eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
به کفشدارِ حَریمِ تو می خــورم سوگند منم غُبارِ قدم های زائرانِ حرم
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه آی کبوتر که نشستی روی گنبدِ طلا هر کجا پر میزنی تو حرم امام رضا من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم جای گنبد سرمو به روی خاکا میزارم اونجا هر کی میپره طائر افلاکی میشه اینجا هر کی میپره بال‌وپرش خاکی میشه اونجا خادما با زائرا مهربونن اینجا زائرا رو از کنار قبرا میرونن تو که هر شب میسوزه صدتا چراغ دور و برت به امام رضا بگو تویی غریب یا مادرت : زیباترین کلام لب من تمام عمر حس میکنم همیشه همین ذکر یا رضاست تا سفره‌دار کشور ما هست "فاطمه" سوگند میخورم نمک سفره‌ها رضاست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع) .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه با تو باشد رنگ غم هرگز نمی بیند کسی ناخوشی حتی به کم هرگز نمی بیند کسی بوسه میگیرم مدام از جای جای این ضریح با رضاجان هم و غم هرگز نمی بیند کسی کوری چشم هرآنکس از شلوغی ترس داشت خلوتی در این حرم هرگز نمی بیند کسی ما در اینجا در پی حتی شفا هم نیستیم وقت درد از ما قسم هرگز نمی بیند کسی تا ابد در پنجره فولاد میبینم بهشت پس از اینجا جز کرم هرگز نمی بیند کسی دست بردار از عقاید تا قیامت نیستم پا کشم پس یک قدم هرگز نمی بیند کسی گوشه گوشه از حرم دارالشفای عالم است درد زیر این علم هرگز نمی بیند کسی در حرم مردن کجا در گوشه ی بستر کجا لذتش در خواب هم هرگز نمی بیند کسی : هر که آمد پرشداز عطر ولایت شامه اش خوانده ام من؛ لذتی دارد زیارت نامه اش نام "زهرا" مادرش با نام فرزندش "جواد" هرکجاآورده شد صد مشکل آسان می شود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع) .
. هرچند که در شهر تو بازار زیاد است باید برسم زود، خریدار زیاد است من دربه‌در پنجره‌‌فولادم و دیریست بین من و آن پنجره دیوار زیاد است آنقدر کریمی که بدهکار تو کم نیست آنقدر کریمی که طلبکار زیاد است پاییز رسیدم به حرم، با همه گفتم: اینجا چقدر چادر گلدار زیاد است با بار گناه آمده‌ام مثل همیشه با بار گناه آمدم این بار زیاد است گندم به کبوتر بدهم، شعر بگویم آخر چه کنم؟ در حرمت کار زیاد است نوروز به نوروز، محرم به محرم سرمست زیاد است، عزادار زیاد است هر گوشه ی ایران حرم توست که با تو همسایه ی دیوار به دیوار زیاد است از دور سلامی تو و از دور جوابی این فاصله انگار نه انگار زیاد است آن شب که به رؤیای من افتاد مسیرت دیدم چقدر لذت دیدار زیاد است در خواب، سر سفره ی اطعام، تو گفتی: هر قدر که می‌خواهی بردار، زیاد است : ڪسی قدم به بی مدد نخواهد زد بدون واسطه دم از احــد نخواهد زد گدای ڪوی شو ڪه آن به سینه ی احـدی دست رد نخواهد زد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع) .
. خوشا به حال هر آنکس که مبتلای رضاست تمام دار و ندار من از دعای رضاست صفای صحن و حیاط و رواق را عشق است کنار پنجره فولاد، کربلای رضاست کجا به غیر سرایش ادب کنم وقتی که پادشاه جهان سائل و گدای رضاست قسم به نغمه ی نقاره و صدای اذان دلم مجاور آن گنبدِ طلای رضاست مریض بستر عشقم، شفا نمی خواهم که مرهم دلم از نسخه و دوای رضاست در این معامله سودِ زیاد بردم من حرم برای دل من، دلم برای رضاست بگو به خادمِ آقا، مرا صدا نکند که خواب راحت من روی فرشهای رضاست : یک گوشه از رواق تو جا داشتن بس است ما را همین داشتن بس است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، (ع) .
. دوباره میروم آرام و بی صدا مشهد سلام حضرت سلطان،سلام یا مشهد سلام میدهم از دور و می‌شوم نزدیک چقدر فاصله‌ها کم شده‌ست،تا مشهد کبوترِ حَرمی،جز حرم چه می‌خواهد؟ همانکه انس گرفته‌ست با تو،با مشهد رفاقتی‌ست میان من و تو و حرمت شده محل قرار رفیق‌ها،مشهد چقدر خسته‌ام از روزگار بی وجدان کسی که خسته شده میرود کجا؟ مشهد دوباره حال دلم بد شده مریض توام شفای عاجل من شو،ببر مرا مشهد دوباره مثل همیشه مرا به خود بطلب دوباره مثل همیشه بگو بیا مشهد همیشه گرم سفر هستم از حرم به حرم منم مسافر هر روزِ : همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) .
. هر روز هفته با نگاهت عالمی دارم وقتی که هستی در کنارم چه غمی دارم؟ راحت بگویم، من بدون عشق میمیرم من زنده ام تا لحظه ای که همدمی دارم حرف دلم را به کسی جز تو نمیگویم وقتی به خوبی تو آقا محرمی دارم در سایه ی هر بیرقی سینه نخواهم زد وقتی که مانند تو صاحب پرچمی دارم در دست دارم ریشه هایی از عبایت را شکر خدا حبل المتین محکمی دارم هرجا که پای تو وسط باشد بدون شک از غربتت باران اشک نم نمی دارم نامت تب مرثیه را می آورد با خود هر چهارشنبه در دل خود ماتمی دارم : کربلایی می شود، پسوند اسمش هرکسی جرعه ی آبی ز سقاخانه ات نوشیده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) .
. هرچند که در شهر تو بازار زیاد است باید برسم زود، خریدار زیاد است من دربه‌در پنجره‌ فولادم و دیریست بین من و آن پنجره دیوار زیاد است آنقدر کریمی که بدهکار تو کم نیست آنقدر کریمی که طلبکار زیاد است پاییز رسیدم به حرم، با همه گفتم اینجا چقدر چادر گلدار زیاد است با بار گناه آمده‌ام مثل همیشه با بار گناه آمدم اینبار زیاد است گندم به کبوتر بدهم، شعر بگویم آخر چه کنم در حرمت؟ کار زیاد است نوروز به نوروز، محرم به محرم سرمست زیاد است، عزادار زیاد است از دور سلامی تو و از دور جوابی این فاصله انگار نه انگار زیاد است آن شب که به رؤیای من افتاد مسیرت دیدم چقدر لذت دیدار زیاد است در خواب، سر سفره ی اطعام تو گفتی هرقدر که می‌خواهی بردار، زیاد است : غرق عصیانم ولی پای تو گیرم  لااقل روی تو ای ماه منیرم لااقل تا مسیر عاشقی سمٺ شماسٺ من هم از آوارگان این مسیرم لااقل صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) .
. مثل آن پرچم سبزم که رها در باد است که گرفتار تو مانده است اگر آزاد است مثل این قافیه گل می کنم آن وقتی که شاعرت در غزلش زائر گوهرشاد است حال من حال جوانی است که در پای ضریح مبتلا مانده به یک کوری مادرزاد است راستی پای ضریحت چقدر بنشیند؟! نامه اش دیرزمانی است که تو افتاده است از سه باری که قرار است یکی هم کافی است احتیاجی چه به رو کردن آن اسناد است آهویی آمده با پای خودش در دامت این چه صیدی است که دلباخته صیاد است به طمع آمده ام ، باز عطش آوردم به امیدی که بنوشانیم آبی با دست آنقدر حرف زیاد است ،خودم خسته شدم خوب شد حوصله ی پنجره از فولاد است محسن ناصحی✍ . با خود اگر آورده بودم چشم گریان را احساس می کردم کنار صحن باران را ساکن نمی ماند کسی حتی زمین وقتی سُکنای خود کردی شمال شرق ایران را با نقشه راهی می شوم هر وقت می بینم آزاد راه اصفهان قم تا خراسان را در قم همیشه مادرم دلتنگ مشهد بود از بس کنار زعفران جا داد سوهان را دیدی ، ضمانت کردی اما در عوض یک عمر آواره کرد این کارت آهوی بیابان را آنها که دیدار تو را لب تشنه اند انگار از صحن سقاخانه می بینند ایوان را دم می دهی از پنجره فولاد و می دانم از نو مسیحی می کنی این نو مسلمان را با خود عصایش را نیاورده است نابینا زیرا یقین دارد که خواهد دید سلطان را ✍ .
5. صوتی مشهدیا.mp3
3.5M
( علیه السلام ) 1400 مشهدیا ، تهرونیا آذریا ، گیلکی ها مازنی ها ، بلوچ و کرد و لر اصفهانی ها شمالی ها ، جنوبی ها خبر بدید به امام رضایی ها نور اومده علی نور امده گِره گشا برای گِره کور امده سلطان اومده شاه ایران اومده ( تکرار ) خادما ، کفشدارا فراش ها ، فرش جمع کنا نقاره زنا اونایی که لباس خادمی دارن قاریا ، مُکبر ها ، موذن ها مداح ها ، سخنران ها خبر بدید به امام رضایی ها جایی نرید ، آخه چه کاریه ؟ جایی نرید ، آخه چه کاریه ؟ قربونش برم ته سفره داریه ... سلطان منه جانِ جانانِ منه ( تکرار ) ( تکرار بند اول ... )
. و آیت الله رئیسی تازه شد خبر ، خبر جدید شد چیست ؟ خادم الرضا شهید شد کوله بار بسته یار ، عازم است کیست این ؟ رفیق حاج قاسم است کیست این ؟ چقدر کربلایی است باز هم شهید ، یک رجایی است کیست این شهید یا رضا به لب ؟ جان او رسید با رضا به لب کیست این که نام او سرآمد است ؟ مقصدش رواق‌های مشهد است پله زد به آسمان قدم قدم باز شد به روی او در حرم راه را نرفت ، راه را دوید شد کبوتر و به آسمان پرید باز هم خبر ، خبر جدید نیست کشور رضا که بی شهید نیست ✍ .