بانوای🎙کربلایی علی اکبر حائری #رجز #شور #اُم_وهب [ سلام اللّٰه علیها ] زمان اجرا ؛ شب اول ماه صفر ۱۴۰۰

🎧 شور - من ام وهبم 🎤 کربلایی مهدی وثیق 🔹چهارشنبه ٢١ مهر ماه ۱۴٠٠ 🔸شب ٧ ربیع الاول ١۴۴٣ ♦️ شهادت حضرت محسن

متن #پی_دی_اف #pdf 『کتاب بَضعَةُ الرَّسُول』 ✓ #متن_روضه های دهه ی اول و دوم #فاطميه ◈ ✓ شامل #متون_روضه هاي اجرا شده مداحان  مشهور کشور ◈

#پی_دی_اف متنی #pdf 『کتاب گوشوارۀ شکسته』 ✓ #متن_روضه های دهه ی اول و دوم #فاطميه ◈ ✓ شامل #متون_روضه هاي اجرا شده مداحان  مشهور کشور ◈

. 🔰 یا رَحمة الله الواسعة 🔰 #نو_سروده #امام_حسین فقط نه اینکه آینه ی رحمت خداوند است حسین قسمتی از فطرت خداوند است اگر چه از سر دنيا زيادی است ولی حسين نعمت بی منت خداوند است فقط حسين بخندد براي ما كافی ست همين رضايت او طاعت خداوند است همان امام غریبی كه گوشه ی گودال انيس و همدهم و هم صحبت خداوند است همين كه عاشق او بوده ايم مادرزاد خودش بزرگ ترين نعمت خداوند است حرم نه عرش الهی ست کربلای حسین ضریح پنجره ی رؤیت خداوند است مرا بگیر دوباره میان آغوشت بغل کنم به دو دست ضریح شش گوشت به حكم اينكه ز روز ازل تو عشق منی براي من هدف خلقت است سينه زنی خدا از اول عمرش به عشقت عاشق بود تو عشق اول مائی كهن تر از كهنی پيمبر از تو و تو از پيمبري آری اگر دقيق نگاهت كنم تو پنج تنی تو سيدالشهدائی تو حمزه ای، ای مرد غرور نسل معاويه را تو مي شكنی چنان به محضرتو می كند ادب قاسم كه بهتر است بگويم حسين نه حسنی تو آن حسين غريبی كه عصر عاشورا جهان مصالحه كردی به كهنه پيرهنی حسين كوفی پيمانشكن نمی خواهد حسين سينه زنِ بد دهن نمی خواهد ✍ به مدد سیدالشهداء به قلم طاها #محسن_سلطانی .

. #مدح #امیرالمؤمنین از کرامت ها و الطاف یقینیِ علی شک ندارم به امیرالمومنینیِ علی حضرت سلمان که چشمش خاک را زر می کند به چه جاهایی رسید از همنشینی علی تیغ تیز چشم های مرتضی سر می بُرید جان مرحب را گرفت این تیزبینی علی اوج خلقت یعنی آنجا که خدای آسمان روح خود را بُرده در جسم زمینی علی اوج خلقت وقت حیدر آفرینی خداست اوج قدرت وقت عباس آفرینی علی می تواند صد نفر سلمان بسازد بی گمان گوشه ی چشم یل ام البنینی علی مطمئناً پاس کردند انبیا هم در ازل چند واحد از کلاس درس دینی علی کل کیف اربعین آنجاست که ما می رویم در نجف با زائران اربعینی علی او خودش که جای خود من را بهشتی می کند یک نگاه لطف علامه امینی علی ✍ به مدد سلطان اوصیا به قلم طاها ... #محسن_سلطانی هر ثوابی قرار است شامل شعر شود برای علوی مرد تاریخ معاصر ؛علامه امینی ... .

🎙 #سخنرانی | حجـت الاسـلام و المسلمین حسیــنی قــمی 🌸 مراسم ولادت حضرت زینب (س) 📆 پنجشنبه ۱۸ آذر ماه ۱۴۰۰ 🔺 هیأت آیین حسینی 🕌 آستان‌ مقدس‌ امامزاده‌ قاضی‌ الصابر (علیه السلام)

. #مدیحه_خوانی #میلاد_حضرت_زینب #میثم_مطیعی 🎤 سلام ای روز ميلادت هم اشک چشم ها جاری سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بين چشم هايت شوق ديداری و اين يعنی حسينت را تو خيلی دوست ميداری هنوز ای خواهر عاشق! نخوردی شیر مادر را که می خواند طپش های دلت نام برادر را كجا وصف كسی همچون تو در قاموس من باشد كه مداح مقامات تو بايد پنج تن باشد نگهبانان اجلالت حسين است و حسن باشد كدامين زن شبيه تو چنين مردانه زن باشد کدامین خشم در خود این همه احساس را دارد و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد اگر در چشمت اقیانوسی از امواج غم داری اگر حال پریشان، دست بسته، قد خم داری همان دست کریمی که حسن دارد تو هم داری و این یعنی برای دوست و دشمن کرم داری به زیر دین الطاف تو و آلت همه سرهاست کرامت کمترین کار شما خواهر برادرهاست چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست میان سینه ام شوری ز شعر منزوی برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست الا ای عقل مبهوتت! الا ای عشق حیرانت! چگونه از تو بنویسم، نگویم از شهیدانت شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت و ای کاش این شهیدان کربلا دور و برت بودند در آن بی محرمی سربازهای معجرت بودند مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد که مدح تو بدون روضه ات یک چیز کم دارد چنان نام حسین بن علی، نام تو غم دارد دگر بر عهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد - دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات میان خنده ها می ریخت اشک عمهٔ سادات  شاعر: محمد بیابانی 👇

🎙پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست (مدح) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی

نشستم یادی از زهرا کنم، دل گفت یا زینب (#سرود) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب نشستم يادی از زهرا كنم دل گفت يا زينب قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب زنی عاشق که زهراگونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را همينكه لحظه ی از او نوشتن شد، قلم لرزيد از او خواندم، هوا در دم، نفس در بازدم لرزيد به خود گفتم به سويش گام بردار؛ قدم لرزيد حريمی محترم كز حرمتش صدها حرم لرزيد خداوندا حريمی اينچنين را كيست سلطانش هزاران جان فدای او؛ هزاران تن به قربانش نخوانش زينت بابا؛ بگو جان علی؛ زينب نگو دختر؛ بخوانش مرد ميدان علی؛ زينب سر و سامان مولا، روح و ريحان علی؛ زينب علی دستان الله است و دستان علی، زينب علی را آنچنان در پوست و در خون خود دارد كه گويا جسم زينب يک علی در كالبد دارد شاعر: محمد بیابانی #ولادت_حضرت_زینب