eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ببین می توانی بمانی،بمان عزیزم تو خیلی جوانی،بمان تو هم مثل من نیمه جانی،بمان زمین گیر من آسمانی،بمان اگر می شود می توانی،بمان چه شد با علی همسفر ماندنت چه شد پای حرف پدر ماندنت چه شد ماجرای سپر ماندنت پس از قصه ی پشت در ماندنت ندارد علی هم زبانی،بمان ممنونم اگر نروی،می میرم اگر بروی من ماندم و زینب تو،خون می چکد از لب تو بدون تو غم بی عدد می شود برای علی بی تو بد می شود نرو که غرورت لگد می شود و این سنگ،سنگ لحد می شود چه کم دارد این زندگانی،بمان چرا اشک را آبرو می کنی چرا چادرت را رفو می کنی چرا استخوان در گلو می کنی چرا مرگ را آرزو می کنی تو باید غمم را بدانی بمان ببین می توانی بمانی،بمان عزیزم تو خیلی جوانی،بمان به التماس نگاه یتیم های خودت به دست های کریمانه ی دعای خودت بیا دوباره دعا کن ولی برای خودت برای پهلو و بازو و دست و پای خودت فقط برای نرفتن دعا کنی،باشد برای بی کسی من دعا کنی ،باشد همین که دیدمت از صبح،بهتری امروز به سفره،نان خودت را می آوری امروز دوباره دست به پهلو نمی بری امروز نگو به فکر جدایی ز حیدری امروز که گفته پیر شدی یا جوانی ات رفته خدای من نکند مهربانی ات رفته تو بار رفتن بستی علی حلال کند تو بین بستر هستی علی حلال کند تو بین شعله نشستی علی حلال کند تو بین کوچه شکستی علی حلال کند تو را به جان حسینت نگو حلالم کن از این غریب بخر آبرو حلالم کن کمی مراقب خود باش فکر جانت باش به فکر من نه کمی به فکر کودکانت باش تو باش با تن زخم و قد کمانت بمان و قدرت زانوی پهلوانت باش همان که بست در این خانه دست حیدر را مخواه باز ببیند شکست حیدر را خدا نکرده به تابوت مرگ تن دادی که دست بی کسی ام را به دست من دادی اگر به دخترکت چند تا کفن دادی بگو برای حسین از چه پیرُهن دادی چرا که بر بدنش پیرُهن نمی ماند نه پیرُهن که برایش بدن نمی ماند   س
نوحه مادر ‍ این هم نوحه جدید که همه دنبالش میگردن🔽 خدا مادرم را کجا می برن3 مادرم فرشته ای بود که نموند و پر کشید زود اونی که یه روز سوزوندن، پراشو تو آتیش و دود شبی که مادرمونو، داشتیم از خونه می بردیم شبی که با دستِ بابا مادرو بخاک سپردیم گریه می کردیم و گفتیم، کاش بجات سیلی می خوردیم کاشکی تنها نمی رفتی، کاش همه با هم می مُردیم خدا مادرم را کجا میبرن 3 غم از این بدتر نداریم غمشو باور نداریم آره اون هنوز همینجاست ، کی میگه مادر نداریم هنوزم می بینم اونو ، گوشهء حیاط خونه دمِ باغچمون نشسته، داره لالائی می خونه چشمامو رو هم می زارم، اون میادُ مادرونه انگاری این بار میتونه ، بزنه موهامو شونه خدا مادرم را کجا می برن 3 منو سوز و آه و زاری، با یه دنیا بیقراری برا دلتنگیِ زینب، چادرت موند یادگاری حالا چند روزه که نیستی،چادرت رو سر میگیرم میاد روضه ای بخونه،دستو به کمر میگیره ر.ضهء محسنمونو، می ره پشتِ در میخونه بادلِ آتیش گرفته، ذکرِ وای مادر میخونه خدا مادرم را کجا می برن 3 میرداماد .
💠مرحوم سید شهاب الدین مرعشی نجفی از پدرشان مرحوم آیت الله سید محمود نجفی مرعشی، نقل می کنند که: 🍃"من سال ها دنبال این بودم که قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بیایم. سال ها نذر کردم، توسل جستم تا در خواب امام صادق یا باقر علیهما السلام را دیدم. (تردید از خود ایت الله نجفی بوده است.) 🍃در خواب به ایشان می فرمایند که چرا انقدر تلاش می کنی و نا آرام هستی؟ 🍃گفتم اقا من می خواهم قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بدانم کجا است و حضوری بروم. 🍃حضرت فرمودند: (به این مضامین) مخفی بودن آن سری دارد که تا ظهور امام زمان علیه السلام هم امکان پیدا شدنش نیست.نکته ای که حضرت در خواب می فرمایند این است که "علیک بکریمة اهل البیت". 🍃مرحوم مرعشی گفتند: من فکر کردم حضرت زهرا سلام الله علیها را می فرمایند که گفتم خوب آقا من هم دنبال همین امر بوده و به دنبال قبر حضرت زهرا سلام الله علیها هستم. 🍃فرمودند نه! حضرت معصومه در قم. بعد در ادامه به این مضمون فرمودند: هر جلالت و عظمتی که قرار بود در حرم حضرت زهرا سلام الله علیها قرار دهند، آن را در حرم حضرت معصومه قرار داده اند و این نکته مهمی است که این در مورد هیچ کدام از امامزادگان دیگر مطرح نشده است. حضرت حضرت
. لباس مشکی ما را به دستمان بدهید به ما حسینیه ی گریه را نشان بدهید مرا که راهی بزم عزای اربابم برای زود رسیدن کمی توان بدهید اگر خدای نکرده در آخر خطم به جان اشک سه ساله مرا امان بدهید نماز گریه ی ما با امامت سقاست به روی مأذنه ی کربلا اذان بدهید برای آن که بمانم همیشه بر درتان به کلب قافله ی عشق استخوان بدهید قسم به حرمت چشمانتان اگر مُردیم به روی سنگ حسینیه غسلمان بدهید : اشکم چکید و سنگ دلم را لطیف کرد نام شغل مرا هم شریف کرد غفلت زده به مـاه عـــزا آمـدم ولــی رسید و کار مرا هم ردیف کرد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
💠 مناجات با عج آقا سلام دل نگرانم برایتان دیگر نمی رسد به من و ما صدایتان آقا به روی چشم‌های من دربه در شده خالی است جای آن اثر رد پایتان آقا شکست خورده پر و بالم از گنه دیگر نمی شود بپرم در هوایتان هر چند از تو دورم و بی‌قیمتم، ولی یک روز می‌شود که شوم مبتلایتان می‌سوزم از فراق تو یابن‌الحسن بیا آقا فدای غربتتان، گریه‌هایتان با این همه گناه من، اصلاً بعید نیست باعث شوم زیاد شود دردهایتان بین گناه و معصیت و دوری از شما دارد ز دست می‌رود آقا گدایتان این را به خاطر ظهور کن تا که کنم تمامی خود را فدایتان 💠 با عج @emame3vom
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند آدم هبوط کرد که همسایه اش شود یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند حق با علی ست در همه احوال پس خدا هر جا علی ست حرف ترازو نمیزند تعظیم می کنم به نجف صبح و ظهر و شام قلبم خدا گواست که بی او نمیزند آیینه دار غیرت هر کس که مرتضاست از تنگنای حـادثه زانـو نمیزند یک تن نگفت در وسط کوچه ها کسی در پیش مـرد لطمه به بانـو نمیزند این روزها پرستوی مجروح مرتضی از درد شـانه، شـانه به گیسو نمیزند @emame3vom : همسایه ها به مجلـس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو مرا ببخش که نگذاشت غـربتم یکــــ خـتـم باشکــوه بگـیـرم بـرای تـو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
4_6046486355519735264.mp3
1.22M
الهی دفن ایدیم نجه اوز اللریمله یاریمی مزاره تاپشورام گرگ گجیله من نگاریمی بو درده یوخدور الیمده چاره قویوم نه نوعی یوزون مزاره جنازه سین گتورمیشم گجیله گورمسون بیری نهان قالا بو شهریده همیشه قبرینون یری عجبدی ئولمیوب قالوب بو غمده مرتضی دیری نهان ایدیم گیدیم نجه بو در شاهواریمی ئولونجه یانام آغلارام نه غملی ماجراسی وار جفای روزگاریدن اورگده چوخ یاراسی وار قویوم نه نوعی تپراقا ایوینده دورت بالاسی وار تیکوبله گوزلرین یولا چکوله انتظاریمی تمام اولوبدی دوقوز ایل قوتاردی عمرموز بجه قویوم بو چولده یاریمی دوروم گیدیم ایوه نجه گل ای اجل هایانداسان قوتار علینی بو گیجه ئولیدیم ایندی کاش منیم قازیدیلار مزاریمی ویرن زماندا غسلونی ایدوبدی مه عیان یوزون او قدری با حیائیدی ایدردی تز نهان یوزون ئولنجه ویرمدی منه او با وفا نشان یوزون آلوبدی قلب زاریدن بو نسگلی قراریمی قویاندا قبره جسمینی او عرصه گاهیلر یلی عیان اولوبدی قبریدن پیمبرون ایکی الی ندا گلوبدی صبر ایله دایان عم اوغلی یا علی بو نوعی ویرمدیم سنه جهاندا یادگاریمی گوزتله چوخ دیدیم سنه آناسی یوخ بلالیدی گوزینده قانلی لکه وار ندن شکسته بالیدی قابیرقالاری ظلمیلن سینوب نیه یارالیدی سولوب گتورموسن علی گجیله گل عذاریمی #زبانحال مولا علی علیه السلام در فراق حضرت #زهرا(س) شعر از استاد فرهاد فکری اردبیلی #سبک شعر بانوای زنده یاد حاج #سلیم #موذن_زاده_اردبیلی @emame3vom
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست قطره شدم که راهی دریا کنی مرا پیش طبیب آمـده‌ام، درد می‌کشم شاید قرار نیست مـداوا کنی مرا من آمدم که این گره ها وا شود همین اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا حالا که فکـر آخـرتم را نمی­کنم حق می­دهم که بنده ی دنیا کنی مرا من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام وقتش نیامده که شکـوفا کنی مرا آقا برای تو نه، برای خودم بد است هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا من گم شدم، تو آینه‌ای گم نمی‌شوی وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا این بار با نگاه کـریمـانه‌ات ببین شاید غلام خانه ی کنی مرا : از هجر تو بی قرار بودن تا کـی؟ بازیچه ی روزگار بودن تا کـــی؟ ترسم که چراغ عمر گردد خاموش دور از تو به انتظار بودن تا کـی؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام https://eitaa.com/emame3vom/24160 .
وقتی هوای روضه ما باز مادریست حال و هوای گریه ما جور دیگریست وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادریست مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکـریست شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری ست این اشکها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادریست زهراست آنکه وصف شکوهش نگفتنی ست زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبریست زهراست آنکه ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه ما، چه مادریست زهراست آنکه شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه ست، اگر شیعه حیدری ست زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت، شهیده شد : روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی میایستد، قیامت می کند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . .
. یارب این کیست که تسبیح تو را می‌خواند با دلی خسته و رنجور می‌خواند کیست این عاشق بی تاب به روز نغمه‌ی عشق به گوش عرفا می‌خواند کیست این سید وارسته که با سوز و گداز ذکر اخلاص و مواسات و صفا می‌خواند به نوا آمده صحرای وسیع عرفات بسکه او با سوز و نوا می‌خواند جاری است از لب محبوب این دعا همره او اهل سما می‌خواند جبل النور ز نورش متحیر مانده آیه‌ی نور مبین، رو به حرا می‌خواند گویی احمد شده مبعوث رسالت ، اما نگران است که یارش به کجا می‌خواند این رسول است وَ یا عیسی مریم که دمش مردگان را به ملاقات می‌خواند نفسش عیسوی و مسلکش ابراهیمی است خلق را معجز موسی و عصا می‌خواند از زمزمه اش اشک فرو می ریزد بی او غزل غم به می‌خواند نیست شناسی مگر ای دل، گوید این امامی است که آیات رضا می‌خواند قدر او کی بشناسد به مقام ملتی که حُمقا را اُمرا می‌خواند آری او حاجی ناجی است امیر الحاج است عالم او را همه مصباح هدا می‌خواند حرم آداب ندارد، مگر او فرماید او به سکّان فلک ذکر رجا می‌خواند گوئیا فتنه‌ی پیمان شکنی در راه است مرغ حق نغمه به آهنگ قطا می‌خواند حاجیان رو به منایند ولی این ناجی همه را جانب صحرای بلا می‌خواند این است که احرام بسته اهل دل را به دیار می‌خواند روح مجموعه‌ی ایثار، کریم بن کریم در قبال کرم دوست ثنا می‌خواند میگفت بمان، هاتفی از غیب ولی داد میزد که تو را می‌خواند گو خليل، از همه دل کنده خلیل نام هفتاد ذبیحش به منا می‌خواند اکبرش محیی حیثیّت اسماعیل است دست از او شسته، رضایم به قضا می‌خواند احترام حرم اینگونه نگه می‌دارند بین چه لبیک به آوای رسا می‌خواند لک لبّیک الهی تو بگیر از دستم این حسین است غریبانه تو را می‌خواند .............. 🔷 ای یوسف غریب به کنعان نیامدی تنهاترین مسافر دوران نیامدی گویند بوی پیرهنت میرسد ولی ما مانداه ایم و وعدۀ خوبان نیامدی دارد هنوز نسل جوان پیر میشوند طولانی است قصۀ هجران نیامدی خضر انتظار لحظۀ دیدار میکشد یعقوب دهر بهر تو گریان نیامدی ایمان چو شعله ایست کف دست مومنین شد سخت آزمایش ایمان نیامدی گاهی شکست حرمت والای اهلبیت گاهی شکست حرمت قرآن نیامدی قوم یهود،قوم نجس،قوم بچه کش در قدس و کعبه اند به جولان نیامدی آتش به جان امت اسلام میزنند هر جا که هست جمع مسلمان نیامدی دارند عاشقان شما کشته میشوند ای پاسدار خون شهیدان نیامدی خون حسین منتظر انتقام توست زینب تو را صدا کند از جان نیامدی ای زائر غریب حرمهای اهلبیت محصور شد حریم تو جانان نیامدی اینک اهانتی به مقام خلیل شد کعبه اسیر فتنۀ طوفان نیامدی ما را برای لشگر خود انتخاب کن آماده ایم پای تو هر آن نیامدی با اهل روضه در وعده کرده ای اینجا کسی نگفت پریشان نیامدی ميگفت با عموی تو سالار کربلا رفتی ولی به خیمه ز میدان نیامدی .
. (اباعبدالله اباعبدالله) هرگز گره ام از عَلَمت وا شدني نيست غير از تو كسي دردل من جا شدني نيست بايد تو به من دهي وَر نه عزيزم اين چشمه ی خشكيده كه دريا شدني نيست هر جا كه حسين ست همان جاست بهشتم پس هيچ كجا غير تو زيبا شدني نيست مجنونم و از عمر خودم درك نمودم يك لحظه بدون غم ليلا شدني نيست بايد نفسي مرثيه خوانت شده باشد وَر نه دم عيسا كه مسيحا شدني نيست از نوكر بد هم كه بپرسيد بگويد: به خوبي تو پيدا شدنی نيست پيراهن مشكي مرا دوخته با دست شكسته كه مداوا شدني نيست ✍شاعر:؟ (اباعبدالله اباعبدالله) 👇
. با غزل‌پیوسته شهادت حضرت سلام اللّه علیها‌‌ این خبر از پا می‌اَندازد امیرِ آسمان را قدکمانی می‌رود تا که ببیند قدکمان را : باز کُن چشمِ تر وُ تارِ خودت را تا ببینی لرزه‌هایِ زانویِ کوهِ نبردِ بی‌اَمان را خسته‌‌ای از من مگر که بسته‌ای چشمِ خودت را دیده‌اَت را باز کُن  کُشتی امامِ بی‌کسان‌ را روحِ از تن رفته برمی‌گردد این فرمانِ مولاست بسته و وابسته‌یِ دستورِ حیدر جانِ زهراست : مانده‌ام بینِ در وُ دیوار....    اَشکت را نَبینم خورده‌ام زخم از نوکِ مسمار اَشکت را نَبینم گریه‌هایم را نبین .... گریه نکن.... جانم فدایت هم‌نفس .... اَلجار ثُمَّ الدّار  اَشکت را نَبینم نیمه‌شب غسلم بده از رویِ این پیراهنی که.... زخم بسیار است امّا یار.... اَشکت را نَبینم با اجازه چشمِ خود بستم به فکرِ مجتبیٰ باش نیمه‌شب سقّایِ شاهِ تشنه‌یِ کرب‌وُبلا باش می‌شود دنیا بدونِ فاطمه زندانِ حیدر کاش بر لب می‌رسید امشب همین‌جا جانِ حیدر مجتبیٰ صورت به صورت می‌نَهد امّا به سختی چون که دیده خورده بر دیوارها  جانانِ حیدر صورتِ شاهِ کرم باشد کفِ پاهایِ زهرا خانه‌دارِ خانه از حالا گلِ گریانِ حیدر وعده‌گاهِ حیدر وُ زهرا   غروبِ روضه.... گودال دست و پا زد دلبرِ دلها و مادر رفت از حال پشت‌وُرو شد پیکری پیشِ دو دیده.... زار می‌زد لحظه‌ای که بی‌حیا  سر می‌بریده‌‌ .... زار می‌زد پیشِ چشمَش پنجه‌ها می‌شد گِره بر گیسویِ شاه ظالمی مویِ حسینش را کشیده .... زار می‌زد گوشه‌یِ گودال می‌دید او که هِی کردند اَسبان رویِ جسمِ بی‌سری مَرکب دویده .... زار می‌زد زار می‌زد یکسره مادر.... حسین مادر ندارد العجل یابن‌الحسن سردارِ عریان سر ندارد     .