eitaa logo
امام حسین ع
18.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Dahe Sevom Moharam 1403 Sotode [Mohjat_Net] (6).mp3
1.01M
دچار باید بود بنده ی حیدر شهسوار باید بود دچار باید بود حیران زلف ذوالفقار باید بود سلمان زیر سایه ی دیوار علی سر به داره میثم تمار علی مُردن حقه وقتی من میمیرم برات جون میدم فقط برا دیدار علی وقتی شاه علیه پادشاه غلامه پدری کرده برا من خب علی بابامه وقت احتضارم میرسی به دادم قبر واقعی من تو وادی السلامه یا علی مولا یا علی مولا **** اسیر باید بود پیش سربلند سر به زیر باید بود اسیر باید بود صید چشمان سیاه شیر باید بود صیاد دل من چشمای علی موندم تو حقیقت حرفای علی هرچی شاعرا قلمفرسایی کنن شِعرا عاجزن برا معنای علی اینکه شد خلیفه خیلی منطقیه علی شیرمرده و روباهن بقیه پیغمبر همیشه تو رو برده بالا آره هر خلیفه ای غیر تو لعنتیه یا علی مولا یا علی مولا دهه سوم محرم 1403 .
Sh 26 Moharam 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (2).mp3
1.61M
عزیزم دست قاتل چرا گرفته کاکلتو نیزه ای که خورده به پهلوت بهم زده تعادلت رو نیزه نیزه مگه این بدن چقدر جا داره کاش این خنجر دیگه دست از سر تو برداره یا غیاث المستغیثینت داغ سنگینت صبر زینبو سر آورده اینکه نیزه میده تلقینت چشم خونینت اشک مادرو در آورده **** نگاهت سمت من بود ذبحتو بی هوا شروع کرد تقصیر بوسه های من شد اگه تنت رو زیر و رو کرد ضربه ضربه سر تو جدا شده اما دیر آه از خنجر داره مارو میکشه این تأخیر این مصیبت ما رو سوزونده تا هنوز مونده پیش خیمه ها حواس تو تو رو زیر نیزه ها خاک کرد بی ادب پاک کرد خنجرش رو با لباس تو دهه سوم محرم 1403 .
Dahe Sevom Moharam 1403 Narimani [Mohjat_Net] (1).mp3
3.15M
برخیز و پای عهد بمان برخیز و پای عهد بمان خیره شده چشم جهان به لشکر حیدر پرچم به دست پیر و جوان پشت سر صاحب زمان تا خیبری دیگر ما از مرگ نمیترسیم عشق ماست تنی بی سر سرباز ابالفضلیم شاگرد علی اکبر صهیون صهیون ما نسل حیدر کراریم صهیون صهیون ما چشم همیشه بیداریم صهیون صهیون دست از سر تو برنمیداریم خیبر خیبر یا صهیون **** با اقتدار بی واهمه چشم همه گوش همه به امر مولامان روی لب است این زمزمه سربند ما یا فاطمه آماده ی میدان آماده برای رزم خونخواهی شعار ماست ما از جنگ نمیترسیم چون عباس کنار ماست صهیون صهیون ما پای کار علمداریم صهیون صهیون ما مرد لحظه ی پیکاریم صهیون صهیون دست از سر تو برنمیداریم خیبر خیبر یا صهیون حیدر حیدر یا صهیون دهه سوم محرم 1403 .
Dahe Sevom Moharam 1403 Sotode [Mohjat_Net] (7).mp3
3.09M
به دلم گفتم اینو نمیشه دیگه بهت دوباره فرصت بدم بشکنه دستم اگه به کسی بجز حسین دست رفاقت بدم وصله ی ناجور شدم خیلی ازت دور شدم تقصیر دنیاست اگه این همه منفور شدم بی سر و سامون شدم ببین که داغون شدم تقصیر لیلاست اگه دوباره مجنون شدم آقام حسین من بی تو یه بیچاره ی تنهام حسین آقام حسین دستامو بگیر خالیه دستام حسین **** جز حسین هیچکی نبود که بهش دلیل این اشک چشامو بگم لال بشم اگه بخوام به کسی بجز حسین درد و دلامو بگم زندگی دلگیر شده نوکرتم سیر شده ببین چقدر نوکرت تو این یه سال پیر شده غصه تلنبار شده تو دلم آوار شده برس به دادم که باز دلم گرفتار شده آقام حسین اسمت میدرخشه توی شعرام حسین آقام حسین من از تو بغیر از تو نمیخوام حسین **** اصاً میشنوی این صدامو اصاً میبینی گریه هامو بیا دونه به دونه بشمارم غمامو بیا یه کم بشین کنارم پناه دل بی قرارم تو زندگیم بجز تو هیچکی رو ندارم نخ حرفامو بگیر بیا دستامو بگیر اگه من گریه برات نکردم اصلاً دو تا چشمامو بگیر به یه تار موت قسم من دوسِت دارم حسین اگه از من یه دروغ شنیدی خُب راه نفسهامو بگیر اومدم اعتراف کنم با تو دلم رو صاف کنم من کم آوردم به ابالفضل دهه سوم محرم 1403 .
. میگه دمِ هیئتامون فاطمه قبول باشه عزاداریِ همه میگه تموم عالمِ هستی و پای شما اگه بریزم کمِه آهای اونی که بانی غذایی آهای تویی که از میوندارایی آهای اونی که چایی دم میکردی آهای تویی که مثل نوکرایی آهای اونی که حرص و جوش میخوردی آهای تویی که پرچم و آوردی آهای اونی که زیر بارون یه شب سخنران و تا در خونه بردی آهای اونی که جارو میکشیدی آهای تویی که حرف میشنیدی آهای اونی که جلوی دسته ها گوسفندارو با گریه سر بریدی یادم میمونه شبای محرم میترسیدی که بیادش غذا کم الهی کم نیاری تو زندگی غصه میخوردی تو برای بچه‌ام(بَچَم) دیدم که پول تو جیبیتو گذاشتی دیدم که تو روضه ها کم نذاشتی دیدم همه سرمایتو دادی و پول سفر به کربلا نداشتی خیر ببینید خیر ببینید جوونا خیر ببنید الهی پهلوونا خیر ببنید به حق پهلوی من خیر ببینید الهی نوحه خونا دونه دونه نوکری هارو دیدم صدای گریه هاتونو شنیدم رو به خدا زدم برا شما ها یِکَم براتون آبرو خریدم حالا منم دست به دعا میارم دست شکستم و بالا میارم یه روز اگه مونده باشه از عمرت با مادرت تا کربلا میارم الهی از وسوسه ها جداشید الهی زیر سایه ی ما باشید هر وقت دلاتون هوای حرم کرد الهی که راهی کربلاشید ✅ ................. ▪️ خداحافظ ای گریه های محرم! خداحافظ ای مجلسای پرازغم! خداحافظ ای شوروحال وبکا! خداحافظ ای پرچمای سیاه! خداحافظ ای ماه پرشوروشین! خداحافظ ای خیمه های حسین! خداحافظ ای سرزمین بلا! خداحافظ ای نینوا ،کربلا! خداحافظ ای یاس ام البنین! خداحافظ ای مشک روی زمین! خداحافظ ای فروغ خیمه گاه! خداحافظ ای گودی قتلگاه! خداحافظ ای دیده های پرآب! خداحافظ ای شیرخوار رباب! .
1.05M
. یابن الحسن خون گریه کن برای زینب به غربت و بی کسی و غمهای زینب آقا ببین در شام ؛ عمه گرفتار است با بازوی بسته ؛ در بزم اغیار است وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب ........ از غم دل ذریه زهرا شکسته زینب سرِ پا خولی و سنان نشسته بر عمه سادات ؛ بی حرمتی کردند در پیش او عمدا ؛ جامِ می آوَردند وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب ........ ای شامیان آخر چه رسمِ میهمانی ست جای سرِ بریده در طشت طلا نیست این سر که بینِ طشت ؛ مشغول قرآن است باور کنید مردم ؛ راسِ مسلمان است وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب ........ سکینه میزند به سر آه و واویلا خون ریزد از لبِ پدر آه و واویلا بر این لب پاره ؛ دیگر نزن نامرد گر میزنی پیشِ ؛ دختر نزن نامرد وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب .👇
. نامحرمان و دختر حیدر امان از شام بزم حرام و آل پیمبر امان از شام خون گریه می کند چشم ابوتراب شد جای اهلبیت در مجلس شراب وای از شام ۲ وای از شام بلا زینب کجا و این همه آزار امان از شام زینب کجا و کوچه و بازار امان از شام این شامیان همه دشنام می دهند بر آل فاطمه دشنام می دهند وای از شام... آتش به قلب خواهرت افتاد حسین من۲ از روی نیزه ها سرت افتاد حسین من۲ از خون به صورتت هی رنگ می زنند بر نی سر تورا با سنگ می زنند وای از شام... اشک از دو دیده ی ترت افتاد حسین من از روی ناقه دخترت افتاد  حسین من دیدی که قاتلت در پای نیزه ها پیش نگاه تو می زد رقیه را وای از شام... 👇
. حالا من موندم با این زن وبچه‌های آواره ببین کجا کشیده کارم که (برای من نمونده راه چاره)۲ شدم آواره توی این صحرا،ازرو نی ببین می کُشه منو زخم زبونا،ای نیزه نشین سرتوروی نیزه اون بالا،من روی زمین چه کنم باگریه دخترها؟ چه کنم بین نامحرما؟ (چه کنم من تنهای تنها؟)۲ ((چه کنم من تنهای تنها؟)) تازیانه خوردم هردفه اسمتوصداکردم دختر حیدرم همه دیدن (به صبرحیدراقتدا کردم)۲ منو دست کی سپردی رفتی؟،ای برادرم باحرمله و شمر و خولی،،،من همسفرم ازروی همون نیزه شده سرت،،سایه سرم چه کنم با، زخم رو پیشونی چه کنم با،لبهای خونی (روی نیزه،قرآن می خونی)۲ ((چه کنم من تنهای تنها؟)) ✍ 👇
. ای وای  غریبم من ای دنیا به سر بکوب     ای وای   ای وای    ای وای ما رو از صبح تا غروب     ای وای میزدن با سنگ و چوب     ای وای نموند جای سالم بر این پیکر ما شکسته سر ما شکسته پر ما ای وای    غریبم من سرگردون و  بی پناه     ای وای روز مون شده سیاه       ای وای این شامه یا قتلگاه        ای وای تا حالا نبودم چنین زار و تنها کسی نیست کنه رحم به اولاد زهرا وای    غریبم من درد از بی کسی ماست      ای وای این شامی چه بی حیاست     ای وای علمدار ما کجاست     ای وای علمدار ببین حرمت رو شکستند مثه مادرم راه من هم رو بستند ای وای   غریبم من از درد و غصه پرم     ای وای آتیش ریخت رو چادرم     ای وای تازیانه میخورم     ای وای منی که قدو قامتم رو ندیدن حالا دور من شامیا صف کشیدن ای وای    غریبم من ✍ 👇
. روضه این شبا به سخت ترین جاش رسیده از چشمای صاحب عزا خون چکیده شد در ملأ عام تماشایی مردم اونکه تاحالا سایه شو خورشید ندیده موقع آزار شد زینب بنت مرتضی وارد بازار شد موقع آزار شد پرده نشین بین حرومیا گرفتار شد موقع آزار شد شده این نوحه هرشب الانوحو علی زینب (بند دوم) زینب توی این مسیر صدبار شهید شد با اهل حرم وارد بزم یزید شد چی گذشته به سربریده علمدار دیدن که محاسنش رو نیزه سفید شد زینب و آزردن زینب و تو محله ی یهودیابردن زینب و آزردن پای سر برادرش شراب میخوردن رسیده جون او برلب الانوحو علی زینب 👇
. زیر گنبد طلات،گریه میکنم برات گریه میکنم آخه،گریه داره روضه هات عُلیا مُخَدَره کی دلش اومد تو رو به اسارت ببره عُلیا مُخَدَره به خدا سوختنِ من از داغ معجره عُلیا مُخَدَره خدا از هرکی گذشت از شمر نگذره بعد از گودال آزار دیدی بعد از عباس بازار دیدی وقتی میزنم صدات،سینه میزنم برات تو صحن تو میخونم،روضه ی مخدرات عُلیا مُخَدَره توی بزم می زمان چقدر دیر میگذره عُلیا مُخَدَره داغ چوب خیزرون از نیزه بدتره عُلیا مُخَدَره کاش چوبی که بالاست محکم پایین نره الشام الشام الشام الشام سنگ و آتیش طعنه دشنام دم ضریح با صفات،روضه میخونم برات این‌بار روضه میخونم،از قول برادرات عُلیا مُخَدَره غربت اینه که سنان با تو همسفره عُلیا مُخَدَره چند دفعه زدنت اونم چند نفره عُلیا مُخَدَره اونکه دستتو بست از خدا بی خبره حتماً بوده بازوت زخمی مثل مادر پهلوت زخمی ✍ 👇
. دروازه ی شهر شام  چه ازدحامی شده دورِ رباب و زینب     پر از حرامی شده علی الحسین واویلا شکسته قلب رسول   از این غمِ جانگداز نشسته ناموس حق   رو ناقه ی بی جهاز علی الحسین واویلا نظاره کن یا نبی  زینبت آواره است همه عزیزان تو  لباسشان پاره است علی الحسین واویلا دوباره در شهر شام   کار حسین زار شد که دختر فاطمه   وارد بازار شد علی الحسین واویلا به ناقه ها خواهر  حسین سنگ میخورد بر روی نیزه سرِ    حسین سنگ میخورد علی الحسین واویلا آل علی را چرا     بهر عزاب میبرند عمه ی سادات را  بزم شراب میبرند علی الحسین واویلا پیمبران در عزا   همه از این ماتمند که دختران علی  میان نامحرمند علی الحسین واویلا شرر به قلب علی   عدو چه خوب میزند بر لب خشک حسین  یزید چوب میزند علی الحسین واویلا ✍ 👇
. (ع) بهانه شد که دوباره گدای تو بشویم خدا کند که همیشه برای تو بشویم تمام هستی خود را دهیم جا دارد که زائر حرم باصفای تو بشویم چه می شود که به ما هم دهند، پر که فقط کبوتر روی گلدسته های تو بشویم خدا کند که به ماهم اجازه ای بدهند که مثل ماه و ستاره فدای تو بشویم بیا به خاطر زینب نگاه کن ما را که صید هر شبه چشمهای تو بشویم خدا گواست که ما خاک پای مان عرش است اگر به لطف خدا خاک پای تو بشویم تو صاحب علم کربلای اربابی عموی تشنه لب بچه های اربابی امام ما سپری مثل تو نخواهد داشت شب غمش سحری مثل تو نخواهد داشت حسین مثل پیمبر، تو هم مثال علی و شهر عشق دری مثل تو نخواهد داشت اگر که سینه دریا پر از صدف باشد بدون شک گهری مثل تو نخواهد داشت شجاعت علوی را تو ارث بردی چون که مرتضی پسری مثل تو نخواهد داشت رسیدی و شب ما مثل روز روشن شد چون آسمان قمری مثل تو نخواهد داشت دو دست دادی و جایش خدا به تو پر داد نه، جبرئیل پری مثل تو نخواهد داشت تو عشق زینبی و تا همیشه ماه حسین نوشته اند تو را حیدر سپاه حسین فرات مشک تهی و تویی که دریایی تو ماه ام بنینی ز نسل زهرایی جمال هاشمیان در مدینه معروف است میان هاشمیان واقعا تو زیبایی همین که پیش علی راه می روی آقا چقدر هیبت تو می شود تماشایی علی ست ساقی کوثر، تو ساقی عشقی رقیه عشق حسین و به عشق سقایی همه رعیت عشقیم و پادشاه تویی خوشا به حال تو آقا چقدر آقایی اگر چه مُهر امامت نخورده در لوحت ولی به کل خلائق امیر و مولایی ببند گردن من را به پای زنجیرت بیا بزن سر من را حلال شمشیرت علی که دید تو را یاد خیبرش افتاد به یاد نغمه الله اکبرش افتاد میان چشم تو مولا چه صحنه ها که ندید نگاه او به رخ سیب نوبرش افتاد کسی که تیغ کشید و به جنگ تو آمد سرش بریده شد و در برابرش افتاد تو نعره می زدی و لشگری به هم می ریخت رجز که خواندی حسین یاد مادرش افتاد اگرچه تیغ نبردی ولی همه دیدند به تیغ ابروی تو دشمنت سرش افتاد کسی ندیده چنین تیغ تیز برانی تو با صدای علی می کنی رجز خوانی همینکه پرچمت افتاد خیمه غوغا شد نبودی و سرِ یک گوشواره دعوا شد تو رفتی و همه گفتند وای بر زینب همینکه پای عدو سمت خیمه ها واشد چهار هزار نفر تیر می زدند ای وای چقدر تیر سه پر نذر جسم سقا شد اگر چه پرچمت افتاد بر زمین اما همینکه فاطمه را دید پرچمت پا شد پس از شهادت اکبر نه بعد قاسم نه پس از تو بود که دیدند حسین تنها شد غم علی جگرش را به درد آورده تو را که دید چنین سرو قامتش تا شد نبودی و دل زینب شکسته تر شده بود پس از تو ام بنین بود بی پسر شده بود --------------------------------------------------------- مهدی نظری ✍ .
. السلام علیک یا اباعبدالله شب اول ماه صفر ؛ ورود به شام آن چه در دایره ی عشق به اثبات رسید جلوه ی نور خدا بود به مرآت رسید حق که در صبح ازل دم ز تجلی می زد آیه ی نور به مصباح و به مشکات رسید سجده کردند همه مثل سجود آدم تا که بر خیل مَلَک وقت ملاقات رسید بعثت دیگری انگار به پا گردیده یا که کلیم آمد و در طور به میقات رسید صوت قرآن حجازی تو غوغا می کرد گویی از وحی خدا روح افاضات رسید رأس زیبای تو بر نیزه پدیدار شد و بین من با سر تو وقت مناجات رسید همه در تابش خورشید سه روزی ماندیم قافله تا که به دروازه ی ساعات رسید شهر آذین شد و در جشن و چراغانی بود تهمت خارجی و رَجم و مکافات رسید غربت و بی کسی و بی سر و سامانی ما بیشتر از همه در شام به اثبات رسید امتی آمده و اجر رسالت می داد یا که بر عترت او وقت مجازات رسید من سرم مثل تو بشکسته ز سنگ از سر بام سر به سر بود چنین رسم مساوات رسید سرِ ما شعله ی آتش سر تو خاکستر سر ما خم نشد و نغمه ی هیهات رسید همه را صبر نمودم به شکیبایی خود ولی از زخم زبان شرح شکایات رسید تشت زر ، بزم شراب و من و نامحرم ها حرف معجر شد و هنگام مراعات رسید خطبه ی حیدری ام کرد چه طوفان بر پا که یزید آن همه حیرت زده و مات رسید عاقبت کنج خرابه شده منزلگه ما هر که سرمست تو گردد به خرابات رسید نیمه شب رأس تو آمد به دل ویرانه به نماز شب من اوج عبادات رسید دخترت رأس تو را تا که به آغوش کشید جان فدا کرده و بر اوج زیارات رسید   دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴۴۶ .