eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. حضرت علی علیه السلام بند اول👇 علی دین و علی ایمان،علی سر تا به پا عرفان علی رکن و علی برهان،علی کاملترین انسان علی تو باب یتیمانی،به اعمال شیعه میزانی علی محبوب محبانی،تو هستی که شیر یزدانی بداند آن که نمیداند ولای تو اصل دین باشد اگر قرآنی شده نازل تمام حرفش همین باشد که مولایم حضرت حیدر امیرالمومنین باشد امیرالمومنین حیدر بند دوم👇 علی فاتح علی محشر،علی همدوشه پیغمبر علی جان و علی دلبر،علی پاکیزه علی اطهر علی اعجاز خداوندی،نداری مثل و همانندی همانی هستی که یکباره،در خیبر را ز جا کندی به همت و به شجاعتت بَوَد بر پا پرچم اسلام همانی که در دل میدان مقابلت دشمنت ناکام زمین خورده در برابرت هر آنکه دارد خیال خام بداند آن که... امیرالمومنین حیدر بند سوم👇 علی شاه و علی رهبر،علی عشقه دل کوثر علی شمس و علی اختر،علی دریای پر گوهر علی محتاج توام مولا،علی من قطره تویی دریا یتیمی از آن یتیمانم،نگاهم کن از کرم بابا ندارم من توشه ای بر کف غلامت هستم ولی گمراه بود دستم خالیه خالی امیدم بر تو بود ای شاه نمیرانی ام تو از لطفت با دست خالی از این درگاه بداند آن که... امیرالمومنین حیدر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی https://eitaa.com/emame3vom/59331 👇
Shab21_Ramazan1401_MirzaMohamadi_b.mp3
46.65M
🏴 السَّلامُ عَلیکَ یا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين 🔊 مراسم 🎤 حجت الاسلام
3. می لرزن آسمونا.mp3
6.69M
( علیه السلام ) می لرزن آسمونا ، می بارن همه ابرا مَرهم نیست ، که بذارن رو زخم ، سر آقا دست یتیما ، کاسه ی شیره کاشکی بابا حیدر شفا بگیره اشکاش روونه دستای لرزون ، رو به آسمون چشمای گریون ، سر پر خون کاشکی بمونه وقت استجابت دعا شد خدا میدونه رو لبش سرود رستگاری داره می خونه دیگه داره میره ... ( علی یا علی یا علی یا علی .. ) تکرار بی تابه ، دل مولا ، چشماشه ، شده دریا سی ساله ، شب و روزش دلتنگه ، برا زهرا دنیا برا اون ، مثل قفسه فاطمه از راه ، داره میرسه چشماشو بسته سی ساله که از یادش نرفته غم مدینه از تو خاطرش نمیره زخمِ به روی سینه دیگه داره میره ... ( علی یا علی یا علی یا علی .. ) تکرار می سوزه ، میون تب ، از دنیا ، میره امشب داره این ، دم آخر ، دلشوره ، برا زینب چشمای زینب ، داره می باره دست حسینو ، علی میذاره تو دست عباس انگاری مولا ، داره می بینه جسم حسینش ، روی زمینه تنهای تنها .. می بینه یکی سر حسین رو داره می بره ؟؟ می بینه که ناموسش دوباره سیلی می خوره ؟؟ دیگه داره میره ... شب 21رمضان
. امشب شهر کوفه عزا گرفته امیرالمومنین شفا گرفته شد اول مظلوم قتیل و مسموم یا صاحب الزمان عجل ظهورک __ بابای یتیمان چه غریبانه از خانه میرود اما شبانه شد دفن مولا مانند زهرا یا صاحب الزمان عجل ظهورک ✍ .👇
recording-20230410-003200.mp3
2.67M
بند اول: حال و هوای کوفه دلگیره دست یتیما کاسه ی شیره دارن دعا / بر روی لب کاشکی علی شفا بگیره اما طبیب/ میگه برید اخه علی داره میمیره مظلوم علی مظلوم علی مظلوم علی مظلوم علی جان بند دوم: سی ساله که زخم زبون خورده سی ساله پیش تو کوچه ها مرده مرگ علی/اونوقتی بود که با طناب دستاشو بستن پیش چشاش/ هم سینه هم پهلوی زهرارو شکستن بند سوم: وقت وداع او شده امشب دلواپسه خیلی برا زینب ای دخترم / گریه نکن گریه ت بمونه واسه گودال وقتی میشه / جسم حسین زیر سم مرکب لگدمال مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان 🎤
250.6K
واویلا از امشب / زینب پدر نداره یتیم های کوفه / یتیم شدن دوباره با سری که غرق خونه پیش فاطمه مهمونه برا شوهر مظلومش زهرا روضه میخونه مظلوم یا علی یا علی یا علی روی دوش حیدر / افتاد، کوهی از درد بعد زهرا تنها / با چاه، درد و دل کرد تو دلش پر از غم بود و با کسی نگفت درداشو همون روز علی رو کشتن که پیشش زدن زهراشو مظلوم یا علی یا علی یا علی هنوز بعد از سی سال/ مولا یادش نرفته زیر دست و پا بود / زهرا یادش نرفته با لگد درو وا کردن بغض و کینه ها بی حد شد در رو فاطمه افتاد و از رو در یک لشکر رد شد مظلوم یا علی یا علی یا علی لحظه های آخر / چشماش تار و بی حاله حسینو میبینه / پریشونِ گوداله شمر میاد توی گودالو پا میزاره روی سینه قاتل از قفا میبُره مادر از جلو میبینه
. 🏴 شب بیست و یکم شهادت حضرت علی علیه السلام 🏴بند اول فقط به عشق حیدر   زنم به سینه و سر ولایتش برای من      راه نجاته محشر       دلم میخواد زائر ایوون طلاش باشم دلم میخواد فداییه چشاش باشم دلم میخواد کنار اون صحن و سراش زار بزنم عزاداره غماش باشم الهی که من بمیرم برای اون فرق دوتاش الهی‌ که من بمیرم برای تک تکه غماش دیگه میشه راحت،ز دست زمونه،(علی شاه دنیا)۲ تموم میشه دیگه،فراق و جداییش،(میره پیش زهرا)۲ (علی یا علی جان_علی یا علی جان_علی یا علی جان _علی یا علی) 🏴بند دوم شب یتیمیه ماس     الا یا ایها الناس   علی وصیت میکنه   برا حسین و عباس عباس من جونه تو و جونه حسین عباس من تویی تو قربونه حسین تو کربلا تنهاش نذاری بابا جون جای من باش یل تو میدونه حسین جای منی تو کربلا  بابا به قربونه چشات جای منی تو کربلا  قربونه غیرت و وفات دیگه با وجودت،حسینم نداره(غمی نور عینم)۲ یادت باشه عباس،تو هستی علمدار(برای حسینم)۲ (ابوفاضل عباس_ابوفاضل عباس_ابوفاضل عباس_ابالفضل من) 🏴بند سوم عجب شبیه امشب   جون علیه بر لب کنار بستر بابا         داره میمیره زینب دختر من گریه نکن طاقت بیار نمیشه کاری کرد با دست روزگار دختر من یه روز میاد تنها میشی اشک چشاتو واسه کربلا بذار جای بابام بوسه بزن به حنجری که پر خونه جای بابام بوسه بزن به اون سری که گلگونه یه روزی میبینی،تو لبهای تشنه،(عزیز دختر من)۲ میبینی سری رو،تو به زیر دشنه،(عزیز دختر من)۲ (حسین یا حسین جان_حسین یا حسین جان_حسین یا حسین جان_حسین یا حسین) ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🚩 امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام بند اول👇 علی دین و علی ایمان،علی سر تا به پا عرفان علی رکن و علی برهان،علی کاملترین انسان علی تو باب یتیمانی،به اعمال شیعه میزانی علی محبوب محبانی،تو هستی که شیر یزدانی بداند آن که نمیداند ولای تو اصل دین باشد اگر قرآنی شده نازل تمام حرفش همین باشد که مولایم حضرت حیدر امیرالمومنین باشد امیرالمومنین حیدر بند دوم👇 علی فاتح علی محشر،علی همدوشه پیغمبر علی جان و علی دلبر،علی پاکیزه علی اطهر علی اعجاز خداوندی،نداری مثل و همانندی همانی هستی که یکباره،در خیبر را ز جا کندی به همت و به شجاعتت بَوَد بر پا پرچم اسلام همانی که در دل میدان مقابلت دشمنت ناکام زمین خورده در برابرت هر آنکه دارد خیال خام بداند آن که... امیرالمومنین حیدر بند سوم👇 علی شاه و علی رهبر،علی عشقه دل کوثر علی شمس و علی اختر،علی دریای پر گوهر علی محتاج توام مولا،علی من قطره تویی دریا یتیمی از آن یتیمانم،نگاهم کن از کرم بابا ندارم من توشه ای بر کف غلامت هستم ولی گمراه بود دستم خالیه خالی امیدم بر تو بود ای شاه نمیرانی ام تو از لطفت با دست خالی از این درگاه بداند آن که... امیرالمومنین حیدر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
14010201eheyat-rasouli-zamine.mp3
2.12M
|⇦•شده رنگ‌ِ نگاهات... وتوسل به امیر المؤمنین علیه السلام و سلام الله علیه ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── شده رنگ‌ِ نگاهات شبیه نگاه‌ِ مادر مثلِ بغضِ توی چشماش توی اون شبای آخر میری و دل زارم اسیرِ غم‌ میشه میری و داره خاکِ یتیمی سرم‌ میشه میری و دلِ آواره ام آروم‌ نمیشه خدا نگهدار بابای بی کِسم خدا نگهدار تمومِ نفسم خدا نگهدار به تو‌ کی میرسم ماهِ شامِ پسِ ابرا، میری تا کنارِ مادر غربتِ ستاره هاتو آسمون نداره باور میری و آسمون دلا بی سحر میشه میری و خونه ی یتیما بی‌پدر میشه میری و شبِ دنیا بی تو سر نمیشه خدا نگهدار عدالت و شرف خدا نگهدار امیر لَو‌ کَشَف خدانگهدار ستاره ی نجف یخیلیب شیرِ خیبر اَرییر بِستر اونده آلیشان معجریندی بابامین اللرینده یازهرا! آنا گَل یارالی باشی باقلا یا زهرا ! گَل باشی اوسته سینه داغلا یازهرا ! گَل بیزم حالیمیزه آغلا حَلَ یادیمدا یارالی خاطیره حَلَ یادیمدا دوشدو‌ ایشه گیره حَلَ یادیمدا یخدی سنی یره قیرخ‌ نفر توکلدی باشیو بابام دایاندی سنین اوحالیو گوروب بدتر اوتاندی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دوباره با رو سیاهی اومدم اومدم حال دلم رو خوب کنی پیش هر طبیبی رفتم نتوست اومدم مريضی‌مو تو خوب کنی آخدا بزار باهات حرف بزنم تو خودت گفتی صدامو دوست داری وقتی با چشای خیس صدات کنم گفته بودی که چشامو دوست داری میدونم یه سالیه نیومدم دل من که لک زده برای تو جَوونی کردم و تو بزرگی کن دس خالی برم بَده برای تو حالا که من اومدم نگام بکن تو رو به علی جوابم نکنی جلوی مهمونای در خونتت آخدا یه وقت خرابم نکنی من خودم خوب میدونم چیکاره‌ام تو دیگه گناهمو به روم نیار التماست میکنم منو بخر تو رو حیدر آخدا همین یه بار تو اگه میخوای منو بسوزونی بسوزون ولی منو خراب نکن پیش اون که سیلی زد به فاطمه نوکر فاطمه‌تو عذاب نکن دستِ خالی اومدم ولی بازم پیرهن عزای حیدر تنمه در خونه‌ی علی نشستم و این صدای روضه‌های حسنه زینب از حال میره تا حسن میگه کاش تو کوچه‌مون پر از حسود نبود اگه اونجوری نمیزد به خدا دیگه روی مادرم کبود نبود حرفاشون کشیده شد به کربلا صحبت از بی رحمی عدو شده حرف یه علیِ دیگه پیش اومد صحبت از سه‌شعبه و گلو شده صحبت از گودیِ گودال شده و یکی نیزه میزنه تو دهنش مادری که یا بنیَّ میخونه برای عزیزِ بی پیروهنش .
روضه شب بیست ویکم شهادت امیرالمومنین. حاج میثم مطیعی به نقل از محمّد بن حنفيّه پسر امیرالمومنین میگه وقتی شب بيست‏ويكم شد ، دومين شب حادثه بود پدرم فرزندان و خانواده خود را جمع كرد و با آنان خداحافظى نمود ...میگه آب و غذا آورديم اما چيزى ننوشيد.قربون لب تشنه برم مولا، به لب‏هايش نگاه كرديم، داره ذكر خدا رو میگه، پيشانى‏اش شروع کرد عرق کردن امیرالمومنین با دست خود آن را پاك مى‏كرد. گفتم: بابا چرا دست بر پيشانى مى‏كشى؟.فرمود: «پسرم! از جدّت پيامبر خدا شنيدم كه مى‏فرمود:" مومن وقتی مرگش نزدیک میشه پيشانى‏اش عرق مى‏كند و ناله‏اش آرام مى‏گيرد"». شروع کرد همه بچه هارو از کوچیک وبزرگ به اسم صدا زدن شروع کرد. با همه خداحافظى کردن و آنان مى‏گريستند.امام حسن فرمود بابا چیکار میکنی فرمود: حسن جان يك شب پيش از اين حادثه، جدّت پيامبر خدا را در خواب ديدم. به‏او گفتم یا رسول الله این امت خیلی من واذیت کردن،خیلی من علی و خار کردن . فرمود:" نفرينشان كن". گفت منم شروع کردم دعا کردن خداوندا! بدتر از مرا جايگزين من در ميان آنان كن و بهتر از اينان را براى من برگزين. به من فرمود:" خداوندْ دعايت را پذيرفت. سه روز ديگر تو را پيش ما مى‏آورد". حالا سه روز گذشته است وقته رفتنه گفت دارم میبینم بعد من چه می‌کنند با شما یه وقت نگاهش و برد سمت حسین حسین من تو شهید این امتی صبر کن خدا قضاوت میکنه بعد اینکه با حسین حرف زد بیهوش شد نقل می‌کنند نمیدونند امیرالمومنین چی دید که بیهوش شد میگن شاید یکی از صحنه های کربلا جلوش متمثل شد شاید امیرالمومنین این صحنه رو دید اون لحظه ای که زینب اومد بالا گودی قتلگاه با صدای سوزناک صدا زد حسین چه کردی با قلب خواهر یه وقت دو دست رو سر گذاشت صدا زد وا محمدا رسول خدارو صدا کرد این حسین توست آغشته در خون مقطع الاعضا به هوش آمد چشمانش را به چهره همه خانواده‏اش گرداند سپس رو به قبله شد،،گفت: «أشهد أن لا إله إلّا اللّه، وحده لا شريك له و أشهدُ أنّ محمّدا عبده و رسوله». سپس جان داد. صدا ناله زینب بلند شد حسن ناله میزنه حسین ناله میزنه خونه علی بوی مرگ گرفته دختراش سر به دیوار گذاشتند گریه میکنند اما من ميگم یا امیرالمومنین یادت میاد اون روزی که زهرا رو دفن کردی؟ وقتی بچه ها رو از کنار قبر زهرا بلند کردی بزار اینجا یه روایت وبگم یا امیرالمومنین اونشب که بی بی رو دفن کردی روایت میگه همچین که کار دفن تمام شد دست از خاک برداشت دست هارو بهم زد خاک ها رو از دست تکان داد یا امیرالمومنین قربونت برم روایت میگه غم واندوه به قلب علی هجوم آورد قربون نالت برم اینجور ناله میزنی علی خیبر شکن شروع کرد های های گریه کردن اینجا بچه هاشو بلند کرد بچه ها بلند شید بریم خونه یه چیزی برام سوال وقتی علی وبچه ها به کوچه بنی هاشم رسیدند چه حالی پیدا کردند وقتی به آستانه ی در رسید وقتی در نیم سوخته رو باز کرد قطرات خون زهرا رو دید الهی بشکنه دست مغیره .
Shab21Ramazan1402[07].mp3
34.94M
🎙مراسم و دعای قرآن به سر (شب ۲۱ رمضان سال ۱۴۰۲) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
. 🔸شب بیست و یکم مناجات خوانی ماه مبارک رمضان 📆 سه شنبه ۲۲ فروردین ماه ۱۴۰۲ 🔷 با مداحی: 👈  کربلایی 🔊 بخش اول قرائت دعای 🔊 بخش دوم تلاوت قرآن 🔊 بخش سوم | سخنرانی حجت الاسلام کریمی 🔊 بخش چهارم | با همین آشفتگی با درد با حال بدم 🔊 بخش پنجم | فراز هایی از دعای ابوحمزه ثمالی 🔊 بخش ششم | با یارب یارب کشتی مادر رو 🔊 بخش هفتم دعای قرآن 🔊 بخش هشتم | چه خبر نجف نمیبری مارو یه سحر نجف 🔊 بخش نهم | نور بباره به قبر پدر مادرا که عشق تورو تو دل ما گذاشتن 👇👇👇👇👇👇👇👇
. 📋عباس تو بیرون نرو باید بمانی (ع) (س) 🏴 ............................................. .(فاطمه جان شَوْقاً اِلَي رُؤْيَتِهِ؛ خیلی مشتاقم بیام پیشت خانوم ، خیلی دلتنگتم خانوم ، اما عرب رسم بدی داره همیشه تیرش و مسموم میکنه یه جمله ای به خانم گفت : ملعون گفت یه سمی یه زهری زدم با این زهر تمام کوفه رو میشه کشت آقامون هم مسموم هم مقتول! اباعبدالله هم مسموم هم مذبوح هم مقتول ، صدا زد «به ابی و امی » چشاشو باز کرد دید حسین داره گریه میکنه ، گفت پدر و مادرم به فدات بشه حسین جان تو دیگه گریه نکن «بِأَبی وَ أُمِّیاَلْحُسَیْنَ اَلْمَقْتُولَ بِظَهْرِ اَلْکُوفَةِ» چند جا نوشتن تیر مسموم بود یه جا اینجا بود «فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ ...» نانجیب یه تیر به قلب ارباب زد این تیر مسموم بود تیری که به گلوی علی اصغر خورد تیری که به چشم عباس خورد ، گفتم عباس صدا زد عباسم تو بیرون نرو بمون کارت دارم ! همه دور بستر بابا جمعا ، بابا بفرما ! حق با بچه های فاطمه اس عباسم بمون کارت دارم ! دست زینب و گرفت تو دست عباس گذاشت صدا زد «عباس انت کفیل الزینب » عباس تو بیرون نرو باید بمانی اصلا من امشب با تو خیلی حرف دارم .(چه مسئولیت بزرگی!). جان تو و جان زنان این قبیله عباس زینب را بدستت میسپارم در پای او هم سر بده هم دست هم چشم او چادرش سِرّ است سِرّ کردگارم .(عباس میدونی به چی فکر می کنم؟). امشب بفکر ناقه بی محملم من گریه کن آن رنگ و روی پر غبارم وقتی صدایت میکند! ای محرم من… جای تو دارد شمر می اید کنارم.. بانوی یثرب بودم و حالا اسیرم دستان خود را برروی سر میگذارم .(بریم اونجایی که شرمنده شد ، اباعبدالله اومد کنار بدن عباس میخواد بدن و جمع کنه داداشو با خودش ببره ، صدا زد «یا اخی ما تُرید منّی » میخوای چیکار کنی ؟ گفت داداش باید ببرمت شده کولت کنم میبرمت! داداش ، گفت داداش دست نگهدار من قول دادم به بابام علی ، پای کار زینب بمونم آب نتونستم بیارم!) شاعر : ✍ ............................................. 📋صاحب علم پاشو پشت و پناه من (ع) ............................................. .(بند اول). صاحب علم پاشو پشت و پناه من قدم شده مثل هلال ای قرص ماه من تا جسم تو کم شد دیگه کم‌ شد سپاه من چشم و چراغ دلم بودی چشمت زدن چش روشنیه حرم بودی چشمت زدن تو یک تنه لشکرم بودی چشمت زدن پاشو ببین با چشم گریون همه تو خیمه ها هراسون گره زدن به معجراشون .(بند دوم). دست بریدت رو دیدم سر راهم پای شریعه پیکرت پاشیده شد از هم مثل علی اکبر شده جسم تو هم درهم دشمنا میخندن به اشک چشای من میسوزه علقمه از سوز صدای من دیگه نمونده راه چاره برای من تو رو تو خاک و خون که دیدم خدا میدونه چی کشیدم کنار پیکرت خمیدم .(بند سوم). ماه بنی هاشم آخر زمین خوردی فرقت شکست مثل بابا حیدر زمین خوردی بازوت شکست انگار مثه مادر زمین خوردی تا دیدم افتادی روی خاک پشتم شکست تیر سه شعبه اومد راهِ نگاتو بست چشم تو مثل قلب زینب به خون نشست عزیز برادرم بلند شو امید خواهرم بلند شو تموم لشکرم بلند شو ............................................. مسعود پیرایش 👇
. علي دست خدا امشب به جنت مي نهد پا را پيمبر آورد از بهر استقبال زهرا را ملاقات علي و فاطمه باشد تماشايي کند مظلومه ای ،مظلوم ديگر را پذيرايي (ز مظلومی کند مظلومه ای دیگر پذیرایی) نشان هم دهند از چشم احمد دور و سربسته علي فرق شکسته،فاطمه پهلوي بشکسته به امیرالمؤمنین... الهی العفو .............. . برخیز علی! وقت نماز آمده است هنگام خوش راز و نیاز آمده است زهرا به بغل گرفته شش ماهه ی خویش با دسته گلی به پیشواز آمده است ........... محراب دعا شاهد آهم باشد جان بر لبم و خدا گواهم باشد ای تیغ ستم!بیا که زهرا به بهشت با محسن خود چشم به راهم باشد ✍ .
. 📋عباس تو بیرون نرو باید بمانی (ع) (س) 🏴 ............................................. .(فاطمه جان شَوْقاً اِلَي رُؤْيَتِهِ؛ خیلی مشتاقم بیام پیشت خانوم ، خیلی دلتنگتم خانوم ، اما عرب رسم بدی داره همیشه تیرش و مسموم میکنه یه جمله ای به خانم گفت : ملعون گفت یه سمی یه زهری زدم با این زهر تمام کوفه رو میشه کشت آقامون هم مسموم هم مقتول! اباعبدالله هم مسموم هم مذبوح هم مقتول ، صدا زد «به ابی و امی » چشاشو باز کرد دید حسین داره گریه میکنه ، گفت پدر و مادرم به فدات بشه حسین جان تو دیگه گریه نکن «بِأَبی وَ أُمِّیاَلْحُسَیْنَ اَلْمَقْتُولَ بِظَهْرِ اَلْکُوفَةِ» چند جا نوشتن تیر مسموم بود یه جا اینجا بود «فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ ...» نانجیب یه تیر به قلب ارباب زد این تیر مسموم بود تیری که به گلوی علی اصغر خورد تیری که به چشم عباس خورد ، گفتم عباس صدا زد عباسم تو بیرون نرو بمون کارت دارم ! همه دور بستر بابا جمعا ، بابا بفرما ! حق با بچه های فاطمه اس عباسم بمون کارت دارم ! دست زینب و گرفت تو دست عباس گذاشت صدا زد «عباس انت کفیل الزینب » عباس تو بیرون نرو باید بمانی اصلا من امشب با تو خیلی حرف دارم .(چه مسئولیت بزرگی!). جان تو و جان زنان این قبیله عباس زینب را بدستت میسپارم در پای او هم سر بده هم دست هم چشم او چادرش سِرّ است سِرّ کردگارم .(عباس میدونی به چی فکر می کنم؟). امشب بفکر ناقه بی محملم من گریه کن آن رنگ و روی پر غبارم وقتی صدایت میکند! ای محرم من… جای تو دارد شمر می اید کنارم.. بانوی یثرب بودم و حالا اسیرم دستان خود را برروی سر میگذارم .(بریم اونجایی که شرمنده شد ، اباعبدالله اومد کنار بدن عباس میخواد بدن و جمع کنه داداشو با خودش ببره ، صدا زد «یا اخی ما تُرید منّی » میخوای چیکار کنی ؟ گفت داداش باید ببرمت شده کولت کنم میبرمت! داداش ، گفت داداش دست نگهدار من قول دادم به بابام علی ، پای کار زینب بمونم آب نتونستم بیارم!) شاعر : ✍ ............................................. 📋صاحب علم پاشو پشت و پناه من (ع) ............................................. .(بند اول). صاحب علم پاشو پشت و پناه من قدم شده مثل هلال ای قرص ماه من تا جسم تو کم شد دیگه کم‌ شد سپاه من چشم و چراغ دلم بودی چشمت زدن چش روشنیه حرم بودی چشمت زدن تو یک تنه لشکرم بودی چشمت زدن پاشو ببین با چشم گریون همه تو خیمه ها هراسون گره زدن به معجراشون .(بند دوم). دست بریدت رو دیدم سر راهم پای شریعه پیکرت پاشیده شد از هم مثل علی اکبر شده جسم تو هم درهم دشمنا میخندن به اشک چشای من میسوزه علقمه از سوز صدای من دیگه نمونده راه چاره برای من تو رو تو خاک و خون که دیدم خدا میدونه چی کشیدم کنار پیکرت خمیدم .(بند سوم). ماه بنی هاشم آخر زمین خوردی فرقت شکست مثل بابا حیدر زمین خوردی بازوت شکست انگار مثه مادر زمین خوردی تا دیدم افتادی روی خاک پشتم شکست تیر سه شعبه اومد راهِ نگاتو بست چشم تو مثل قلب زینب به خون نشست عزیز برادرم بلند شو امید خواهرم بلند شو تموم لشکرم بلند شو ............................................. مسعود پیرایش 👇
. یادت بماند عهد و پیمانم ابالفضل دست تو و دست یتیمانم ابالفضل امشب همه دیدند زهرا سه پسر داشت جانم حسن جانم حسین جانم ابالفضل پاشو از امشب ساقی این خاندان باش آبی بیاور سخت عطشانم ابالفضل جان تو ، جان زینبم ،دور و برش باش خدشه نیفتد روی قرآنم ابالفضل ای وای از وقتی که می‌گوید به صحرا کاری بکن که سوخت دامانم ابوالفضل این کوفه خولی و سنان و شمر دارد دلواپس فردای طفلانم ابالفضل امشب دو چشمم خیس و بارانیست عباس بازار کوفه جای زن‌ها نیست عباس وقتی که ناموس خدا می‌آید اینجا در کوچه‌ها جشن و چراغانیست عباس هم با سر تو ،هم حسینم بین زن‌ها در کوچه‌ها آیینه گردانیست عباس زینب که سفره‌دار کوفه است ، آه ،آن روز در پیش رویش نان مجّانیست عباس وقتی که می‌بندند بر نیزه سرت را بی روسری راهی مهمانیست عباس درکوفه خیلی چیزها می‌بینی اما آنچه نمی‌بینی مسلمانیست عباس ۱۴۰۳ علیه_السلام ................. . شمعی و من دور سرت پروانه زهرا سوسو مزن اینقدر در کاشانه زهرا باشد، رخت را پشت پوشیه نهان کن اما نرو اینگونه از این خانه زهرا آن خانه ای را که نباشی در میانش فرقی ندارد هیچ با ویرانه زهرا قامت کمان گردیدنت ثابت نموده ماندی به پای عشق من مردانه زهرا من تازه فهمیدم چه آمد بر سر تو وقتی نشد موی حسینم شانه زهرا با اینکه با رفتن عجینی ، " کلّمینی " آماده‌ی کوچی چه بی صبرانه زهرا ای یاس پرپر گشته‌ی هجده بهارم شد واژگون عمر تو از پیمانه زهرا آیا خبر داری که در این چند مدت در شهر پیغمبر شدم بیگانه زهرا ؟! ذکر قنوتت مرتضی را پیر کرده دیگر مگو "عَجِّل وَفاتی"جانِ زهرا .