eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سالی که بی حضورتو تحویل می شود داغی به جان ما همه تحمیل می شود تنها به وصل طلعت ایزد نمای تو ازجمعه های هجرتو تجلیل می شود درآخرالزمان که جهان درتلاطم است آیات وصل توست که تنزیل می شود آقا تو را ندیده ام و شعرمن هنوز پابند استعاره و تمثیل می شود بازار ظالمان ستم پیشۀ جهان با ذوالفقار عدل تو تعطیل می شود بی شک که با ظهور تو فصل خزان ما بر نوبهار عاطفه تبدیل می شود یا ایهالعزیز بیا و شتاب کن اسلام با ظهور تو تکمیل می شود چشم انتظار مانده«وفایی» که سال ما گویند با ظهورتو تحویل می شود ✍ .............. . السلام یا ربیع الانام و نضره الایام یاصاحب الزمان عج بمناسبت تحویل سال نو با نام ویادِ تو امامِ مهربانی پیچیده در عالم نسیمِ زندگانی از راه می آید بهاری با ترنّم هر غنچه ای دارد به رویِ لب تبسّم تو باعثِ پیدایشِ کُـون و مکانی آقایِ عالم مهدیِ صاحب زمانی تو نیل ُ تو زمزم، تو دجله، تو فراتی تو جوشش ِ هر چشمه ای ، آبِ حیاتی باران به اذنِ توست ، بارِش دارد آقا بر سبزه ها دستِ نوازش دارد آقا هر برگِ گل با یادِ تو زیباست آقا چون مادرت انسیه الحوراست آقا مانندِ خورشیدی به پشتِ ابر هستی تو انتقامی در لباسِ صبر هستی قلبِ همه ذراتِ هستی بی قرارت زهرایِ مرضیه بُوَد چشم انتظارت ای از تبارِ احمدِ مختار برگرد با ذوالفقارِ حیدرِ کرار برگرد ما با فسادِ این زمانه قهر هستیم با جُرمِ دین داری غریبِ شهر هستیم با تلخی وشیرینی اش یک سال سر شد صبحِ ظهورِ تو کمی نزدیک تر شد امسال آغازش چو دُرّی در صدف شد تحویلِ سالم رو به ایوانِ نجف شد آغازِ هر سالم امیرالمومنین است چون احسن ُ الحالم امیرالمومنین است تقدیر واقبالم امیرالمومنین است امضایِ اعمالم امیرالمومنین است حُبِّ علی در سینة ما جا گرفته دستانِ مارا حضرت زهرا گرفته فریادِ مظلومانِ عالم یا علی شد معراجِ ما تا عالم ِ بالا علی شد مثلِ نجف بر خاکِ مشهد سر گذاریم سلطان علی موسی الرضا را دوست داریم شاهِ خراسان سایه اش روی سر ماست الطافِ او پشت وپناهِ رهبر ماست سلطانِ به رعیت روزیِ سالانه دادست بابِ عنایاتِ به ما باب الجواد است ما در تمامِ عمرمان در زیرِ دِینیم از کودکی خاکِ کفِ پایِ حسینیم در سختی ایامِ فتحِ باب داریم مثلِ حسین بن علی ارباب داریم نسلِ جوان را در طریقِ عشق بُردیم دستِ علیِ اکبرِ لیلا سپُردیم یادی کنیم از لاله هایِ سرخ،نوروز جایِ شهیدانِ بین مان خالیست امروز فرزند هایی که پدرهارا ندیدند با قابِ عکسی هفت سینِ عید چیدند باعمة سادات عهدِ عشق بستیم یادِ شهیدانِ حریمِ یار هستیم آنانکه اطرافِ حرم صف می کشیدند با «کُلُنا عباسکِ» در خون طپیدند جا مانده های فکه و والفجرِ هشت اند گمنا م هایی که به خانه برنگشتند رفتند تا دیگر حرم آتش نگیرد چادر سیاهی محترم آتش نگیرد رفتند تا آقایشان تنها نماند در زیر لبها أینَ عمار»ی نخواند رفتند تا ما امنیت یابیم مردم در غفلت از آنان چرا خوابیم مردم رفتند تا دیگر زنی مقتل نبیند جان دادن یارش زروی ِ تل نبیند رفتند تا دیگر زنی آغازِ پیری بر تن نپوشد لحظه ای رختِ اسیری رفتند تا دیگر زنی در بین گودال در بین آغوشش نگیرد جسمِ پامال با دردِ سر یک حنجرِ پاره نبوسَد با چشمِ تر یک حنجرِ پاره نبوسَد این دردها یکجا به جانِ زینب افتاد دیدار او با یار بر نیمه شب افتاد آمد کنارِ پیکیری که سر ندارد بوسید دستانی که انگشتر ندارد هنگامِ بوسه از گلو تا رفت از حال آمد به گوشش ناله ای از بین گودال مادر صدا می زد «بنی» یا «بنی» ای قطعه قطعه در دلِ صحرا «بنی» ای یوسفِ عریان بدن، پیراهنت کو پامالِ مرکب ها شدی اصلاً تنت کو تاصبح گریه می کنم ،این حرفِ آخر دیر آمدم خولی سرت را بُرد مادر ... ✍ ......... . 😭 اولین جمعه ی سال است کجایی آقا کاش می شد که تو امروز بیایی آقا یک نشانی بده از خیمه ی خود، دلتنگم حق بده، خسته ام از درد جدایی آقا هم نشد محرم چشمم، رخ زیبای تو هم به گوشم نرسید از تو صدایی آقا تو بیا دیدن من، چون که شکسته بالم مرغ قلبم شده سمت تو هوایی آقا درد هجران تو را نیست طبیبی لازم تو فقط مرهم زخم دل مایی آقا از تو ای قبله ی حاجات ِهمه می خواهم که دعا بر فرج خود بنمایی آقا شده ای خاک نشین؛ بین کدامین صحرا من نبینم که چنین غرق جفایی آقا من نبینم پسر فاطمه خون گریه کنی خسته از روضه ی هر صبح و مسایی آقا همه ی عمر ِتو در غربت ِجانکاه گذشت بی امان، خون جگر از صبر و رضایی آقا شام جمعه ست،دلت شام غریبان گشته باز هم قلب تو شد کربوبلایی آقا شام جمعه شده و باز تو یاد داغ ِ غارت پیرهن و کهنه عبایی آقا من بمیرم که تو هر صبح و مساء دل خون از روضه ی بزم می ِشام بلایی آقا گفت زینب: لب ِ زخم تو نمی خواهد چوب من نبینم که تو در طشت طلایی آقا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. سرچشمه كرم سرلوحه ايمان وامان است خديجه بر روی زمین عرش مکان است خديجه بانوي حرمخانه وحي نبوي اوست درچشم نبي گوهر جان است خديجه گنجينه پُرگوهر تقوا و شرافت آئينه توحيد نشان است خديجه سرچشمه ناب کرم و فضل وسخاوت احیاگر ايثارگران است خديجه سرسبزترين سرو سرافراز فضيلت درفصل بهاران وخزان است خديجه درگلشن ارزنده توحيد و نبوت چون كوثرجوشنده روان است خديجه گرفاطمه اش بانوي زن هاي بهشتي است نوردل گل هاي جنان است خديجه پيداست شب آخرعمرش ، زنگاهش برفاطمه خود نگران است خديجه درحسرت بي مادري فاطمه خويش آزرده دل واشك فشان است خديجه آمد كفن ازسوي خداوند برايش محبوب خداوند جهان است خديجه قدرش به خدا هيچ نيايد ز «وفایی» زيرا كه فراتر ز بيان است خديجه ✍ ................ . گوهرشناس وقتي كه دیدگان بشر ناسپاس بود تنها خديجه بود كه گوهرشناس بود تاسرنهدبه پاي رسول اميـن زشوق دربارگاه عشق پُر از التماس بود اين افتخاراوست كه درطول عمرخويش بابهترين پيمبرحق درتماس بود گنجينة معارف ايمان و منزلت آئينـه ی کرامت پُر انعكاس بود مال ومنال رابه فقيران مكه داد كي دركمند نفس وطعام ولباس بود خوف ورجاي اوبه ره دين حق گذشت ازجاهلان مكه كجادرهراس بود غفلت نكرد لحظه اي ازحق،خداگواست تاآخرين نفس به جهان حق شناس بود روز وداع خويش «وفایی »از اين جهان آزرده دل ،به خاطر احوال ياس بود ✍ .
. خواهرم از زمان کرونا تا حالا بیماریش خوب نشده ... کبدش مشکل داره و ریه اش آب میاره و میشه گفت از زمان کرونا تا حالا ،بطور میانگین هر هفته بیمارستان بوده و الانم از خدا طلب مرگ میکنه... پسر خواهرم چهل سالشه و میگه وقتی مادر اینجوری دعا میکنه، قلبم به درد میاد و نمیتونم تحمل کنم. راستش یادم افتاد که مادر سادات جلوی بچه های خردسالش از خدا طلب مرگ میکرد... و چه می کشیدند حسنین و زینبین.... الله اعلم خدابا بحق صدیقه طاهره سلام الله علیها همه ی مرضا رو شفا بده. ان شاءالله .
. 📣 سیره‌ی مناجاتی حضرت فاطمه(س) قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: «وَ أَمَّا اِبْنَتی فَاطِمَةُ فَإِنَّهَا سَیِّدَةُ نِساءِ اَلْعَالَمِینَ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ وَ اَلْآخِرِینَ وَ هِیَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هَیْ نور عینی وَ هِیَ ثمرةُ فوادِی وَ هِیَ رُوحِیَ اَلَّتی بَیْنَ جَنْبَیَّ وَ هِیَ اَلْحَوْرَاءُ اَلْإِنْسیَّةُ مَتَی قَامَتْ فِی مِحْرَابِها بین یدی ربها جل جلالُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلاَئِکَةِ اَلسَّماءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ اَلْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ و یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلاَئِکَتِهِ یا مَلائِکَتی اُنْظُرُوا إِلَی أَمَتی فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ إِمَائِی قَائِمَةً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقْبَلَتْ عَبَهُاَتْ بِقَلْبِها اشهدکمْ أَنِّی قَدْ آمَنْتُ شِیعَتَها مِنَ النَّارِ.» در ضمن حدیثی طولانی که از رسول خدا(ص) وارد شده، آمده‌است: «و اما دخترم فاطمه(س)، او بانوی زنان جهانیان از اولین و آخرین است، او پاره تن من است، نور چشم من، میوه دلم و همان روح من است که در کالبدم قرار دارد. او حوریه‌ای انسان‌گون است، هرگاه در محراب عبادتش در پیشگاه پروردگارش می‌ایستد نور او برای فرشتگان آسمان می‌درخشد، همان‌گونه که نور ستارگان برای ساکنان زمین درخشش دارد. خداوند به فرشتگانش می‌فرماید»: «ای فرشتگان من، نگاه کنید به کنیز من فاطمه، که بانوی کنیزان من است و در پیشگاه من به عبادت ایستاده رگ و پیوندش از ترس مقام من می‌لرزد! او با دلش به بندگی و عبادت من روی آورده است. من شما را گواه می‌گیرم که شیعیان و پیروانش را از آتش در امان قرار دهم.» 📚منبع بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۱۷۲ .
. 🟢 تجسم سه چیز در لحظه (فرزند، مال، عمل) روزی امیرالمؤمنین(ع) به اصحاب و یاران خود فرمود: «مال و فرزند و اعمال انسان هم‌چنان‌که در بستر احتضار افتاده در برابرش مجسّم می‌گردند. در این هنگام متوجه مالش می‌شود و می‌گوید به خدا قسم من در جمع‌آوری تو سعی و کوشش فراوان کردم و بسیار حریص بودم، اکنون در نزد تو چه پاداشی دارم و چه مقدار می‌توانم از تو بهره بگیرم؟» «دارایی او در پاسخ می‌گوید فقط می‌توانی کفن خود را از من بگیری و به همین مقدار از من بهره‌مند شوی. سپس متوجه فرزندان خود می‌شود و می‌گوید به خدا سوگند من به شدت و بیش از اندازه شما را دوست داشتم و از شما حمایت می‌کردم اکنون در نزد شما چه مزدی دارم و چه کاری می‌توانید برایم انجام دهید؟» «فرزندانش می‌گویند تو را با احترام غسل می‌دهیم و کفن می‌کنیم و به قبرستان برده زیر خاک دفن می‌کنیم. پس از آن به عمل خود نظر کرده و می‌گوید به خدا سوگند من نسبت به تو بی‌اعتنا بودم و تو برایم سخت و سنگین بودی اکنون با من چه می‌کنی؟ عمل در پاسخ می‌گوید: من همنشین تو در قبر، عالم برزخ و روز قیامت هستم تا من و تو را در معرض عدل الهى قرار دهند و خداوند بین ما قضاوت نماید.» زن و فرزند و مال و صولت و زور همه هستند همره تا لب گور 📚منبع عالم برزخ در چند قدمی ما، مجمدی اشتهاردی، ص ۱۲۶ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۱، ص ۳۸۵ .
1402122905.mp3
22.36M
زمزمه مناجات با خدا مناسب شب آخر سال ۱۴۰۲ آخر ساله و اومدم که حساب کتاب کنم با خودم من کم آوردم و فهمیدم هیچکی نیست مقصر الا خودم حالا کی جبران میکنه کمی های منو، الا تو منه ورشکسته رو کی میخره، تنها تو ۲ چه خوبه که هستی همیشه کنارم تا تویی خدای من غمی ندارم ۲ *الهی الهی ارحم یا الهی . . . . .* حالا که ماه مهمونیه منِ آلوده‌رم راه دادی بدترین بنده‌تو این شبا میون این خوبا جا دادی میام این شبا صدات میزنم، با حیدر هرکی هستم شعار منه، یا حیدر ۲ چه خوبه که ماه تو ماه علی شد علی گفتم و این دلم منجلی شد *الهی الهی الهی بعلی ...* نیمه شب ذکر من تا سحر واعفُ عَن توبیخی یا الله لا تعذبنی و انا ارجوک اُقسِمُکَ به اباعبدالله به لبای تشنه ی یوسفِ پیغمبر به تنی که زیر سم مرکب شد پرپر ۲ خواهرش، بعد او چقدر دیده آزار با دستای بسته داره میره بازار *حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ....* محمدی فام✍ ۲۷ اسفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسین ع
. #مناجات حمد شایسته ی ربّی است که نامحدود است او که هر جا که بر آن می نگری موجود است گرچه دی
. حمد شایسته ربیست که نامحدود است آنکه هرجا که بر آن مینگری موجود است گرچه دیر آمدمو عمر هدر شد اما بخشش صاحب این خانه همیشه زود است دل اگر نشکند و اشک مهیا نشود توبه و ذکر و دعا بی ثمر و بی سود است آخرِ سال همه خانه تکانی کردند دل من مانده که بدجور غبارآلود است برسانید مرا زود به ایوان نجف طفل آواره کنار پدرش خوشنود است بارها با مددش پا شدم از روی زمین در همه زندگی ام لطف علی مشهود است کاش تا هست زمان کرب و بلایی بشوم که عجل پشت سرم هست زمان محدود است روزه و ذکر و مناجات بهانه است رفیق گریه بر تشنه لب کرب و بلا مقصود است دید زینب بدن زخمی و بی جان حسین ته گودال بلا بین سنان مفقود است تشنه لب رفت به گودال و یقین دارم که خون جاری ز تنش بر عطشش افزوده است گیسویش هست معطر به شمیم مادر شمر بس کن مَبَر آخر سوی این گیسو دست 🎤 رمضان 1403 .👇
Ramazan 1403 Shokri [Mohjat_Net] (1).mp3
1.67M
رمضان 1403 با تو روزه معنی میگیره حسین جان صل الله علیک یا مولانا العطشان اونکه خدا به خاطرش داده برگ امان ز آتش دوزخ گریه برا تو تأثیرش اینه همراهتم از عالم برزخ بک یا الله رب عالمین العفو العفو بحق حسین **** سالمو میگذرونم تا برسه شب قدر ذکر لبم حسینه همین بسه شب قدر تلاطم اشکو توی چشام میشه نظاره کرد دم افطار چونکه تو لب تشنه شدی آقا کشته میون عده ای اشرار بک یا الله رب عالمین العفو العفو بحق حسین **** طاقت من زیاده وقتی توون حسینه توسل شبای ماه رمضون حسینه نمیرسه به پای تو اصلا ذره ای از سوز مناجاتم اونجوری که تو گودی گودال به فکر من بودی و حاجاتم دیده غیاث مستغیثین که با هرچی شد میزدنت ارباب نشد تموم حرف و مناجاتت نیزه زدن به بدنت ارباب بک یا الله رب عالمین العفو العفو بحق حسین 1403 .
Ramazan 1403 Shokri [Mohjat_Net] (4).mp3
1.15M
علی علی معنی امامتی تو رکن ولایتی حیدر علی علی ایثار و شجاعتی تو رمز سعادتی حیدر علی علی خیلی با اصالتی معنی صلابتی حیدر علی علی تو راه هدایتی آقای کرامتی حیدر اون بهشتی که خدا وعده داده به بنده هاش اون بهشتی که شنیدیم سازندش علیِ زبونم قاصره از بزرگی خدا بگم قربون خدایی من برم که بندش علیِ امیره علی خیلی بی نظیره علی دست ما رو آخرش میگیره علی دعامه نجف آره از خدامه نجف کاشکی خاک بشم من توی وادی السلام نجف علی مولا یا حیدر **** علی علی دنیای پیمبری از کل جهان سری حیدر علی علی تو فاتح خیبری تو ساقی کوثری حیدر علی علی از .......... سری سرداری و سروری حیدر علی علی دلداری و دلبری واسه شیعه رهبری حیدر شب معراج به همه ثابت کرد خوده خدا حرفی هم بخواد بگه گویندش علیِ زبونم قاصره از بزرگی خدا بگم قربون خدایی من برم که بندش علیِ فدای علی من شدم گدای علی کاشکی شاملم بشه دعای علی صفای نجف ایوون طلای نجف کلهم بهشتی اند به والله زائرای نجف 1403 .
Vafat Hazrat Khadije 1391 Mirdamad [Mohjat_Net].mp3
2.35M
شب دهم ماه رمضون دل عاشقا پر میگیره تو طنین صدای اذون از مادری خبر میگیره کنار بسترش روضه ها میخونه با چشای ترش میگیره بهونه برای مادرش که خیلی خیلی مهروبونه میگه مادر اگه بری دیگه غمخواری ندارم بابام تنها میشه نرو روی پاهات سر میزارم مرو مادر مرو مرو **** شب دهم ماه رمضون شب یتیمیِ مادرمون یه لباس مشکی به تنش روضه میخونه باز بی امون اگه بری منو تو کوچه میزنن میون کوچه ها علی رو میبرن حسن میگه تو خواب مادرمو نزن چشام دریا شده ببین نمونده جونی تو تنت تو بستر افتادی و شد عبای بابا کفنت مرو مادر مرو مرو **** شب دهم ماه رمضون دلا میره کرب و بلا به یاد اون غروبی که سرا میرفت رو نیزه ها غروب کربلا خیمه ها میسوزه چشای فاطمه به حسین میدوزه عزیز فاطمه تنش سه روز موده زیر آفتاب از اونجا دختر علی اسیری رفت شام خراب حسین ارباب بی کفن 1391 .
. (س) روح ختم المرسلینه بی مثال و بی قرینه حضرت خدیجه تنها فقط ام المومنینه مادر عترت مصطفی همسنگر رسول خدا مولاتی ام خیرالنساء.واویلتا             واویلا آه و واویلتا میخونه باقلب مضطر فاطمه روضه ی مادر آسمون شده عزادار رفته یاوره پیمبر هستی حضرت مصطفی پرکشیده به سوی خدا فاطمه گشته صاحب عزا.واویلتا               واویلا آه و واویلتا حامی دین خدا بود عشق وجان مصطفی بود باتمام هستی خود یاور خیرالورا بود بر مادره گل یاسمن ازسوی حق رسیده کفن ازداغش فاطمه پرمحن.واویلتا            واویلا آه و واویلتا ابوذر رییس میرزایی (بهار) .👇
. (س) سیدتی.جلوه ی حق الیقین سیدتی.حامی قرآن ودین سیدتی.تویی ام المومنین.سیدتی بانوی من.میروی سوی جنان بانوی من.میشوم قامت کمان بانوی من.توکنار من بمان.بانوی من غریب وخسته.بدون من داری میری سفر دلم شکسته.برات نمونده دیگه بال وپر به غم نشستم.بدون تو دلم پراز شرر بمون کنارم.بدون تو دلم پرازغمه مرو زپیشم.بودن تو برام یه مرهمه همه امیدم.هرچی بگم زخوبیات کمه             سیدتی یاحضرت خدیجه بند دوم سیدتی.مادرآل عبا سیدتی.یاوره خیرالوری سیدتی.تکیه گاه مصطفی.سیدتی سیدتی.رفتی ای بانوی من قلبم شده.زغمت پراز محن از سوی حق.برتو اهدا شد کفن.بانوی من ولی یه روزی.نوه ی تو به روی نیزه ها توو کربلا وای.بدن اون به زیر دست وپا کفن نداره.حسین تو به غیر بوریا توو قتلگاه وای.میزننش با سنگ وباعصا توو قتلگاه وای.خواهر اون میون دشمنا توو قتلگاه وای.سکینه میخونه وا ابتا       حسین حسین غریب مادرحسین ابوذر رییس میرزایی (بهار) .👇
. (س) عصمت داوری یاخدیجه یار پیغمبری یا خدیجه گشته ای جان فدا در ره دین چشمه ی کوثری یاخدیجه آه ام خیرالنساء آه رفتی ازاین دنیا آه شده گریان زهرا                یا حضرت خدیجه جلوه ی حق و نورالهدایی یاور وحامی مصطفایی مادر مومنانی خدیجه هستی و جان خیرالورایی آه داغ تو سنگین است آه مصطفی غمگین است آه دخترت حزین است             یا حضرت خدیجه مرثیه خوانده باقلب مضطر ازغمش ناله دارد پیمبر آسمان گریه کن زاین مصیبت فاطمه دیده است داغ مادر آه کعبه ی غمها رفت آه هستی طاها رفت آه مادر زهرا رفت             یا حضرت خدیجه ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍ 👇
. (س) به خاتم نبی نگین فقط خدیجه است والله ام المومنین فقط خدیجه است خادمه ی تو مریم و حوا پشت و پناه حضرت طاها سنگ‌ صبور و مادر زهرا سیدتی یا ام الزهرا ز همتت دین خدا داده نتیجه گفته نبی کس نشود مثل خدیجه شد قلب احمد دارُالبکایت دیده ی زهرا گرید برایت ای جان عالم گردد فدایت سیدتی یا ام الزهرا کفن زجانب خدا برتو رسیده مثل غریب کربلا کسی ندیده دلم به غیر از محن ندارد حسین تو سر به تن ندارد به جز حصیری کفن ندارد حسین زهرا غریب مادر ✍ 👇
. بی حیایم، ز خود گریزانم بند نفسم، خدای عصیانم! آبرودار! آبرو ریزم پر گناهم، ولی پشیمانم کمکم کن که فرصتم رفته ز سرانجام خود هراسانم دست من را بگیر، تنهایم فکر من باش، فکر جبرانم هرچه سرمایه داده بودی رفت زده دزد گنه به ایمانم کار من را خودت درستش کن ای خدای قدیم الاحسانم در عزای سرش، به سر زده ام ز قفای بریده گریانم آب بود و عطش هلاکش کرد آه از اندوه شاه عطشانم مادرش باز هم کنار تنور صورتش سوخت گفت حسین جانم ... ای که رویت نشسته خاکستر بنشین روی خاک دامانم موی تو بسته شد به روی درخت هی نچرخ، اینقدر نچرخانم اشک راهب سر تو را شسته تا سحرگاه، پیش چشمانم زینب و تو مراقب همه اید شاهدش من در این بیابانم ✍ .
. خراب گریه های بی حدم باز غرورم را شکستم آمدم باز مزاحم نیستم که در زدم باز شنیدم که کسی میخواهدم باز حسن وقتی که دستم را بگیرد خدا این عبد بد را می پذیرد اسیرم، مضطرم، بی بند و بارم گرفتارم، زمین افتاده بارم علیرغم گناه بیشمارم دم افطار حسین آمد کنارم فقیرم دستگیرم یاحسین است اجرنا یا مجیرم یا حسین است اگر شیطان نفسم در کمین است اگر با درد، جان من عجین است اگر این بنده با غم همنشین است خریدارم امیر المومنین است دوباره حاجت ما را روا کن نجف را روزی اهل بکا کن بجز گریه تقاضایی ندارم بجز عفوت تمنایی ندارم در این پرونده امضایی ندارم جز این مهمانسرا جایی ندارم به این بی آبرو دیگر نخندید در میخانه را بر من نبندید نشستی دور سفره پیش مهمان ولی هرشب شدم از تو گریزان منم شرمندهء شاه خراسان پشیمانم پشیمانم پشیمان رسیده بارها سلطان به دادم... به داد من که مجنون الجوادم به زخم سینه اش با خون دوا زد میان حجرهء خود دست و پا زد رضا را لحظهء آخر صدا زد فقط ناله ز داغ کربلا زد کنیزان، خون به جان شهر کردند جوانی را به کامش زهر کردند اگرچه دیده از همسر خسارت اگرچه شد به این آقا جسارت نرفته خواهرش بی او اسارت ندیده در میان حجره غارت ز آه کربلا می شد لبالب در این روضه گریزی زد به زینب صدا زد خواهرت را پیر کردی به میدان رفتی اما دیر کردی به چنگ گرگهاشان، گیر کردی ترا نشناختم، تغییر کردی حسینم را به تیر و نیزه بستند تمام نیزه ها را هم شکستند ✍ 👇