#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#زبانحال_مولا_با_بیبی علیهماالسلام
#علیاصغر_ذاکری
آهی غریب خیمه زده در صدای تو
عجّـل وفات میشنوم در دعای تو
گـیرم نگفتهای که چه شد، با شنیدهها
دارم هلاک میشوم از ماجرای تو
از من فقط دلیست که لبریز خون شده
افسوس زخمی است ولی جای جای تو
جز اشک و ناله مرهم دیگر نداشتم
مرهم ز عشق و عاطفه سازم برای تو
من زندهام علیِّ تو باشم، فقط همین
بگـذار تا نفس بکشم در هـوای تو
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#فاطمیه
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#زبانحال_مولا_با_بیبی علیهماالسلام
#وداع
#محمدحسین_رحیمیان
طببیۀ همه، درد تو بی تو دوا مانده
در آرزوی شفا چشم مرتضی مانده
تو و خجالت خانه نشینی حیدر
من و خجالت این قامتی که تا مانده
دو ماهه پیرشدی تاشدی شکستهشدی
ز یادگار پیمبر فقط صدا مانده
شکست حرمت من تا شکست پهلویت
علی چه بیکس و بییار و آشنا مانده
دوباره شب شد و خون گریه کرد بستر تو
دوباره خیره به مسمار، مجتبی مانده
تو میروی و خلاص از زمانه میگردی
عزای چادر خاکی برای ما مانده
تو میروی و برای حسین و زینب تو
غمی به وسعت صحرای کربلا مانده
قرار بعدی من با تو آن غروبی که
حسین زخمی و تشنه به زیر پا مانده
همان غروب، که یک گلّه گرگ در طمع
ردا و پیرُهن، انگشتر و عبا مانده
همان غروب پر از ماتمی که زینبمان
به جستجوی تنی زیر نیزهها مانده
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
@emame3vom
#فاطمیه
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#زبانحال_مولا_با_بیبی
#وداع
#محسن_عربخالقی
ای جان من هر چند دیگر نیمه جانی
اما برای رفتنت خیلی جوانی
حالا که من اینجا غریبم بار بستی؟!
حالا نمیشد بیشتر پیشم بمانی؟
بابای خاکم، التماست میکنم که
بی من مشو ای مادر آب، آسمانی
@emame3vom
کمتر بگو با من امیرالمؤمنینم!
أشهد مگو با این زبان بیزبانی
حالا برای اینکه من چیزی نفهمم
درکوچه خاک چادرت را میتکانی!؟
اندازۀ یک عمر پیرت کرده بانو
سنگینی آن ضربه دست ناگهانی
یکنیمه از روی تو، صبح روشن من
نیمی دگر مثل غروبی ارغوانی
رو از علی میگیری اما زیر چادر
پنهان نگردد مَحرمم، قدکمانی
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
#زمزمه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#زبانحال_مولا_با_بیبی
#وداع
#نوحه
ای به فصل جوانی، خسته از زندگانی
یک شب دیگر آیا، میتوانی بمانی
ای همه احترام من، پاسخ هر سلام من
حرفسفر مزن کههست، با توجهان به کاممن
قد کمان سر بلند دیده بر رخم نبند
جان من کمی بخند
فاطمه مرو مرو
ای تمام قوایم آمدی پا به پایم
تو شکستی چرا پس من حلالت نمایم
روز خوشی ندیده ای آب شدی خمیده ای
مثل همه تو هم مگر دل ز علی بریده ای
با غمت عزیز من خانه را به هم نزن
دل ز شوهرت نکن
فاطمه مرو مرو
روح صبر و ثباتی زندگی را نشاطی
پیش طفلان شنیدم گفتی عجل وفاتی
فکر مرا نمیکنی چهره که وا نمیکنی
بهر شفای خود دگر از چه دعا نمیکنی
روح مرتضی مرو جان بچه ها مرو
میکشی مرا مرو
فاطمه مرو مرو
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
https://eitaa.com/emame3vom/36591
.👇
.
.
#زمزمه با حضرت #مادر
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#زبانحال_مولا_با_بیبی
#غسل_شبانه
#دفن_مخفیانه
امون از غریبی، امون از مدینه
امون از آتیش و از این زخم سینه
کدوم بیحیایی، کدوم تازیانه
کدوم ضربهای جون به لبهات رسونده
کدوم نانجیبی، کدوم دست سنگین
روی صورت تو بنفشه نشونده
همه زخمهای تو عمیقه
داره قلبمو میده آزار
نمیدونی با من چه کرده، جای مسمار
امون از غریبی عزیزم
چه داغی به روی دل من گذاشتی
همه هستی من! تو سنّی نداشتی
دو(سه)ماه صورتت رو عزیزم ندیدم
چقدر پیرشدی خاک عالم سر من
الهی بمیرم ورم داره چشمات
چه تصویریه توی چشم تر من
چقدر زخمای تو زیاده
چقدر غسل تو روضه داره
ببین مرتضی روی دیوار، سر میزاره
امون از غریبی عزیزم
یه روزی میاد که توی اشک و ناله
میشه وقت غسل یه طفل سهساله
یه طفل اسیری که موهاش سفید شد
مگه توی گودال چه داغی رو دیده
یه طفل اسیری که تا گریه میکرد
آرومش میکردن با رأس بریده
به عمه غریبونه میگفت
که این زخما میده عذابم
منو میزنن عمه حتی، توی خوابم
آخ بابایی بابایی بابایی
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#شام_غریبان گریز به #حضرت_رقیه
https://eitaa.com/emame3vom/36746
👇
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#بستر
#زبانحال_مولا_با_بیبی علیهماالسلام
#رضا_رسولزاده
شِکسته قامَتی اِی یارِ نیمه جانِ علی!
چه بی فُروغ شُدی، ماهِ آسمانِ علی!
مَرا به خاک نشانده، قَدِ هِلالیِ تو
گِرِفته سوسوی چَشمانِ تو، تَوانِ علی
نَفَس نَفَس زَنی و ذَرّه ذَرّه آب شَوی
چه زود پیر شُدی، هَمسَرِ جَوانِ علی!
سه ماه شد، که سُخَن با عَلی نِمیگویی
سه ماه شد، که نَدادی رُخَت نِشانِ علی
هَمیشه بَستَرَت اَز بَرگهای لاله پُر اَست
گُلِ خَزان زدهٔ سُرخِ بوستانِ علی
کَسی سُراغِ تو را اَز عَلی نِمیگیرَد
مَدینه، مَرگ کُند آرزو، به "جانِ علی"
گِرِفتهاَم زِ غریبی، دو زانویَم به بَغَل
که تاب آوَرَد این داغِ بی کَرانِ علی؟
اَگَر چه بِینِ خُسوفی، هَنوز ماهِ مَنی
بِتاب بَر مَن و بَر این سِتارگانِ علی
بیا و این دَم آخَر، بَرای دِلخوشیام
بَخند تا که نَمُردَم، بِخَند جانِ علی
#فاطمیه
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.