به دیوار روضه های مدینه جلو چشم تو میشه تکرار گریز روضه ی تو میرسه آخرش به مسمار اگه تابوت برای تو شده یک تخته در ولی این در دیگه واست نداشته درد سر نموند از میخ در روی پر و بالت اثر صدای ضربه ی لگد به گوش آسمون رسید دیوار خونه گریه کرد از میخ در که خون چکید یا مظلوم یا موسی بن جعفر شعر و سبک: امیر آهمند✍ https://eitaa.com/emame3vom/57639 👇
. علیه السلام بند1⃣ با اینکه درک نمیکنم‌ روضه رو به والله ترک نمیکنم روضه رو حتی شده یک نفری روضه خونی بر پا میشه برکت همین گریه هاست گِرِهی اگه وامیشه واسه حل شدن مشکلامون چیزی هست مگه از گریه بهتر سفره سفره ی باب الحوائج روضه روضه ی موسی بن جعفر حاجتم شده این شبها یه چیز اللّهم اشفِ کلَّ مریض بند2⃣ برای فاطمه صدام آشناس دلیلش هم فقط همین گریه هاس بابام بهم گفته از این  خونواده دست نکشم از راه حرم اومدن یه وقت پامو پس نکشم انگار که توی دنیا تمومه  درها بسته به روم غیر از این در سفره سفره باب الحوائج روضه روضه ی موسی بن جعفر حاجتم شده این شبها یه چیز  اللهم اشفِ کلَّ مریض بند3⃣ کی میگه اشک و روضه تعطیل میشه حالا که سال با روضه تحویل میشه دلخوشی امروز من روضه های خونگیه دونه دونه اشک چشام سرمایه ی زندگیه دست خالیمو وقتی میبینم میشه گریه ی من چندبرابر سفره سفره باب الحوایج روضه روضه ی موسی بن جعفر حاجتم شده این شبها یه چیز اللهم اشفِ کلَّ مریض شعر و سبک: حسین نوری https://eitaa.com/emame3vom/57641 👇
‍ . از غل و زنجیر ریزد خون تازه وای من العجل یابن الحسن میشود بر تخته تشییعِ جنازه وای من العجل یابن الحسن ............ تن تبدار کجا؟ پیکر پامال کجا ؟ یا حسین! یا جدّاه! جسر بغداد کجا و ته گودال کجا؟ یا حسین! یا جدّاه! .
--------- زنجیر گرید از اشک و آهت زندان بغداد شد قتلگاهت ای یوسف زندانی آل پیمبر گردیده ای مانند گل از کینه پرپر موسی بن جعفر ..... ای آسمان ها دلداده ی تو خاک سیه چال سجاده ی تو از گوشه ی زندان مناجاتت به گوش است یا آن که زنجیر از غم تو در خروش است موسی بن جعفر ..... ای وای ازین غم خصم زمانه بر پیکر تو زد تازیانه خونین جگر از ظلم دشمن ها تویی تو دلخسته و بشکسته و تنها تویی تو موسی بن جعفر ..... بر جان خریدی تیر بلا را آخر ندیدی روی رضا را گرچه به زندان بلا در بند بودی در انتظار دیدن فرزند بودی موسی بن جعفر ..... بود ای عزیز زهرای اطهر جسم شریفت بر تخته ی در بعد از شهادت ای گل پرپر به گلشن بر پیکرت بوده غل و زنجیر دشمن موسی بن جعفر ..... ooo محمود تاری "یاسر"✍ https://eitaa.com/emame3vom/57644 👇
. علیه السلام سینه میزنم شب شهادت یا امام رضا سرت سلامت روضه میخونی امشب تنها همنوای با آسمون ها میدونم این رو که در غربت سخته براتون داغ بابا بین زندان، بر لب او آوا بود چشم گریان، ذکرِ او یا زهرا بود باب الحوائج، موسی بن جعفر... میگن که بابات بین زندان با آه و اشک دونه دونه به دست سندیِ بی حیا میخورد دمادم تازیونه تازیونه، میخورده از اون کافر گریه میکرد، یاد غمای مادر باب الحوائج، موسی بن جعفر... هر جوری که بوده شد بابات بعد شهادت آخر کفن امام رضا جان بیا کنیم گریه برای اون بیکفن بین گودال، حسین کفن نداره روی خاک و، سری به تن نداره مظلوم عطشان، مولا حسین جان... ✍ 👇
. اشک های ستاره ها می ریخت کهکشان هم به گریه افتاده از نحیفیِ پیکر خورشید آسمان هم به گریه افتاده جسم او ذره ذره آب شده تازیانه چه کرده با بدنش!؟ این که افتاده گوشه ی زندان پیرُهن‌خالی است یا بدنش!؟ حجم بال و پرش پُر از زخم است جای سالم نمانده در پر او قفسش بس که کوچک و تنگ است هی به دیوار می خورد سرِ او درد تا مغز استخوان می رفت بازویش را اگر تکان می داد می توانست شب بخوابد اگر درد پهلو کمی امان می داد وای از آن دم که آرزو باشد لحظه ای آه حسرتی بکشی غل و زنجیر فرصتی ندهند نفسی هم به راحتی بکشی دمِ " عجِّل وفاتی " لب او زنده کرده است داغ زهرا را ظاهراً عادت نگهبان هاست بی جهت می زدند آقا را آه!این آینه هزاران بار زیر مُشت و لگد ترک خورده جای یک لقمه نان و جرعه ای آب دمِ افطارها کتک خورده آه!با هر تنفسش می شُد حس کنی دردِ در جِناقش را بشکند دست سِندی کافر... خُرد کرد استخوان ساقش را با هزاران عذاب جان داد و با هزاران عذاب تشییع شد روی یک تخته پاره ای کوچک بدن آفتاب تشییع شد باز هم جای شکر آن باقی است مصحف اش را بهم نریخت کسی طرح لب های نازنینش را با نوک پا بهم نریخت کسی لحظه ی جان سُپردن او را خواهرش روی تل نمی دیده با عصا هیچ نامسلمانی به سر و صورتش نکوبیده احدی در پی غنیمت نیست پیرهن از تنش کسی نَکِشید بعد جان دادنش خدا را شُکر مرکبی روی پیکرش ندوید شاعر: .
‍ . 🏷 تو قرارمی 🎤 ____ تو قرارمی تو صاحب اختیارمی تو قرارمی خوشیه روزگارمی تو قرارمی همیشه پای کارمی آقا وقتی میگیره دل من میرم مشهد داره میمیره دل من میرم مشهد سلطان منی جان منی پر دردم و درمان منی چه خوشم با تو همسایه شدم سایه ی سر ایران منی “صل علی روحک یا امام رضا” ای امام من رفیق با مرام من ای امام من نگاهت التیام من ای امام من غمت غم مدام من آقا سرمستم با جام ناب سقا خونت اشکم میچکه تو آب سقا خونت صحن تو پناهگاه منه ضریحت شاهد آه منه آسمون کبوتر های تو خواهش دست کوتاه منه “صل علی روحک یا امام رضا” یا امام رضا میمونه چشممون به راه یا امام رضا سرقرارمون بیا یا امام رضا بیا برس به داد ما آقا کی دست منو میگیره الا چشمت کی عذرمو میپذیره الا چشمت محتاج نگاه تو منم اگه اینجوری فریاد میزنم تو شکوه حرم گم که میشم یاد غربت صحن حسنم “صل علی روحک یا امام رضا” تو پناهمی تو تکیه گاه محکمی تو پناهمی تو کشتی نجاتمی تو پناهمی تو یک نیاز مبرمی آقا من عین لی النجاة و الا روضه من عین لی الحیات و الا روضه دل تنگ حرم هستم حسین ولی دل به علم بستم حسین به کتیبه ها که دست میکشم به ضریح میرسه دستم حسین “ قو علی خدمتک جوارحی “ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/57649 🔻
Fadaeian_Shahadat_Imam_Reza_14000714_03.mp3
22.91M
🔊 📝تو قرارمی‌ تو صاحب اختیارمی 👤کربلایی سیدرضا ▫️
عشاق الحسین(محب الحسین)_۲۰۲۲_۰۲_۲۲_۱۶_۰۲_۵۶_۱۶۵.mp3
1.68M
‍ متن سینه زنی شور شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی کاظم(ع) – جواد مقدم ═════ با رنج آه حسرت من دیگه خو گرفتم برای آخرین بار با اشک وضو گرفتم کارم تو این اسارت لحظه شماری بوده همیشه روی قلبم یه زخم کاری بوده زخمی که بعد عمری تازه ی تازه مونده رمق برام نذاشته از بس منو سوزنده از زخم تازیوونه زخم همه وجودم ولی یه لحظه حتی فکر خودم نبودم هفتم امام مظلوم موسی بن جعفرم من به زیر تازیوونه تو فکر مادرم من آره درسته اینجا خیلی شنکنجه دیدم ولی به روی صورت کی جای پنجه دیدم فهمیدم اینجا مادر چی کشیده از جراحت کسی که زخم جونش نداره خواب راحت .
enc_16317673482682955802174.mp3
3.46M
🎼اگه بارون بودم میباریدم روی گنبد حسین 🎙حاج محمدرضا بذری  اگه بارون بودم میباریدم روی گنبد حسین اگه خورشید بودم می تابیدم توی بین الحرمین اگه چشمه بودم مینوشیدم زیر پای زائرات اگه ابری بودم میشدم سایه برای مسافرات نه بارونم خورشیدم نه چشمه نه که ابرم ازت دورم ازت دورم که صبر اومده دیگه صبرم حالا که گریه کنم سینه زنم از غم تو میبارم همه جا جار میزنم خیلی تو رو دوست دارم حسین دوستت دارم آقا ... هرچی که تو میخوای بگو که بسوز میسوزم تو عزات هرچی که تو میخوای بگو که بمیر می میرم زیر پات من بهت محتاجم هر چی که تو بخوای همون میشه حسین دست خالی هیچ وقت کسی رد نمیشه از پیش حسین به جز تو که دوست دارم دیگه دوستی نمیخوام بزار دستاتو محکم بگیرم توی دستام سر به زیر اومدم و خوب میدونم که خرابه پروندم تو بزرگی می کنی پیش تو من شرمندم حسین دوستت دارم آقا ...
. کویر تشنه شده قلبم، ای سحاب، بیا تمام زندگیم بی تو شد سراب، بیا هزار جمعه گذشت و نقاب نگشودی به جان فاطمه این جمعه بی نقاب بیا مباد آنکه بیایی و مرده باشم من شتاب کن که اجل می کند شتاب بیا گذشت عمر و ندیدم تو را به بیداری کرامتی کن و امشب مرا به خواب بیا به کوچه کوچه شهرم ز خون دل همه شب برای آمدنت ریختم گلاب بیا گناه من ره دیدار بسته بر رویت تو بهر دیدن من از ره ثواب بیا غروب جمعه شده بی تو روزهای دلم به صبح جمعه من همچو آفتاب بیا به دردهای به حیدر نگفته زهرا به ناله های سحرگاه بوتراب بیا به سینه ای که شکست از سُم ستور، قسم به صورتی که شد از خون سر خضاب بیا سرشک دیده میثم به سیل شد تبدیل هنوز ناله ی او مانده بی جواب بیا .
امام حسین ع
. #شور_پایانی و روضه ای فاطمیه: #زمزمه #فاطمیه #سبک_حسین_جان بند اول: دوباره چرا فاطمه بسترت لا
‍ ‍ . رضاجان الهی بمیرم برا غربتت که تو زندان کفن کردی باباتو آخر با چشمای گریان آقاجان رضا‌جان تک‌وتنها‌غُسلش‌دادی‌وقتی‌باحال‌خسته چقدرسوختی‌بادیدن ساق‌پای شکسته آقاجان غُل و زنجیرا گریه کردن همراهت برا خونِ زخمای‌تاز‌ه‌ش یامظلوم گمونم دیدی بین مَردُم زهرا رو اومد واسه تشییع‌ جنازه‌ش یامظلوم ((رضاجان))۸ رضاجان بازم‌شُکرخداروکه‌هنگام تشییعش‌همرات نبودن‌ببینن‌غُل‌وزنجیرا رو خواهرهات آقاجان رضاجان کسی‌هتک‌حُرمت‌نکرد از نَوامیسِت اون روز نخندیدبه‌اشکت‌کسی‌بعدازاین‌داغ‌جانسوز آقاجان نشد بسته دستای بی‌بی معصومه نزد تازیانه کسی به این بانو نبردن دیگه خواهراتو تو بازار نزد هیچکی با کعب نیزه بر پهلو ((رضاجان))۸ کی‌دیده؟__تن یک امام و روی تخته‌‌پاره بیارن به‌عمد اونو یک‌جای پُر‌رفت‌و آمدبزارن واویلا درسته__سه‌روزمونده نعش آقامون روی‌جسرِبغداد ولی رو تنش ذره‌ای نور آفتاب نیافتاد یازهرا ولی جدشون بعد از اینکه عریان شد سه‌روز و دو شب رو زمین موند واویلا بمیرم روی رمل داغ صحرا بود حرارت تنش رو می سوزوند واویلا ((حسین جان))۸ ✍ .