eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎤 امین وحیِ طبعِ شیوای من معجزه کن بخوان به آوای من فضائل از کوثر زهرا بگو قصیده بر زینب کبری بگو دُرّ مدیحت به عقیق لب است بگو بگو زینب است در ملکوت عرش این زمزمه ست فاطمه ی فاطمه ست ( جلوه ی حُسن ازلی آمده دختر زهرا و علی آمده ) تکرار خون خدا زهی به هم سنگرت آمده میلاد پیام آورت زینت اُمّ و زینت اَب است این نایبة الامام، زینب است این بیان او ، شعله ی کار زار است زبان او تیغه ی ذوالفقار است آینه ی بتول عَذراست این حقیقت حضرت زهراست این مخزن اسرار خدا ، سینه اش تمام کربلا در آئینه اش زمزمه اش ، حکایت کربلاست فلسفه ی روایت کربلاست ختم رسل ، بوسه زند بر لبش خوانده به فرمان خدا ، زینب اش طلعتِ او بین حسین و حسن جلوه ای از جلالت پنج تن دختر پاک علی مرتضاست خواهر دین مادر صبر و رضاست نایبه ی چار امام هُمام دختر فاطمه ، علیکِ السّلام کِشیده از خاک قدوم تو ناز کوفه و کربلا و شام و حجاز ای ز ازل ، گشته اسیر حسین ای به زنی آمده شیرِ حسین زندگی شهید ، مَرهون تو « سفینة النجاة » ممنون تو مدال روی شانه ی فاطمه زنده ترین نشانه ی فاطمه اُسوه ی زنده ی روایات صبر به شأن تو تمام آیات صبر سینه ی جان، گشوده بر هر بلا زدامن فاطمه تا کربلا ای همه جا و همه دَم با حسین نفس نفس، قدم قدم، با حسین بخوان بخوان بخوان به دوش حسین قصّه ی کربلا به گوش حسین حسین را فروغ هر دو عینی تو نوری از حقیقتِ حسینی اگر چه هفتاد و دو داغ دیدی جان امامِ خویش را خریدی کمال ، با نطق تو کامل شده وحی به سینه ی تو نازل شده به جمله جمله خطبه ات این نداست : معلّمِ زینب کبری ، خداست حجّ تو ای سیّده ی عالَمین هفت طواف است به دور حسین دعای تو سوز دل و حال بود نماز تو کنار گودال بود مَروه ی تو دایره ی کربلا صفای تو کنار طشت طلا کوثر کوثر، ای بتول بتول فاطمه ی فاطمه ، حَجِّت قبول شُکر به هر لحظه ی روز و شبم که خاکبوس محملِ زینبم مذهب من ، مکتب من زینب ست همیشه وِرد لب من زینب ست (به مادرت فاطمه ، جدّت نبی زینبی ام ، زینبی ام ، زینبی ) تکرار کسی که غیر مصیبت ندید زینب بود کسی که عشق از او شد پدید زینب بود نخست روز به بازار عشق آنکه ز جان متاع جور و جفا را خرید زینب بود ... کسی که قامتِ اسلام شد زد صبرش راست ولیک ، خود چو هلالی خمید زینب بود ... کسی که فاطمه او را به دامن از اول برای کرب و بلا پرورید زینب بود ... .👇
1. عشق حسینی.mp3
4.93M
( سلام الله علیها ) 🎤 آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است آنکه بر سِرّ ِ شهادت بوده مَحرم زینب است آنکه شور افکنده با شور حسینی بر جهان از ازل خو کرده با صد محنت و غم زینب است آنکه نامش زین اَب خوانده رسولِ کردگار چون نگویم من صفای اسم اعظم زینب است آنکه بر خوانَد حدیث اُمّ ایمن بر امام من به جرأت گویم آن زن هم حسین هم زینب است آنکه کاخ ظلم و استبداد را با یک خطاب کَند و افکند از پی و بُن ریخت بر هم ، زینب است دامن شیر خدا بین ، شیر زن می پرورد در شهامت برتر از سارا و مریم ، زینب است آنکه اندر مجلس گردنکشان قد کرد عَلم چون حسین بر دشمنان یکدم نشد خم ، زینب است با برادر درد دل میکرد این سان تا سحر آنکه ریزد از فراقت اشک ماتم زینب است وصف زینب را ز من مشنو بیا در کربلا خود بین چون حامیِ ناموس عالَم زینب است ملجأ اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود شب نگهبان در کنار نهر علَقم زینب است پرچمت گر سرنگون شد من نگه میدارمش غم مخور بعد از تو پشتیبان پرچم زینب است هرگز مزن بیهوده لافِ عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است ...
. 🎤 تا بابِ فیض ، رو به دلم باز می شود شعرم به شوقِ مدحِ تو آغاز می شود همچون كليم كارِ من اعجاز می شود احساس قلبی ام به تو اِبراز می شود تا با توأم ، به مردم دنيا چه حاجت است ؟ خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ؟ خاتونِ مشرقین سلام عرض می کنم ای عین نور عین سلام عرض می کنم بانویِ عالَمین سلام عرض می کنم آرامشِ حسین سلام عرض می کنم این جمله ، حرف قلبی هرچه برادر است روزی که آمدی به زمین روزِ خواهر است چشم و چراغ عترت طاها خوش آمدی آیینه دارِ هیبت مولا خوش آمدی ای اِمتداد حضرت زهرا خوش آمدی سوّم امام زاده ی دنیا خوش آمدی آنسان که شرح عاشقی تو شنیدنی ست لبخند تو به چهره ی ارباب دیدنی ست چون در قفایِ عشق خودت با سر آمدی بر هر چه عاشق است در عالَم سرآمدی اي افتخار كرده به تو ذاتِ سرمدی الحق که تو ، عقیلۀ آل محمّدی درد از دل رسول به سرعت عبور کرد با تو خدیجه باز در عالَم ظهور کرد در تو صفاتِ ذات خُدا جلوه گر شده در خاک با تو مِهر و وفا جلوه گر شده اوجِ مقام صبر و رضا جلوه گر شده کرب‌ و بلا به شام بلا جلوه گر شده ... تو آمدی که زخم مدینه رفو شود با خطبه ات بساط ستم زیر و رو شود از شانِ تو خُداست که سر در می آورد سلطانِ انبیاست که سر در می آورد زهراست ،مرتضاست که سر در می آورد مظلوم کربلاست که سر در می آورد چون درخُورِ مقام تو جز این نداشته اسم‌ تو را خدای تو « زینب » گذاشته با دیده ، دیدن تو مُیّسر نمی شود نوری و خاطر تو مُکدّر نمی شود بی تو حسین زندگی اش سر نمی شود جز تو کسی که زینت حیدر نمی شود با احتساب اینکه تویی زینت علی قطعاً یکی ست خَلق تو با خِلقت علی استادِ تو ، خداست ، خُدایی ، علیمه ای صدّيقه و مُطهّره اي و فهیمه ای شخصاً شبیه فاطمه حق را ندیمه ای اُخت ُ الکریم ، بنت کریم و کریمه ای از بس که مثل شیرخدایی تو شیرزن با دیدن تو یاد پدر می کند حسن كوریِ چشمِ جُملگیِ بد نهادها هيچند در برابرت ، اِبن زیادها ما نیستیم پیرو کج اعتقادها عین نفهمی است اگر بی سوادها گفتند شام و کوفه تو را بی نقاب دید بالله ؛ حجاب نیز تو را در حجاب دید داغی که پیر کرد تو را درد شام بود با اینکه دورتان همه جا اِزدحام بود با تو ، وقار اهل حرم مُستدام بود آنجا که حُبّ حیدر و زهرا حرام بود با بودن تو شعبه ای از کربلا شده در زینبیّه اش نجف از نو بنا شده اندازۀ تو هيچ كسي غم نديده است داغي كه ديده اي تو مُحرّم نديده است نسل بشر كه هيچ مَلَك هم نديده است با اينكه درد و داغ ، دلت كم نديده است جز حمد كردگار دمی بر لب تو نيست جز يا حسين زمزمۀ هر شب تو نيست در قتلگاه پير شدی خاك بر سرم از جان خويش سير شدي خاك بر سرم گفتند كه اسير شدی ، خاك بر سرم با شمر ، هم مسير شدی خاك بر سرم خاكم به سر كه همسفر اشقيا شدی از يادگار مادرت آخر جدا شدی شد مثل مادر تو نصيب تو سوختن بستند هر دو دست تو را چون ابوالحسن نه يوسفي براي تو ماند و نه پيرُهن گفتي دم وداع به سالار بي كفن "چون چاره نيست مي روم و مي گذارمت" "اي پاره پاره تن به خدا مي سپارمت" ✍ .👇
1. باب فیض.mp3
9.48M
( سلام الله علیها ) تا بابِ فیض ، رو به دلم باز می شود به همت جواد افشانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. کمک کن ایـن دلم ازاین سیاه ترنشود از این که هـسـت دلم پر گناهتر نشود خدای من تو کمک کن که صاحب عصرم(عج) خدا نکـرده از این بی ســپاه تر نشود به یک نگاه مــرا زیر و رو کنی تو اگر به خاطر گنــهم چشـــم شاه تر نشود نفهــم بودم و رفتــــم پناه من تو نرو نـرو که زنــدگی ام بی پناهـــتر نشود مسیرمن شده کــج پس دعـام کن آقا مســـیر نوکـر تو اشــتباهــتر نشــــود ز توبه های شکسته,شکسته شد قلبت به توبه هم دل من سر به راهتر نشود برای مادرت این روزها که گـــــریانی دعا کـــــنم دلت از من پر آه تر نشود شکست با لگدی درب خانه را ملعون که مـادر تو از این پا به ماه تر نشود شعر:کربلایی جواد دیندار✍ ┄┅═══••↭••═══┅┄ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خونم رو نکن بی نور چشم و چراغ خونم ای دار و ندار من ای وصله ی جونم از حال دلم تنها زهر ا تو خبر داری جز تو ندارم دیگه من یاور و یاری این پهلو به اون پهلو تا صبح میشی. بیداری جز گریه نمیاد ش از دست من کاری دستای ورم کردت دیگه نمیاد بالا کم تر کار خونه کن جون علی زهرا پیراهنه تو می گه از زخم روی پهلوت جای کبودی. پیداس از گوشه ی ابروت هر باری نگاهم تا می افته به میخ در زهرا میشه شرمنده از روی تو حیدر به چوبه ی در خوردش وقتی که پرت زهرا با گریه صدا کردی ای فضه بیا پشت در شعله ور دیدم تن تو می سوخت به سینه دیوار داشت مسمار تورو می دوخت 👇
4_5834885639106988701.mp3
4.23M
. 🎤 بند🌹 شیعه ام و نام و نشانم علیس طپش طپش هر ضربانم علیس به کوریه چشم همه منکرین شعاره موقع اذانم علیس 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 . علی علی. علی خیبر شکنی‌ علی علی. علی آقای منی‌ علی علی علی شاه نجف و علی علی علی ابالحسنی‌ مولانا علی. مولا نا‌ علی بند🌹🌹 یک سر و گردن از همه سَرتره زَهره ی دشمنانشو میدَره کسی حریفش نمیشه تو میدون علی خودش یک صد و ده لشکره 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 علی علی علی شاه لو کشف علی علی علی سلطان نجف علی علی علی کعبه را بگو علی علی علی تو هستی هدف بند🌹🌹🌹 مالک اشتر شده مات و مستش نبض مَیادین همه توی دستش دستمال زردو تا که سر میبنده لا یُمکن الفرار زِ ضرب شصتش 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 بند🌹🌹🌹🌹 قدرت و هیبت علی محشره نشونه هاش روی دَره خیبره هر کی مقابلش بایسته بی شکن تا به خودش بیاد تنش بی سره 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 🖋شاعرین: ✍ .
. می دمد صبح ظفر، بد به دلت راه مده می شود دفعِ خطر،بد دلت راه مده این همه نذر و نیاز، آن همه تسبیح و دعا می کند زود اثر بد به دلت راه مده از درشتیِ قد و هیبت بتها نهراس با خلیل است تبر، بد به دلت راه مده ما در این دایره امر به وظیفه هستیم با خدا هست ثمر، بد به دلت راه مده جان من در همه احوال توکل باید جزم کن عزم سفر، بد به دلت راه مده نیل اگر هست یقین معجز موسی هم هست از خطرها بگذر، بد به دلت راه مده کاش چشمت به سیاهی شب عادت نکند شده نزدیک سحر، بد به دلت راه مده (آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست) باز آید ز سفر، بد به دلت راه مده ✍ .
امام حسین ع
. پیروز این تیم که شیر در لباس یوز است در معرکه دوست‌ساز و دشمن‌سوز است مظلوم‌ترین تیم جهان است ایران مظلوم همیشه آخرش پیروز است ✍🏻 🇮🇷 ............................. تقدیم به تیم ملی انگلیس: کم، فکر پلشتی و تباهی بکنید دوری ز پلیدی و سیاهی بکنید خوب است که در برابر مردم ما زانو بزنید و عذرخواهی بکنید ✍🏻 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. صد و چهل و سوّمین شعر تضمین شدهٔ انتظار. ...و دوّمین سرودهٔ تضمین شدهٔ شادروان صائب تبریزی -- دیوان صائب ج ۶ / ۳۱۶۸. ------------------------------------- ۱ زمین به سوک نشسته چو آسمان بی تو به گوش می رسد الغوث و الامان بی تو برآید از دل هر نایِ جان فغان بی تو «چه دل گشایدم از باغ و بوستان بی تو که شد ز تنگدلی غنچه گلستان بی تو» ۲ کنون که ناله کنان رو به سویت! آوردم مرا ببخش که از پای تا به سر دردم به سبزه روی نیارد دگر رخ زردم «خبر به آینه می گیرم از نفس، هردم به زندگی شده ام بس که بد گمان بی تو» ۳ غم فِراق تو با هستی ام، درآمیزد به تار و پود تنم شور غم برانگیزد به دامنم عوض اشک، خون دل ریزد «ز جنبش نفسم چون جرس فغان خیزد ز بس که در دهنم خشک شد زبان بی تو» ۴ بیا که دل شده از دوری رخت بی تاب! ...و مثل شام، سیه گشته است صبح شباب مرا و هرکه در این جاست از کرم دریاب! «به پایْ بوس تو خواهد رسید همچو رکاب چنین که رفته ز کف اشک را عنان بی تو» ۵ بیا به باغ و ببین رنج غم نصیبان را! به پای دل بنگر خار، ناشکیبان را! منی که می شنوم نالهٔ غریبان را «یکی هزار کنم شور عندلیبان را اگر روم به تماشای گلستان بی تو» ۶ به باغ، جشن «فرج» بر گزار می گردد قرین عیش و طرب مَرْغْزار می گردد پر از نشاط، دلِ مرغِ زار می گردد «زمین ز پارهٔ دل لاله زار می گردد اگر چو غنچهٔ گل واکنم دهان بی تو» ۷ بیا و لب بگشا در زمان به لطف بیان! که هست لعل لبت! در سخنوری شایان به دشت عمر ندیدم تورا دمی به عیان «چنان که لاله گرفته است داغ را به میان گرفته داغ، مرا در میان چنان بی تو» ۸ مراست دیدن روی تو مقصد و مقصود نبود و نیست مرا جز تو شاهد و مشهود فدای جان و دلت باد، جان ملک وجود «امان نمی دهدم همچو تیغ زهر آلود اگر به سایهٔ سروی کنم مکان بی تو» ۹ الا که خاک رهت را دلم به دیده نهد! مگر که‌جان و دل از بند غم دمی برهد دلم گرفته خدارا قسم به سه أَشْهَد «به کاروان سبک سیرِ اشک، کوچه دهد اگر گشاده شود چشم خون فشان بی تو» ۱۰ دمی که می دهی ام، بال و پر پی پرواز! به روی دل دری از راه مرحمت کن باز! به گوش جان من از صوت خوش بریز آواز! «از آن لب شکرین همچو نی مرا بنواز! که ناله است مرا مغز استخوان بی تو» ۱۱ به باز خوانی تقدیر می دود چون زخم دلم به جانب تدبیر می دود چون زخم کمان کشیده پیِ تیر می دود چون زخم «بغل گشاده به شمشیر می دود چون زخم رسیده «صائب» بی دل ز بس به جان بی تو» ۲۷ / ۸ / ۱۴۰۱ صد و چهل و چهارمین شعر تضمین شدهٔ انتظار. ...و سومین سرودهٔ تضمین شدهٔ شادروان صائب تبریزی -- دیوان صائب ج ۶ / ۳۱۶۹. --------------------------------------- ۱ فتاده آتش ماتم در انجمن بی تو چوشام تیره و تار است صبح من بی تو شده است خون، دلم از جور اهرمن بی تو «زبان چو پسته شود سبز در دهن بی تو گره چو نقطه شود رشتهٔ سخن بی تو» ۲ کجاست آن که به ما مژدهٔ فَرَج بدهد؟ که جان ما مگر از بند رنج و غم برهد به دست آینه، مرهم به زخم دل بنهد «نفس گسسته چو تیری که از کمان بِجَهَد برون ز خانه دَوَد شمع انجمن بی تو» ۳ زِمام امر فتد تا به دست رهبر کل به باغ عشق شود تا سخن سرا بلبل قسم به عطر دل انگیز هادیان سُبُل «صدف ز دوری گوهر، چمن ز رفتن گل چنان به خاک برابر نشد که من بی تو» ۴ به باغِ آینه پرور بِبَر دل و دین را! بریز در دل و جان عطر باغ یاسین را! تورا که هست دل، آیینه دار، آیین را «بیا و صلح دِه این همدمان دیرین را! که همچو روغن و آبند جان و تن بی تو» ۵ تویی قرار دل و جان انبیاءِ رُسُل یگانه عطر گل باغ هادیانِ سُبُل برآورد همه شب تا سحر فغان بلبل «تو تا برون شده ای از چمن، ز لاله و گل هزار کاسهٔ خون می خورد چمن بی تو» ۶ خوش است بر تو و اندیشهٔ تو پیوستن به دست لطف تو از بند هر بلا رستن مرا که نیست از این دام، فرصت جستن «دگر چه طرف، ز ایام می توان بستن؟ که صبح عید کند جلوهٔ کفن بی تو» ۷ رسید پیری و طی شد دگر جوانی من نکرد مرحمتی کس به خسته جانی من گذشت با غم و اندوه، زندگانی من «کجا رسد به تو پیغام ناتوانی من؟ که تا رسیدن لب، خون شود سخن بی تو» ۸ الا که باغ لبت می کند گل افشانی! شود که آتش دل را به دهر بنشانی؟ هلا که نیست تورا در زمانه هم شانی «تو رفته ای به غریبی و از پریشانی شده است شام غریبان، مرا وطن بی تو» ۹ قسم به آبروی لاله های دشت و دمن که ابر لطف تو سایه فکنده بر سر من برس به داد دل بی نوای اهل یمن «تبسّم تو بُوَد باغ دل گشای چمن چو غنچه سر به گریبان کشد چمن بی تو» ۱۰ تورا به باغ و گل و برگ و بارِ حُسن قسم به جان حیدر و آن ذوالفقار حسن قسم به لحظه لحظهٔ هر روزگار حسن قسم «به روی گرم تو ای نوبهار حسن قسم که شد فسرده دلِ «صائب» از سخن بی تو» ---------------------------------------- ۲۸ / ۸ / ۱۴۰۱ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلطانِ غربت وغم! عجّل عَلٰی ظهورِك برحق، نشان اعظم! عجل علی ظهورِك اى آرزوی مولا! ای حاجتِ پیمبر! ای مهدی معظّم! عجل علی ظهورك ای نور جان نرجس! اُمّید قلب زهرا! ای برفرج، مُصمّم! عجل علی ظهورك زیباییِ ائمه، گشته خلاصه در تو ای یوسف مجسم! عجل علی ظهورك گفتند چون بیایی تکیه زنی به کعبه مثل نبى، معمم، عجل علی ظهورك با ذوالفقار حیدر، با نیزه‌ی اباالفضل ارباب پور مریم! عجل علی ظهورك قرص رخت نمکدار، ای طعم آفرينش! بر سفره‌ی تو عالم، عجل علی ظهورك بر آبشار مویت، آویخته فرشته ای اعتبار آدم! عجل علی ظهورك پیشانی ات وسیع وچشمان تو درخشان لب‌تشنه‌ی تو زمزم، عجل علی ظهورك ای انتقام سیلی! ای انتقام کوچه! سلطان حُزن وماتم! عجل علی ظهورك چشم از تو برندارد، از روی نیزه یک سر با اشکهای نم نم...، عجل علی ظهورك نام تو خشک شد بر روی لب سکینه خواند رقیه ات هم... عجل علی ظهورك بر زینب علمدار از كربلا الی شام... يادِ تو بود مَرهَم، عجل علی ظهورك ✍ شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱ 🔆
. دیروز خبرسازی کرده بودند که :به فردوسی پور ، پیشنهاد گزارشگری داده بودند و فردوسی پور در حمایت از مردم، نپذیرفته! انقدر قشنگ خبر می سازند که آدم باورش میشه. اما فردوسی پور ، در نقش تهیه کننده ، همچنان با صدا و سیما همکاری میکند. ................ 📳 ادعای دعوت از «فردوسی‌پور» برای گزارش بازی‌های جام‌جهانی کذب است 🔺یک منبع آگاه درباره انتشار برخی اخبار در فضای مجازی گفت: گزارشگران بازی‌های جام‌جهانی از پیش مشخص بودند و تا امروز دعوتی از آقای «فردوسی‌پور» برای گزارش نشده است و ایشان همچنان به عنوان تهیه کننده در شبکه ورزش فعالیت می‌کند. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ستاره غزلخون شده / شب شب نویده ام ابیها فاطمه / امشب عیدی میده مژده که مهتاب اومد/به قلب ما تاب اومد شادی بی حد کنید/ خواهر ارباب اومد زینب کبری مدد ۴ **** بهار امید اومد و /گل در چمن اومد مونده ام بگم یاحسین /یاکه حسن اومد غم و فراری بده / بزن به تیر شعف مبارک و تهنیت/ بگو به شاه نجف زینب کبری مدد **** مدینه پر از شادی و/ گل زده جوونه فاطمه واسه زینبش/ لالایی می خونه باده بده ساقیا/ فروغ عین آمده مسافر کربلا / یار حسین آمده زینب کبزی مدد۴ **** .👇
4_5992147528802372420.mp3
342.9K
باز ملائک اومدن سمت زمین دسته به دسته جبرئیل کنار گهواره نشسته خدا درهای جهنمش رو بسته غم دیگه بسه نیمه شبها علی بانوای جلی قل هوالله می خونه تابشه شب سحر با محبت پدر پیش زینب می مونه چهرش خیلی رفته به مرتضی به به اومد آیینه ولا شد میلاد بانوی کربلا (زینب زینب یا زینبا مدد) شب نوره شب مادر شدن حضرت زهراست شب بابا شدن علی اعلاست شب شب تولد زینب کبراست زینت باباست این سخن بر لبم غرق تاب و تبم واقعا نور عینه ماه خوش منظره عمه اکبره مبتلای حسینه امشب عیدی فت وفراوونه جشن وشادی بین آسمونه می می زنم پیمونه پیمونه (زینب زینب یازینبا مدد) ✍ ............................ زینب اومد ، بانویی که قبله گاه عالمینه دختر ارشد فاتح حنینه صاحب بهشت بین الحرمینه هستی حسینه جبرئیل امین ، اومده تا زمین ، حامل این پیامه طبق امر خدا ، دختر فاطمه ، واجب الاحترامه زینب یعنی اولیا مخدره اومد اونکه خاتون محشره خون رگهاش از خون حیدره زینب زینب اخت الحسین مدد *
. مَثَلِ این روزای کشور ، شاید ؛ مثلِ همین بازی فوتبال باشه.... یه عده بی تفاوت میشن و یه عده هم مثل مهدی طارمی ، هم تاریخ سازی میکنند و هم دیگران رو دعوت به فعال بودن. یکی هم مثل کی روش ، فرصت میده تا کم کارها، خودشون رو خراب کنن، و بعد دلسوزانِ واقعی رو به زمین میاره. این بازی شاید با شکست تموم بشه، اما بازی ای که اغتشاشگران شروع کردن، قطعا با باخت شان، به اتمام خواهد رسید. ان شاالله این مملکت صاحب دارد. .
. دخیل عشق را هر کس به پای یار می بندد یقیناً راه دل را بر روی اغیار می بندد طریقِ "وصل" را بی زخم رفتن از محالات است چه خوشبخت است آن که بر کف پا خار می بندد پِی تهذیب نَفسَت باش،تا صاحب نَفَس گردی بدون گردگیری، آینه زنگار می بندد تمام اعتبار نام "مجنون" بسته بر "لیلا"ست اگر دلداده نام خویش بر دلدار می بندد اگر دنبال دریایی،ز چشمه سار خواهش کن... ضرر کرده است آن که دل به آب‌انبار می بندد دلیل ناله ی نیمه شبی،آهِ سحرگاهی است سحر بارِ خودش را مومنِ بیدار می بندد کمال چشم ها در رفت و آمد کردن "اشک" است "عمارت" گر شود "متروکه‌خانه" ،تار می بندد ولایت یک عدد دارد که آن هم مُختص مولاست کسی اُمّید بر صفرِ پس از اعشار می بندد!؟ فدای مادری که هر خمیرِ پخت نانش را به دیوار تنورِ "جار ثُمَّ الدّار" می بندد تو گیر افتاده ای در کوچه ای که مادرت افتاد مسیر بازگشتت را در و دیوار می بندد برای مادرت این روزها روضه بخوان آقا بخوان روضه که دارد مادر تو بار می بندد علی آن دستمال زردِ جنگِ خویش را حالا به روی زخم بال خانمی تب‌دار می بندد کسی که ربّنای او تعادل بخشِ عالم بود قنوت خویش را این روزها دشوار می بندد حَسن یک چند روزی می شود..،هنگامِ دَقُّ الباب دو چشمان ترش را بر روی مسمار می بندد .
. یا حُجّةِ بْنِ الْعَسكَري! ای پرچمت من را کفن، یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  هر جا تو باشیّ‌اَم وطن، یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  یا حُجّةِ بْنِ الْعَسكَري! یا سیّدی! یا سیّدی! ای آرزوی مرد و زن! یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  بیمم نباشد از بلا چون با تو اَم نام مرا... از نوکرانت خط نزن یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  در انتهای هر سخن: ذکر دعای بر فرج در ابتدای هر سخن: یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  سُرخ است رنگِ چشم تو، خون است صبح و شب دلت... از داغ هفتاد و دو تن، یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  ای وارث جَدّت رضا باشد دلم آهوی تو... پلکم به پاهایت چمن، یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  قلبم تَپَد از شوقِ اینکه لحظه‌ای می‌بینمَت... سَرْمنزلِ مقصود من! یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  هستم گدایت از ازل، هستم مُریدت تا ابد ای زندگی! یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن! ✍ يك شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ .