eitaa logo
امام حسین ع
22هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
.👆 نفس بده نوا بده جنون بده بگم حسین دلم گرفته از همه توون بده بگم حسین بگم حسین همه غمها یادم میره اگه نباشه نگاهش کارم گیره همیشه با کرمش امدادم کرده بدون روضه دلم از دنیا سیره رفیق ملامت کن بگو ریا کارم خودش که میدونه چقدر دوسش دارم ... حسین حسین ارباب ، حسین حسین ارباب ... باید که پیش دلبرم یه روزی روسفید بشم روضه منو عوض کنه تا آخرش شهید بشم یه روز فداییِ صاحب مجلس میشم به لطف دست کریمش خالص میشم شبیه اونکه برا مولا سر داده برهنه میشم و مثل عابس میشم بدون که دست از تو نمیکشم آقا دل منو بردی فدات بشم آقا ... حسین حسین ارباب ، حسین حسین ارباب ... ارادت و سلام ما به ساحت اباالفضل سینه زنم یه عمره از عنایت اباالفضل گره گشای دل بیمارم عباس همیشه خادم این دربارم عباس بدم ولی به نگاهت دل خوش کردم قسم به فاطمه دوسِت دارم عباس دم مسیحایی ، عزیز زهرایی فقط تو دلداری ، فقط تو آقایی ... مدد ابوفاضل ، مدد ابوفاضل ... .
4_5773928160412305096.mp3
5.08M
☀️ میرسد نان شب ما از نوای (س) 💠کربلایی امیر کرمانشاهی
[WWW.MESBAH.INFO]Shab-Vafat-Hazrat-Zeynab1399[02].mp3
21.99M
🎤 امیر کرمانشاهی 📜 زینب به عرش امده گردیده زینتش 🎶 روضه 📆 ۸ اسفند ۹۹
[WWW.MESBAH.INFO]Shab8-Fatemiyeh[04].mp3
2.48M
🎙به بالای بلندی تا رسیدم🎙 "کربلایی امیر کرمانشاهی"
1615116523104.mp3
5.92M
🎧 🎧رویای قدم زدن می بینه... 🎤 کربلایی امیر کرمانشاهی
CQACAgQAAx0CVBp6RAACDw5gQUk3CblcSeWeQMI_00ii6DwqqgACPgkAAlLJCFJKI-jowAEnXx4E.mp3
2.09M
🔊 ▫️ سبک 📝 ای طفلِ رباب لالایی... 👤 حاج امیر ▪️ هوایت نکنم میمیرم
1_464943305.mp3
25.87M
🎤 کربلایی امیر کرمانشاهی
[WWW.MESBAH.INFO]Shab5-Fatemiyeh[06].mp3
860K
🎙مادر میگفت بنیّ🎙 "کربلایی امیر کرمانشاهی"
. ‍ زیبا _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_حاج محمدرضا طاهری ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ {(نورِ چشم ترم ، ای ز جان بهترم سویِ بابا بیا ، این دم آخرم )۲ سر به خاکِ غریبی میگذارم آتشِ زهر کین در سینه دارم بینِ زنجیر و غل جان میسپارم رضا ... رضا ... رضا ... رضا ...}۲ (بال و پر بسته ام،مضطر و خسته ام)۲ ارثِ زهرا شده،دستِ بشکسته ام دیدنی گشته اینجا سوز و آهم سرِ زانویِ من شد سجده گاهم غیرِ مرگ از خدا چیزی نخواهم رضا ... رضا ... رضا ... رضا ... نورِ چشم ترم ، ای ز جان بهترم سویِ بابا بیا ، این دم آخرم )۲ سر به خاکِ غریبی میگذارم آتشِ زهر کین در سینه دارم بینِ زنجیر و غل جان میسپارم رضا ... رضا ... رضا ... رضا ... 👇
. 🎤 عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را روزی ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش "یا باب الحوائج " را هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادر خانه گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره نذری ، قدر وسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم میاوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضه ی ما شور می آمد پیرزنی از راه خیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور ... می آمد بهر شفای کودک منظور میِ آمد یک بار در بین دعا مابین آمینم برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود آنکه میان روضه می زد داد مادر بود يك هفته بعد از سفره می افتاد مادر بود گریه کن زندانی بغداد مادر بود حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد ... آه در خلوت او غیر زندانبان نیامد ... آه این بار یوسف زنده از زندان نیامد ... آه پیراهنش هم جانب کنعان نیامد ... آه از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند این اتفاق انگار که بسیار می افتاد نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد انقدر میزد دست او از کار می افتاد وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست صد شکر که مرد است زیر دست و پا زن نیست محسن عرب خالقی . مشکل گشای کارها باب الحوائج ذکر توسّل های ما باب الحوائج دارد هوای شیعه را باب الحوایج پیوسته می گوییم «یا باب الحوائج» پر می کشد دل های ما تا کاظمینش امشب عجب دارد تماشا کاظمینش عیسای اهل البیت موسای کلیم است مانند بابایش کریم ابن الکریم است بین دعاهایش غریبه هم سهیم است بابای سلطان خراسان از قدیم است دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش عبد خدا می سازد او با کظم غیظش از هر بلایی شیعه ها را حفظ کرده زیر عبای خویش ما را حفظ کرده در سینه اش علم خدا را حفظ کرده اعجازهای انبیا را حفظ کرده با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی آری وقار او وقار دیگری بود اکسیر علم او عیار دیگری بود هر احتجاجش افتخار دیگری بود تیغ کلامش ذوالفقار دیگری بود مانند زینب، عمّه اش، مرد سخن بود در هر سؤالی پاسخش دندان شکن بود آقای ما در کنج زندان چارده سال محروم از خورشید تابان چارده سال آزرده، زخمی، مو پریشان چارده سال مثل هزاران سال بود آن چارده سال «خلّصنی یارب» گفتنش از حد گذشته پیداست در زندان به آقا بد گذشته محمد فردوسی .