eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. #زمزمه #شور #وفات_حضرت_ام_البنین #سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان تو نور چشم علی فاطمه ی ام بنین هستی
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی بی من اسم تو رو هر دفعه که خوردم زمین بردم عمری تو غصه و غم ذکر مدد ام البنین بردم مادر سقای حرم ،یادتم تو هر نفسی هرجا تو کارم گره خورد، تو به داد من می‌رسی به چادرت بانو شدم پناهنده اینکه تورو دارم لطف خداونده اغیثینی مادر اباالفضل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از هرکس هر چیزی خواستم همیشه منو معطل کرد آخر ذکر مددی ام بنین مشکلمو حل کرد روضه‌هات که جای خودش،اسم تو واللهِ شفاست حتی بی بی سفره ی تو ،اعتقاد ارمنیاست بازم بیا مادر گره گشایی کن ما رو شب جمعه کرببلایی کن اغیثینی مادر اباالفضل ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/88493 👇
امام حسین ع
. که گفته است این آه کوبنده نیست که گفته است این خون فروزنده نیست نیفتاده سرو و نیفتاده کوه که گفته است سید رضی زنده نیست نمانده است در شهر ما کوچه‌ای که از روشناییش تابنده نیست سر دار می‌گفت سردار ما که سرباز هرگز سرافکنده نیست شرف را که سنگین‌ترین گوهر است سلحشور هرگز فروشنده نیست در آیین ما مرد را رفتنی به غیر از شهادت برازنده نیست رسیده است هنگامه‌ی انتقام بساط ستمکار پاینده نیست ✍ ...................... . تقدیم به سردار رشید اسلام شهید سید رضی موسوی ❤️ سالها عاشق شهادت بود در جهانی که همچو زندان است رقص در خون ،نصیب هرکس نیست این شکوهِ جهادِ رندان است . شد حبیبِ سپاه عاشورا پیر در راهِ سرخِ مکتب شد پای عشقش به روی خاک افتاد مقتلش خیمه گاه زینب شد . جاده ی عشق، آخرش یعنی خونِ عاشق فدای دلدار است در قوانین لشکر عشّاق هر که از سر گذشته سردار است . هرکه شد عاشق خدا بی شک مزد خود را ز یار میگیرد مرگ عادی برایشان ننگ است عاشق آخر شهید میمیرد . مرگ عاشق شبیه ققنوس است میرود تا دوباره برگردد هر که شد کشته در مرام ما زنده تر از گذشته میگردد . همچو مرغی که از قفس رفته همچو عطری رها شده در باد با شهادت همیشه جاوید است نام عاشق نمی رود از یاد . با حسین هر که مانده در خیمه آخرش روسفید خواهد شد حاج قاسم بشارتش را داد گفت آخر شهید خواهد شد . رفت حالا کنار معشوقش راضی و مطمئن و دل خوشنود حاج قاسم دوباره مهمان داشت سِد رضی هم رسیده به مقصود . ✍️سیدمهدی بنی هاشمی لنگرودی . (شاعر/نویسنده) .
. |⇦•ستاره میبارم... وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی نریمان پناهی ●━━━━━━─────── ستاره میبارم قمر ندارم من به من نگید مادر، پسر ندارم من «ام البنینم وای...» *حضرت ام البنین آنقدر مهربونه غیر ممکنه بری در خونه ش درو باز نکنه. شنیدی اون فقیر رو که هر سال میومد جیره ی یه سالش رو می‌گرفت و میرفت..اومد در خونه ی عباس در زد بی بی فرمودکیه؟ گفتن اون مسکینی که هر سال میاد... گفت برو‌ بهش بگو اون آقایی که تو میگی کربلا جامونده هرچی میخواد بهش بدید بره تا بهش دادند.. گفت من از دست شما نمیخوام. من از دست همون آقا میخوام .مادر قسمش داد انقدر دل ما رو نسوزان من مادر عباسم ،اینا همش ماله عباسه... اونی که میگی دستاش رو قطع کردند عمود آهنین به فرقش زدند..* «ام البنینم وای...» جسم عزیزم رو چه زیرورو کردند به پیکرِ عباس نیزه فرو کردند وقتی به خاک افتاد علقمه شد بیتاب تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب «ام البنینم وای...» *پیش زینب اصلاً اسم عباس رو نمی آورد پیش رباب اسم عباسش رو نمی آورد.همش سرش پایین بود میگفت: رباب ببخش عباسم رو، خانوم ببخش عباسم رو، شنیدم دور عباسم رو گرفتن، شنیدم از دور تیربارونش کردن، وگرنه مَشک رو میرسوند به خیمه، به من قول داده بود. شنیدم خیلی نامردی زدنش، شنیدم از آقا اجازه خواست.. آقا اجازه نداد بره میدون. وگرنه عباس همه رو حریف بود به من قول داده بود...* کجاست علی اصغر رباب پریشونه گهواره خالی رو لالایی میخونه کاروان با این دلم چه ها کردی سه ساله ی ما رو چرا نیاوردی «ام البنینم وای...» چو خیمه ها وا رفت وقتی علمدار رفت ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت شنیده ام زینب زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود داد کشیدم من سرتو رو بردن دیر رسیدم من ای عزیز دلم ای حسین شهیدم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
YEKNET.IR - shoor 3 - vafat omilbanin 1401 - nariman panahi.mp3
9.31M
|⇦•ستاره میبارم... سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی
. بخت یارش شده تا همسر حیدر بشود همسر شیر خدا حیدر صفدر بشود بخت روشن شده اش کرده چنان مفتخرش که میان همه ی خواستگاران زن حیدر بشود طالعش هست چنان روشن و تابنده و پاک که به طفلان علی همدم و مادر بشود آمده تا که کنیزیِّ گل و غنچه کند خادمه نه که خودش گوهر این در بشود او همان مادر والای جهان عرب است که در این واقعه باید سر و همسر بشود زیور خانه ی زهرا شد و تابیده چنان که به محشر همه جا همدم کوثر بشود از سرای پدرش آمده تا کز ادبش بیت زهرای علی صحنه ی محشر بشود این که خاک قدمش سرمه ی چشم ملک است آمده مادر آن ساقی لشگر بشود فاطمه نام ولی ام بنین خوانندش با همین نام دل عشق مکسر بشود یاد آن روز که اندوه به شهر آمده بود دل مادر ز عزا خواست که مجمر بشود .
. در هجر (عج) دیده از هجر رخت گشته گلاب آلوده دل شد از دوری وصل تو خراب آلوده تا به کی روی نهان میکنی از چشمانم من که رویم شده از داغ گلاب آلوده سوختم سوختنم را به تماشا بنشین که شدم عاشق زاری به عذاب آلوده گر چه در پشت سرم هیچ پلی بر پا نیست پیش رویم شده دیدار سراب آلوده آنقدر دور شدم از تو که خود میدانم معصیت کرده دو چشمم به حجاب آلوده هرگز از اشک سحر دور مشو ( رمضی ) تا لب خشکت بشود با می ناب آلوده ✍ .
. دوباره حجله ی ماتم به پا شد امیر المومنین صاحب عزا شد ✍ ................... . 💢 شرمنده ام از روی رباب و علی اصغر 💢 این نخل کهنسال ثمر داشته روزی منظومه ی او چند قمر داشته روزی این مادر بی کس که سر قبر نشسته در دامن خود چند پسر داشته روزی دنبال سر فاطمه تا سر حد جانش در بیت ولا سینه سپر داشته روزی هم فضه هم أسما اگر او بود نبودند این فاطمه از بسکه هنر داشته روزی یک فاطمه این است و یک فاطمه آن است آن هم ز همین کوچه گذر داشته روزی در بین همین کوچه ی غم موقع برگشت زهرای جوان درد کمر داشته روزی جز خدمت اولاد علی مادر عباس هیهات اگر میل دگر داشته روزی از شدت اشک عطر گل یاس گرفته در خانه ی خود روضه ی عباس گرفته عباس نگو ماه شبم تار شد و رفت در کرببلا حیدر کرار شد و رفت این خوش قدوبالا شدنش دردسرش شد ما بین دو صد تیر گرفتار شد و رفت گفتند عمودی به سرش خورد و زمین خورد گفتند که تیر سپری خار شد و رفت شرمنده ام از روی رباب و علی اصغر با هلهله ی حرمله بیدار شد و رفت از خیمه ی زنها خبر آمد به مدینه زینب دو سه جا راهی بازار شد و رفت ✅ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. آنهاکه گمنامند ,  زهرایی تبارند چون فاطمه بی قبر و بی سنگ و مزارند جامانده های ساحل اروند کنارند چون مهدی زهرا کس و کاری ندارند آقا به یارانی که گمنامند بر گرد جان شهیدانی که گمنامند بر گرد گمنام یعنی آخر مظلومیت ها گمنام یعنی دوری از محبوبیت ها گمنام یعنی ترس از معرو فیت ها گمنام یعنی بهترین عاقبت ها !! آخر نیامد برگه ی اعزامی  من از فاطمه تاییدی گمنامی من گمنام یعنی در پی شهرت نبودن در کسب منصب ها پی فرصت نبودن خدمت نمودن در پی منت نبودن طعنه شنیدن اهل شکایت نبودن ما فکرنام ! و عاشقان گمنام … رفتند ما بیقرار … آنها ولی …آرام !! رفتند ! باید به  نسل ما از این گلها بگوییم با اشک دیده تربت آنها بشوئیم تابوتشان را از دل و از جان ببوئیم بلکه نشان یار از آنها  بجوئیم ای وای اگر این لاله ها تنها بمانند گمنام تر از غربت زهرا بمانند این استخوانها آبروی شهر مایند یاس ندو چون گل عطر و بوی شهر مایند شهد شهادت در سبوی شهر مایند گمنام امَا روبروی شهر مایند هر برکتی از برکت گلزار آنهاست این دیده گر باران گرفته کار آنهاست هر جا که قبر یک شهید بی نشان است آنجا نشان مهدی صاحب زمان است هرجا که بویی از پلاک و استخوان است آنجا یقینا قطعه ای از جمکران است این بینشان ها با غم دل آشنایند آگاه از اعمال ما و … بیصدایند ای کاش مرغان هوایی بازگردند آن زائران کربلایی باز گردند از جبهه یاران خدایی باز گردند گمنام های شیمیایی باز گردند چشم انتظارم روز افلاکی بیاید یک فاطمیه شاید املاکی بیاید ای آسمان روزی دعا ها حرمتی داشت این جبهه ها این اسخوان ها برکتی داشت هر فاطمیه با شهیدان الفتی داشت تابوتشان بر دوش مردم قیمتی داشت بر اینهمه محرومیت باید بگرییم بر ایندل پر معصیت باید بگرییم دیگر چرا شوق شهادت ها به سر نیست؟ در اشکهای روضه های ما اثر نیست؟! دیگر چرا از آن تفحص ها خبر نیست؟! مارا بسوی آسمان عزم سفر نیست؟! ای کاش از این زخم کاری مینوشتم بر روی جعبه یادگاری مینوشتم کاش مینوشتم در این زمین جا مانده ام من  یاران در آنجا و من اینجا مانده ام من بعد از شما تنها و تنها مانده ام من با عمر طولانی بهدنیا مانده ام من باز منو یک حس و حال کربلایی شعر کجایید ای شهیدان خدایید شاعر؟؟ ................ برای شهدای گمنام که این روزها از راه رسیده اند باز از خلوت شب می رسد آواز اذان وقت رفتن شده در غفلت خود خواب نمان فارغ از وحشت شب راهی فرداست دلم روشن از خون شهید است کران تا به کران یا که بی نام و نشانند در این غربت خاک یا که دارند به روی جگر از داغ نشان هر که می دید به صد آه و نوا می پرسید "که شهیدان که اند این همه خونین کفنان"؟! همه از نسل حبیبند و وهب در ره دوست همه قربانی اویند چه پیر و چه جوان خیل عباس شهیدست روی شانه شهر کمر شهر خمیده ست از این بار گران پدران را غم فرزند شکستست کمر مادران را غم فرزند بریدست امان ایستادند ولی در دل طوفان چون کوه ایستادند ، ولی با غم و اندوه نهان .