eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعار_غزلیات_و_مدایح_اهل_بیت_علیهم_السّلام امام_حسین_علیه_السلام شعر مناجات با امام حسین(ع) -( برتو آنهایی که ابراز ارادت میکنند ) برتو آنهایی که ابراز ارادت میکنند خویش را با این ارادت با سعادت میکنند کارشان در این دوماهه گریه بین روضه هاست با لباس مشکی ات کسب شرافت میکنند بر عبادتهایشان مهر قبولی میزنند در نماز خود فقط سجده به تربت میکنند گرچه در دنیا غم بسیار برخود میخرند روز محشر که بیاید عزم جنت میکنند آبرویی را که دارم از تو دارم یاحسین خلق از عشق شما بر من محبت میکنند باوضو در خانه ای که روضه باشد میرویم روضه هایت خانه هارا با قداست میکنند یادمان باشد که از لطف حسین آقا شدیم ما که چیزی نیستیم آنها عنایت میکنند گر نریزیم اشک در غمهای تو پیش خدا روز محشر چشم ها از ما شکایت میکنند پیرما میگفت اسلام از محرم زنده ماند اشک ها از دین پیغمبر حراست میکنند مانده ام در این روایت که پیمبر گفته است دوستداران تو در محشر شفاعت میکنند ما اگر جامه ز تن کندیم مجنونیم و بس این کبودی ها محبت را روایت میکنند عده ای بی فکر در فکر و خیالی باطل اند دائما از ما به کذب و طعنه صحبت میکنند هرکجا سید علی هل من معینش شد بلند سینه زنهای حسین فورا اجابت میکنند زندگی ساده و بی زرق و برقی بایدش آن کسی را که اطاعت از ولایت میکند حرف وقتی بی عمل باشد ندارد فایده سربلندی میکند هرکس اطاعت میکند ان للقتل الحسین حزن بکاء عالیا پیش چشمش بر خیامش هتک حرمت میکنند عده ای دارند بر نیزه سرش را میبرند مانده روی خاک اما خواهرش را میبرند .
سبک شعر: ای قلم سوز لریند اثریوخ... ای قلم سوزدل را ادا کن  قلب ما را به غم آشنا کن جان من عاشقان را صدا کن  در زبان سر به پا کربلا کن یا حسین یا حسین یا حسین جان (2) @emame3vom ای قلم درد من را دوا کن کاغذم پر ز خون خدا کن مجلسی بی حسین، جان ندارد  ای محب یا حسین را نوا کن یک نظر بر دلم بی نوایم  یا حسین جان ببر کربلایم  یا حسین یا حسین یا حسین جان (2) مرگ من طعنه زد بر صفایم چون که من نوکر این لوایم یا ببر یا بگیر جان من را عاشق دیدن کربلایم یک نظر بر دلم بی نوایم  یا حسین جان ببر کربلایم  یا حسین یا حسین یا حسین جان (2)
ميون همه دلها، امون از دل زينب میون همه دلها ، امون از دل زینب میون همه دلها ، امون از دل زینب غم کوچه و سیلی ، غم صورت نیلی غم یاس خزونی ، غم قد کمونی غم غربت حاکی ، غم چادر خاکی شده قاتل زینب ، امون از دل زینب میون همه دلها ، امون از دل زینب غم فرق شکسته ، غم حیدر خسته غم تشت پر از خون ، غم صورت گلگون شده قاتل زینب ، امون از دل زینب غم دست بریده ، غم فرق دریده غم شبه پیمبر ، غم غربت اکبر غم محسن دیگر ، غم غربت اصغر غم نیزه سواری ، غم ضربه و قاری غم ناقه سواری ، غم طعنه و دشنام غم سنگ لب بام ، غم و محنت و ناله غم و محنت و ناله ، غم مرگ سه ساله شده قاتل زینب ، امون از دل زینب میون همه دلها ، امون از دل زینب   ميون همه دلها، امون از دل زينب غم كوچه و سيلى، غم صورت نيلى، غم قدكمونى، غم ياس خزونى  شده قاتل زينب  غم غربت خاكى، غم چادر خاكى، غم غسل شبانه، غم بازوشانه  شده قاتل زينب  غم ‏حيدر خسته، غم فرق شكسته، غم‏ سينه گلگون، غم‏ تشت پراز خون  شده قاتل زينب  @emame3vom غم شبه پيمبر، موى خونى اكبر، غم محسن ديگر، غم غربت اصغر شده قاتل زينب  غم دست بريده، غم فرق دريد، غم قد خميده، غم رأس بريده  شده قاتل زينب  غم موى پريشان، غم پيكر عريان، غم نا له و زارى، غم ناقه سوارى  شده قاتل زينب  غم طعنه و دشنام، غم‏سنگ لب‏بام، غم محنت و ناله، غم مرگ سه‏ ساله
بند ۱ شد به میدان روان ، پور لیلا علی ۲ زنده شد شیوه ی ، رزم مولا علی شبه پیغمبر و - ثانی حیدر است قامتش را ببین - علوی منظر است ( در حیرت لشکر است رزمش چون حیدر است ) ۲ ( ای جانم اکبرم - ای جانم اکبرم ۲ ) ۲ بند ۲ شد زمین و زمان ، رنگ احمر علی ۲ گل باغ رسول ، شده پرپر علی شش جهت بسته شد - تنگ آمد جدال اربا اربا شده - تن احمد خصال ( صحرا گلگون شده غرق در خون شده ) ۲ ( ای جانم اکبرم - ای جانم اکبرم ۲ ) ۲ بند ۳ همچو بازی رسید ، بر سر اکبرش ۲ چه پراکنده است ، پیکر اکبرش پاره شد مصحف - احمدی ای خدا تن و دست و سرش - شد خدایا جدا ( پشت مولا شکست اف بر دنیای پست ) ۲ ( ای جانم اکبرم - ای جانم اکبرم ۲ ) ۲ .
🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 ⚫️سرانجام سیاه پوشیدن برای آقا امام حسین علیه السلام 🔰یکی از نمایندگان حضرت آیت الله ابوالقاسم خوئی رحمت الله علیه می‌گوید: ☑️یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم ودر آن گرمای شدید ایشان را درحالی دیدم که از بود، حتی جوراب های ایشان نیز سیاه بود. 🔰من درحالی که کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم: ❓فکرنمیکنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا، ممکن است و یا شوید؟؟! 💟ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من از سیاه پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارم. ❓پرسیدم: چطور🔻 ✔️فرمود:بنشین تا برایت تعریف کنم: ♦️پدر من مرحوم حاج سیدعلی اکبر خوئی از وعاظ و منبری های معروف زمان خود بود.همسرش که مادر من باشد هرچه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچه اش میشد و @emame3vom خلاصه . ❄️روزی پس از آنکه پدرم از منبر پائین می آید، زنی به او میگوید آسیدعلی اکبر شما که به ما سفارش میکنید چرا خودتان متوسل نمیشوید تا بچه دار شوید؟ پدرم این حرف را به مادرم بازگو میکند، 🔆مادرم می‌گوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی امام حسین علیه السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟ 🔹پدرم میگوید: ؟ مادرم در جواب می‌گوید حتما لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم، ▪️اصلا شما که امسال تمام 2 ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید. 🔸در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه پوش شد.در همان سال هم مادرم باردار میشود و 7ماه نیز از بارداری اش میگذرد و بچه اش سقط نمی‌شود. 🔹یک شبی یکی از طلبه ها که از شاگردان پدرم بوده در آخرشب درب منزل ایشان می آید. وقتی پدرم درب را باز می‌کند پس از سلام و احوال پرسی عرض می‌کند که من یک سوال دارم. پدرم می‌گوید بپرس. ✳️طلبه می‌پرسد آیا همسرشما باردار است؟ ایشان با تعجب می‌گوید بله،تو از کجا می‌دانی؟ 🔘ناگهان آن طلبه شروع به میکند و می‌گوید: آسیدعلی اکبر من الان خواب بودم، در خواب (صلی الله علیه و آله) را زیارت کردم. ❤️ : برو و به آسیدعلی اکبرخوئی بگو که بخاطر آن که برای کردی و 2 ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی ♦️این بچه ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم در دین میگردانیم و به او شهرت میدهیم. 🔘و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار... ✔️حالا فهمیدی که من هرچه دارم از سیاه پوشی سرتاپایی دارم؟..... 💔 ❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹 🍃بسیار زیبا ⚘⚘⚘ 🔰درمسیر کربلا بودم که ... 🔘علامه حِلّی(ره) می گوید: شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین علیه السلام به سوی کربلا می رفتم، در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه ی کوچکی برای راندن مَرکب در دست داشتم. در بین راه عربی پیاده آمد و با من همراه و هم کلام شد. ✔️ کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم از او پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب و دقیقی فرمود! متحیر شدم که ؟ که این همه آمادگی علمی دارد؟! ☑️در این حال به فکرم رسید از او آیا این وجود دارد که انسان حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) را ناگهان بدنم را لرزشی گرفت و تازیانه از دستم افتاد. آن بزرگوار خم شد و تازیانه را در دستم گذاشت و : «چگونه صاحب الزمان را نمی توانی ببینی در حالی که دستِ او در دستِ توست» 🔴پس از شنیدن این جمله، بی اختیار خود را از روی چهارپا بر زمین انداختم تا پای امام را ببوسم اما از شدّتِ شوق، بی هوش بر زمین افتادم... پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم. 📚 عبقری الحسان، ج۲، ص۶۱ 📚 منتخب الأثر، ج۲، ص۵۵۴ ❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣ .
یا ناصر الحسین و یا خادم الحسین حی علی الحسین و سلام علی الحسین یا سیدی سلام علیک قلبی دمی و مالی لدیک قتل الله قوما_قتلوک و من الماء عذب_منعوک ای مستجات توبه های آدم ای نور خانه ی رسول خاتم ای کشتی نجات اهل عالم (یابن الحیدر) .................................................... ای عشق بی نهایت و بی انتها خدا ای در قنوت جاری من ربنا خدا بر غربت حسین تویی آشنا خدا یا حبیبی حبیبی حبیبی من ماندم و غریبی غریبی تو شفای دل مجروح حسینی تو دل و جان منی روح حسینی آه_ای خدای مکتب شهادت تو_ذکر سجده ی شب شهادت جان_پر شده دل از تب شهادت ای مستجاب توبه های آدم ای نور خانه رسول خاتم ای کشتی نجات اهل عالم (یابن الحیدر..) .................................................... یارب بقیه نفس پنج تن منم زهرا ، علی ،رسول خدا و حسن منم بو چوللری شهادته خاطر گزن منم یا سیدی ! حسینم حسینم زهرایه من دوعینم دوعینم من نماز اوغلی نماز عاشقیم من نیمه شب راز و نیاز عاشقیم من جان_یا غفور و یا الهی الله جان_خیردا قیزلارین پناهی الله جان_زینبون اوجالدی آهی الله (یابن الحیدر..) شاعر: علی حنیفه 📢 حاج مهدی رسولی 🔶یا خادم الحسین... شب دهم محرم 1440 ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
|⇦• *روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و اسارت خاندان آل الله اجرا شده شب 3 محرم 97 به نفسِ سید مهدی میرداماد*✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• جگرم سوخته،صدام شرر داره *دیدی جیگر بسوزه ناله اثر میکنه،یه بابا می گفت: همه می ریختن به هم...یه بابا می گفت:در و دیوار گریه می کرد....* جگرم سوخته،صدام شرر داره یا حسین گفتنِ من اثر داره باید این بُزدلای شام بدونن نوه ی ابوتراب جگر داره *بابا! هر چی زدن گفتم:فقط بابامو می خوام..گفت: می خوای نزنیمت نگو:بابا...گفتم:دوباره بابا...* سر تا پا شبیه باغِ لاله ام نیمه شب گُر می گیرم با ناله ام فاطمه شدن به سن و سال که نیست من خودم یه زهرایِ سه ساله ام چی میشه بیای و بهترم کنی فکری واسه چشما ترم کنی من میخوام بازم رو زانوت بشینم من میخوام خودت چادر سرم کنی باباجون! مثه تو دنیا نداره تو دلم جز تو کسی جا نداره دخترا منو به هم نشون میدن میگن این دخترِ بابا نداره تو رو هی می بوسیدم یادش بخیر رویِ پات می خوابیدم یادش بخیر واسه من قصه می گفتی یادتِ خوابای خوب می دیدم یادش بخیر بعدِ تو دستای بسته رو دیدم وَرَمِ پاهایِ خسته رو دیدم از روی ناقه زمین که افتادم مادرِ پهلو شکسته رو دیدم میخونم با این لبایِ پر زخون زیرِ لب اِنّا اِلیه راجعون نباید محتضر رو تنها گذاشت این شبِ آخری رو پیشم بمون تو بخوای بازم کبوترم بابا با پرِ شکسته می پرم بابا به زیر دست و پا افتادم ولی روسری نیوفتاد از سرم بابا دلا رو با روضه بی قرار کنم همه رو به داغِ تو دچار کنم نون و خرما جلو پام پرت می کنند چند روزِ گرسنه ام چیکار کنم دَمِ دروازه همین که رسیدم چیزی جز بی احترامی ندیدم تو شلوغی وسطِ نامحرما صدای آهِ عموم رو شنیدم از نگاهِ تند و تیز بدم میاد تویِ شام از همه چیز بدم میاد مجلسِ شراب منو ریخته به هم خیلی از اسمِ کنیز بدم میاد *یه جوری نگام کرد،عمه ام منو زیر چادرِ خودش پنهان کرد.... تو خرابه سر رو بغل کرد،خوب به سر نگاه کرد،اول میخواست از خودش بگه،هزار تا حرف آماده کرده بود،میخواست گِله کنه، تا نگاش به سر افتاد، دردای خودش یادش رفت،اول از همه نگاش افتاد به محاسنِ بابا،دختر دارها میدونند،دختر رو صورت باباش حساسِ "مَنْ ذَا الَّذی خَضَبكَ بِدِمائكَ؟"... سر ابی عبدالله دو سه تا منزل قبل از شام ؛قبل از خرابه،رسید به یه منزلی ،دِیرِ راهب،روضه اش مفصلِ،اما تاریخ رو ورق بزنی می بینی تو دیر راهب،اون راهب نصرانی سر امام رو با گلاب شست،همه ی سر رو شست،خون ها رو از رو محاسن پاک کرد،سر تمیز،شستشو شده،معطر،اما توی خرابه وقتی سر رو دستِ دختر دادن،پر از خون بود،من از امام زمان عذر می خوام،روضه رو خود امام زمان خونده….حضرت میخواد سلام بده: “أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ” سلام بر آن دندانِ چوب خورده... چیکار کردن با صورت؟ چیکار کردن که محاسن غرقِ خونِ؟ امام زمان میگه: "الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ" یه نگاه کرد دید یه دندون سالم برا باباش نذاشتن،لبا ترک ترک و پاره است،امام زمان میگه:چوب رو نمی زد،"الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ" یعنی سلام به اون آقایی، که چوب رو می کوبیدن رو دندوناش...اینقدر رقیه هم تو صورت خودش زد،سر افتاد؛دخترم افتاد... مرحوم ربانیِ خلخالی در کتاب ستاره ی درخشان شام داره: بی بی زینب وقتی برگشت مدینه،روضه خونی گرفت،همه زن های مدینه رو بی بی جمع کرد،خودش شروع کرد روضه خوندن،از گودال گفت،از عباس گفت،از شیرخواره گفت،نوشتن همه حرفاش رو که زد،یه مرتبه دیدن زینب آروم گرفت،ساکت شد،دقایقی سکوت کرد،یه آه کشید،یه مرتبه زیر لب گفت:" "فَأمّا رُقَیه"... یکی از بزرگان و علماء نقل میکنه:میگه: در عالم مکاشفه یکی از بزرگان،میگه:خانوم زینب رو دیده بود درشمایلی از نور،گفته بود: خانوم جان! این همه روضه،از کربلا تا شام،کجا شما پیر شدید؟کجا سخت گذشت؟ خانوم فرموده بود: همه روضه ها یه طرف،یه جا خیلی سخت گذشت،پیر شدم،اومدم گوشه ی خرابه دیدم سر داداشم یه طرف رو خاک،امانتِ داداشم یه طرف رو خاکِ،کدوم رو بغل کنم،سرِ حسین رو بغل کنم،دخترش داره جون میده...حسین... ____________ ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
|⇦• روضه و توسل به حضرتِ رقیه سلام الله علیها شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• یتیم باشی و حالت خراب دردسر است میان دشت ببینی سراب دردسر است به رویِ خارِ مغیلان دویده میفهمد نبود مرهم بر التیام دردسر است اگر که لب نزنی مدتِ مدیدی به آب به پیشِ چشمِ تو نوشند آب دردسر است شمارشِ ضرباتِ عدو به پیکرِ من که گشته بی عدد و بی حساب درسر است تمامِ نظمِ تنم را لگد بهم زده است ورق ورق شده باشد کتاب دردسر است کبود گشته رُخم بس که خورده ام سیلی به پشتِ اَبر رود آفتاب دردسر است چهل شب است که یک لحظه ام نخوابیدم به رویِ محملِ عریان چو خواب دردسر است *تو همۀ این چهل شب ، یه دفعه رو محمل خوابم برد .. ای کاش اون شب نخوابیده بودم ... از بس که اهل کاروان خسته بودن اصلاً هیچ کسی نفهمید من افتادم رو خاکا .. قافله رفت رفت .. یه وقت دیدن شترا دیگه حرکت نمی کنن ... ساربان ها هر کاری کردن نتونستن قافله رو حرکت بدن رسیدن خدمتِ امام سجاد آقاجان چه خبره؟ فرمود حتماً یه نفر جامونده از قافله ... یکی صدا زد رقیه رو نمیبینیم ... گفتن آقاجان کجا دنبالش بگردیم ؟.. فرمود ببینید بابام کجا رو داره نگاه میکنه ...* چهل شب است که یک لحظه ام نخوابیدم به رویِ محملِ عریان چو خواب دردسر است هزار مرتبه شکرِ خدا که مویم سوخت به مو بیفتد اگر پیچ و تاب دردسر است نگاه کردنِ راسِ علی رویِ نیزه ز راهِ دور برایِ رباب دردسر است کجاست تا که تماشا کند عمو عباس برایِ عمه نبودِ حجاب دردسر است گذر زکوچۀ تنگِ یهود بیشتر از کنیز گشتن و بزمِ شراب دردسر است *بابا دیدم عمه م خیلی خجالت می کشه .. همۀ بچه ها به عمه پناه می بردن اما یه وقتی پیش اومد دیدن عمه خمیده خمیده دو دست رویِ سر گذاشته ... بچه ها حلقه باز کردن ، زینب اومد بینِ دخترا نشست .. لذا اون شب تو خرابه وقتی براش سرِ بریده آوردن .. گفت عمه جان امشب یه کاری میکنم همۀ کاروان راحت شن از دستم .. دیگه برا کسی مزاحمتی نداشته باشم .. دیگه دردسری نداشته باشم ... همچین که سرِ بابا رو آوردن براش یه نگاهی کرد .. راوی میگه هی خیره خیره نگاه کرد به سر .. هی تو دهانش میزد ... دستشُ میگرفتن .. ببین با لب و دندانِ بابام چه کردن ... ای حسین ...* ____ ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
متن روضه 2 🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم 🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم امشب دلها رو روانه کنیم... کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها... امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم... 🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من 🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه... حتما همتون دیدید... دخترها علاقه خاصی به بابا دارن... اصلا معروفه... میگن دخترها بابایی هستند... آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم... خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه... میگه بزار بابام بیاد... شکایتت رو به بابام میکنم... خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه... میگه بزار بابام بیاد... بهش نشون میدم... بهش ميگم... 🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله... 🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته 🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته چقدر بهش سنگ زدند... چقدر بهش تازیانه زدند... چقدر سیلی زدند... یاصاحب الزمان... 🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته اما... 🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته امشب اگه با ابی عبدالله کار داری.... آقا رو به نازدانه اش قسم بده... اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، اگه کربلا میخواهی... بگو حسین جان... تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم... امشب دیگه دست خالی ردمون نکن... 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا... چه بلایی سرت آوردن...بابا... 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم... 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده... اما میخام بگم... بابای خوبم... 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن... 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم... طاقت سیلی خوردن ندارم... طاقت سنگ خوردن ندارم... 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا 👇
گلدی محرم یاحسین باشلاندی ماتم یا حسین گیدی قرا عاشقلرون سسلوله با هم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** عاشقلرون باتدی غمه غرق اولدی بحر ماتمه ادون یازیلدی پرچمه سسلندی پرچم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** قاره چکیلدی گویلره غم گردی یاغدی یئرلره ادون دوشوبدور دیللره ای شاه اعظم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** یر . گوی باتوبدور ماتمه اغلیر ملک لر بو غمه ادون ائدوبلر زمزمه سسلوله هر دم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** ماه عزا گلدی گینه عالم باتوب غم گردینه واردیر اگر دردین دینه ای جان عالم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** گویده ملک لر یکسره لایلای دیولر اصغره زهرا دوشوبدور چوللره اردینجه مریم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** زهرا دیر عطشان بالام ئوز عشقینه قربان بالام جان جان بالام جان جان بالام سسلور دمادم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** شیر خدا ایلر نوا زهرا دییر مظلوم بالا سویلر اوغول گیتسن هارا اردونجا گلم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** زهرا دییر لایلای بالام مولا دییر ایوای بالام ال باشدا سسلر وای بالام جنتده خاتم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین ***** زینب دییر ایوای حسین ایوای حسینیم وای حسین لای لای حسین لای لای حسین دردوندن ئولم یا حسین مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ حــســـیـن واااای دلت میخواد بری کرب و بلا گریه تو کردی معطلت نمیکنم رو دو کُنده زانو بشین خودتو تو حرم ابی عبدالله ببین این بدنتو بیمه کن تموم شد اگر هر کاری بخوای بکنی تو همین دست این لباس تو برا ابی عبداله بکن و بیمه کن یا اباعبدالله حــســیــن واااای
4_6008171433308456362.mp3
10.08M
📝 چاووش ماتمه اومده وقت عزا 🖊 🖊 ۱۴۴۱ 🖊 هیات روضة_العباس "ع" چاووش ماتمه اومد وقت عزا دور هم جمع شدن باز هم گریه کنا دستامون و گرفت زهرای مرضیه از ما گریه کنا یعنی که راضیه روضه ما رو شفا میده گریه ما رو جلا میده ماه محرم همه جا بوی کرب و بلا میده آقام آقام حسین حسین پرچم تو زدن آقا جان ولی غروب عاشورا یجور دیگه شد بر عکس شد 😔 چه غروبی درست کرد آقا نزدیک تری از رگ گردن به گدایت ماییم و طواف حرم کرب و بلایت هر جای جهان می نگرم نام تو آنجاست از هر نظر انگار شبیه به خدایت حسین جان گشتیم تمامی جهان را و ندیدم شیرین تر و دلچسب تر از شور عزایت آقا جان در روز قیامت که جهان دور تو جمع است بگذار که ما نیز بیوفتیم به پایت حسین جانم حسین جانم آقا ای آنکه جهان تکیه به دستان تو داده است حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت با خوود و سپر رفت به میدان علی اکبر از معرکه برگشت ولی بین عبایت دیدن ملائک همگی گوشه ی گودال آغوش گشودست خداوند برایت بر نیزه شدی قاری قرآن چه شکوهی ای آنکه از دل فاطمه میبرد صدایت حـسـیـن حــسـین حسین جان هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو به فدای پر قنداقِ علی اصغر تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشید پر خاکی به سر خواهر تو بر سر من همه تفریح کنان سنگ زدنند وای بر صورت چون برگ گل دختر تو از همینجا همه تقسیم غنائم کردند در کمین اند به تاراج برند لشکر تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال میشود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو 😔 حــسـیـن هر تکانی سرت بر سر نیزه بخورد باز تر میشود این پاره ی معجر حــســـیـن واااای ادامه 👇👇👇
Shab2_Moharam_Banifatemeh.mp3
10.67M
🔊اگه میشه بریم،خولی تو این صحرا برای سرت اومده ▪️ و 🎤حاج سیدمجید 🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴 🔊اگه میشه بریم،خولی تو این صحرا برای سرت اومده اگه میشه بریم،ساربون هم برای انگشترت اومده اگه میشه بریم،حرمله دنبال علی اصغرت اومده اگه میشه بریم... .
ای سینهء داغدیده ای شال سیاه ای رشتهء اشک سرخ ای لشگر آه ای آنکه دلت تنگ محرم شده بود هنگامهء ماتم است پس بسم الله...
ای زنده‌ء عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ء کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتیّ نجات
در نوکری برای اهلبیت نرخ تعیین نکن تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده‌پروری داند
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را نرفتی تابه پُشتِ ابرِسنگ وخنجروپیکان به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را فروشدنازاگرطفلی خریدارش پدر باشد بزرگی کن،ببوس این دخترکوچکترخودرا لبم ازتشنگی خشکست وجوهردرصدایم نیست برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچارم به دنبال توریزم اشک چشمان تر خود را کنارگاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست چراباخودنیاوردی،چه کردی اصغرخودرا؟
متن نوحه وقتی دلتنگم نمیشه برم مجید بنی فاطمه ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── وقتی دلتنگم نمیشه برم؛ من آروم میشم با عکس حرم ●♪♫ قلبم محتاجه یه جرعه نفس؛ من باشم با تو ●♪♫ همین، منو بس… ●♪♫ دلتنگی یعنی حالِ من؛ دلتنگی شد وبالِ من ●♪♫ دلتنگی سخته؛ واسه اون که هوایی میشه ●♪♫ بیتابی یعنی گریه هام؛ بیتابی بغض تو صدام ●♪♫ بیتابی؛ یعنی نوکرت کربلایی میشه ●♪♫ حرم حرم حرم… من و اشک و آه! ●♪♫ حرم حرم حرم… من و خیمه گاه… ●♪♫ حرم حرم حرم… من و قتلگاه… ●♪♫ وقتی دلتنگم نمیشه برم؛ من آروم میشم با عکس حرم ●♪♫ قلبم محتاجه یه جرعه نفس؛ من باشم با تو ●♪♫ همین، منو بس… ●♪♫ دلتنگی یعنی حالِ من؛ دلتنگی شد وبالِ من ●♪♫ دلتنگی سخته؛ واسه اون که هوایی میشه ●♪♫ بیتابی یعنی گریه هام؛ بیتابی بغض تو صدام ●♪♫ بیتابی؛ یعنی نوکرت کربلایی میشه ●♪♫ حرم حرم حرم… من و اشک و آه! ●♪♫ حرم حرم حرم… من و خیمه گاه… ●♪♫ حرم حرم حرم… من و قتلگاه… ●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── مجید بنی فاطمه وقتی دلتنگم نمیشه برم