.
#امام_کاظم علیه السلام
#زمینه
بند1⃣
با اینکه درک نمیکنم روضه رو
به والله ترک نمیکنم روضه رو
حتی شده یک نفری
روضه خونی بر پا میشه
برکت همین گریه هاست
گِرِهی اگه وامیشه
واسه حل شدن مشکلامون
چیزی هست مگه از گریه بهتر
سفره سفره ی باب الحوائج
روضه روضه ی موسی بن جعفر
حاجتم شده این شبها یه چیز
اللّهم اشفِ کلَّ مریض
بند2⃣
برای فاطمه صدام آشناس
دلیلش هم فقط همین گریه هاس
بابام بهم گفته از این
خونواده دست نکشم
از راه حرم اومدن
یه وقت پامو پس نکشم
انگار که توی دنیا تمومه
درها بسته به روم غیر از این در
سفره سفره باب الحوائج
روضه روضه ی موسی بن جعفر
حاجتم شده این شبها یه چیز
اللهم اشفِ کلَّ مریض
بند3⃣
کی میگه اشک و روضه تعطیل میشه
حالا که سال با روضه تحویل میشه
دلخوشی امروز من
روضه های خونگیه
دونه دونه اشک چشام
سرمایه ی زندگیه
دست خالیمو وقتی میبینم
میشه گریه ی من چندبرابر
سفره سفره باب الحوایج
روضه روضه ی موسی بن جعفر
حاجتم شده این شبها یه چیز
اللهم اشفِ کلَّ مریض
شعر و سبک: حسین نوری
#شهادت_امام_کاظم
https://eitaa.com/emame3vom/57641
👇
.
#شهادت_امام_کاظم
#امام_کاظم_دودمه
از غل و زنجیر ریزد خون تازه وای من
العجل یابن الحسن
میشود بر تخته تشییعِ جنازه وای من
العجل یابن الحسن
#محمدعلی_انصاری
............
#امام_کاظم
#حضرت_موسی_بن_جعفر_دودمه
#دودمه
تن تبدار کجا؟ پیکر پامال کجا ؟
یا حسین! یا جدّاه!
جسر بغداد کجا و ته گودال کجا؟
یا حسین! یا جدّاه!
#علی_اکبر_اطرافیان
.
#نوحه
#شهادت_امام_کاظم
---------
زنجیر گرید از اشک و آهت
زندان بغداد شد قتلگاهت
ای یوسف زندانی آل پیمبر
گردیده ای مانند گل از کینه پرپر
موسی بن جعفر .....
ای آسمان ها دلداده ی تو
خاک سیه چال سجاده ی تو
از گوشه ی زندان مناجاتت به گوش است
یا آن که زنجیر از غم تو در خروش است
موسی بن جعفر .....
ای وای ازین غم خصم زمانه
بر پیکر تو زد تازیانه
خونین جگر از ظلم دشمن ها تویی تو
دلخسته و بشکسته و تنها تویی تو
موسی بن جعفر .....
بر جان خریدی تیر بلا را
آخر ندیدی روی رضا را
گرچه به زندان بلا در بند بودی
در انتظار دیدن فرزند بودی
موسی بن جعفر .....
بود ای عزیز زهرای اطهر
جسم شریفت بر تخته ی در
بعد از شهادت ای گل پرپر به گلشن
بر پیکرت بوده غل و زنجیر دشمن
موسی بن جعفر .....
ooo
محمود تاری "یاسر"✍
https://eitaa.com/emame3vom/57644
👇
.
#نوحه
#شب_شهادت_امام_کاظم علیه السلام
سینه میزنم شب شهادت
یا امام رضا سرت سلامت
روضه میخونی امشب تنها
همنوای با آسمون ها
میدونم این رو که در غربت
سخته براتون داغ بابا
بین زندان، بر لب او آوا بود
چشم گریان، ذکرِ او یا زهرا بود
باب الحوائج، موسی بن جعفر...
میگن که بابات بین زندان
با آه و اشک دونه دونه
به دست سندیِ بی حیا
میخورد دمادم تازیونه
تازیونه، میخورده از اون کافر
گریه میکرد، یاد غمای مادر
باب الحوائج، موسی بن جعفر...
هر جوری که بوده شد بابات
بعد شهادت آخر کفن
امام رضا جان بیا کنیم
گریه برای اون بیکفن
بین گودال، حسین کفن نداره
روی خاک و، سری به تن نداره
مظلوم عطشان، مولا حسین جان...
#امام_کاظم
#شهادت_امام_کاظم
#حاج_امیر_عباسی✍
👇
.
#امام_کاظم
اشک های ستاره ها می ریخت
کهکشان هم به گریه افتاده
از نحیفیِ پیکر خورشید
آسمان هم به گریه افتاده
جسم او ذره ذره آب شده
تازیانه چه کرده با بدنش!؟
این که افتاده گوشه ی زندان
پیرُهنخالی است یا بدنش!؟
حجم بال و پرش پُر از زخم است
جای سالم نمانده در پر او
قفسش بس که کوچک و تنگ است
هی به دیوار می خورد سرِ او
درد تا مغز استخوان می رفت
بازویش را اگر تکان می داد
می توانست شب بخوابد اگر
درد پهلو کمی امان می داد
وای از آن دم که آرزو باشد
لحظه ای آه حسرتی بکشی
غل و زنجیر فرصتی ندهند
نفسی هم به راحتی بکشی
دمِ " عجِّل وفاتی " لب او
زنده کرده است داغ زهرا را
ظاهراً عادت نگهبان هاست
بی جهت می زدند آقا را
آه!این آینه هزاران بار
زیر مُشت و لگد ترک خورده
جای یک لقمه نان و جرعه ای آب
دمِ افطارها کتک خورده
آه!با هر تنفسش می شُد
حس کنی دردِ در جِناقش را
بشکند دست سِندی کافر...
خُرد کرد استخوان ساقش را
با هزاران عذاب جان داد و
با هزاران عذاب تشییع شد
روی یک تخته پاره ای کوچک
بدن آفتاب تشییع شد
باز هم جای شکر آن باقی است
مصحف اش را بهم نریخت کسی
طرح لب های نازنینش را
با نوک پا بهم نریخت کسی
لحظه ی جان سُپردن او را
خواهرش روی تل نمی دیده
با عصا هیچ نامسلمانی
به سر و صورتش نکوبیده
احدی در پی غنیمت نیست
پیرهن از تنش کسی نَکِشید
بعد جان دادنش خدا را شُکر
مرکبی روی پیکرش ندوید
شاعر: #بردیا_محمدی
#شهادت_امام_کاظم
.
.
🏷 تو قرارمی
#امام_رضا_علیه_السلام
#سیدرضانریمانی 🎤
____
تو قرارمی
تو صاحب اختیارمی
تو قرارمی
خوشیه روزگارمی
تو قرارمی
همیشه پای کارمی آقا
وقتی میگیره دل من میرم مشهد
داره میمیره دل من میرم مشهد
سلطان منی جان منی
پر دردم و درمان منی
چه خوشم با تو همسایه شدم
سایه ی سر ایران منی
“صل علی روحک یا امام رضا”
ای امام من
رفیق با مرام من
ای امام من
نگاهت التیام من
ای امام من
غمت غم مدام من آقا
سرمستم با جام ناب سقا خونت
اشکم میچکه تو آب سقا خونت
صحن تو پناهگاه منه
ضریحت شاهد آه منه
آسمون کبوتر های تو
خواهش دست کوتاه منه
“صل علی روحک یا امام رضا”
یا امام رضا
میمونه چشممون به راه
یا امام رضا
سرقرارمون بیا
یا امام رضا
بیا برس به داد ما آقا
کی دست منو میگیره الا چشمت
کی عذرمو میپذیره الا چشمت
محتاج نگاه تو منم
اگه اینجوری فریاد میزنم
تو شکوه حرم گم که میشم
یاد غربت صحن حسنم
“صل علی روحک یا امام رضا”
تو پناهمی
تو تکیه گاه محکمی
تو پناهمی
تو کشتی نجاتمی
تو پناهمی
تو یک نیاز مبرمی آقا
من عین لی النجاة و الا روضه
من عین لی الحیات و الا روضه
دل تنگ حرم هستم حسین
ولی دل به علم بستم حسین
به کتیبه ها که دست میکشم
به ضریح میرسه دستم حسین
“ قو علی خدمتک جوارحی “
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom/57649
🔻
عشاق الحسین(محب الحسین)_۲۰۲۲_۰۲_۲۲_۱۶_۰۲_۵۶_۱۶۵.mp3
1.68M
متن سینه زنی شور شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی کاظم(ع) – جواد مقدم
═════
با رنج آه حسرت
من دیگه خو گرفتم
برای آخرین بار
با اشک وضو گرفتم
کارم تو این اسارت
لحظه شماری بوده
همیشه روی قلبم
یه زخم کاری بوده
زخمی که بعد عمری
تازه ی تازه مونده
رمق برام نذاشته
از بس منو سوزنده
از زخم تازیوونه
زخم همه وجودم
ولی یه لحظه حتی
فکر خودم نبودم
هفتم امام مظلوم
موسی بن جعفرم من
به زیر تازیوونه
تو فکر مادرم من
آره درسته اینجا
خیلی شنکنجه دیدم
ولی به روی صورت
کی جای پنجه دیدم
فهمیدم اینجا مادر
چی کشیده از جراحت
کسی که زخم جونش
نداره خواب راحت
#جواد_مقدم
#سینه_زنی #شور
#شهادت_امام_کاظم
.
enc_16317673482682955802174.mp3
3.46M
🎼اگه بارون بودم میباریدم
روی گنبد حسین
🎙حاج محمدرضا بذری
#شور
اگه بارون بودم میباریدم روی گنبد حسین
اگه خورشید بودم می تابیدم توی بین الحرمین
اگه چشمه بودم مینوشیدم زیر پای زائرات
اگه ابری بودم میشدم سایه برای مسافرات
نه بارونم خورشیدم نه چشمه نه که ابرم
ازت دورم ازت دورم که صبر اومده دیگه صبرم
حالا که گریه کنم سینه زنم از غم تو میبارم
همه جا جار میزنم خیلی تو رو دوست دارم
حسین دوستت دارم آقا ...
هرچی که تو میخوای بگو که بسوز میسوزم تو عزات
هرچی که تو میخوای بگو که بمیر می میرم زیر پات
من بهت محتاجم هر چی که تو بخوای همون میشه حسین
دست خالی هیچ وقت کسی رد نمیشه از پیش حسین
به جز تو که دوست دارم دیگه دوستی نمیخوام
بزار دستاتو محکم بگیرم توی دستام
سر به زیر اومدم و خوب میدونم که خرابه پروندم
تو بزرگی می کنی پیش تو من شرمندم
حسین دوستت دارم آقا ...
.
#امام_زمان
#غروب_جمعه_دلتنگیهایش
کویر تشنه شده قلبم، ای سحاب، بیا
تمام زندگیم بی تو شد سراب، بیا
هزار جمعه گذشت و نقاب نگشودی
به جان فاطمه این جمعه بی نقاب بیا
مباد آنکه بیایی و مرده باشم من
شتاب کن که اجل می کند شتاب بیا
گذشت عمر و ندیدم تو را به بیداری
کرامتی کن و امشب مرا به خواب بیا
به کوچه کوچه شهرم ز خون دل همه شب
برای آمدنت ریختم گلاب بیا
گناه من ره دیدار بسته بر رویت
تو بهر دیدن من از ره ثواب بیا
غروب جمعه شده بی تو روزهای دلم
به صبح جمعه من همچو آفتاب بیا
به دردهای به حیدر نگفته زهرا
به ناله های سحرگاه بوتراب بیا
به سینه ای که شکست از سُم ستور، قسم
به صورتی که شد از خون سر خضاب بیا
سرشک دیده میثم به سیل شد تبدیل
هنوز ناله ی او مانده بی جواب بیا
#استاد_سازگار
.
امام حسین ع
. #شور_پایانی و روضه ای فاطمیه: #زمزمه #فاطمیه #سبک_حسین_جان بند اول: دوباره چرا فاطمه بسترت لا
.
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم
#سبک_حسین_جان
رضاجان
الهی بمیرم برا غربتت که تو زندان
کفن کردی باباتو آخر با چشمای گریان آقاجان
رضاجان
تکوتنهاغُسلشدادیوقتیباحالخسته
چقدرسوختیبادیدن ساقپای شکسته آقاجان
غُل و زنجیرا گریه کردن همراهت
برا خونِ زخمایتازهش یامظلوم
گمونم دیدی بین مَردُم زهرا رو
اومد واسه تشییع جنازهش یامظلوم
((رضاجان))۸
رضاجان
بازمشُکرخداروکههنگام تشییعشهمرات
نبودنببیننغُلوزنجیرا رو خواهرهات آقاجان
رضاجان
کسیهتکحُرمتنکرد از نَوامیسِت اون روز
نخندیدبهاشکتکسیبعدازاینداغجانسوز آقاجان
نشد بسته دستای بیبی معصومه
نزد تازیانه کسی به این بانو
نبردن دیگه خواهراتو تو بازار
نزد هیچکی با کعب نیزه بر پهلو
((رضاجان))۸
کیدیده؟__تن یک امام و روی تختهپاره بیارن
بهعمد اونو یکجای پُررفتو آمدبزارن واویلا
درسته__سهروزمونده نعش آقامون رویجسرِبغداد
ولی رو تنش ذرهای نور آفتاب نیافتاد یازهرا
ولی جدشون بعد از اینکه عریان شد
سهروز و دو شب رو زمین موند واویلا
بمیرم روی رمل داغ صحرا بود
حرارت تنش رو می سوزوند واویلا
((حسین جان))۸
#محمد_قاسمی✍
.
.
#امام_زمان
عاشقی دردسری بود نمی دانستیم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم
پر گرفتیم ولی باز به دام افتادیم
شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم
آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو
سهممان بی خبری بود نمیدانستیم
آب و جاروی در خانه ما شاهد بود
از تو بر ما گذری بود نمیدانستیم
اینهمه چشم به راهی نگرانم کرده
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا؟
آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا
رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید؟
عرض کردیم نبودی و سحر طول کشید
ما برای خودمان اینهمه گفتیم بیا؟
نذر کردیم به پای تو بیفتیم بیا
تو طبیب دل غمدیده ی مایی آقا
ما که مردیم بیا پس تو کجایی آقا
مگر اینکه تو بیایی و حیاتم بدهی
مگر اینکه تو از این وضع نجاتم بدهی
از به خود آمدن این قافله را گم کردیم
وای بر ما پسر فاطمه را گم کردیم
دست برداری از این غیبت طولانی اگر
من به پای تو بریزم طلبی جامی دگر
از تو دنبال تو بودن نکند سهم من است؟
فقط از هجر سرودن نکند سهم من است؟
من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد
صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد
بخدا منتظر آمدنت میمانیم
پای این عشق اویس قرنت میمانیم
تو دلت بیشتر از ما تب هجران دارد
سحر وصل همیشه شب هجران دارد
تا به اندازه ی شمعی که ز سر میسوزد
پر پروانه به امید سحر میسوزد
خیر از جمعه ندیدیم به ولعصر قسم
بی تو ما طعنه شنیدیم به ولعصر قسم.....
.
عاشقی دردسری بود.mp3
5.34M
🌸 عاشقی دردسری بود نمی دانستیم
حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم
🌸 تا ظهورت چقدَر فاصله داریم آقا؟
آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا
🎧 صابر خراسانی
.
#روضه_موسی_بن_جعفر
#شهادت_امام_کاظم
ندارد یوسف صدّیق زندانی که من دارم ندارد هیچ زندانی نگهبانی که من دارم
به جنت مادرم زهرا پریشان کرده گیسو را پریشان گشته از حال پریشانی که من دارم
بگیرم روزها را روزه و شبها خورم سیلی ندارد کس به عالم خصم خونخواری که من دارم
همه شنیده اید که نگهبان زندان امام ،سندی بن شاهک یهودی بود ، هارون سفارش کرده بود
هر چه می توانی این آقا را آزار و اذیت کن ، مولا روزها روزه می گرفتند ،
شبها هنگام افطار با تازیانه آقا را پذیرایی می کرد
امام رضا آمد بغداد گوشه زندانسر بابا ر به دامن گرفت ،
آخر هر پدری آرزو دارد آن لحظه ی آخر میوۀ دلش را ببیند .
اما قربان آن حسینی که در گودی قتلگاه افتاده بود کسی نبود سر عزیز فاطمه را به دامن بگیرد .
یک وقت عزیز فاطمه احساس سنگینی کرد روی سینه مبارک،
تا چشم باز کند ببیند شمر با خنجر برهنه . همه صدا بزنید حسین .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
دلها را ببریم کاظمین ، کنار حرم با صفای مولا مون موسی بن جعفر ،
خوشا به حال آنهایی که الان پروانه وار کنار حرم آقا موسی بن جعفرند
از آن روزی که امام هفتم را دستگیر و زندانی کردند
هر شب بستر امام رضا را در دهلیز خانه پهن می کردند ، این زن بچه ای که سالها بابا ندیدند
جمال امام رضا را بجای بابا تماشا می کردند .
اما مثل امشب (25 ماه رجب ) بستر امام رضا در دهلیز خانه پهن کردند هر چه منتظربودند دیدند امام رضا نیامد ،
شب نیمه شد حضرت رضا نیامد ، یک وقت خواهرش معصومه دید امام رضا وارد شد
اما شال عزا بر گردن انداخته فوراً آمد مقابل برادر ، برادر کجا بودی ؟ دیر آمدی ؟ دیدند آقا مثل ابر بهار گریه می کند
آقا مگر چه شده ؟ فرمود: خواهرم برو لباس عزا بتن کن دارم از گوشه زندان بغداد می آیم ،
بابای غریب مان غریبانه گوشه زندان جان داد .
درب زندان را برویش غیرغم کس وا نکرد جز اجل در گوشه زندان کسی شادش نکرد
اما کربلا ، امام سجاد نتوانست بیاید گودی قتلگاه ، یک وقت نگاه کند ببیند سر بریده بابا بالای نیزه است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
عاشقان اهل بیت ، سه تا بدن سه روز روی زمین بود ، قربان این سه بدن مطهر ،
یکی بدن مطهر امام جواد الائمه بود اما کبوترها آمدند بال به بال یکدیگر دادند نازنین بدن امام جواد را سایه انداختند ،
یکی بدن مطهر موسی بن جعفر بود ، سه روز روی زمین بود اما سایبان دارد بعد سه روز کفن قیمتی بر بدن آقا کردند ،
اما با چه عزّت و جلالی بدن تشییع کردند ( رحمت خدا بر این ناله ها و زمزمه ها ) .
اما قربان آن بدنی که سه روز برهنه روی زمین داغ کربلا ، وقتی امام سجاد آمد فرمود :
بنی اسد بروید بوریا بیاورید بدن پاره پاره بابا را میان بوریا پیچید سرازیر قبر کرد
بعد لبها را گذاشت بر آن رگهای بریده ، همه صدا بزنیم حسین
.
.
#امام_زمان
#محمود_کریمی 🎤
جز رحمت چشمان تو، دنیا چه میخواهد
تشنه به غیر آب، از دریا چه میخواهد
حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده
غیر از نجات، این قوم از موسی چه میخواهد
شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم
دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه میخواهد؟
پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی
مجنون جز این پیغام، از لیلا چه میخواهد
پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من
جز دل خوشی، یعقوب نابینا چه میخواهد
تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است
مسکین به جز خیرات از آقا چه میخواهد
چیز مهمی نیست این که ما چه میخواهیم
باید ببینیم آن جناب از ما چه میخواهد
ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه
غیر از ظهور تو مگر مادر چه میخواهد
علی اکبر لطیفیان
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
...___________________________
. 👇
[WWW.MESBAH.INFO]Shab-Shahadat-Emam-Kazem-1398[07].mp3
17.25M
#زمینه_احساسی
#شهادت_امام_کاظم
#حاج_امیر_کرمانشاهی
.
چه زندانی و زندان بانی تو این شبای طولانی
که تازیونست افطارم شبیه بارون می بارم
گوشه سیاه چال افتادم به یاد گودال
مثه جدم حسین دست و پا میزنم
تشنه لب مادرم رو صدا میزنم
وای ای وای
خدا خدا خدا خلاسم کن
****
چه شب های دلگیر و سردی چه مردمانی نامردی
نه دلخوشی نه لبخندی نه اشنا نه فرزندی
مردم از جدایی میوه دلم کجایی
مردم از جدایی میخونم رضا کجایی
جای تو خالیه این دم اخری
من حسین و تو مثل علی اکبری
وای ای وای
خدا خدا خدا خلاسم کن
****
غم و دردمن بی اندازست تنم پر از خون تازست
دیگه زا این دنیا سیرم خدا رو شکر زود میمیرم
دل به خون نشسته دشمن ساقم و شکسته
دستم و بسته و بی حیا میزنه
مثل مادر من و بی هوا میزنه
وای ای وای
خدا خدا خدا خلاصم کن
.
1_898362883.mp3
3.18M
#حضرت_ابوطالب
#شور
🎤 کربلایی #رضا_شیخی
هرکی پیمونه به کف داره که ساقی نمیشه
هیچ شرابی مثه چاییِ عراقی نمیشه
داره هرکار خدا حکمت و برهان و دلیل
پدر علی شدن که اتفاقی نمیشه
تو ابوطالبی و من هم یک سائلم
و به شغل غلامیِ خونهت نائلم
پدر مرتضی عموی پیغمبری
واسهتون احترام ویژهای قائلم
ابوطالب، مدد...
تو نظر کرده ز سوی متعال داوری
تو تموم مشکلا تو حامیِ پیمبری
باشه ایمان تو سنگینتر از ایمان همه
آقاجون شما یکی ز شافعان محشری
تو شفاعت نما مرا جون مرتضی
که به حق علی بشم من حاجت روا
بده آقا حواله تا قسمتم بشه
که برم از نجف پیاده کربُبلا
ابوطالب، مدد...
تو ابا الائمه ای ابا الامیرِ خیبری
تو پدربزرگِ ارباب غریب و بیسری
تو شدی مثلِ خدیجه خرج اسلام و نبی
تو کفیلِ مصطفایی و کفیلِ حیدری
تو شدی وقف دین و دین مدیون توئه
تو رگای همه اماما خونِ توئه
مگه میشه تو بوده باشی صنم پرست
بهخدا این دروغا دور از جون توئه
ابوطالب، مدد...
.
Mirdamad-Shahadat-Emam-Kazem-94-02.mp3
3.51M
#روضه_موسی_بن_جعفر علیه السلام
#سیدمهدی_میرداماد 🎤
"زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
روزهای تیره هریک شبتر از دیروز تار
در میان دخمهای سر شد ولی نفرین نکرد
هرچه آن صیادها را صید خود کرد این شکار
روزیاش یک دام دیگر شد ولی نفرین نکرد
روزهٔ غم سجدهٔ غم شکر غم افطار غم
زندگی با غم برابر شد ولی نفرین نکرد
وای اگر نفرین کند دنیا جهنم میشود
از جهنم وضع بدتر شد ولی نفرین نکرد
وقت افطار آمد و دیدم که خرماها چطور
یک به یک در سینه خنجر شد ولی نفرین نکرد
هی به خود پیچید و لحظه لحظه با اکسیر زهر
چهرهٔ زردش طلاتر شد ولی نفرین نکرد
آن دم بیبازدم چون آتشی رفت و سپس
آنچه باید میشد آخر شد ولی نفرین نکرد
اِنسیه سادات هاشمی✍
#شهادت_امام_کاظم
.
سید مهدی میرداماد_شهادت امام کاظم ع97 روضه ماجرای تو انتهای غم است-1525762009.mp3
11.61M
#روضه_موسی_بن_جعفر علیه السلام
#حاج_سید_مهدی_میرداماد🎤
شعر خوانی و تفسيري خوانی
و مقدمه چینی برای روضه ...
#شهادت_امام_کاظم
#محمد_بیابانی✍
ماجرای تو انتهای غم است
تو بگو از کجا شروع کنم
بعد یک رخصت از امام رضا
باید این روضه را شروع کنم
روضه های تو فرق دارد با
روضه های ائمه دیگر
پای هر روضه غیر کرب و بلا
باید از حجره گفت و یک بستر
قصه عمر هیچ خورشیدی
به غم انگیزی زوال تو نیست
غصه هیچ حجره ای قدر
گوشۀ آن سیاه چال تو نیست
آه... موسای خانواده نور
کوه طوری شده است زندانت
مثل بغضی که در گلو حبس است
مانده بین گلوی تو جانت
از تنت یک خیال مانده فقط
بسکه لاغر شدی نحیف شدی
خوب شد نیستند دخترهات
که ببینند چه ضعیف شدی
آه خلوت نشین ظلمت غم
خلوتت هم نمور هم سرد است
پانشو چون که زود می افتی
این اثرهای استخوان درد است
تازه این حال و روز قبلا توست
دو قدم راه را تنت می برد
آن زمان ساق پات سالم بود
حال اما شکسته، زخمی، خرد
روی دست چهارتا برده
بدن تو چه می کند آقا؟!
غل و زنجیرهای زندانت
بر تن تو چه می کند آقا
غصه ها در پی تو می آیند
آن یهودی بد دهان هم هست
ظاهرا غیر از این سه چار نفر
خانمی با قد کمان هم هست
پیکر تو سه روز بر پل شهر
مرقد شهر کاظمین شده
و از اینجا به بعد مرثیه ام
نوبت روضه حسین شده
وای از آن پیکری که بی سر بود
وای از آن پیکری که بی سر ماند
وای از آن مادری که در گودال
روضه های غریب مادر خواند