. مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین   مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین   مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما  شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین   مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین   هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین   قاسم نعمتی✍ #مقتل .

. #امام_زمان #مثبت_عشق هر غزل شد العجل در قافیه تا همین جا غیبت آقا کافیه چون تورا گم کرده‌ام دیوانه‌ام سر رسیده دیگر این پیمانه ام تا به کِی بر لب نوای دلبری تا به کِی از عاشقت دل میبری جان زهرا مادرت بس کن دگر گشته ام از انتظار خونین جگر فاطمیّه دعوت زهرا شود دلخوشیم امر فرج امضا شود تا نیایی گریه‌ی ما جاری است مقتل اینبارمان تکراری است ولوله شد پشت در در کوچه‌ای بیقرار و مضطرب شد بچه ای گفت آن نامرد صدایش آشناست میشِناسم نانجیب و بی حیاست در همین چند روز قبلی دیده‌ام نعره اش را بر سرم بِشْنیده ام راهمان را سَد کرد و بی هوا زخم زد بر مادرم آن بی حیا رشتهء حبل‌المتین ازهم گسست در همانجا بود غرورم را شکست بر زمین افتاده ناموس خدا از سرش خون میچکد واویلتا کاش اصلا من نمیدیدم چنین مادرم شد با غمی نقش زمین زوج حیدر دست به دیوار شده چه بگویم چشم او تار شده شاهد آن کوچه ی تنها منم روضه خوان ناله‌ء شبها منم ◼️#حضرت زهرا سلام الله علیها ◼️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج ◼️#شاعر سید اسماعیل بنی زهرا✍ .

فایل متنی pdf سبک و شعر های یادبود شهداء شامل: قصیده، دوبیتی، نوحه، زمینه، واحد، شور (چینش شده و آماده چاپ) در اندازه و کاغذ A5 #مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍ #شهدا 👇👇👇👇👇

دلم شکسته دلم شبیه دله دخترم شکسته دلم مثله بال کبوترم شکسته مداح:حاج مهدی رسولی🎤 دلم شکسته دلم شبیه دل دخترم شکسته دلم مثه بال کبوترم شکسته دلم شکسته درسته که امامتم ولی داغ تو تنها قاتل منه دلم رو غربتت میسوزونه دلم رو پهلوی تو میشکنه کجا رفتی تنها سپاه من کجا رفتی تنها پناه من کجا رفتی آخه بدون من بی گناه من تو مظلومه منم مظلوم انا المظلوم * پرت شکسته برا چی سر تا سر پیکرت شکسته چجوری در خورده بهت سرت شکسته پرت شکسته آیینه شکسته علی تو رو خدا پیش خدا نرو امانت پیمبر خدا اینجوری پیش مصطفی نرو نشونش نده کنج ابروتو نشونش نده زخم بازوتو نذار تا ببینه جای میخ روی پهلوتو تو مظلومه منم مظلوم انا المظلوم * صدام میلرزه تکون بده دست و پام میلرزه کنار جسمت تن بچه هام میلرزه صدام میلرزه درسته بچه هام میلرزیدن وقتی آتیش رسید به باغشون با تازیونه بین اتیشا کسی نیومده سراغشون امون از کربلا زهرا امون از قتلگاه زهرا امون از وقتی که آتیش میگیره خیمه ها زهرا تو مظلومه منم مظلوم انا المظلوم * دلم گرفته دلم برا دیدن مادرم گرفته دلم برای غربت حرم گرفته دلم گرفته کشته‌ی تشنه لب کربلا یه ساعته بعد تو پیر شدم خواهر برادری بهت میگم باور نمی کنم اسیر شدم سرت رو روی نیزه ها دیدم تنت رو زیر دست و پا دیدم منو بین نامحرما دیدی تو رو توی طشت طلا دیدم الا یا ایها العطشان برادر جان برادر جان

🎵نماهنگ زیبا 🏴نام اثر چادرخاکی به قلم و نفس 🎙کربلایی سید رضا صالحی مشهد مقدس نشر حداکثری این کار تلنگری برای بد حجابها و کمک به نشر کارهای فرهنگی #خواهرم #حجاب خواهرم الگوی عفاف و حیا مرحبا بر حجاب زینبی ات پشت دشمن به لرزه افتاده با همین انقلاب زینبی ات بوی آزادگـی نفهمیده ست آن زنی که حجاب خود برداشت زنـدگـانی نکرد و با خِـفـت تن خود را برای عرضه گذاشت دشمنت مملو از پلیدی هاست او چه داند حجاب یعنی چه؟ و چه داند ز نور انور و آن ماه پشت نقاب یعنی چه؟ بین کولاک طعنه و آزار سربلندی به آزمون ها چادر و عفت و نجابت را ارث بردی ز حضرت زهرا (س) #مجیدمرادزاده .

. #زمینه جانسوز #فاطمیه #سبک_بین_جنجال #ناله_ی_بی_صدا 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول ناله ی بی صدا سنگین است غربت کوچه ها سنگین است در مدینه همه می گفتند دست آن بی حیا سنگین است پشت در کوهی از هیزم بود درب خانه میانش گم بود ازدحام چهل تا نامرد پیش چشم همه مردم بود 🔘 عجِّل الاِنتقام یاصاحب الصمصام 1 آقام آقام آقام 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم نانجیب تا لگد بر در زد به دل بچه ها آذر زد گوییا همسر محزونم بین آن شعله ها پرپرزد پشت در سوخت پر تو زهرا سوخته پا تا سر تو زهرا درو کند با لگد از جاوو رد شد از پیکر تو زهرا 🔘 عجِّل الانتقام یاصاحب الصمصام آقام آقام آقام 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم از جنایات قوم اغیار ناله زد بین درب و دیوار محسنم شد فدا یامهدی از نوک تیز داغ مسمار این جماعت چقد نامردند هتک حرمت به تو میکردند تا مرا بین کوچه بردند به غم وغصه هات می خندند میزدندت تو را واویلا چل نفر بی حیا واویلا هم مغیره و هم که قنفذ میزدند بی هوا واویلا عجِّل الانتقام یاصاحب الصمصام آقام آقام آقام 💠💠5⃣7⃣9⃣💠💠 1_نکته 🤚 صمصام به معنای شمشیر محکم شمشیری که خم نمی شود #شعرای_آیینی #کربلایی_رضانصابی #کربلایی_مجید_مرادزاده .👇

کربلایی مجید پناهی

. 📃 موهام خاکی، جونم خسته 🎙 #شور #حاج_محمود_كريمى 🗓 #شب_سوم_فاطمیه_دوم_۱۴۰۱ 📍 #هیئت_رایة_العباس "ع" 🏷 #حضرت_رقیه "س" موهام خاکی؛ جونم خسته پاهام زخمی؛ چشمام بسته بابا! روی دامانم سر داری بابا! رو لبات خاکستر داری بابا! تو نگفتی دختر داری غمم هزار هزاره روزام شبای تاره دیگه آخر کاره مثل مادر، خانوم خانومم بی‌تاب بی‌تابم؛ آروم آرومم تیغ آهم، شد شمشیرم سرگردونم؛ پیر پیرم بابا! یه شب از عمّه جا موندم بابا! توو بیابون تنها موندم بابا! تا تونستم قرآن خوندم حالا آخر راهم ببین آتیشه آهم بگو که بی‌گناهم دیدی شب‌ها، راز و نیازامو خسته شدم امّا خوندم نمازامو بی‌تو موندم کنج زندون من موندم با دست لرزون بابا! رو تنم زخم شمشیره بابا! بی‌تو روز و شب دل‌گیره بابا! دخترت بی‌تو می‌میره تا اسمتو میارم یه عالمه می‌بارم دیگه بیا کنارم آروم می‌شم وقتی بیای پیشم تو مهمونم می‌شی؛ من مادرت می‌شم #شب_سوم_محرم .👇

شور (موهام خاکی؛ جونم خسته) 🎥 سومین شب مراسم عزاداری #فاطمیه دوم 🗓 شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ 🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی 🏷 #حضرت_رقیه

واحد (به مژگان سیه کردی) 🎥 سومین شب مراسم عزاداری #فاطمیه دوم 🗓 شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ 🎙 مداح: #حاج_محمد_صمیمی 📍 #هیأت_رایة‌العباس (علیه‌السّلام) 🏷 #امام_حسین

شور 🎥 چهارمین شب مراسم عزاداری #فاطمیه دوم 🗓 یک‌شنبه ۴ دی ۱۴۰۱ 🎙 مداح: #سید_محمود_علوی 📍 #هیأت_رایة‌العباس (علیه‌السّلام) 🏷 #امام_حسین

واحد (جنّت که خود میان شبستان فاطمه است) 🎥 چهارمین شب مراسم عزاداری #فاطمیه دوم 🗓 یک‌شنبه ۴ دی ۱۴۰۱ 🎙 مداح: #حاج_ابراهیم_رحیمی 📍 #هیأت_رایة‌العباس (علیه‌السّلام) 🏷 #حضرت_زهرا

روضه (یکی نگفت که اگر می‌زنید زهرا را) 🎥 چهارمین شب مراسم عزاداری #فاطمیه دوم 🗓 یک‌شنبه ۴ دی ۱۴۰۱ 🎙 مداح: #سید_محمود_علوی 📍 #هیأت_رایة‌العباس (علیه‌السّلام) 🏷 #حضرت_زهرا

. 📃 چشم انتظار میهمان، زد زیر گریه 🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى 🗓 #شب_سوم_فاطمیه_دوم_۱۴۰۱ 📍 #هیئت_رایة_العباس "ع" 🏷 #حضرت_رقیه "س" چشم انتظار میهمان، زد زیر گریه بغضش شکست و ناگهان زد زیر گریه دیگر توان ایستادن هم ندارد طفلک نشست و بی‌امان زد زیر گریه در کوچه‌های شام، شامش که ندادند پی‌چید وقتی بوی نان، زد زیر گریه دستش که بر زخم لب خشک پدر خورد افتاد یاد خیزران؛ زد زیر گریه انگشتر بابا به یادش مانده بود و تا دید دست ساربان، زد زیر گریه خیلی دلش پر درد از بزم شراب است پنهان ز چشم دیگران، زد زیر گریه می‌گفت: بابا، باز بابا، باز بابا با هق‌هق و لکنت‌زبان، زد زیر گریه با دیدن او، حرمله زد زیر خنده با دیدن شمر و سنان، زد زیر گریه سیلی، غم بازار، نامحرم، اسیری با گفتنش هم روضه‌خوان زد زیر گریه شیرین‌زبان قافله از دست رفت و آمد کنارش عمّه‌جان؛ زد زیر گریه شاعر: #محمدحسن_بیات‌لو #شب_سوم_محرم .👇