.
#شور
#امام_حسین
#جواد_مقدم
تنزل البلاء یعنی اینکه از حرم جا موندم
باز دوباره تنها موندم
اربعین رسید و من هنوز اینجام
تحبس الدعاء یعنی گریمو ندیدی این بار
از گدا بریدی انگار
اما من فقط خودِ تورو میخوام
حسین ، حسین
کار تو بزرگی و کار من که عصیانه
اما از قدیم گفتن بخشش از بزرگانه
... جانِ جانِ جانانی ، تو قدیم الاحسانی ...
تنزل النِّقَم یعنی دوری از شما دشواره
بی حرم میشم آواره
خوش بحال زائرای شیش گوشه
بغض تو گلو یعنی منتظر بمونی یک سال
رو به تو نیاره اقبال
توی قلبم از جدایی آتیشه
حسین ، حسین
روبروی چشمامه ، خاطرات مشایه
کاشکی تا آخر عمرم با تو بودم همسایه
... جانِ جانِ جانانی ، تو قدیم الاحسانی ...
کربلامو هر دفعه از امام رضا میگیرم
راضی باز به این تقدیرم
راه کربلارو رو خودم بستم
اربعین امسالو کاشکی توی مشهد باشم
کفتر رو گنبد باشم
یا امام رضا میبینی دل خستم
آقام ، آقام
تو اگه بخوای میشه تا دوباره زائر شد
با دعای تو بازم اربعین مسافر شد
... جانِ جانِ جانانی ، تو قدیم الاحسانی ...
شاعر : #هاشم_محمدی_آرا
#امام_حسین
#ماه_صفر
#شور
.👇
.
﷽
#زیارت #امام_رضا(علیه السلام)🍃
مرثیه ی #امام_حسین(علیه السلام)🍃
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم
نمیدانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبهروی تو بلاتکلیف میماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم
به دریا میزنم، دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم
تماشا میشوی آیه به آیه در قنوت من
تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم
اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست میگویم:
که من یک شاعر درباریام مداح سلطانم
(سیدحمیدرضا برقعی)
وقتی حضرت امام رضا(علیهالسلام) داخل نیشابور شدند، دو محدث معروف، یعنی: ابوزرعه و ابن اسلَم به خدمت حضرت آمدند و ایشان را به اجدادگرامیشان قسم دادند که لطف فرمایند و صورت مبارک خویش را به آنها نشان دهند و سپس حدیثی از پدران خود برای آنها روایت فرمایند. چون آنها این خواهش را نمودند حضرت اسب خود را نگاهداشتند و بعد روپوش خود را برداشتند؛ در این حال گروههای مختلف مردم ایستاده بودند و این صحنه را تماشا میکردند؛ تا چشمانشان به روی مبارک حضرت افتاد، بعضی از شوق، فریاد شدید میزدند، گروهی گریه میکردند و بعضی لباس خود را از دلتنگی پاره میکردند و برخی خود را به خاک افکنده بودند و آنها که نزدیک بودند، زین اسب امام(علیهالسلام) را میبوسیدند و بعضی نیز تلاش میکردند تا چهرۀ حضرت را ببینند. از این صحنه چنان شوری در مردم افتاده بود که روز به نیمه رسید و آنقدر گریه کردند که اگر اشکها جمع میشد مثل رودی جاری میگشت. رهبران و بزرگان جامعه فریاد میزدند که ای مردم گوش بدهید و با صداهای خود حضرت را اذیت نکنید و بگذارید ایشان بتوانند حدیثی بفرمایند، همانا اذیت آن حضرت، اذیت پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است.
اینجا مردم آنقدر ارادت خویش را به اهل بیت(علیهمالسلام) و امام رضا(علیهالسلام) نشان دادند که حضرت مهلت سخن گفتن نداشتند؛ اما روز عاشورا هم وقتی حضرت سیدالشهدا(علیهالسلام) مقابل لشگر کوفه آمد و خواست آنها را موعظه و نصیحت فرماید آن بدبختها، صداهای خویش را بلند کردند وگوش نمیدادند؛ حضرت فریاد میزدند وای بر شما که به سخن من گوش نمیدهید تا شما را به راه صحیح هدایت نمایم و نبود در آنجا یک خداپرستی که فریاد بزند، مردم! این پسر پیغمبر است؛ چرا او را اذیت میکنید، چرا ساکت نمیشوید که موعظۀ خود را بفرماید و کلام خود را به پایان برساند؟
کمیت شاعر در شعر خود به آن اشاره کرده و بر حضرت امام باقر(علیهالسلام)خوانده و آن حضرت را به گریه درآورده:
وَ قتیلٌ بالطّفِّ غودرَ فیهمُ بَینَ غوغاءِ اُمةٍ و طَغامٍ
یعنی شهید در کربلا مانده و گرفتار شد در میان مردمان نانجیبی، بین غوغای جماعتی از ناکسان و فرومایگان.(قمی، 1377، ج2، 336)
نرفته از نظرم ذوالجناح بر مي گشت
كه رفته رفته صدايت ضعيف تر مي گشت
ز بس كه بر بدنت زخم هاي كاري بود
كه زخم ِ تازه اگر بود بي اثر مي گشت
در ازدحام حرامي و نيزه هايِ بلند
شكافِ زخم ِ تنت باز و بازتر مي گشت
ميان حلقه ي نامحرمان خودم ديدم
كه شمر با سرت از قتلگاه بر مي گشت
غروب بود و ربابَت ميانِ آتش و دود
هنوز بين ِ مزاري پي ِ پسر مي گشت
#مرثیه_خوانی
#روضه_امام_رضا علیه_السلام
.
5cd82e792a4b751f3adfa089_-1714016881848124749.mp3
14.4M
وقتی حضرت امام رضا علیه السلام
.
📋 #دلدادهومجنونبیسروبیسامونبادلِخون
#شور
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلداده و مجنون، بیسر و بیسامون، با دلِ خون
رقص زیر خنجر، با بدنِ بیسر، با دل و جون
تنها شرط جنون همینه، رسم عاشق بدون همینه
دل بِکَنه، از دنیا و به قلب آتیش دل بزنه
سر بر تن داشتن رسم عشق بازی نیست
این راهه پُر خون که جای بازی نیست
« سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ»
عافیت و راحت، آسایش و لذت، مالِ همه
از پا نمیافتم، من که یه روز گفتم، یا فاطمه
زیر خنجر، به سمت لشگر، میرم میگم الله اکبر
شیعه منم، من به دریای عشق حیدر، دل میزنم
پُر کرده، عشق اربابم زمین و
دنیا بِشنو، پیغام اربعین و
عالم مست امیرالمومنینه
شاه دل من لشگر اربعینه
«سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ»
داره چقدر لذت، مردن با عزت، مثلِ شهید
مرگِ برای ما، ذلت بیعت با، مثل یزید
شیعه صد بار اگر بمیره، اینو هرگز یادش نمیره
اصله حسین، این ذلت رو نمیپذیره، نسل حسین
میکِشم، با خونم این خط قرمز
از دست دشمن، اماننامه هرگز
«سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»
*شاعر: #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
4_5904576774884297058.mp3
10.04M
بانوای🎙کربلایی علی اکبر حائری
#شور
#حضرت_رقیه [ سلام اللّٰه علیها ]
زمان اجرا ؛ شب شهادت حضرت رقیه ۱۴۰۰
خاتونِ کوفه و شام و کربلا
بارونه لطف و محبت شما
میباره همیشه رو سرم رقـیه
واسه تو توخونمون با چشم تر
یک عمره تو شب پنجم صفر
ميندازه سفره تو مادرم رقیه
ملیـکه ی ملائکه یارقیـه
تو قلبا داری معرکه یارقیـه
به کوری منکر تو میگم امشب
لعنِ عَلی عدوکِ یارقیه
اسمت جنون و رقم میزنه
کاخ یزیـد و بهم میزنه
گفتن همه این رقیه ست یاکه؟
حیدر تو خیبر قدم میزنه
"رقیه جان رقیه جان"
تو محشر امید قلب همه ای
پا تا سر مثل خود فاطمه ای
سلطانه هرکی گدات بشه رقیه
شهزاده عشق علیِ اکبری
با خندت دل عمو رو میبری
که میگه عمو فدات بشه رقیه
خدا نوشت رو قلب من یارقیـه
زندگی بی تو ابداً یارقیـه
نزار جایی برم به جز در خونت
از گهواره تا کفن یارقیـه
اصلا با اسمت میاد زلزله
وحشت میاد تو دل حرمله
زجر از تو ترسید آخه تو نگات
خشم نگاهه ابوفاضلـه
"رقیه جان رقیه جان"
.
- ناشناس.mp3
8.32M
بانوای🎙کربلایی علی اکبر حائری
#رجز #شور
#اُم_وهب [ سلام اللّٰه علیها ]
زمان اجرا ؛ شب اول ماه صفر ۱۴۰۰
مَـــن اُم وهبــم
مسیحیه آره اصل و نصبم
وهب غلام حسین ابن علی
من کنیزه کنیزه زینبــم
تا دیروز مسیحی بودیم
از امروز حسینی هستیم
ما با حضـرت ثاراللّٰـه
پیمان شرافت بستیم
به عیسیٰ قسم به الیاس قسم
از امروز میگم به عباس قسم
"سره منو هزار تا مثل وهب
فدای معجر عقیلة العرب "
مَـــن اُم وهبم
دیگه از امروز حسینی مذهبم
بیین با سره بریـده ی وهـب
حریف صدتا جنگجوی عربم
اشکای عروسـم نذره
اشکای عروس زهــرا
فرزندم رو دادم واسه
فرزند عروس زهــرا
وهب تو نبـرد اگه بی سـره
سرش واسه ی علی اصـغـره
"سره منو هزارتا مثل وهب
فدای معجر عقیلة العرب"
مَـــن اُم وهبــم
هنوز از غُربت تو در عجبم
ولی ببین از راهت مسیح من
عقب نرفتم حتی یک وجبم
دوس داشتم وهب روزی از
حواریـون عیسیٰ شـه
اما حالا هر حـواری
آرزوشه وهب باشـه
وهب نسل به نسل ابالـفضلیه
مسیحیِ اصل ابالـــفضلیـه
"سره منو هزارتا مثل وهب
فدای معجر عقیلة العرب"
( #تقدیم_به_مادران_شهدا )
"مخصوص شهدای مدافع حریم حضرت زینب سلام اللّٰه علیها "
- ناشناس.mp3
6.74M
بانوای🎙کربلایی علی اکبر حائری
سبک : #شور
#حضرت_زینب [ سلام اللّٰه علیها ]
زمان اجرا ؛ شب اول عزاداری ماه صفر ۱۴۰۰
[ هیئت ام ابیها قم ]
بی مثـاله ؛ برهانـه دلیـلـه
نُه فلـک به چادرش دخیلـه
پهلوان کربـلا ابالـــفضل
قهرمـان کـربلا عقیـله
چه باشکوه اظهار بی نیازی کرد
باخطبهاش حتی خدارو راضی کرد
تو این مسیر هرکس رسالتی داره
عباس تیغ گــرداند و
زینب حماسـه سازی کرد
چـه با ایمـانه ؛
محمـل کلامـش آیه های الــرحمٰنه
زینب احیاگر هَل اَتی عَلَی الانسانه
گفت یابن الـطُلَقـا به پسر مرجــانه
قُل هواللّٰهُ اَحَد همینه
اصل توحیده اصول دینه
با یه جمله میکشه یزید و
کاش علی بود صحنه رو ببینه
شبیه زهراشد علی مداری کرد
بضاعتش این بود حسینو یاری کرد
هزارو چهارصد ساله که میگه تاریخ
عباس پرچم و برداشت
زینب پرچـم داری کـرد
خودش سـرداره ؛
هرکسی که زینبیِ واسه ما معیـاره
این دروغه که اسیره کعبه ی سیـاره
بی کلاه خُود و زره هم حیدر کـراره
.
.
📋 #چشمتوراچقدربهایندرگذاشتن
#سبک_روضه *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_رقیه (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چشم تو را چقدر، به این در گذاشتن
گفتی پدر، مقابل تو سر گذاشتن
دستان کوچک تو، به پهلوست پیش از این
این درد را به پهلوی مادر گذاشتن
ای دختر سه ساله، تو هم مثل مادری
این ارث را برای تو دختر گذاشتن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 #ازدردبیحسابسرمراگرفتهام
#سبک_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_رقیه (س)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از درد بیحساب سرم را گرفتهام
با اشک، زخم بال و پرم را گرفتهام
از صبح تا غروب نشسته ام یکی یکی...
این خارهای موی سرم را گرفتهام
دردم زیاد بود طبیبم جواب کرد
یعنی اجازهی سفرم را گرفتهام
مانند من ز ناقه نیفتاد هیچ کس
این جا منم فقط کمرم را گرفتهام
خوشحال بودنم ز سر اتفاق نیست
از دست این و آن پدرم را گرفتهام
خیلی تلاش کردهام از دست بچهها
این چند موی مختصرم را گرفتهام
*شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋#نکنهروبرومیخودتییاعمومی
#روضه *بخش سوم صوت*
#متن_روضه
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نکنه روبرومی، خودتی یا عَمومی
نشناختمت هنوزم، خودت بگو کدومی
صورتِ نصفه نیمه، حال سرت وخیمه
به همه گفتم این سر، تموم زندگیمه
منو زدن، منو زدن دشمنت سرم ریخت
منو زدن، منو زدن صورتم بهم ریخت
تو رو زدن، تورو زدن نیزهها و خنجر
تو رو زدن، تورو زدن پیش چشم مادر
بابا! بابا!
از من خیلی انتظار نداشته باش چشمام نمیبینه؛ میدونی چرا بابا چشمام نمیبینه؟!
سیلی گرفت قوت بینایی مرا...
*شاعر: #محمد_اسدالهی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_سوم_محرم
.👇
.
📋 #نمیگمازغصههام
#روضه *بخش سوم صوت*
#روضه_حضرت_رقیه (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمیگم از غصههام
نمیگم از شهر شام
دلم نمیاد که تو
دلت بگیره برام
اصلا لباسم پاره نیست
رخت تنم ابریشمه
اصلا کسی ما رو نزد
گوشوارههامم پیشمه
غصه نخور حال رقیه عالیه
جای تو هم کنارمون توی خرابه خالیه
تاج سرم، غصه نخور بخاطرم
شکسته نیست بال و پرم
یکی اومد روبه روم
یه سیلی زد باز به روم
میخواست که این لحظه رو
رو نِی ببینه عموم ببینه عموم
هر لحظه پای نیزهها
زخمی شده احساس من
خون گریه کرده روی نِی
چشم عمو عباس من
نیزهی بد، حسرت آغوش منو
خوونه دل عموم که دید، پارگی گوشِ منو
خونه دلش منو میزد مقابلش
همون که بوده قاتلش
کو تَنِ تو؟!
بگو چیشد پیکرِ تو؟!
بوی تنور و بوی نون
میوزه از رو سر تو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
3. سید مهدی رضایی.mp3
8.22M
#امام_زمان ( عج )
#سید_مهدی_رضایی
هرگز گمان مبر
که ز یاد تو غافلم
بنشستم ار خموش
خدا داند و دلم
مایل به وصل گل
نبوَد هیچ بلبلی
اندازه ای كه من
به وصال تو مایلم
گر جان به راه هجر ندادم
مرا ببخش
بد كرده ام ولی
به بدِ خویش قائلم
شاعر : #محمد_حسین_ناصر
#شعر_دوم
اگر چه لاله دلی داغدار
دارم من
زداغ عشق تو برجان
شرار دارم من
توئی بهشت من
تا تو با منی ای دوست
دگر به روضه ی رضوان
چکار دارم من ؟
بهار را به چمن واگذار
کز یادت
همیشه دسترسی
بربهاردارم من
به پیشگاه تو ،
چون میخرم شرمِ حضور
رخی عرق زده و شرمسار
دارم من
ز آستانه ی قدست
بگو نرانندم
کجا روم ؟ چه کنم
با توکار دارم من
#شعر_سوم
#حضرت_رقیه
#سلام_الله_علیها
دل شب است و
مسافرم از سفر رسیده
به جای سوقات
برایم آورد ، سرِ بریده
به شام تارم
سحر خوش آمد
پدر خوش آمد
پدر خوش آمد
رسیده بابا ،
شبِ وصالم ، شبِ وصالم ،
بگو به عمّه ،
کند حلالم ، کند حلالم
به شام تارم
سحر خوش آمد
پدر خوش آمد
پدر خوش آمد
یک امشب ، تا سحر
مهمونِ من باش
که من امید فردایی ندارم
نگاهش را بگو
برگیرد این ماه
یتیمم من ، تماشایی ندارم
#حضرت_رقیه
.
.
#سردرهیئتابیرقیاحیدره
#واحد #امام_حسین #بصیرتی
کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سردَرِ هیئتا بیرقِ یا حیدره
پرچمِ یا حسین از همه بالاتره
بایدم بترسه دشمن از، برپایی مجلس عزا
تا خدا خدایی میکنه، تعطیل نمیشه روضهها
با این که عمریه هرسال از، سیل طعنهها دلگیریم
شفای مردم دنیا رو، از امام حسین میگیریم
«حسین، مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ»
روضهها سنگره، اشک ما میشه جهاد
مردِ جنگ مرد جنگ، توی این میدون بیاد
گریهای که شد سلاح ما، جزء واجبات عینیه
فاتح نبرد با ستم، اون کسیه که حسینیه
تا وقتی زیر عَلَم باشیم، شیعهی مجاهد هستیم
دل و به دریا زدیم چون که، به اسم حسین دل بستیم
«حسین مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ»
تا اَبَد این عَلَم، روی دوشِ نوکراست
جادهی نوکری، منتهی به کربلاست
کربلا مسیر تازهای، تا خدا به ما نشون میده
جون میگیره رزمندهای که، به پای حسین جون میده
شیبه مُسلم جُون و حُر، شبیه حَنظَله و عابس
اگه مطیع ولی باشیم، به ما میگن شیعهی خالص
«حسین من اسمه دواء و ذکره شفاء و ذکره شفاء»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اربعین
.
.
نمی دانم گناهم چیست، اما کم گناهی نیست
که امسال اربعین ما را به آن درگاه، راهی نیست
همیشه کاسه خیل گدایان پرنخواهد شد
چه باید کرد؟ باید ساخت، چون گاهی، نگاهی نیست
برایم "بُعد منزل نیست..." می خوانند و می دانم
نصیب و قسمت جاماندگان جز روسیاهی نیست
اگر چه بال و پر دارم، ندارم رخصت پرواز
که حالم بهتر از حال کبوتر های چاهی نیست
به یاد خاطرات سالهای پیشم و با من
به جز حسرت متاعی نیست، جز گریه سلاحی نیست
عمود یک هزار و سیصد و هشتاد و چندم بود؟
که دیدم گریه کردن یا نکردن، دلبخواهی نیست
...
به دور از کربلا هم زائرت هستیم، آقا جان
به غیر از سایه لطف تو ما را سرپناهی نیست
شاعر: #عباس_احمدی
#جامانده #اربعین
.
.
📋 #اگهاینهمهترسیدهمادردیگه
#زمینه #حضرت_علی_اصغر
کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه اینهمه ترسیده، مادرِ دیگه
اگه اینهمه رنجیده، مادرِ دیگه
خواب دومادیت و دیده، مادرِ دیگه
اگه دلواپسی داره، مادرِ دیگه
داره از غصه میباره، مادرِ دیگه
میزنه زُل به گهواره، مادرِ دیگه
پیش خیمه
مادرت ایستاده
از نفس افتاده
چشماش خیسه
میبینه میدون و
هوای پُر خون و
«لالایی گلِ پونه
قنداقهت پُر خونه»
اگه رباب پُر از درده، مادرِ دیگه
اگه دیر کردی غَش کرده، مادرِ دیگه
دورِ حرم رو میگَرده، مادرِ دیگه
اگه بیاد تود مِیدونم، مادرِ دیگه
چی بگم من نمیدونم، مادرِ دیگه
گلوت و گفت بپوشونم، مادرِ دیگه
تا کی باید
برم رو برگردم
حرم گُم کردم
پشتِ خیمه
تشییع شیرخواره
چقده غم داره
«لالایی گلِ پونه
قنداقهت پُر خونه»
اگه خیلی پریشونه، مادرِ دیگه
سَرِ خاک تو حیرونه، مادرِ دیگه
داره لالایی میخونه، مادرِ دیگه
اگه گلوش پُر از زخمه، مادرِ دیگه
میگه حرمله بیرحمه، مادرِ دیگه
حالش و عمه میفهمه، مادرِ دیگه
من قربونِ
عطش امروزت
گریهی جانسوزت
من قربونِ
صورت مظلومت
قربونِ حُلقومت
«لالایی گلِ پونه
قنداقهت پُر خونه»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_هفتم_محرم
👇
.
📋 #نایبستنچشاتونداری
#زمزمه
#روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نای بستنِ چشات و نداری
با چشای باز داری خواب میبینی
من دارم توو گریههام غرق میشم
تو میخندی اشکام و آب میبینی
یادته قصهشون و گفته بودم
اون شبی که ما بودیم و جبرئیل
حالا اینجا زیر گنبد کبود
من مثِ هاجرم و تو اسماعیل
همیشه قصهی اونا روضه بود
من میفهمیدم که هاجر چی کشید
ولی آخرش لبای تشنهشون
به بهشتِ خنکِ چشمه رسید
یعنی قصهی ما هم اونطوریه؟!
یعنی آخرش تو هم آب میخوری؟!
یعنی میشه ببینم مثل قدیم
داری رو دست بابا تاب میخوری؟!
بیا آرزوهام و باهم بازی کنیم
یه کم از تشنگیمون فرار کنیم
به عموت بگیم بیاد کمک کُنه
مَشکا رو رو ناقهمون سوار کنیم
مثلاً توو اولین تولدت
داری بیشتر شبیه بابا میشی
آخ که اون لحظه برات غش میکنم
دست بابا رو میگیری پا میشی
مثلاً یه سال گذشته از عطش
یه نگاه به من و بابا میکنی
که داریم بهت میگیم بگو علی
یاعلی میگی زبون وا میکنی
عزیزم من چشام آب نمیخوره
به تو یک قطره سرابم برسه
میدونم که آخرش تشنه میری
اگه حتی به تو آبم برسه
یه صدای مهربون میگه رباب!
عمه اومده منو بیدار کنه
میگه بچهتو بده دست باباش
نمیدونم که میخواد چیکار کنه
اگه یک بار دیگه بشه خدا
تو رو به آغوش من هدیه کنه
جوری لالایی می خونم واسه تو
که خود حَرمَله هم گریه کُنه
رفتی و تا آخر عمر میبَرم
روی دوشم بارِ اشک و گریه رو
حرمله تو رو با تیر زد و حالا
با کمونش میزنه رقیه رو
*شاعر: #رضا_قاسمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_هفتم_محرم
.👇
.
📋 #دوبارهنیمهیراهودوبارهنامحسن
#شور #امام_حسن
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوباره نیمهی راه و دوباره نام حسن
دوباره دست کریم عَلَی الدَّوام حسن
جون میگیرم تا میخونم منم غلام حسن
با یادت آرومه قلب بیقرارم
من غیر از عشق تو دلخوشی ندارم
من بیتو خدا میدونه دلخونم
تا آخرش پات میمونم
یه گوشه چشمت درمونم
آقا جونم
«حسن آقا جونم، حسن آقا جونم »
بزن دوباره به لشکر تو فاتح جَمَلی
رجز بخون برا دشمن بگو اَنَا بنُ العَلی
ماشاءالله مثل حیدر امیر بیبدلی
میلرزه دشمن با خشم توو نگاهت
توو میدون سرهاشون میشه فرش راهت
ای جانم حسن بازم توو میدونه
تو معرکه میتازونه
سپاه دشمن حیرونه
سرگردونه
«حسن آقا جونم، حسن آقا جونم»
یه شب دیدم توی خوابم مدینه بردی من و
دیدم چه پرچم سبزی رو گنبدت زدن و
پا ایوونت میدیدم من یه عده سینهزن و
تا چشمام محو اون گنبد طلا شد
پای سقاخونهت حاجتم روا شد
توو صحنت یه روشندلی بینا شد
بساط گریه برپا شد
سر لباس دعوا شد
باز غوغا شد
ای جانم حسن بازم توو میدونه
تو معرکه میتازونه
سپاه دشمن حیرونه
سرگردونه
«حسن آقا جونم، حسن آقا جونم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
👇