.
#واحد
#شهادت_امام_صادق علیه السلام
شهرِ مدینه شد عزادارِ غم یک یاس عاشق
شیعه سیاه پوشیده بهر ماتم امام صادق
دلها خونِ خونه
چشمها اشک افشونه
زهرا روضه میخونه
غمگین آسمونه
مرتضی گریونه
صاحبْ زمان محزونه
واویلا واویلا،واویلا واویلا،واویلا از این غربت...
کردن جسارت بر آقا در بینِ انظار عمومی
بستن دو دست پاک او از کینهها قومِ حرومی
در بین کوچه ها
دنبالِ مرکبا
می کشاندن آقا را
از ظلمِ فراوان
شد آقا نیمه جان
آن مظهرِ عالِمان
واویلا واویلا،واویلا واویلا،واویلا از این غربت...
با زهرِ کاری از جفا مسموم شد آن نورِ خدایی
در راهِ نشر دینِ اسلام و تشیع شد فدایی..
چون لاله شد پرپر
آن عزیزِ حیدر
نورِ دل پیمبر
اما شد سر آخر
کفنش بر پیکر
ای وای غریبِ مادر
واویلا واویلا،واویلا واویلا،واویلا از کربلا...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#واحد_شهادت_امام_صادق
#امام_صادق
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_صادق علیه السلام
سیاه پوشه
تمومِ صحنهی جهان
برای غربت امام عالِمان
به سوگِ صادقش نشسته فاطمه
صاحب عزاست مهدیِ صاحبْ زمان
سینه بزن، شیعه ی جعفری
ضجه بزن، همراهِ مادری
که این شباست، عزادارِ گُلِش
همچو یاس پرپری
واویلا، امان امان امان...
جسارت کرد
به آقا دشمنِ لعین
که بسته دستِ او به قصدِ ظلم و کین
میانِ کوچه ها با پای نا توان
کشید آقا رو هر طرف رویِ زمین
آتش نهاد، به خانه ی آقا
هر سو دَوان، زن ها و بچه ها
مدینه شد ، شبیه کربلا
عصرِ روز عاشورا
واویلا،امان امان امان...
گشته مسموم
ششم امامِ شیعیان
اَثر نموده زَهر و گشته نیمه جان
کنارِ بالینِش نشسته کاظمَش
تسلیِ پدر شده او روضه خوان..
بگوید از، امامِ بی سپاه
بگوید از، حسین با سوز و آه
بریزد اشک، زِ دیده ی تَرَش
او به یادِ قتلگاه
واویلا،امان امان امان...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#زمینه_شهادت_امام_صادق
#امام_صادق
.👇
.
#نوحه، #زمینه
#شهادت_امام_صادق علیه السلام
مدینه مِحنَت باره هوای غربت داره
از داغ و غم صادق فاطمه عزاداره
وای...، علی نوحه خونه
وای...، فاطمه محزونه
وای...، امان از این غربت...
داره می سوزه آقا میونه حُجره تنها
اَثر کرده زهر کین.. آتش زده مولا را
وای...، غماش بی شماره
وای...، حبیبی نداره...
وای...، امان از این غربت...
شبیه خزون زرده قلبش سراسر درده
میونِ اَنظار بر او دشمن جسارت کرده
وای...، جونِش شده بر لب
وای...، یادِ غمِ زینب...
وای...، امان از این غربت...
شبای جمعه قلبم دلگیر میشه از عالم
به یادِ کرب و بلا.. داره هوای ماتم..
وای...، به صاحبِ امشب
وای...، ما رو حرم بِطلب
وای...، امان از این دوری...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#زمینه_شهادت_امام_صادق
#امام_صادق
.👇
.
#نوحه #زمینه #شور #واحد
#شهادت_امام_صادق علیه السلام
شد مدینه غمسرا در عزای صادقش
جان عالم یک سره به فدای صادقش
در عزای حضرت صادق سیه پوش آمده
فاطمه با قد خم نالان و مدهوش آمده
وا مصیبت وا مصیبت...
غربتش بی انتهاست پیر مردِ شیعیان
آه غم دارد به دل سوزِ دل دارد به جان
دست او را بسته، مثل مرتضی آزردنش
پیرِ دین را پا برهنه بین کوچه بردنش
وا مصیبت وا مصیبت...
خانه را آتش زدن بر دلش داغی نشست
پیر علم و معرفت پشت یک مرکب شکست
بی عبا و بی عمامه پشت مرکب می دوید
بین کوچه یاد کوفه مثل زینب می دوید
وا مصیبت وا مصیبت...
شد مدینه مدفنش خاکِ غربت حاصلش
زهر کاریِ عدو... عاقبت شد قاتلش
شکر منان کاظمش کرده کفن او را به تن
مثل شاه کربلا دیگر نشد او بی کفن
وا حسینا وا حسینا...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه_شهادت_امام_صادق
.👇👇👇👇
.
سبک زمینه امام صادق علیه السلام (زبان حال)
غربت غربت
تموم حاصلم شده غربت
یه عمره شاملم شده غربت
حالام که قاتلم شده غربت
غریبی، دردِ بی درمونِ منه
غریبی، که بلای جونِ منه
می سوزم تو آتیشِ کینه
امان از بلای مدینه
غریبی، اسیری، دلتنگی
تمومِ غم من همینه
وای... صادقِ آلِ مصطفایم
وای... غریب شبیه مرتضایم
وای... امان امان از این غریبی...
ای وای ای وای
وقت پریدنم رسید ای وای
شدم زِ دنیا ناامید ای وای
دیگه دارم میشم شهید ای وای
می سوزم، از آتیش زهر جفا
نداره، قلب من طاقت ای خدا
سراسر شدم بی قراری
شده اشکم از دیده جاری
می خونم بیا کاظمِ من
برای دلم کن یه کاری..
وای... اومده فاطمه کنارم
وای... از غم سیلی بی قرارم
وای... امان امان از این غریبی...
مادر مادر
شدی تو آرومِ جونم مادر
شبیه اَبر بارونم مادر
خودم روضَت رو میخونم مادر
بیا که، قاتلم شد غصب فدک
امان از، مادری که خورده کتک
از این غم دلم خونه خونه
یه سیلی دل رو می سوزونه
اما شنیدم که کربلا...
می زدن سیلی بی بهونه..
وای... داغِ بابا و آه و گریه
وای... سیلی میخورد عمه رقیه
وای... امان امان از این غریبی...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمینه #شهادت_امام_صادق
.👇
.👆
زمینه، شور
امام صادق علیه السلام
مدینه شد وادیِ درد و بلا
سیاه پوشه همه ی ارض و سما
مسمومِ زهر کینه شد، ششمین حجت حق
گشته عزادارِ پدر، هفتمین حجت حق
دلامون، بی شکیبه بی شکیبه بی شکیبه
آقامون، چه غریبه چه غریبه چه غریبه
یاکاشف الحقایق،یاصادق یاصادق یاصادق...
یه بی حیا، بسته بال و پر او
نَکرده رحم، بر دو چشم تر او
آتش زده بر خانه اش، از سرِ بُخل و حسد
نمودِ ظُلمْ قوم لعین، بر آقامون بی عدد..
دلامون، غرقه آهه غرقه آهه غرقه آهه
آقامون، بی گناهه بی گناهه بی گناهه
یاکاشف الحقایق،یاصادق یاصادق یاصادق...
درسته که، بال و پَر شکسته شد
درسته که، دستای او بسته شد
ولی دگر به خانه اش، کِی شده بی حرمتی
از دخترش غارت نشد، گوشواره ی قیمتی
(امان از، عصر غارت عصر غارت عصر غارت
کربلا..، شد جسارت شد جسارت شد جسارت)
دلامون، سوگواره سوگواره سوگواره
آقامون، بی قراره بی قراره بی قراره
یاکاشف الحقایق،یاصادق یاصادق یاصادق...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمینه #شور
#شهادت_امام_صادق
.
.
سبک زمینه امام صادق علیه السلام
مدینه، شبیه قفسه
بمیرم، که بی هم نفسه
امامِ، صادقم به خدا
توی شهر، غریب و بی کَسه
نفس هاش دیگه بالا نمیاد
دیگه لحظه ی آخر رسیده
سر بالینِ آقایِ مسموم
با شتاب چرا مادر رسیده
داره میسوزه، جگر او
دیگه خم شده، کمر او
باید آماده، بشه برا..
تشییع پدر، پسر او
وای.... غریب آقام...
خونه شو، به آتیش کشیدن
اونا که، دشمن پلیدن
کینه از، علی بود تو دلا
خوبیِ، آقا رو ندیدن
شبیه علی توی مدینه
امامِ صادق و غصه دادن
جلوی چشم ایل و تبارش
روی حرمت او پا نهادن
شبیه علی، بلا دیده
درسته غمی، جدا دیده
ولی بینِ یک، دیوار و در
غمِ زهرا رو، کجا دیده!؟
وای.... غریب آقام...
بی عبا، بی عمامه آقا
بردَنِش، میونه کوچه ها
دستاشو، بستن و کشیدن
شبیه، زینب و اُسرا..
چِقَدَر شبیه کربلا شد
قِصه ی مظلومیِ این آقا
اینجا آقایی انگشت نما شد
اونجا یک سری بَر رویِ نی ها
ولی باز خوبه، جفا نشد
سرش از بدن، جدا نشد
جلوی چشاش، پسر او
زیر دست و پا، فدا نشد
وای.... غریب حسین...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#زمینه #شهادت_امام_صادق
.👇
.
#شور_امام_صادق علیه السلام
یا صادقِ، آل عبا، دستِ منو دامان تو
جونِ منو، قابل بدون، تاکه بشه قربان تو
سلام میدم به محضرت
به جسم پاک و اطهرت
به قربونِ سرت آقا
تمومِ جسمِ نوکرت
نوکره، حیدری ام تا اَبد، مادری ام
مکتبم، جعفریه... شیعه ی، جعفری ام
مولانا، یا صادقِ آل علی...
کاشکی بودم، از خادمات، از خادمای بیت تو
ایل و تبارم می شدند، فدای اهلبیتِ تو
غریب یثربی آقا
تو شیخ مکتبی آقا
بی تاب تو زهرا و تو
بی تاب زینبی آقا
غرقِ در، شور و شینی مولایِ، عالمینی..
مثل زینب همیشه روضه خونه حسینی
مولانا، یا صادقِ آل علی...
صحنِ بقیع، راویِ هر، غربتِ صبح و شامته
توی بقیع، هر طائری، بی آب و دونه رامته
چه دردا دیدی تو بقیع
غمها کشیدی تو بقیع
کناره اَجدادت آقا..
تو آرمیدی تو بقیع
توفیق، گریه میخوام یه بقیع، هدیه میخوام
کربلا، مو هم امشب از دستِ، رقیه میخوام
مولاتی، رقیه ی بنت الحسین...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#شور #شهادت_امام_صادق
.👇
سبک واحد امام صادق علیه السلام
امامِ صادق، مسمومِ کین شد
حضرت زهرا از غمش زار و حزین شد
آقا دلش با، غصه عجین شد
حضرت زهرا از غمش زار و حزین شد
آروم آروم نفسهاش میگیره توی سینه
میسوزه سینَش از غم تو غربت مدینه
باید بمیره شیعه در غربت امامش
شکسته شد مدینه چون حرمت امامش
مظلوم امامِ صادق...
بازم مدینه، راویِ غمهاست
شیخ الائمه غربتش شبیه مولاست
چشم ملائک، شبیه دریاست
شیخ الائمه غربتش شبیه مولاست
حمله به خانه ی او دل رو به غم کشونده
آتیش و دود و هیزم دلها رو باز سوزونده
غربت از این بالاتر که حرمتش شکسته
بازم شبیه حیدر شد دست آقا بسته
مظلوم امامِ صادق...
گرچه که بستند، دستای او را
اما امان داشتن دیگه ناموس آقا
در بین کوچه، در بیت اعدا
اما امان داشتن دیگه ناموس آقا
آتش زدن اگر چه بر خانه ی این آقا
غارت نشد ولی باز خانه به دست اعدا
اما خودِ آقامون دلخونه کربلا بود
روضه خونه حسین و.. غارتِ خیمه ها بود
حسین غریبِ مادر...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#واحد #شهادت_امام_صادق
.👇
#نوحه_امام_صادق(ع)
#سبک_حاج_ناظم(ره)
شیخ الائمه حضرت صادقم
کشف الحقایق مصحف ناطقم
من بتاب وتبم جان شده بر لبم
سلاله پیغمبرم من
میراث دارمادرم من
واویلتا آه وواویلا4بار
ازکینه ی خصم زمانه ی من
مانندزهراسوخت خانه ی من
بسوزد سرایم بین شعله هایم
من پورزهرای جلیلم
درآتش سوزان خلیلم
واویلتا
مامورآمدنیمه شب سراغم
آتش فکندازغم بدرد وداغم
عدو وحشیانه مرابردزخانه
شب درپی اسبش دویدم
مرگم بچشم خویش دیدم
واویلتا
https://eitaa.com/emame3vom/78465
تحت نظربودم گهی به تبعید
گه حکم قتلم دادوگاهی بخشید
ز زهر پر شرر شدم پاره جگر
آتش بجانم زهر افروخت
ازدرد وغم پا تا سرم سوخت
واویلتا
ازقبرویران غربتم عیان است
ضریح خاک وگنبدآسمان است
بقیع قبرمن شد عیان صبرمن شد
مزار من زائر ندارد
مهدی برآن سرمیگذارد
واویلتا آه واویلا
#عبدالحسین_محبی
#نوحه_زمزمه_امام_صادق(ع)
#سبک_ای_صفای_قلب_زارم
دروطن شهرمدینه من غریب وبی معینم
بسکه دیدم ستم ازخصم جانی دل غمینم
گل پیغمبرم عزیزحیدرم
گل پرپر شده به شهرمادرم
غریبم من غریب 4بار
همچو زهرا مادرم دشمن زد آتش خانه ی من
تابسوزاند مرا واهل این کاشانه ی من
ز ظلم اشقیا تو آگاهی خدا
خلیل فاطمی میان شعله ها
غریبم من غریب
آمده دشمن سراغم نیمه شب ازبام خانه
من سرا پای برهنه درپی اش گشتم روانه
دلم بشکسته شد روانم خسته شد
چو حیدر نیمه شب دودستم بسته شد
غریبم من غریب
گه کشدشمشیرکین دشمن به قتلم بی بهانه
گه کندصرف نظر از قتل من خصم زمانه
شدم خونین جگر به شهرم در بدر
گهی تبعیدو گهی تحت نظر
غریبم من غریب
بعداز این زجروستمها کینه ودشنام آزار
زد بجانم دشمن آتش آخراززهرشرربار
ز ظلمی بی حساب کشیدم من عذاب
ز سوز زهرکین دل من شدکباب
غریبم من غریب
عاقبت از زهرکینه همچو لاله پرپرم من
دربقیع خاک مدینه میهمان مادرم من
زبس دیدم ستم دهم جان قدخم
ندارم زائری دراین ویران حرم
غریبم من غریب
#عبدالحسین_محبی