eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸🔶《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص) السَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الاَئِمَّة النُجَبَاء، السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَهَ الزَهرَاء(س)》🔶🔸 ✅در روایات آمده است که حضرت فاطمه(س) در اواخر عمر شریفشان در دو جا تبسم و لبخند به لب داشتند! 1⃣هنگام شنیدن خبر شهادت خود از حضرت رسول اکرم(ص) : در این باره عایشه در شرح لحظات آخر عمر رسول اکرم(ص) نقل می کند که؛ 📋《دَعَا رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنَتَهُ فاطِمَهَ(س) فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ!》 ♦️هنگامى که رسول خدا(ص) مریض شد، رسول خدا(ص) در ساعات آخر عمرش حضرت فاطمه(س) را به حضورش فراخواند و لحظاتی به نجوا و صحبت محرمانه پرداخت، من از دور دیدم که فاطمه(س) نخست گریه کرد و سپس خندید. دخترش فاطمه را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت. فاطمه(علیها السلام) گریه کرد، مجدّداً رسول خدا با او نجوا کرد، فاطمه(ع) خندید. من از این کار تعجب کرده و از دختر پیامبر(س) پرسیدم: ای فاطمه(س)! با رسول خدا(ص) چه صحبتی کردید که اول گریه کردی و سپس خندیدی؟ او از فاش کردن موضوع مذاکره خودداری کرد، ولی پس از رحلت رسول اکرم(ص) وقتی مجدد از او خواستم که آن را بگوید، فرمود : 📋《أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ!》 ♦️پدرم در مرحله نخست، از رحلت خود به من خبر داد و لذا گریه کردم، ولی سپس به من فرمود : اولین کسی که از خانواده ام به من ملحق می شود، تو هستی و لذا خنده نمودم.(۱) 2⃣هنگام ساخت تابوت به پیشنهاد اسماء : در روایتی از اسماء نقل شده است که در همین روزها حضرت فاطمه(س) خطاب به اسماء فرمود : 📋《أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ؟ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ!》 ♦️آیا نمی‌بینی من در چه حالی هستم؟ مبادا مرا روی تخته‌ای بگذارید که جنازه‌ام ظاهر باشد. (گویا تابوت آن‌زمان همانند نردبانى بدون دیوار بوده، وجنازه را روى آن مى‌گذاشتند، و جنازه مشخّص مى‌شد و پارچه‌اى روى جنازه‌ى آنها مى‌انداختند و حجم جسم آنها از زیر پارچه پیدا بود، و هرکس آن ها را می دید تشخیص مى‌داد که مرد است یا زن!) اسماء گفت : 📋《لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ!》 ♦️نه! به جان خودم قسم! بلکه نظیر آن تابوتی را برای تو درست می‌کنم که در حبشه دیده بودم. فاطمه(س) فرمود : 📋《فَأَرِینِیهِ!》 ♦️پس نمونه‌ی آن را به من نشان بده! 📋《فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذِِ》 ♦️اسماء فرستاد تا از بازار شاخه‌های تازه‌ی خرما آوردند. آنگاه آن تابوتی را که در حبشه دیده بود ساخت و آن اوّلین تابوتی بود که ساخته شد. حضرت فاطمه(س) پس از دیدن آن تابوت خندان شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود.(۲) در روایتی دیگر آمده که حضرت(س) وقتی تابوت را مشاهده نمود، فرمود : 📋《اُسْتُرِينِي! سَتَرَكِ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ》 ♦️حجم بدنم را بپوشان که خداوند متعال بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ای خوش آن روزی که ما، در خانه مادر داشتیم  دیده از دیدار رخشارش، منور داشتیم  هر کسی جسم عزیزش روز بر دارد، ولی  ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم!  کاش آن روزی که مادر گفت: پهلویم شکست!  ما دم در، حق حفظ جان مادر داشتیم  کاش آن روزی که تنها مادر ما را زدند  ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم!  کاش محسن را نمی‏کشتند، تا ما غنچه‏ یی  یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم!  کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم  جای آغوشش به خاک تیره، بستر داشتیم!  این در و دیوار می‏گرید به حال ما، که ما  مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم!  مادر ما، رفت از دنیا در آن حالی که ما  گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم!  (میثم) از دل می‏ سراید شعر جانسوزش، بلی  از عنایت ما به او چون لطف دیگر داشتیم! 👤غلامرضا سازگار 📚منابع : ۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰ ۲)کشف الغمّه اربلی، ج۱، ص۵۰۳ ۳)تهذیب الاحکام طوسی، ج۱، ص۴۶۹ .
. | کند تکیه بر اقتدارت خیام حضرت سکینه بنت‌الحسین (ع) سه‌شنبه۲۰مهر ۱۴۰۰ | ۵ ربیع الاول۱۴۴۳ مداح : کند تکیه بر اقتدارت خیام که رکن خیامی و والا مقام سکونی به سکّانِ فُلک نجات از این رو سکینه تو را گشته نام گواهم همین تلّ در پیش روست تو را سجده برده ست دشت قیام به نفس نفیس تو هم باز گشت ضمیرِ “علیکنَّ مِنّی السّلام” تو آن کعبه ی تیره پوشی که نور حجاب تو را کرده است استلام کمالی چنین و جلالی چنان علی وار و زهرا نشانی تمام نرفته نخ معجرت دست باد ندیده جمال تو را صبح شام تجلّی زهرا! نبود این بعید که خیر النّسایت بنامد امام بکش تیغِ آه و دو دم سر بده الا ذوالفقار علی در نیام بخوان خطبه تا یادمان آوری “کلامُ الامیرِ امیرُ الکلام” به تعظیم شانت جهانی اجیر امیری تو و شام و کوفه اسیر علی خویی و زین أب منصبی از آن رو که آیینه ی زینبی وقاری که جلباب پوشیده است حیایی که در نور پیچیده است از آن خانه ای که تویی و رباب نرفته حسینت به پای شتاب عفیفه، جلیله، کریمه، لقب تو نور خدایی نسب در نسب چه نوری که بر عالمی چیره شد به خورشید کی میتوان خیره شد؟ ندیدند جز نور در محضرت گره های کوری‌ست بر معجرت به یک آه تو خم شود پشتِ دین بیا مثل زینب به منبر نشین علی گونه با خطبه کولاک کن بخوان مسجد کوفه را خاک کن بخوان تا بلرزد زمین و زمان بگو اسکتوا لب ببندد جهان که کوفه علی را تجسّم کند که زنگ شتر دست و پا گم کند که مسجد بلرزد ستون تا ستون بکش کار ما را به مرز جنون .👇
4_5996922102211414582.mp3
13.62M
پیش زمینه | کند تکیه بر اقتدارت خیام شهـادت حضرت سکینه بنت‌الحسین (ع) و ایام شهادت حضرت محسن‌بن‌علی(ع) سه‌شنبه۲۰مهر ۱۴۰۰ | ۵ ربیع الاول۱۴۴۳ مداح : کربلایی حسین طاهری
. | کی میدونه چقدر بلا کشیدم بنت‌الحسین (ع) سه‌شنبه۲۰مهر ۱۴۰۰ | ۵ ربیع الاول۱۴۴۳ مداح : - کی میدونه چقدر بلا کشیدم کی میدونه که من چیا کشیدم سفارشای آخرش به من بود بابامو دیگه بعد از این ندیدم آخرین وصیتش همینه ، برسه به دست شیعه ها آب خوردی یه سلام بده ، بگو یا شهید کربلا تا به جونت عطش افتاد بگو ، به فدای لب عطشان حسین هر کسی آب دست تو داد بگو ، به فدای لب عطشان حسین آه به فدای لب عطشان حسین همین که تو گودال پا گذاشتم من دلمو همون جا جا گذاشتم با اینکه بابام تک و تنها بود من راهی به جز خداحافظی نداشتم از سر و صدا نگم براتون ، نگم هجوم نیزه ها عمه رو با تازیانه دور کرد ، دشمن از گودی قتلگاه هر زمانی گریه کردی بگو به فدای تن عریان حسین تا شنیدی قرآن میخونن به فدای لب و دندان حسین آه به فدای لب عطشان حسین 👇
4_5999173902025099711.mp3
15.62M
زمینه | کی میدونه چقدر بلا کشیدم شهـادت حضرت سکینه بنت‌الحسین (ع) و ایام شهادت حضرت محسن‌بن‌علی(ع) سه‌شنبه۲۰مهر ۱۴۰۰ | ۵ ربیع الاول۱۴۴۳ مداح : کربلایی حسین طاهری
. | شیعتی یا کرام شهـادت حضرت سکینه بنت‌الحسین (ع)) سه‌شنبه۲۰مهر ۱۴۰۰ | ۵ ربیع الاول۱۴۴۳ مداح : - شیعتی یا کرام یا عظام المقام فاندبوا یا حسین بفؤاد حزین شیعتی إنی غریب بین أقوام بغاه و أنا الضامی وأسقى من کؤوس النائبات قطعوا رأسی ظلماً بسیوف مرهفات رفعوه بعد قتلی فوق أطراف القناه ذاک رأسی مشال فی رماح طوال وقطیع الوتین بفؤاد حزین وشبیه الرسول وطأته الخیول وفقدت البنین بفؤاد حزین شیعتی ما إن شربتم عذب ماء فاذکرونی او سمعتم بقتیل أو شهید فاندبونی .👇
4_5999173902025099719.mp3
4.97M
شور | شیعتی یا کرام شهـادت حضرت سکینه بنت‌الحسین (ع) و ایام شهادت حضرت محسن‌بن‌علی(ع) سه‌شنبه۲۰مهر ۱۴۰۰ | ۵ ربیع الاول۱۴۴۳ مداح : کربلایی حسین طاهری
. | مدح امام حسن عسکری (ع) جمعه ۲۳ مهر ۱۴۰۰ | ۸ ربیع الاول۱۴۴۳ مداح : - ای که رخت از خدا کرده حکایت گری هست برازنده ات رهـبری و سروری چـهـرۀ مـاهِ تـو را مـاه بُـود مـشـتـری من نزدم هـیچ وقـت غـیر درِ تو دری جـلـوه گهِ ساحتِ حضرت پیـغـمـبری سیـدنـا الـدخـیـل، یا حـسن العـسکـری نــور دل فــاطــمــه آیــنــۀ بــوتــراب پیش تو زانو زند صبح و غروب آفتاب بر دل بی تاب ما بیـشتـر از این بـتاب هر چه که دادم سلام از تو گرفتم جواب بر همه دلها مقـیم از همه عـالـم سری سیـدنـا الـدخـیـل، یا حـسن العـسکـری وسعـتِ بی انتهـا رحمت جـاری شدی بر دلِ پـائـیزیان پـیـک بـهـاری شدی سـوژۀ نـابِ لـبِ ذاکـر و قـاری شـدی مثل عـمـویت حسن نا مـگـذاری شدی تــو حــسـنِ دومِ فــاطـمــۀ اطــهــری سیـدنـا الـدخـیـل، یا حـسن العـسکـری هم حرمت دلرباست هم حرمت با صفاست یک حرمِ ساده نیست جلوه گر کبریاست مـعـتـقـدم تا ابـد قـبـلـۀ دل سـامـراست زائر تو در حـرم زائر عرش خداست تـو پـسـر فـاطـمـه تـو پـسـر حـیـدری سیـدنـا الـدخـیـل، یا حـسن العـسکـری .👇
4_6005956926695803651.mp3
11.02M
پیش زمینه | ای که رخت از خدا روز (ع) جمعه ۲۳ مهر ۱۴۰۰ | ۸ ربیع الاول۱۴۴۳ مداح : کربلایی حسین طاهری
YEKNET.IR - zamine - hafteghi - 1400.08.11 - poyanfar.mp3
8.12M
احساسی (عج) 🍃شیعه‌ی تو غریب و منم یه بچه شیعه ام 🍃اشکی بده سبک کنم سنگینی رو سینمو 🎤 | سلام زندگی سلام عشق من سلام علی حجه بن الحسن شیعه تو غریبه وُ منم یه بچه شیعمو اشکی بده سبک کنم سنگینیه رو سینمو بقیه الله یا فرج الله یا مولانا یا صاحب الزمان۴ آجرک اِلله بقیه الله
. بر ناله های بی اثرم توبه می کنم بر حال و روز پر شررم توبه می کنم با گریه های خویش به جایی نمی رسم حالا بر اینکه بی سپرم توبه می کنم بال و پرم فدای گناهم شد و شکست بهر شفای بال و پرم توبه می کنم هر چه به در زدم، درِ این خانه وا نشد دلخسته ای به پشت درم توبه می کنم خشکیده است چشم همیشه بهاری ام اشکی بده بر این بصرم، توبه می کنم یاسیدالکریم، پناهم نمی دهی ؟ من آن گدای در به درم توبه می کنم یاد عذاب، درد سرم را زیاد کرد از آنچه آمده به سرم توبه می کنم عمرم گذشت و هر سحر از غافلین شدم حالا برای هر سحرم توبه می کنم هرکس که رفت کرببلا توبه کرد و رفت  امشب منم به عشق حرم توبه می کنم .
. ملک هستی کمینه دولت اوست کون و امکان رهین منّت اوست جان مهیا برای خدمت اوست دل سرا پردۀ محبّت اوست دیده آیینه‌ دار طلعت اوست خانه ‌اش جلوه ‌گاه نور خدا مرکز شور و عشق و ذوق و صفا مهبط روح و معبد صلحا من که باشم در آن حرم که صبا پرده ‌دار حریم حرمت اوست خانه ‌ای آبرو به هر دو سرای ساکنان جمله محو نور خدای گلشنی عصمتش هزار آوای هر گل نو که شد چمن آرای اثر رنگ و بوی صحبت اوست معدن شور و شوق و ذوق و طرب منبع جود و علم و حلم و ادب روشن از نور حق چه روز و چه شب گر من آلوده دامنم چه عجب همه عالم گواه عصمت اوست رفته انوارش از سَمک به سِماک در غمش باد و آب و آتش و خاک فدیه‌ اش گشته ‌اند با دل پاک من و دل گر فدا شدیم چه باک غرض اندر میان سلامت اوست مظهر عزّت است و فرّ و وقار مهر و قهرش نشان جنّت و نار زاهدا عیب من مکن زینهار تو و طوبی و ما و قامت یار فکر هر کس به ‌قدر همّت اوست خادم او و سرورم به دو کون غیر عشقش نمی‌خرم، به دو کون منّت از کس نمی ‌برم به دو کون من که سر بر نیاورم به دو کون گردنم زیر بار منّت اوست از فراقش پر است ساغر چشم اشگ باشد یگانه گوهر چشم نیست گر جای او به کشور چشم بی‌خیالش مباد منظر چشم زانکه این گوشه جای خلوت اوست گنج عرفان و عشق و ذوق و ادب مستی عشق و شوقِ راه طلب نالۀ صبح و ذکر خلوت شب ملکت عاشقی و کنج طرب هر چه دارم به یمن دولت اوست هر زمان در زمانه اهل وفاست کز رخ یار خویش مست‌ ولا ست بی‌گمان درد عشق جمله دواست دور مجنون گذشت و نوبت ماست هر کسی پنج روزه نوبت اوست «فانی» است و «جلال» گرچه فنا فقر باشد کلید گنج بقا فقر ما فخر ماست در دو سرا فقر ظاهر مبین که «حافظ» را سینه گنجینۀ محبّت اوست عباس داداش زاده✍ 👇