4_5942962271998182527.MP3
5.61M
غزل ابتدایی جلسه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم ماهِ محرم سال 1397
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ »
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ
سالیانی است شدم دست به دامان حسین
سائلِ هر شبه ی سفره ی احسانِ حسین
تا که اوضاعِ دلم زود به سامان برسد
شدم از صبحِ ازل بی سرو سامان حسین
وسط هروله عمریست چنین حس کردم
کرده دیوانه مرا گردشِ چشمانِ حسین
من که هر بار پی خلوت دنجی گشتم
سر درآورده ام از گوشه ی ایوانِ حسین
راضی ام رانده شوم از در فردوس ولی
ببرندم به سوی روضه ی رضوان حسین
بعدِ مرگم اگر از مذهبِ من پرسیدند
پاسخ آرید که بودست مسلمانِ حسین
برکت نافله ی نیمه شبِ خواهر اوست
که شدم گریه کنِ پیکر عریان حسین
تاب شد طاقت زینب که پس از پهلویش
چوب افتاد به جان لب و دندان حسین
#حاج_حسین_سازور
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
.
#واحد
#شب_پنجم_محرم
#سبک_کنارقدمهای_جابر
#رهاکن_دودستم_روعمه
🌷🌷🌷
✅بنداول
رها کن دو دستم رو عمه
بزار تا برم سمت میدون
ببین دوره کردن عمومو
بانیزه و باشمشیراشون
رهام کن که طاقت ندارم
ببینم موهاشو کشیدن
چه سخته ببینم نامردا
گلوی عمو مو بریدن
رهام کن ای عمه
ببین بی قرارم
امونم بریده
قراری ندارم
لبیک عمو حسین (ع)
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
✅بند دوم
اگرچه میون شلوغی
برید دستمو دشمن تو
سرم رو میدم من برات ای
سرمن فدای سرتو
ازین دشمنای حرومی
تقاص شما رو میگیرم
محاله که ازتو جداشم
تا اون لحظه ای که بمیرم
به شوق شهادت
ببین مست مستم
فداییه عمه
فدای توهستم
لبیک عمو حسین ع
.
.
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
عمه محکم گرفته دستش را
داشت اما یتیم تر می شد
لحظه لحظه عمو در آن گودال
حال و روزش وخیم تر می شد
باورش هم نمی شد او باید
بنشیند فقط نگاه کند
بزند داد و بعد هر تیری
ای خدا کاش اشتباه کند
این هم از عشیره می باشد
مرگ بازیچه ایست در دستش
مرگ را می زند صدا اما
حیف افتاده بند بر دستش
یادش افتاد روضه هایی را
که عمویش کنار او می خواند
حرف مادر بزرگ را می زد
روضۀ شعله را عمو می خواند
مادرش پشتِ در که در افتاد
نفسی مادرانه بند آمد
شیشه ای خورد شد به روی زمین
راه کوچه به خانه بند آمد
دستهای پدر بزرگش را
بسته و می کشند اما نه
دست مادر به دامنش افتاد
گفت تا زنده است زهرا نه
چل نفر می کشند از یک سو
دست یک بار دار سَد می شد
بین کوچه علی اگر می ماند
که برای مغیره بد می شد
کار قنفذ شروع شده اما
دخترش برد عمع آنجا بود
خواست تا سمت مادرش بدود
آنکه دستش گرفت بابا بود
پسر مجتبی است این دفعه
نوبت زینب است او ندود
داشت می مُرد داشت جان می داد
وای بر او که تا عمو ندود
نه که گودال،کوچه را می دید
همه افتاده بر سرِ مادر
به کمر بسته چادرش اما
به زمین خورده معجر مادر
تا ببیند چه می شود باید
به نوک پای خویش قد بکشد
شرط کردند هرکه می آید
از تنش هر که نیزه زد بکشد
از همانجا به سنگ اندازان
داد می زد تورو خدا نزنید
وای بر من مگر سر آورید
اینقدر سخت نیزه را نزنید
زره اش را که کندید از تن
اینکه پیراهن است نامردا
از روی سینه چکمه را بردار
وقت خندیدن است نامردا
هرچه گلبرگ بر زمین می ریخت
پخش هر گوشه بوی گل می شد
کم کم احساس کرد انگاری
دستهای عمه شُل می شد
دست خود را کشید تا گودال
یک نفس می دوید تا گودال
از میان حرامیان رد شد
بدنش را کشید تا گودال
باز هم پای حرمله وا شد
پیچ می خورد حنجری ای وای
دید در آخرین نگاه حسین
دست طفلی مقابلش افتاده
شاعر: #حسن_لطفی
.
.
#رباعی های مهدوی شروع جلسه شبهای #محرم 1400
*شب اول*
من آمده ام تا که امانم بدهی
دلمرده رسیده ام که جانم بدهی
امشب شب اول است و من منتظرم
تا اذن عزا به دیدگانم بدهی
*شب اول*
با اشک شما بزم عزا برپا شد
طومار شریف نوکری امضا شد
با ناله ی مادر تو زهرا امشب
پرونده ی شبهای محرم وا شد
____
*شب دوم*
من خسته کبوترم هوایی ام کن
مهمان حریم آشنایی ام کن
با قافله آمدم شب دوم ماه
همراه عقیله کربلایی ام کن
*شب سوم*
ای آرزوی هر شب مهتاب بیا
ای صبر و قرار دل بی تاب بیا
یک سفره ی بغض و گریه آوردم با
غم های رقیه جان ارباب، بیا
__
*شب چهارم*
بر سینه ی خسته ام کمی آه بده
بر قلب شکسته سوز این ماه بده
شبهای محرم است و دستم خالیست
این حرّ پشیمان شده را راه بده
_
*شب چهارم*
دنبال توأم ای نفسم پس برگرد
سخت است به کویت برسم پس برگرد
حساس به نام زینبی می دانم
بر عمه ی سادات قسم پس برگرد
_
#شب_پنجم_محرم
من منتظرم که خاک پایت بشوم
لبریز ترنم صدایت بشوم
امشب غم قتلگاه دارم به دلم
لب تر کن از این روضه فدایت بشوم
_
#شب_ششم_محرم
ای یوسف فاطمه بیا گریه کنیم
با زخم عمیق روضه ها گریه کنیم
امشب تو بیا کنا هم مهدی جان
با داغ یتیم کربلا گریه کنیم
_
#شب_هفتم_محرم
دنیای بدون تو عذاب است عذاب
بی تو دل عاشقان خراب است خراب
ما تشنه دیدار و تماشای توأیم
مانند لب تشنه ی نوزاد رباب
_
#شب_هفتم_محرم
ای منتقم خون خدا روضه بخوان
برگرد برای کربلا روضه بخوان
جانسوزترین روضه غم شش ماهه است
ای صاحب عزا خودت بیا روضه بخوان
____
#شب_هشتم_محرم
برگرد که در سرم تب عاشوراست
امشب شب اشک و ناله های لیلاست
من دل نگران چشم زخمی توأم
این روضه فقطعوهُ ارباً ارباست
____
#شب_تاسوعا
ای کاش که نذر گریه های تو شویم
یک جمعه پر از شور صدای تو شویم
آقا تو دعا کن که شب تاسوعاست
برگردی و ما همه فدای تو شویم
____
#شب_عاشورا
در سینه ی من قیامت عاشوراست
برگرد که فصل غربت عاشوراست
دنبال دوای درد هجران تا کی؟
زخم دل من به وسعت عاشوراست
____
#شام_غریبان
با آتش هجران تو تنها شده ایم
دلخسته ترین تبار دنیا شده ایم
آقا تو بیا بدون تو این شب ها
آشفته تر از زینب کبری شده ایم
___
صابر عابدی
#محرم
.
.
#نوحه #عربی
اسم القصيدة : شهر مذبوحي
اسم الرادود :#محمد_الجنامي
اسم الشاعر :#كرار_حسين_الكربلائي
المناسبة :عاشوراء محرم الحرام 1443
المكان : البصره/الفاو/حسينية وموكب ام الحسن
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اهلاً وسهلاً ياشهر مذبوحي
بين هلالك وآنه بين نوحي
من البواچي كون تطلع روحي
يامحرم....يامحرم
...........................
بين محرم......يادمعه تنضم......بعد بين عيوني
ماعندي راحه......اشبع مناحه.... ياخلگ خلوني
يامحرم....... من تجيني يفز حنيني ودمعي بالعين
يامحرم....... تضيع روحي والگه روحي بمجلس حسين
يامحرم..... مانسيتك انت جرحي بكل السنين
فاگد عزيز وهاي اجت ايامه
تنام الخلگ والليل ابد مانامه
هلالك مثل جمره بگلب خدامه
يامحرم....يامحرم
..................................
شهر المصيبه..... روحي غريبه..... ياالم عشته اوياه
دمعاتي طاحت....... وجروحي صاحت..... يااباعبداالله
حسين جرحي...... مو شهر طول السنه ظل عايش وياي
حسين جرحي....... يامحرم وانت تلچم بالجرح جاي
حسين جرحي......حسين روحي حسين گلبي حسين مولاي
لاتعتقدني يامحرم ناسي
اسم الحسبن اشتمه گبل انفاسي
هلالك ضوى بس صار شيب براسي
يامحرم......يامحرم
...............................
ابچي اعله موده..... وثيابي سوده..... وأحضر ابتعزيته
دموعي هويتي...... بساعة منيتي..... طير اعيش ابيته
مانسيته....... انسه كل الناس بس هو على البال
مانسيته ..... حسين مو بلسان كون بدمعه ينگال
مانسيته..... واليخدمه يحسبه واحد .من العيال
خدامه دللها وسليبه اثيابه
والزهره تگعد هالليالي ابابه
تقراله آيحسين آيمصابه
يامحرم........يامحرم
...........................
البارحه امي...... بس تبچي يمي.... وگلت يمه اشصاير
لزمتلي ايدي..... وگالت اوليدي..... إيهل محرم باچر
يبني يبني.... لاتقصر وأخدم حسين بحياتك
يبني يبني.... بالمجالس التزم تضمن نجاتك
يبني يبني....... وأذكر ابنياته من تذكر بناتك
امي بست چفها وگلت يايمه
بشيباتچ احلف مااعوف الخدمه
عطرك يهل ومن تبتعد نشتمه
يامحرم....يامحرم
................................
انت محنه..... بگلوب اهلنه..... قدس الله ايامك
شهرك يمرنه...... يكسر ظهرنه...... ننحني گدامك
يوم عاشر......تفز حتى الموته تصرخ وا حسيناه
يوم عاشر...... الشمر گاعد فوگ صدر حسين نلگاه
يوم عاشر...... يگول مت من العطش وأحنه سمعناه
بهلالك انشوف الشمر حز راسه
تراوينه حافر خيلهم من داسه
اتذكرنه بخيامه وعطش عباسه
يامحرم........يامحرم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
👇
.
#محرم_۱۴۰۰
#شور
#امام_حسین
بند1⃣
منت به سرم گذاشتی آقا منو باز توی روضه راه دادی
با این همه رو سیاهی اما زیر علم بهم پناه دادی
مدیون توام این لحظاتو
مدیون توام این برکاتو
گریه برا تو خیر کثیره
مدیون توام این حسناتو
محبتات یادم نمیره حسین
به لطف تو دارم نفس میکشم
اگه تا امروز پای تو نبودم
از این به بعد هرچی بگی رو چشم
بند2⃣
غیر از در خونت توی دنیا جای دیگه خدایی خبری نیست
غیر از نسب نوکری تو بعد مردنمون هیچ اثری نیست
کشتی نجات همه عالم
با روضهٔ تو خوب میشه حالم
سینه زنیه شغل شریفم
گریه برا تو رزق حلالم
بهتر از این خونه مگه جایی هست
مثل تو ارباب کجا پیدا میشه
نوکر غیر تو شدن ذلت
نوکر تو یک شب آقا میشه
بند3⃣
ای رحمت واسعه حسین جان بگو از خطاهام میگذری یا نه
حرف دل من این روزا اینه منو کرب و بلا میبری یا نه
داغی رو دلم غیر حرم نیست
جایی که تو باشی چیزی کم نیست
غیراز حرمت چیزی نمیخام
رویایی به جز این تو سرم نیست
چقد دلم لک زده واسه حرم
بگو چیکار کنم بیام کربلا
غیر تو کی درد منو میدونه
از تو نخوام از کی بخام کربلا
شعر و سبک: امیر آهمند
👇
.
#محرم_۱۴۰۰
#شور_حضرت_زینب_س
بند1⃣
اون که عطر چادر نمازش شمیم زهرا داره زینبه
اون که خطبه هاش رنگ بوی کلام مولا داره زینبه
اون که بین زنهای بهشت مقام والا داره زینبه
تمثال زهرا پرچم دار توحید
میگم بدونه هیچ تردید
ذرات عالمو اولاد آدم
به فدای دختر خوشید
یک آیه از سوره ی کوثر
آینه ی حضرت مادر
حیدر شده زینت دنیا
زینب شده زینت حیدر
بند2⃣
اون که خیمه ی عاشقی رو دوباره برپا کرده زینبه
اون که تاریخ کربلا رو با روضه احیا کرده زینبه
اون که خاک خشک کویر و با گریه دریا کرده زینبه
ناخدای صبر کربلا زینب
نوح طوفان بلا زینب
ذکر لبهای اصحاب ثارالله
کلنا فداکِ یازینب
زینب محال بشه تکرار
علامه و محرمِ اسرار
بسکه شباهت به علی داشت
باید بگم زینب کرار
بند3⃣
اون که واسه نائب الحسین کار نیابت کرده زینبه
اون که بعد از امام عاشقا کار امامت کرده زینبه
اون که بعد از قیام کربلا خودش قیامت کرده زینبه
مردانه حرفشو رودررو گفته
ماجرا رو موبهمو گفته
بالحن حیدر قراء وکوبنده
توی کوفه اسکتوا گفته
از هیبتش کوفه شده لال
ساکت شده اون همه جنجال
جا داشت به والله که دوباره
نازل میشد سوره زلزال
شعر و سبک: ایمان عاقل
انجمن تکیه نوکری مشهد
#حضرت_زینب
👇
.
#سبک_271_محرم
#زمینه #مقتلی
#گودال #قتلگاه
#عاشورا
🏴بند اول:
غریب و لب تشنه و بی گناه
پسره زهرا توی قتلگاه
زیره چکمه های سنگینه شمر
گیر افتاده تنها و بی پناه
نشسته روی سینه از جفا
داره می بره سر رو از قفا
نمیذاره کندی خنجرش
سرش راحت از تن بشه جدا
این گلو رو بوسیده آخه خواهرش
رحمی بکن به ناله های مادرش
اینقده خنجرت رو از قفا نکش
روی گردنش
از خدا، شرم کن دست بکش از سرش، بی حیا
بی حیا، موهاشو نکش با کینه، بی هوا
(غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین
(غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین
🌸🌸🌸🌸🌸
🏴بند دوم:
شده جسمش توی مقتل رها
میون تیر و سنگ و نیزه ها
کنارش جنجال و دعوا شده
سر کفش و عمامه و عبا
یکی فکر جایزه ی سره
یکی داره پیرهنو می بره
اومد ساربون و برگشت ولی
توی دست خونیش انگشتره
جلو چشای بچه ها و خواهرش
رفته روی نیزه ی دشمنا سرش
بی کفن افتاده رو خاکا پیکرش
میسوزه پرش
وای حسین، رفته توی تنور خولی سرش
وای حسین، مرکبا رد شدن از رو پیکرش
(غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین
(غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین
🌸🌸🌸🌸🌸
🏴بند سوم:
روی تل زینب شد یک روزه پیر
حسینو کشتن زینب شد اسیر
اون آفتاب پشت ابرا حالا
میون نامحرم ها کرده گیر
زیاده اینجا دست بالای دست
یه دست با سیلی حرمت میشکست
یه دست گوشواره و خلخال می برد
یه دست با آتیش راهشونو بست
دم غروبه و شده قدی کمون
میگه داداش گناه داره رقیه مون
پاشو ببین برات شده چه نیمه جون
وای امون امون
آه حسین، اهل بیتشو زدن تو ازدحام
آه حسین، توی شهر شام با سنگ از روی بام
(غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین
(غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)
#م_سادات_حسینی
#شب_عاشورا #شب_دهم_محرم
👇
@ahangg_bot ایتا.mp3
9.04M
🎶 محمد حسین حدادیان
🔘 هل من ناصر از تو لبیک از من
مثل طوفان زد به قلب دشمن ابن الحسن
🎼 #تنظیم_استودیویی
🎧 #دمام 👌
بسم الله و فی سبیل الله
شد بی دست کربلا عبدالله
.
#دم_پایانی
نسل حسینی (دم پایانی محرم ۱۴۰۰)
ای شروع بندگی، ضربان زندگی
همهی هستم حسین، به تو دل بستم حسین
ای روضهات به پا تا شام ابد
دل من همراهت میماند
عشقت دمی از این دل کم نشود
دل من همراهت میماند
تا ابد به دو عالم، دل ما هم، به تو تکیه خواهد داد
خوش به حال کسیکه، روز اول، مسیرش به حسین افتاد
با توام به نگاه تو قسم
تا به قافلهی تو برسم
«سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان»
با نسیم پرچمت، زیر باران غمت
دلم از زوار توست، عطشم دیدار توست
ای ماه آسمان عاشقیام
بنگر دلتنگیهایم را
چشم ترم نشان عاشقیام
بنگر دلتنگیهایم را
به نگاه خود ای کاش، بپذیری، دل سرگردانم را
به سپاه خود ای کاش، بپذیری، من و فرزندانم را
تو بخوان سوی لشگر وفا
من و نسل حسینی مرا
«سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان»
آه، به حق آه عشق، که رسد خونخواه عشق
شده عالم غرق نور، ز علامات ظهور
ای آخرین مناجات شهدا
به لب آمد جان بیطاقت
نذر تو شد جوانیها به خدا
به سر آمد صبر عشاقت
من و آه دمادم، من و این غم، من و عشق و همعهدی
من و حسرت دیدار، به ره یار، من و ذکر یامهدی
که فدایی راه تو شوم
که شهید نگاه تو شوم
«ای یوسف زهرا، سیدی ادرکنا»
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
👇
Shab04Moharram1400[08].mp3
6.09M
🎙نسل حسینی (دم پایانی)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 شب چهارم #محرم١۴٠٠
Untitled 1.mp3
13.21M
🎤حجت الاسلام #استاد #میرزامحمدی
🔊 #مناجات_ابتدایی
📆#شب_سوم_محرم الحرام ۱۴۴۳
🕌هیئت رزمندگــــان اسلام قم
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
دوش در خیمه اش از غصه نجاتم دادند
تا فدایش بشوم برگ براتم دادند
از عسل حرف زدم شاخه نباتم دادند
یاحسن گفتم و فورا حسناتم دادند
بیخیال همه ام حضرت او را عشق است
پدرم یاد به من داده عمو را عشق است
قاسمم من که به یل های عرب هم رده ام
با همین سن کمم مرشد این میکده ام
با زره کار ندارم به کفن آمده ام
من سر ازرق و چندین پسرش را زده ام
اَشهد انَّ حسین بن علی ثارالله
وقت جنگم همه گفتند که ماشاالله
ولی الان بدنم بین بیابان مانده
به تن من اثر سم ستوران مانده
عمو از دیدن من خم شده حیران مانده
روی لب هام فقط ذکر حسن جان مانده
سنگ ها بوسه گرفتند همه از رویم
پیچ خوردست به یک نیزه ی کوفی مویم
لگدی خورده به روی پر افتاده ی من
کج شده زیر لگد ها سر افتاده ی من
خم شد از چند جهت پیکر افتاده ی من
وای بر حال دل مادر افتاده ی من
خبرم را ببر ای باد برای زهرا
پهلویم درد گرفته است فدای زهرا!
ای عمو پر شده در هرگذر آوازه من
مثل یک ظرف عسل ریخته شیرازه ی من
کیف کن کیف کن الان ز قد تازه من
زره جنگ ابالفضل شد اندازه ی من
چه عجب گر سر پاشیده معما بشود
خود* عباس بروی سر من جا بشود
*کلاه خود
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
.
.
#شور
#حضرت_قاسم
#محرم
*من لاله ام ولی به موج خار و خس/افتادم از پشت فرس
عمو عمو بیا به فریادم برس
به روی خاک افتاده ام به عشق تو/بالا نمی آید نفس
عمو عمو بیا به فریادم برس
جونم رسید از غربت تو بر لب/شد سینه ام شکسته زیر مرکب
رسان عمو سلام به عمه زینب/
آه و واویلا...عزیز زهرا...
*ای در سپهر قلب زارم ماه عشق/شدم به رسم و راه عشق
من فارغ التحصیل دانشگاه عشق
میان میدان با لبان تشنه ام/شدم به سوز و آه عشق
من فارغ التحصیل دانشگاه عشق
جانباز تو فتاده بر روی خاک/تا بیندت با سینه ای ز غم چاک
خون رُخم بیا و کن عمو پاک/
آه و واویلا...عزیز زهرا...
*جاری ز رخسارم شده خون ِ جبین/ای دلربای نازنین
پا بر زمین کشیدنم،عمو ببین
از روی اسب از تیغ ظلم اهل کین/افتاده ام روی زمین
پا بر زمین کشیدنم،عمو ببین
عشقت شده سرشته با گل من/دیدن تو آرزوی دل من
تشنگی ِ شیش ماهه قاتل من/
آه و واویلا...عزیز زهرا
#شب_ششم_محرم
#استاد_مجید_طاهری 🎤
#حضرت_قاسم_بن_حسن_علیهماسلام
#شور
.👇
.
#شور
#ذکر_امیرالمؤمنین(علیه السلام)
#محرم
با مدد از حیدر،شور شرف دارم
به این دل محزون،شوق نجف دارم
به لطف ثارالله،وَ حضرت زهرا
شده نوای من،ابالحسن مولا
ابالحسن مولا...
ز عمق جان خود،کنم سلامِ او
علی امام من،منم غلام او
سلام ما بر تو،ای قبلۀ حاجات
تو کعبه ی عشقی، به مادر سادات
ابالحسن مولا...
باید برای تو، ارض و سما گرید
هم فاطمه گرید، هم مصطفی گرید
دمِ تو هَمرَهْ با، سوز عجیبی شد
وَ مَحرمِ رازت، چاه غریبی شد
ابالحسن مولا...
چون بین آن محراب، فدا شدی مولا
رفتی به دیدارِ، حبیبه ات زهرا
روضه بخوانم من، با یک دل خسته
از فرق خونین و، پهلوی بشکسته
ابالحسن مولا...
به وقت هجرانت، ای رهبر مکتب
مرثیه می خواندی، بر دخترت زینب
به یاد آن دم که، ظلم و جفا بیند
سرِ حسینش را، به نیزه ها بیند
واویلا واویلا...
✍️#حاج_امیر_عباسی
#امام_علی
#شب_ششم_محرم
#استاد_مجید_طاهری 🎤
#حضرت_قاسم_بن_حسن_علیهماسلام
#شور_امیرالمومنین_علیه_السلام
.👇