.
🔊 مراسم دعای کمیل سحر
📆 جمعه ۲ آذر ماه ۱۴۰۳
🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 بخش اول #دعای_کمیل | اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ
🔊 بخش دوم #روضه | حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
🔊 بخش سوم #دعای_کمیل | أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَيْتَهُ ، أَوْ تُسَلِّم إِلَى الْبَلاَءِ مَنْ كَفَيْتَهُ وَرَحِمْتَهُ
🔊 بخش چهارم #صحبت
🔊 بخش پنجم #دعای_کمیل | ا إلهي ورَبّي وسَيِّدي ومَولايَ ، لِأَيِّ الاُمورِ إلَيكَ أشكو
🔊 بخش ششم #روضه | ا شرم دارم که دهم شرح ز آشفتگی ام
.👇👇👇👇👇👇
Fadaeian-Komeil-14030902 (2).mp3
14.66M
حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
متن 👇
https://eitaa.com/emame3vom/107639
🔊 بخش ششم #روضه | شرم دارم که دهم شرح ز آشفتگی ام
امام حسین ع
🔊 بخش ششم #روضه | شرم دارم که دهم شرح ز آشفتگی ام
.
شرم دارم که دهم شرح ز آشفتگی ام
#حضرت_رقیه (س)
ای سر بی تن و خونین ، که به دامان منی
من تو را دختر و تو جانی و جانان منی
من نگویم که ز ما بی خبری، چون دیدم
سر نی ، دیده به من داری و گریان منی
به تمام اُسرا ، فخر کنم کین دل شب
در میان همه ای شاه ، تو مهمان منی
شرم دارم که دهم شرح ز آشفتگی ام
که تو آشفته تر از بخت پریشان منی
نه ز سیلی و نه از آبله گویم بر تو
که تو مجروح تر از پیکر سوزان منی
گر نشد پیش سرت بر سر پا برخیزم
عفو کن ، چون به بر پیکر بی جان منی
از نگاه تو هویداست ، مرا میبری ام
به فدایت که به فکر دل نالان منی
#حیدر_توکلی
.
.
#زمینه
#فاطمیه
#زبانحال_مولا با #حضرت_زهرا
ای جان و قرار من
محبوب و نگار من
ای همدم و یار من
زهرای من بمان
تو جانانِ حیدری
مهربانِ حیدری
هم زبانِ حیدری
زهرایِ من بمان
این خونه با وجود تو زهرا ،چه صفا داره
رحمی عزیز جان تو حیدر، بی کس و یاره
این سقف خونه بی تو برا من، لحد قبره
از من تو رو گرفتی و این داغِ دل زاره
تویی تنها یارم بمان زهرا
بری من بیچارم بمان زهرا
دلی پر غمدارم بمان زهرا
مرو زهرا جانم مرو زهرا ۳
ای مظلومه ی علی
ای معصومه ی علی
ای مجروحه ی علی
بانوی قد کمان
پهلویت به خون نشست
بازوی تو را شکست
نیلی مونده جای دست
بانوی قد کمان
میری و هم زبونِ علیّ ، نیمه شبها چاه
از داغ دوری و غمت ای یار، میکشم من آه
مسمار داغ و حنجر محسن ،حیدر و کشته
زهرای من به خاکِ بلا افتادی تو این راه
حلالم کن زهرا زمین خوردی
حلالم کن حَورا ، که پژمردی
حلالم کن خانم ، لگدخوردی
مرو زهرا جانم مرو زهرا۳
روزم چون شبِ تاره
دستام نایی نداره
چشمم بر مسماره
سر اومده صبرم
دستم بر بازوی تو
دیدم من ابروی تو
ای وای از پهلوی تو
سر اومده صبرم
ای بانوی جواِن علی ای ، قد کمان من
گشتی فدای من همه عمرم ای توان من
در کوچه ها مقابل چشمم با قلافش زد
بنگر به لب رسیده ز داغِ تو که جان من
حلالم کن زهرا پرت سوخته
حلالم کن زهرا سرت سوخته
حلالم کن که معجرت سوخته
(مرو زهرا جانم مرو زهرا )۳
#عبدِ_کریم ✍
.