مدح و میلادیه حضرت امام رضا علیه السلام
.
.
حاج افشین بابک اردبیلی
.
بر عاشقان خسته دل صبح سپیدی
جانم رضا جان
درماندگان را به جهان نور امیدی
جانم رضا جان
خوش آمدی فرزند زهرا
خوش آمدی شاهِ خراسان
پور طاها – یا رضا – جان زهرا
بر تار مویت عاشقانه بسته ام دل – بسته ام دل
پروانۀ رویت منم ای شمع محفل شمع محفل
.
.
.
بر ما نظر کن ای شه ملک خراسان – ای فخر ایران
آئینۀ عشق و صفا مظهر ایمان – ای فخر ایران
خوش آمدی فرزند زهرا – خوش آمدی شاهِ خراسان – پور طاها – یا رضا – جان زهرا
سر را نهادم روز و شب بر خاک کویت خاک کویت
دیوانه گشتم یا رضا از عشق رویت عشق رویت
.
.
.
پر میزند دل به هوای حرم تو جانم رضا جان
میمیرم از دوری تو وای از غم تو جان رضا جان
خوش آمدی فرزند زهرا – خوش آمدی شاهِ خراسان – پور طاها – یا رضا – جان زهرا
سوی من ای ضامن آهو کن نگاهی کن نگاهی
تو شاهی و من رو سیاهِ بی پناهی بی پناهی
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
کُر برای این سبک :
جانم رضا (گلپونه های)
جانم رضا (وحشیِ)
جانم رضا جان (دشت امیدم )
شاه خراسان ( وقت سحر شد )
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
#سبک_گلپونه_ها
.
#رضویه_مدح
#بر_عاشقان_خسته_دل_صبح_سپیدی
#بابک_اردبیلی
#فارسی
.
1. حاج محمود دلسوز.mp3
5.29M
#حاج_محمود_دلسوز🎤
#دستگاه_شور گوشه های قرچه و رضوی
( #سبک_گلپونه_ها ی مرحوم ایرج بسطامی است ، همین شعر را حاج محمد طاهری در روضه اجرا کردند که در فایل بعدی تقدیم میشود )
گریه های مخفیانه
غسل و تشییع شبانه
یک مزار بی نشانه
آتشم زد ،آتشم زد
مانده ام با چشم گریان
میکِشم آه از دل و جان
رفتی و شام غریبان
آتشم زد ،آتشم زد
می گذارم وقت غسلِ
پیکر تو ، سر به دیوار
تازه فهمیدم چه کرده
وای من ، با سینه مسمار
تازه دیدم ، زخمِ پهلو
تازه دیدم ، خونِ بازو
مثلِ من ، زهرا شکست
در این مدینه
حرمتت ای داد بی داد
بشکند دستی که زد
سیلی به رویِ صورتت
ای داد بی داد
الوداع ، یا فاطمه جان
کن حلالم فاطمه جان
بر دلِ من ، داغِ جانکاه
مثل گل ، عمرِ تو کوتاه
چیده ام رویت لحد ، آه
آتشم زد ،آتشم زد
وای من ، از جان بر لب
بعد تو ، دیگر از امشب
خانه دارم ، گشته زینب
آتشم زد ،آتشم زد
مانده ام بالای قبرِ
تو ، چرا من زنده هستم
از پیمبر با امانت داریم
شرمنده هستم
روی زخمِ ، دل نمک خورد
پیش من ، زهرا کتک خورد
عالَمی حیران شده
از صبر من ، از صبر تو
ای داد بی داد
اشک من ، امشب چکد
بر روی خاکِ قبر تو
ای داد بی داد
عده ای فردا روند
دنبال نبش قبر تو
ای داد بی داد
الوداع ، یا فاطمه جان ...
به همت جواد افشانی
#فاطمیه #بعد_از_شهادت
4_499873677165200475.m4a
2.12M
.
#زمزمه #فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#سبک_گلپونه_ها من مانده ام تنهای تنها
بند۱
ای روی تو از ارغوان نیلوفری تر
ای یار حیدر
حال دل و روز مرا برخیز و بنگر
ای یار حیدر
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان سیل غم ها
چه کنم بی تو زهرا
زهرای من رویِ کبودت ، کرده پیرم کرده پیرم
زخمیِ سینه ، شستشویت ، کرده پیرم کرده پیرم
فهمیدم الآن از چه قدت ، شد خمیده
نیلوفرم ، ای یاورم ، قامت کمانم
یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه جان
نظری بر محبان
بند ۲
ای هر نگاهت آسمان آرزویم
از غم چه گویم
ای ماه نیلی کن نظر یک دم برویم
از غم چه گویم
ای غصه و محنت کشیده
ای در جوانی در جهان خیری ندیده
ای گل قد خمیده
زهرای من آشوب و کینه قاتلت شد قاتلت شد
بعد از نبی بغض و عداوت حاصلت شد حاصلت شد
یا فاطمه از داغ تو خون شد دل سنگ
نیلوفرم ، ای یاورم ، قامت کمانم
یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه جان
نظری بر محبان
#محمد_مبشری ✍
#زبانحال_امیرالمومنین
#غربت_امیرالمؤمنین
#غسل_شبانه
https://eitaa.com/emame3vom/54531
.
#زمزمه_روضه #شور
#شهادت_امام_علی
#سبک_گلپونه_ها
✅بنداول
بنگرچه کردی بادل من
آه ای پدر بی توبسوزد حاصل من
ای پدرجان
خوش میروی امشب توآخر جان بابا
باسرخونی وشکسته نزد زهرا (س)
مظلوم علی مظلوم علی جان
_____________
✅بنددوم
این است تمام خواهش من
پیشم بمان ای مایه ی آرامش من
ای پدرجان
آمد به یادم غربتت با این مدینه
چهل نفر باهیزم و با بغض وکینه
مظلوم علی مظلوم علی جان
____________
✅بندسوم
آمدبه یادم دود خانه
بردند تو را با دست بسته وحشیانه
آمدبه یادم خانه واین درب و دیوار
مادرمن افتاده بود از ضرب مسمار
مظلوم علی مظلوم علی جان
#شب_بیست_و_یکم #شب_قدر
___________
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
👇
.
#زمزمه #فاطمیه
#هجده_بهار۸
#بعد_از_رحلت_پدر
#کنار_قبر_پیامبر
بند۱
رفتی تو ای پشت و پناهم
رفتی و بی تو غرق آهم
آرام جان رفتی ولی جامانده ام من
در شهر تو با یار تنها مانده ام من
بعد از تو ای پیمبر
ماندم به دیده ی تر
تا که مگر بگیرم
اشک از دو چشم حیدر
یا فاطمه یا زهرا
بند ۲
از بعد تو ای مِهر تابان
شد خانه ی من بیت الاحزان
همچون پرستویی شدم در بی قراری
چشم انتظار لحظه های جان سپاری
بال و پرم شکسته
بر خاک غم نشسته
وای از دمی که دیدم
یارم به دست بسته
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
بی تو مدینه شهر غم شد
از امتت بر من ستم شد
اجر نبوت ، جای تو بر من ادا شد
احسان نمودی و ستم بر من روا شد
بیش از تمام انجم
دیدم ستم ز مَردم
بر روی خاک کوچه
شد گوشواره ام گم
یا فاطمه یا زهرا
.............
#زمزمه
#هجوم_به_بیت_وحی
#شهادت_حضرت_محسن
بند ۱
گلخانه ام آتش گرفته
پروانه ای آتش گرفته
آن جا که درب خانه ای آتش گرفته
یک غنچه ی دردانه ای آتش گرفته
خاکستری که ریزان
گشته ز درب سوزان
دارد نشانه ای از
شش ماهه یار مهمان
یا فاطمه یا زهرا
بند ۲
مهتاب گوید با نگاهی
ستاره دارد چه گناهی
در آسمان عاشقی ها اخترم سوخت
پروانه ای زد ناله که بال و پرم سوخت
شش ماهه ای غمین شد
با خون دل عجین شد
میگفت ذکر زهرا
تا نقشِ بر زمین شد
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
محسن مگر دارد گناهی
که داده جان در بی پناهی
او زودتر آمد به دنیا نزد مامش
تا که نماید یاری دین و امامش
از هرگنه بری بود
در حال یاوری بود
محسن شبیه مادر
واللهِ حیدری بود
یا فاطمه یا زهرا
................
#زمزمه
#هجده_بهار۸
#کوچه_بنی_هاشم
بند ۱
یک آسمان غم از مدینه
شد داغ سنگینی به سینه
با سینه ای بشکسته از داغ شقایق
در کوی تنهایی سفر بنموده عاشق
با یاد حضرت عشق
نذر ولایت عشق
هاله گرفته یک ماه
از داغ غربت عشق
یا فاطمه یا زهرا
بند ۲
آن بانوی پاکی و عصمت
که بوده رمز کل خلقت
او که به پایش آسمان ها می شده خم
آیا سزا باشد ببیند لحظه ای غم
آن جا که حق محک خورد
داغ غم فدک خورد
باور نمی کنم وای
که فاطمه کتک خورد
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
این کوچه بوی کربلا داشت
خاکش شمیمی آشنا داشت
جای حسین فاطمه این جا حسن بود
آن جا که خاک چادری اوج مِحَن بود
قلبی که چاک چاک است
رمزی ز عشق پاک است
در کوچه ای که زهرا
افتاده روی خاک است
یا فاطمه یا زهرا
...............
.
#زمزمه
#هجده_بهار۸
#بستر_بیماری
بند ۱
یارب شفا ده مادرم را
این مادر غم پرورم را
ما را غم بی مادری زود است یارب
زود است بهر خانه داری دست زینب
دستان کوچکش را
هر شب گرفته بالا
گوید خدا شفا ده
مظلومه مادرم را
یا فاطمه یا زهرا
بند ۲
این مادر پهلو شکسته
شب در دل بستر نشسته
می خواهد از محبوب خود در پرده ی راز
تنها دعایش می شود امید پرواز
خواهد که پر بگیرد
اذن سفر بگیرد
دل خسته از مدینه
خواهد دگر بمیرد
یا فاطمه یا زهرا
بند ۳
شمع و گل پروانه بیدار
دل بی قرار از ناله ی یار
یک شاپرک که ناله ای بیش از همه داشت
این گونه نجوایی به اشک و زمزمه داشت
بنگر چه بی قرارم
طاقت دگر ندارم
رحمی به دخترت کن
مادر بمان کنارم
یا فاطمه یا زهرا
#محمد_مبشری✍
ویا به #سبک_گلپونه_ها من مانده ام تنهای تنها
👇
4_6012501013745895695.mp3
5.29M
#حاج_محمود_دلسوز
#دستگاه_شور
( تقریبا #سبک_گلپونه_ها ی مرحوم ایرج بسطامی است )
گریه های مخفیانه
غسل و تشییع شبانه
یک مزار بی نشانه
آتشم زد ،آتشم زد
مانده ام با چشم گریان
میکِشم آه از دل و جان
رفتی و شام غریبان
آتشم زد ،آتشم زد
می گذارم وقت غسلِ
پیکر تو ، سر به دیوار
تازه فهمیدم چه کرده
وای من ، با سینه مسمار
تازه دیدم ، زخمِ پهلو
تازه دیدم ، خونِ بازو
مثلِ من ، زهرا شکست
در این مدینه
حرمتت ای داد بی داد
بشکند دستی که زد
سیلی به رویِ صورتت
ای داد بی داد
الوداع ، یا فاطمه جان
کن حلالم فاطمه جان
بر دلِ من ، داغِ جانکاه
مثل گل ، عمرِ تو کوتاه
چیده ام رویت لحد ، آه
آتشم زد ،آتشم زد
وای من ، از جان بر لب
بعد تو ، دیگر از امشب
خانه دارم ، گشته زینب
آتشم زد ،آتشم زد
مانده ام بالای قبرِ
تو ، چرا من زنده هستم
از پیمبر با امانت داریم
شرمنده هستم
روی زخمِ ، دل نمک خورد
پیش من ، زهرا کتک خورد
عالَمی حیران شده
از صبر من ، از صبر تو
ای داد بی داد
اشک من ، امشب چکد
بر روی خاکِ قبر تو
ای داد بی داد
عده ای فردا روند
دنبال نبش قبر تو
ای داد بی داد
الوداع ، یا فاطمه جان ...
.👇
.
#تصنیف #گلپونه_ها
#زمزمه_فاطمیه
#زمزمه #حضرت_زهرا(س)
زهرای من قامت کمانم
برخیز و بنگر حال زارم ای جوانم
ای جوانم
بی تو سلام بی جوابم فاطمه جان فاطمه جان
با رفتنت کردی عذابم فاطمه جان فاطمه جان
بی یاوری شد حاصل من
میخ در و دیوار خانه قاتل من
قاتل من
دیدم میان آتش و دود معجرت سوخت معجرت سوخت
بامیخ در آن سینه غم پرورت سوخت پرورت سوخت
دیدم غلاف و بازوی تو
دیدم که خون جاری شد ازآن پهلوی تو
پهلوی تو
زهرای من باغصه و غم خوگرفتی خوگرفتی
از محرمت با روی نیلی رو گرفتی رو گرفتی
رفتی و رفته حیدر از حال
باشد قرار و وعده ی ما بین گودال
بین گودال
آنجا که حنجر می رود در زیر خنجر زیر خنجر
زینب شود در بین دشمن بی برادر بی برادر
#حضرت_زهرا #فاطمیه
ابوذر رییس میرزایی✍
#سبک_گلپونه_ها
👇
#زمزمه
#زمزمه_حضرت_زهرا(س)
زهرای من قامت کمانم
برخیز و بنگر حال زارم ای جوانم
ای جوانم
بی تو سلام بی جوابم فاطمه جان فاطمه جان
با رفتنت کردی عذابم فاطمه جان فاطمه جان
بی یاوری شد حاصل من
میخ در و دیوار خانه قاتل من
قاتل من
دیدم میان آتش و دود معجرت سوخت معجرت سوخت
بامیخ در آن سینه غم پرورت سوخت پرورت سوخت
دیدم غلاف و بازوی تو
دیدم که خون جاری شد ازآن پهلوی تو
پهلوی تو
زهرای من باغصه و غم خوگرفتی خوگرفتی
از محرمت با روی نیلی رو گرفتی رو گرفتی
رفتی و رفته حیدر از حال
باشد قرار و وعده ی ما بین گودال
بین گودال
آنجا که حنجر می رود در زیر خنجر زیر خنجر
زینب شود در بین دشمن بی برادر بی برادر
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
.
#دستگاه_شور #سبک_گلپونه_ها