#اربعین
#سید_رضا_مؤید
ندارم از غم آن حالت که گویم حالت خود را
پریشانتر شوم چون یاد آرم حسرت خود را
تو سرّ اللّهى و آگاهى از حالم ولى خواهم
بیان سازم ز سوز دل، حدیث محنت خود را
به کویت از پى تجدید دیدار آمدم اینک
پذیرا شو، برادر! زائرین تربت خود را
حسین! اى میزبان خلق! ما هستیم مهمانت
دریغ از ما مفرما رحمت بیمنّت خود را
به عنوان اسارت رفته و آزاد میآیم
به دست آوردم آخر عجز دشمن، عزّت خود را
به شام و کوفه رفتم، خطبه خواندم، باز برگشتم
به نیکى دادهام انجام، مأموریّت خود را
به هر منزل تو با ما همقدم بودى ولى آخر
چرا در خانۀ خولى نبردى عترت خود را؟
نبینى تا به رخسارم نشان درد و حرمان را
بپوشم در نقاب اشک خونین، صورت خود را
اگر پرسى ز من حال رقیّه دختر زارت
به آهى جانگداز ابراز دارم خجلت خود را
غم مرگ رقیّه دخترت یکباره پیرم کرد
هلالآسا نکردم بىجهت من قامت خود را
به کف نآوردم اندر این سفر من درّ پیروزى
ندادم تا ز کف آن گوهر پُرقیمت خود را
«مؤیّد»، گاهگاهى بر غم من اشک میریزد
به جان من! مگیر از او نگاه رحمت خود را
#اللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَالفَرَج
@emame3vom
🖋 بسم الله الرحمن الرحیم
🍁 سوره فجر، سوره اباعبدالله الحسین علیه السلام
✨ امام صادق علیه السلام فرمودند: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید که سوره حسین علیه السلام است.
🍂 منظور از «يٰا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ اِرْجِعِي إِلىٰ رَبِّكِ رٰاضِيَةً مَرْضِيَّةً» در این سوره، حسین علیه السلام و اصحاب ایشان است که آن حضرت و اصحابش از خدا راضیاند و خدا نیز از آنان راضی است.
💫 این سوره، درباره او و شیعیانش نازل شده. هرکس آن را قرائت کند، در بهشت با آن حضرت در یک مکان است.
📚 البرهان، ۵/۶۵۸
⚫️ #اللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَالفَرَج
@emame3vom
مداحی آنلاین - رفیقامو بردی کرببلا پس من چی - محمدرضا بذری.mp3
4.86M
🔳 #شور #جاماندگان #اربعین
🎤 #محمدرضا_بذری
#فراغ کربلا
#رفیقامو_بردی_کرببلا
...........................
رفیقامو بردی کرب وبلا ، پس من چی
قاطی زائرا،پا برهنه ها ، پس من چی
تو دلیلشو بگو امام رضا،پس من چی
رفیقم رفته حرم
یه پیام داده واسم
میگه عازمم حلال کنید منو
تو حرم که ایستادُ
عکسشو فرستادُ
آب کردهِ دلِ این سینه زنُ
این نوکرا رو هم ، بطلب حسین
جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
یکی اومد دخیل مشهد شد ، اما من
اربعینشم که صدرصد شد، اما من
آخر از مرزِ مهران رد شد ، اما من
اما من ، چند سالیه
دلم اون حوالیه
خودم اینجا ولی دل تو کربلاست
نزار طعنه بزنن
اونا که دوره منن
بگن آقا هیئتیاشو نخواست
این رو سیاهو هم ،بطلب حسین
جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین
این نوکرا رو هم ، بطلب حسین
جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
ای به قربون ِ تووُ اون حرمت ، کرب و بلا
بزن امضاء رو فدای کرمت ، کرب و بلا
قول دادم به مادرم میبرمت ، کرب و بلا
مادرم دست به دعا
توی این شلوغیا
زیر لب داره یه چیزائی میگه
پسرم غصه نخور
از این آقا دل نبُر
میبره حرم مارو ساله دیگه
این مادرا رو هم ، بطلب حسین
جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین
این نوکرا رو هم ، بطلب حسین
جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین
╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗
🆔 @emame3vom
╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝
#حب_الحسین_یجمعنا #کربلا
#الاربعین_مقدمه_الظهور
#الحسین_یجمعنا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مداحی (جنگیدم به نفس های آتشینم) از حاج محمود کریمی
(عشق من،می میرم آخر از غم تو)
(عشق من،قاتلم داغ ماتم تو)
(عشق من سر تو شمع محفل من)
عشق من،سایه ی روی محمل من
عشق من،تا تو رفتی وای از دل من
{(جنگیدم،به نفس های آتشینم)
(بعد از تو سالار نیزه نشینم)
شد به تشت زرین سر تو
نوازش از دختر تو
حمایت از خواهر تو
مثل قصه ی مادر تو
مثل تو شدم،دلبر من
گذشته آب از سر من
سیه شده پیکر من
زیر سایه ی حنجر تو
(در دام غل زنجیر آهنینم)
(بعد از تو سالار نیزه نشینم)
(جنگیدم،به نفس های آتشینم)
(بعد از تو سالار نیزه نشینم)
{دست و پای طفلان تو بود
خدای گریان تو بود}
جهنم دشمن تو
سوز صوت قرآن تو بود
ای بهانه ی رفتن من
دمی که شد بر تن من
جسارت دشمن من
دست من به دامان تو بود
(دنبالت،به خدا آواره ترینم
بعد از تو سالار نیزه نشینم)
(جنگیدم،به نفس های آتشینم)
(بعد از تو سالار نیزه نشینم)
عشق من،نفسم تو سینم اسیره
عشق من،بی تو تنها دلم می گیره
عشق من،چی میشه زینبت بمیره
عشق من
عشق من،اومدم با قد خمیده
عشق من نگاه کن رنگ من پریده
عشق من،نفس خواهرت بریده
حسین
(جنگیدم،به نفس های آتشینم)
(بعد از تو سالار نیزه نشینم)
عشق من،منو کشتی با یک نگاهت
عشق من،می نشستم چشم به راهت
عشق من،به فدای زلف سیاهت
حسین
عشق من،خرابه ی شب چه زیبا بود
سر تو رو دامن ما بود
عشق من،سه ساله رفیق نیمه راه بود
حسین
(جنگیدم،به نفس های آتشینم)
(بعد از تو سالار نیزه نشینم)
بسته گشته چون بال و پرم
نبود یاری ببرم
میان دشمن سپرم
بعد چشم ساقی حرم
بین موج ناکامی من
به نیزه ها حامی من
برادر نامی من
سایه ی سر رو به سرم
(سرگشته،به نوای امّ بنینم)
(بعد از تو سالار نیزه نشینم)
(جنگیدم،به نفس های آتشینم)
(بعد از تو سالار نیزه نشینم)
.
4_238801710665957914.MP3
10.12M
🏴زبان حال زینب کبری سلام الله علیها
جنگیدم به نفسهای آتشینم
بعد از تو،سالار نیزه نشینم
عشق من،سر تو شمع محمل من
🎤حاج محمود کریمی
.
Mehdi Rasooli - Asheghan Haram.mp3
7.64M
@emame3vom
اشهدُ اَنَکَ عشت سعیدا
اَشهَدُ اَنَکَ موت فقیدا
اَشهَدُ اَنَکَ حسین شهیدا
آه
اَلسلامُ و عَلی،ساکن کربلا
روح قالوا بلی،خون بهایت خدا
کاروان دل قدم قدم
زیر سایه ی علم علم
میرود سوی حرم حرم
یا حسین مولا_حسین حسین
یا حسین عشقیوین دمسازیوک بیز
سربلندوق ، بلند آوازه یوک بیز
بیر ابوالفضلیون سربازیوک بیز
جان
سایه سر حسین
شور محشر حسین
خلق ائدوب حق بیزی
سنه نوکر حسین
حرموندی روضه برین
آدیوی سسلر زمان زمین
گنه گلدی شور اربعین
عاشقان حرم موکب به موکب
می رود با دم لبیک زینب
ذکر لبیک حسین لبیک برلب
جان
کاروان خدا
می رود کربلا
می رود تا حرم
می رود تا مِنا
کاروان دل قدم ، قدم
زیر سایه علم ، علم
می رود سوی حرم ، حرم
یاحسین مولا حسین حسین
لشکر اربعین لبیک گویان
یرمی میلیون نفر پاینده پیمان
داعشون نسلینی کسدی حسین جان
جان
سالمیشان عالمه
یا حسین همهمه
کفری ایتدوق دچار
سیلی محکمه
هامی عدن و جنتیم حسین
هامی عشق و عزتیم حسین
شرفیم حیثیتیم حسین
یا حسین مولا حسین حسین
#عاشقان حرم موکب به موکب
#کربلایی مهدی رسولی
#اربعین
#فارسی #ترکی
@emame3vom
4_6044388714967206752.mp3
8.66M
🏴💔🏴
🎧 #سبک_زمینه👆
🎤حاج مهدی #رعنایی👌
🚩[حرم اربعین اربعین اربعین]🚩
📝 #متن_نوحه👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
معلومه از چشام پریشونی
صحبت اربعین میدونی۲
میخوام برم اضافه شم آقا
منم به اون ارتش میلیونی ۲
بخر ازم نوکریمو
نگاه نکن به بدیمو
بده تو رو جون زهرا
اذن پیاده رویمو
به دستای سردار ام البنین
حرم اربعین اربعین اربعین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میبینم اشک آسمونا رو
تو اون مسیرپیر وجوونارو ۲
تابرسم به کربلا آقا
با گریه میشمارم ستونها رو
یه حرفی مونده توسینم
نیتم از اربعینم
اینه که شاید تو اون راه
یه بار آقامُ ببینم
به زهرا نزن دیگه رومُ زمین
حرم اربعین اربعین اربعین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روی لبا ذکر حسین جانه
این حرف بچه های ایرانه۲
تا ستون هزارویک امسال
قرار نوکرای سلطانه ۲
امام رضا نفسامه
دست خودش کربلامه
روی مسیر روی دوشم
پرچم سبز آقامه
بیا دست خالیِ من رو ببین
حرم اربعین اربعین اربعین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کربلا 🏴
#اربعین 🏴
#امام_حسین ع🏴
♻️ #پیشنهاد_دانلود 💯
♻️گلچین نواها و نوحهها در ↙️
╭┅───────┅╮
🎤 @emame3vom 🎤
╰┅───────┅╯
#حب_الحسین_یجمعنا #کربلا
#الاربعین_مقدمه_الظهور
#الحسین_یجمعنا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
4_318504763102593042.mp3
7.7M
🏴💔🏴
🎧 #سبک_واحد👆
#اربعین_حسینی
🎤حاج میثم #مطیعی👌
(یا سیّدی خُذنی)
📝 #متن_نوحه👇
ز داغ تو دل حزین است،
به یادت چله نشین است
همه آراموقراراین دل زیارت دراربعین است
سپردم دل را به جاده
میایم پای پیاده
رَهِ عشق است و ندارم باکیاگر خاری درکمین است
🚩(جان و جانان من
عشق و ایمان من
با تو پیمان من حسین)🚩
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
ألا يا حجَّ الحنينِ
سَقاكم زَمزمُ عَيني
تُلبّيكُم سيّدي أشواقي بإحرامِ الأربعينِ
و شوقاً يهفُو جَبيني
یُؤدّی لو سجدتينِ
ويَسعى بين الصفاوالمروى لعباسٍوالحسينِ
لو قطّعوا كفّي،
لو قطّعوا رِجلي،
أمضي لكم زَحفاً، حسين
یا سیدی خُذني،
قد فتَّني حُزني،
أشتاقُکم حدَّ الحَنین
🚩(یا سیدی خذني، حسین)🚩
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
أتاكُم هُدهدُ قلبي
جَناحاهُ نارُ حبّي
أتاكِ يا كربلا مشتاقاً يُلبِّيكِ وآحسيناه
حَنيناً عرشُ هواكَ
بِلمحِ الطّرفِ أتاكَ
مَشى طيّاراً معَ الزُّوارِ بآهاتٍ وآحسيناه
تَحلُو بكَ الآهُ،
لاعذّبَ اللهُ،
قلباً بهِ حبُ الـحسين
یا سیدی خُذني
قد فتَّني حُزني
أشتاقُکم حدَّ الحَنینی
🚩(یا سیدی خذني، حسین)🚩
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کربلا🏴
#اربعین 🏴
#امام_حسین ع🏴
♻️ #پیشنهاد_دانلود🏴
♻️گلچین نواها و نوحهها در ↙️
╭┅───────┅╮
🎤 @emame3vom 🎤
╰┅───────┅╯
#حب_الحسین_یجمعنا #کربلا
#الاربعین_مقدمه_الظهور
#الحسین_یجمعنا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
#جامانده_اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#دل_سروده_های_مزینانی🌹
می سرایم غزلی از غمِ دل ، با مثلاً
من که جامانده ام از قافله امّا مثلا...
اربعین، پایِ پیاده ... منم و جاده ی نور
وَ در این قافله ی عشق شدم جا، مثلاً
سرنوشتِ من آواره گِره خورده به تو
مثل یک قطره که پیوسته به دریا مثلا
در گذرنامه ی من ،مثل تمام زوّار
مُهر تایید زده حضرت زهرا مثلا
بغض در جان گلو می شکند وقتی که
میخورد چشم به ایوان مطلّا مثلا
کفُّ العَباس که در خاطرم آمد خوردم
آب کوثر زِ کف حضرت سقا مثلا
در عمود صد و هجده بِپرد مرغ دلم
یا حسن گو به سر گنبد خضرا مثلا
چایِ شیرین عراق و نمک سفره ی اشک
شور شیرین تو را میچشم آنجا مثلا
روی پرچم شده حک"حُبِ حُسینْ یَجْمَعَنا"
منِ آواره هم از زمره ی آنها مثلا
آسمان حرم ازدور چه نزدیک شده
در هوای تو شده بال و پرم وا مثلا
در عمودی که ورودی بهشتِ ابدی ست
مانده ام ماتِ دوتا گنبد زیبا مثلا
قول داده ست به چشمان ترم سینه ی من
که شود رو به حرم غرقِ تماشا مثلا
به نیابت ز شهیدانِ حریمِ زینب
بزنم بوسه برآن خاکِ معلّا مثلا
یوسفا هجر تو کشته است مرا اما کاش
سرنوشتم بشود همچو زلیخا مثلا
نیستی نیست برازنده ی عشّاقِ حسین
چه شود گر بخرد هستی ما را مثلا ؟
رفت از دست ردیفم،ولی امشب بدهد
صله یِ نوکری ام را خودِ مولا "قطعا"
#منصوره_محمدی_مزینان
@emame3vom
#اشعار_آئینی_منظومه_آل_طاها
#التماس_دعا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
.
یا #امام_حسن مجتبی
➖➖➖
غزلی از حرمت ساختهام با «مثلا»
گرچه خاک است روی قبر تو ؛ اما مثلا ...
گنبدِ زرد تو خورشید شده میتابد
نور میگیرد از آن ؛ گنبدِ خضرا مثلا
چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان !
جنسِ هر پنجرهاش هست ، مُطلّا مثلا
چقدَر پارچهی سبز ، گره خورده به آن
میکنی باز ، تمام گرهها را مثلا
خادمانت همه دورِ سرمان میگردند
ما عزیزیم ، در این صحنِ مُعلّا مثلا
تشنهها مست شوند از مِیِ سقاخانه
ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا
هیئتی شکل گرفتهست ، میان حرمت
نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا
روضهخوانی وسطِ صحن ، حکایت میخواند
قصهی کوچهای از شهر تو ؛ حالا مثلا ...
مادری با پسرش رد شده از آن ؛ اما ...
هیچ کس راه نبستهست بر آنها مثلا
دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود
چادری خاک نخوردهست ، در آنجا مثلا
مادرِ قصهی ما رفت ، صحیح و سالم
وَ نپوشاند ، رخ از دیدهی مولا مثلا
بعدِ مجلس همه رفتند ، زیارت کردند
تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلا ...
@emame3vom
#شعر_98
#رضا_قاسمی
.
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#غزل
روی پا آمده ای دیدن دختر مثلا
تو بیا باش پسر من به تو مادر مثلا
مثل شب های مدینه تو زمسجد برگرد
منتظر باش که من باز کنم در مثلا
فکر کن موی سرم شانه شده سوخته نیست
نزده هیچ کسی دست به معجر مثلا
من زبانم به دهانت نهم از سوز عطش
تشنه تر از منی و من علی اکبر مثلا
بکنم روی زمین با کف دستم قبری
تو مرا دفن کنی من علی اصغر مثلا
دست داری مثلا غسل بده جسم مرا
عمه اسما مثلا من تن مادر مثلا
تا رسیدی به رخ نیلی و بازوی کبود
دست بردار ز غسلم بشو حیدر مثلا
میشوم من تن بی سر به زمین میفتم
همچو بسمل بزنم جای تو پر پر مثلا
مثلا خوابمو تو راهی میدان هستی
به رخم بوسه بزن بوسه ی آخر مثلا
#سعید_خرازی
@emame3vom
.
#اربعین
#سید_رضا_مؤید
ماه من! در دل شبها که به زندانت کرد؟
گل من! در طبق خار که پنهانت کرد؟
تو حسین منى و این همه پامال ستم
جان من! بازى تقدیر چه با جانت کرد؟
وقت رفتن، تن صد چاک تو عریان دیدم
اى برادر! که کفن بر تن عریانت کرد؟
کاروان تو ز شام آمده برخیز و ببین
آتش ظلم چه با جان عزیزانت کرد
بیشتر از همه از دورى تو سوختهایم
چه بگویم که چه با ما غم هجرانت کرد؟
سر تو در همه جا داشت شگفتى امّا
بهترین معجزه را خواندن قرآنت کرد
کوفه شرمندۀ احسان شما بود ولى
سنگباران عوض آن همه احسانت کرد
کوفتم بر دهن خصم تو با منطق خویش
آنکه با چوب، جفا بر لب و دندانت کرد
ما به ویرانه نشستیم و چه حزنآور بود
دخترت چون که در آن غمکده مهمانت کرد
دست کوچک به در آورد و سرت را برداشت
چشمۀ اشک، روان بر لب عطشانت کرد
نه که از بهر پذیرایى تو هیچ نداشت
جانِ بر لب شدهاى داشت که قربانت کرد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 گلهای اشک
@emame3vom
#اربعین
#جعفر_منصوری
هفت شهر عشق چون گردید طی
ناقهها را عاشقان کردند پی
یعنی از شام خراب، آن کاروان
آمد اندر نینوای عاشقان
زینب، آن پروردۀ دست بتول
وآن مِهینفرزانه فرزند رسول
دید چون از دور، کوی یار را
قتلگاه عاشقان زار را
ساربانان را بفرمود این زمان
بار بر گیرید، یکسر ز اشتران
کوی جانان است، هان! ای ساربان!
خود از این منزل، دگر اشتر مران
ساربانا! این زمین کربلاست
کربلای عاشقان مبتلاست
پای دل اینجا دگر در گل شده
رفتن از این سرزمین، مشکل شده
ساربانا! بار برگیر از شتر
که دو چشمم گشته است از اشک، پُر
هر دلی کز تیر عشقش، چاک شد
مرهم زخم دلش، این خاک شد
ساربانا! تا به کی عزم رحیل؟
کاندر اینجا یوسفم گشته قتیل
بوی آن پیراهن صد چاک او
بر مشامم میرسد از خاک او
آنقَدَر بارید بر دامن، گهر
که به حالش سوخت،چشم خشکوتر
پس بیامد پیش و همراهان ز پی
چون «بناتالنّعش» بر گِرد جُدی
آمدند آن انجم افروخته
بال و پرها ز آتش غم، سوخته
هر یکی بگْرفت قبری را به بر
گشت محشر، کربلا بار دگر
زینب، آن دردانهی بحر شرف
عصمت حق، دختر شاه نجف
همچو جان بگْرفت در بر قبر شاه
زیر لب میگفت با افغان و آه
کای برادر! داری از حالم خبر؟
یا دهم شرح غم دل، سربهسر؟
گوش کن کاین ماجرا بشْنفتنی است
شرح غم در پیش جانان، گفتنی است
با من از دشت بلا تا شهر شام
همسفر بودیّ و میدیدی تمام
لیک تا تسکین دهم درد درون
شمّهای گویم از آن رنج فزون
خود تو میدانی که در بزم یزید
خواهرت زینب، چه دید و چه کشید
آن زمان کآن سنگدل با خیزران
کرد کاری کآن نیاید در بیان
خیزران تا زآن لب پُرخون گذشت
خود تو میدانی به زینب، چون گذشت
مدّتی در سرزمین کربلا
بانوان بودند سرگرم عزا
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 دیوان منصوری
@emame3vom
#اربعین
#سید_رضا_مؤید
به خاک کربلا تا پا نهادم با سر افتادم
در این دریاى غم دردا! که بار دیگر افتادم
سرت در این سفر با ما به هر جا کرد همراهى
به یاد آن سر خونین به خاکت با سر افتادم
فتادم بر سر قبرت به یاد روز تودیعت
که من برخاستم از جان و بر آن پیکر افتادم
چو دیدم زخم فرق اکبرت، یاد پدر کردم
گلویت را چو بوسیدم، به یاد مادر افتادم
تو کردی حکم مأموریتم امضا به دست خود
که من با بازوان بسته با دشمن در افتادم
چه گویم از سر ببریدهات وآن خواندن قرآن؟
تو قرآن خواندى و من در غمى سوزانتر افتادم
تو میکردى هدایت، خلق را و سنگ میخوردى
از این حالت به یاد جدّمان پیغمبر افتادم
خدا گوید که وقت خواندن قرآن، خموشى بِه
ز قرآن خواندنت از خطبه خواندن دیگر افتادم
حسینم! بر «مؤیّد» باز کن درهاى رحمت را
که میگوید به امیدى به خاک این در افتادم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 گلهای اشک
@emame3vom
.
#اربعین
#وصال_شیرازی
بعد از تو، ای برادرِ با جان برابرم!
شد تازه ماتم پدر و داغ مادرم
بودم یقین ز آل زیاد، این همه عناد
وز خود گمان نبود که طاقت بیاورم
طعن سنان و طعنۀ خولیّ و جور شمر
از کوفیان، کدام جفا بر تو بشْمرم؟
بر دیدۀ من از چه نیامد، خدنگ کین؟
تا پیکر تو را به چنین روز ننْگرم
کس آب و نان نداد، عیال تو را به شام
الّا که لختههای دل و دیدۀ ترم
آغوش و دوش من بُدشان مهد و خوابگاه
من خود خرابه منزلم و خاک بسترم
اطفال تو به سایۀ من بود تا به شام
من نیز، سایبان ز سرت بود بر سرم
چون سایۀ تو بر سر من بود، غم نبود
گر بود آفتاب به سر، سایهگسترم
تا کوفه از مدینه، سرت در مقابلم
وز کوفه تا به شام، رُخت در برابرم
خونی که از گلوی تو شد، شد ز چشم من
من زنده و تو کشته؛ شکایت کجا بَرم؟
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 دیوان وصال شیرازی
@emame3vom
.
#چاوشی
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اربعین
#علی_انسانی
نماز عشق شکسته نخوانده بودم و خواندم
قنوت ؛ بازوی بسته نخوانده بودم و خواندم
زنی ز هاشمیان تاکنون اسیر نبودست
دعا به ناقه نشسته نخوانده بودم و خواندم
به دوش؛ جسم دودختر؛ نبرده بودم و بردم
ز کینه سنگ ز شامی؛ نخورده بودم و خوردم
به قتلگه به من و دخترت چه شد؛ همه دیدی
که زنده زنده کنارت؛نمرده بودم ومردم
به شب ؛ میان بیابان؛نرفته بودم و رفتم
به جستجوی یتیمان؛ نرفته بودم و رفتم
نخقته بودم و خفتم؛ به روی خشت خرابه
به کوفه گوشۀ زندان؛ نرفته بودم و رفتم
هزار رنگ پریده؛ ندیده بودم و دیدم
شفق به ماه چکیده؛ ندیده بودم ودیدم
ندیده بودم و دیدم محاسنت همه در خون
به داس، یاسِ بریده؛ ندیده بودم ودیدم
به کوفه جای به زندان نکرده بودم و کردم
به شام؛ خانه به ویران نکرده بودم و کردم
نگفته بودی و گفتی اذان ز مأذنۀ نی
به نیزه گوش به قرآن نکرده بودم و کردم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 گلاب و گل
@emame3vom
#حب_الحسین_یجمعنا #کربلا
#الاربعین_مقدمه_الظهور
#الحسین_یجمعنا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اربعین
#سید_جواد_مظلومپور
اگر چه در سفر شام، رنج و صدمه کشیدم
هزار شکر شها! ماندم و مزار تو دیدم
چگونه شرح دهم؟ نازنین برادر زینب
تو خود گواه منی کاندرین سفر چه کشیدم
به زیر نیزهَوشمشیر و سنگوخنجر و پیکان
چو یافتم بدنت،مرگ خویشتن طلبیدم
زدند دختر زارت سکینه را سپه دون
به جرم اینکه بگفتا:از این زمین مَبَریدم
به جبر و قهر کشیدندش از کنار تن تو
بگفت: من که پدر کشتهام، دگر مزنیدم
شبی که، کنج خرابه ز جور منزل ما شد
ز سوز نالۀ طفلی ز جای خویش پریدم
یکی به گریه همی گفت عمه جان پدرم کو؟
که از فراق رخ او شده است قطع امیدم
شب و خرابه و آهِ یتیم و غربت و ظلمت
چنان نمود که دل از حیات خویش بریدم
میان مجلس شرب و قمار، راس تو در طشت
چو راه چاره به من بسته گشت، جامه دریدم
شب و خرابه و آه یتیم و غربت و ظلمت
چو راه چاره به من بسته گشت، جامه دریدم
نظر به آب چو می افکنم به یاد من آید
همان سخن که ز حلق بریدهی تو شنیدم
گمان مدار که دیگر زیاد زنده بمانم
گواه، قامت خم گشته است و موی سپیدم
اگر که رسم بود گل به روی قبر جوانان
گل بنفشه، من از دست تازیانه خریدم
یکی سفارت عظمی به شهر شام گشودم
رقیه را به سفیری ز جانب تو گزیدم
فراشت پرچم مظلومی تو ای شه مظلوم
کنون حضور تو من جان به کف ز راه رسیدم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 کاروان عشق
@emame3vom
#حضرت_سکینه_سلاماللهعلیها
#اربعین
#یوسف_رحیمی
چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدم
نیزه در نیزه غریبانه تنت را دیدم
زیر پامال کبود سم مرکبها، نه
به روی دست ملائک بدنت را دیدم
گرچه نشناختمت وقت عبور از گودال
عمّه میگفت تن بیکفنت را دیدم
گیسویت بر سر نی شعر غریبی میخواند
زلف خونینِ شکن در شکنت را دیدم
قاری من سر نیزه ز عجایب گفتی
شام ، تفسیر غریب سخنت را دیدم
آه ؛ یعقوب شده چشم من از روزی که
به تن تیره دلی، پیرهنت را دیدم
خیزران شیفتۀ ساحت لبهایت شد
چشم وا کردم و زخم دهنت را دیدم
تا سحر قلب تنور از غم تو آتش بود
عطر گیسوی تو و سوختنت را دیدم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
#اربعین
#غلامرضا_سازگار
عزیز فاطمه! برخیز بهر استقبال
که زینب آمده با یک جهان شکوه و جلال
اگر چه سرو قدش را شکسته کوه غمت
به بام چرخ نهاده لوای استقلال
به سربلندی خورشید آمده ز سفر
اگر چه خود الف قامتش خمیده چو دال
پیام خون گلوی تو را رسانده به عرش
اگر چه گشته در این راه، حرمتش پامال
کنار ماه رخت سوخت، سوخت چون خورشید
هلال روی تو دید و خمید همچو هلال
قسم به خون گلویت! که چارده قرن است
محرّم و صفرت زندهتر شود هر سال
قسم به خاطرۀ اربعین و عاشورا
بقای خون تو بی صبر زینب است محال
خروش زینب کبری به شام ثابت کرد
که فتح خصم ستمپیشه خواب بود و خیال
هر آنچه دید در این راه، دختر زهرا
جمیل بود جمیل و جمال بود جمال
جفای کوفه و بازار شام و بزم یزید
به داغدیده بود سختتر ز زخم قتال
در این فراق چهل روزه بوده هر روزم
هزار ماه مصیبت، هزار سال ملال
گذارش سفر از من بپرس کآوردم
قد کمان، سر بشکسته در جواب سؤال
ز قهرمانی خود بر تو شاهد آوردم
ببین به جسم کبودم مدال روی مدال
هلال من سر نی بود و مردم کوفه
نگاه دوخته بودند بهر استهلال
به تازیانه و دشنام و سنگ و زخم زبان
به شهر شام شد از عترت تو استقبال
دو چشم باز تو می گفت: شامیان! نزنید
کنار نیزهی من تازیانه بر اطفال
در این فراق چهل روزه در چهل منزل
نگاه من به جمال تو بود در همه حال
ز دوری تن و نزدیک با سرت بودن
گهی فراق توام کشته است و گاه وصال
دو چشم زینبت از خون دل شده دریا
لب سکینهات از تشنگی زده تبخال
یزید چوب به لبهات میزد و میزد
به سوی طشت طلا، روح دخترت پر و بال
سفیر کوچک تو ماند در خرابۀ شام
رساند مکتب ایثار را به اوج کمال
رواست اشک شود خون به دیدۀ «میثم»
که کشتن تو به ماه حرام گشت حلال
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 نخل میثم
@emame3vom
#اربعین
#جودی_خراسانی
رفتم من و هوای تو از سر نمیرود
داغ غمت ز سینۀ خواهر نمیرود
برخیز تا رویم، برادر! که خواهرت
تنها به سوی روضۀ مادر نمیرود
گر بیتو زینب تو کند جایْ در وطن
از خجلتش به نزد پیمبر نمیرود
خواهم بَرَم عیال تو را در وطن ولی
لیلا ز روی مرقد اکبر نمیرود
از روی تربت تو که «دار الشّفای» اوست
سوی حجاز، عابد اطهر نمیرود
سوز گلوی خشک تو اندر لب فرات
ما را ز یاد تا لب کوثر نمیرود
پهلوی چاکخوردهات از نیزۀ سَنان
ما را ز یاد تا صف محشر نمیرود
تا گوشۀ لحد شودم جا، ز خاطرم
کنج تنور خولی کافر نمیرود
زآن لعل لب، تلاوت قرآن به نوک نی
از خاطرم به حقّ پیمبر! نمیرود
بزم یزید و طشت زر و چوب خیزران
از یاد ما، به حضرت داور! نمیرود
«جودی» ز یاد آن لب خشکیدهات، شها!
گر در جنان رود، لب کوثر نمیرود
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 دیوان جودی
@emame3vom
#اربعین
#سید_رضا_مؤید
به کویت ارمغان، خون دل و چشم تر آوردم
ز پیشت قلب غمگین بردم و غمگینتر آوردم
منم زینب، که از کویت به صد رنج و محن رفتن
ولى در آمدن افزوده داغ دیگر آوردم
نیاوردم اگر دُر دانهات را زین سفر لیکن
حکایتهاى جانسوزى من از آن دختر آوردم
شبانگاهى که در ویرانه آمد رأس خونینت
خدا داند که آن شب را چسان با غم سر آوردم
همان دشمن که غارت کرده خرگاه امامت را
تو خود دانى چهها بر جان آن غارتگر آوردم
بدین کیفر که بر آل پیمبر ظلمها کردند
دمار از روزگار آل بوسفیان درآوردم
ز نطق خود دریدم پردۀ اوهام باطل را
ز پشت پرده، رخسار حقیقت را برآوردم
ندیدم چون به غیر از بردبارى، رمز پیروزى
به هر درد و غمى طاقت، منِ غمپرور آوردم
مرا دست تواناى الهى بود پشتیبان
که ننشستم ز پا تا خصم را از پا درآوردم
«مؤیّد»! اشک غم بىاختیار از دیده جارى شد
هر آن گه شرح حال زینب اندر دفتر آوردم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 گلهای اشک
@emame3vom
#اربعین
#سید_رضا_مؤید
تا جسم سر جداى تو را دیدم، اى حسین!
بر خویش از فراق تو لرزیدم، اى حسین!
وقت جدایى از تو که با تازیانه بود
چون چشمههاى زخم تو جوشیدم،اىحسین!
ما گام در طریق اسارت زدیم و حال
ختم رسالتى است که بگْزیدم، اى حسین!
من زینبم، که عشق تو بُردم به شهر شام
این راه را به پاى تو پوییدم، اى حسین!
رفتم به شام بهر قیام دگر ولى
هر جا قدم نهاده خروشیدم، اى حسین!
نخلى که کاشتى تو به خون اندر این زمین
در شام و کوفه میوه از آن چیدم، اى حسین!
بودم اگر اسیر ولى مُشت انتقام
بر فرق دشمنان تو کوبیدم، اى حسین!
دادم شکست دولت شب را که چون تو من
بنیانگر حکومت خورشیدم، اى حسین!
نقش از تو یافت واقعۀ کربلا و من
تفسیر آن حماسۀ جاویدم، اى حسین!
امروز بوسه بر سر خاک تو میدهم
آن روز اگر گلوى تو بوسیدم، اى حسین!
ترسم که لرزه بر تن صد پارهات فتد
گویم اگر که بىتو چهها دیدم، اى حسین!
توأم به اشک دیدۀ من بود و خون دل
آبى اگر بدون تو نوشیدم، اى حسین!
چون معجرم به غارت بیگانه رفته بود
با دست بسته چهره بپوشیدم، اى حسین!
آن شب که شد چراغ شبستان ما سرت
پروانهوار گرد تو گردیدم، اى حسین!
داغ رقیّه، طاقت ما را تمام کرد
زین غمخداگواست چهها دیدم،اىحسین!
مشکلتر از فراق تو ترک مزار توست
اینجا چو هست کعبۀ امّیدم، اى حسین!
لطف تو و «مؤیّد» بشْکسته حال ما
کاشعار اوست مورد تأییدم، اى حسین!
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 گلهای اشک
@emame3vom