eitaa logo
امام حسین ع
18.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4629952854.mp3
41.94M
🤲 قرائت در 🎙بانوای : حاج میثم مطیعی 🔺 اجراشده در : هیأت آیین حسینی 📆 پنجشنبه ۹۹/۱۱/۳۰
. حاج غلامرضا سازگار✍ . ماه پرفیض رجب، ماه نبی، ماه خداست ماه توبه، مه رحمت، مه ذکر است و دعاست . ماه از خویش بریدن به خدا پیوستن ماه آنکس که به حق واصل واز خویش جداست . ماه میلاد شریف دو محمّد دو علی که پر از جلوۀ ماه رخشان ارض و سماست . جمعۀ اول این ماه، جمال ازلی در تماشای رخ حضرت باقر پیداست . دوم ماه رجب عید بزرگی دگر است عید میلاد علی‌ بن‌ جواد بن رضاست . سوم ماه رجب آن دهمین حجت حق جگرش لختۀ خون از شرر زهر جفاست . دهم ماه رجب با گل رخسار جواد موج‌زن رایحۀ عطر ولایت به فضاست . بارک‌الله که در سیزده ماه رجب عید میلاد علی، مظهر رب الاعلاست . کعبه آغوش گشوده چو گریبان از هم که ز قلب حرم‌الله، علی عقده‌گشاست . صاحب‌خانه ندا داد که ای بنت اسد خانه از ماست ولیکن متعلق به شماست . قدر و جاه تو بود فوق مقام مریم پسر تو علی است و پسر او عیساست . نجل پاک تو امام است به نجل مریم گرچه او مریم و عیساش پیام‌آور ماست . این پسر رکن و مقام است و حطیم و زمزم این پسر حجر و حجر، مروه و مسعا و صفاست . نیمۀ ماه رجب روز وفات زینب او که دخت علی و مادر صبر است و رضاست . زینب، آن فاتح میدان اسارت که هنوز زنده از خطبۀ او واقعۀ کرب‌و‌بلاست . شیردخت علی و فاطمه و اخت حسن که حسین دگر است و نفسش عاشوراست . بیست و پنج رجب از بهر محبان علی روز اندوه و غم و ناله و اشک است و عزاست . روز آزادی زندانی زهرای بتول روز قتل خلف حضرت صادق، موساست . گوییا در دل تاریک سیه‌چال، هنوز بانگ العفو بلند از دو لب آن مولاست . آن که دربارۀ وی آمده ساق مرضوض چشم‌ها گر ز غمش خون بفشانند رواست . روز بیست و ششم ماه رجب داغ پدر بر دل و بر جگر سوختۀ شیر خداست . بر دل ختم رسل داغ ابوطالب ماند آن که ایمانش فوق همۀ ایمان‌هاست . بیست و هفت  است عید بزرگی دیگر عید مزمل و مدثر و نور و طاهاست . عید بعثت که نبی رخت رسالت پوشید به! چه عیدیکه به از عید صیام و اضحاست . عید پرواز بشر، عید نزول قرآن عید نابودی بت، عید تجلای خداست . بیست و هشت رجب آغاز فراقی‌ست بزرگ که حسین‌بن‌علی عازم دشت و صحراست . کاروان پسر فاطمه هنگام سحر سر به کف دارد و عازم به سوی کرب‌و‌بلاست . عزم حج دارد و در اول ره می‌بیند قتلگاه است بر او مروه، صفا تشت طلاست . هم‌قدم زینب و عباس و علی‌اکبر پیش رویش علی و پشت سر او زهراست . گاه بر فرق علی‌اکبر خود می‌نگرد گاه می‌گرید و چشمش به دو دست سقاست . گاه در سینه کند نوک سنان را احساس گاه بیند که بریده سر پاکش ز قفاست . سر به کف داشتن و تیر گرفتن به جگر سپر سنگ شدن حج امام شهداست . «میثم!»آن تربت شش‌گوشه بود در بر تو وای من! از چه ندیدی حرم یار کجاست .
. زبان حال امام هادی علیه‌السلام شاه تبعیدی و بی خادم و بی دربارم چه کنم خسته‌ام و بی کسم و بی یارم بیشتر از دو دهه هست که دور از وطنم بند در سامره ام ساکن بالاجبارم به هدایت نرسد هرکه زما رو گرداند هادی ام حیف کشیدند به ابر تارم پسر شیرم وبین قفس شیرم بُرد آه نشناخت مرا والیِ بد کردارم عرش و فرش است گدایم به که گویم ظالم به گداخانه مرا برد که سازد خوارم بد نکردم به کسی زهر بکامم دادند اشک پاییز درآمد بر این رخسارم دشمن از کینه و از ترس شبیخونم زد به حرم‌خانه و سجادهءاستغفارم قصد آتش زدن خانه من را کردند گاه‌وبیگاه نمودند مرا احضارم هر زمان برد مرا، ناله‌ی من مادر بود چکنم سیّدم و یاد در و دیوارم به خدا مادر ما زیر لگد گیر افتاد روضهءمحسن و در کرده مرا بیمارم تا که تحقیر شوم بزم شرابم بردند چکنم یار ندارم چه کنم ناچارم وسط بزم شراب از غم زینب مُردم داد یاد لب و آن چوب مرا آزارم بین آن معرکه با چشم به عباسش گفت تا کجاها که رسیده‌است پس‌از تو کارم سرخ‌مویِ عربی دختری از مارا خواست تا ابد زخمی آن صحبت ناهنجارم اشهد لحظه‌ی موتم شده ای وای حسین یاد آن طشت طلا جان به خدا بسپارم مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰ .
. 1️⃣شرکت کردن در مسابقه تیراندازی!👇 ✅هشام بن عبدالملک در زمان حکومت خود، امام محمد باقر(ع) و فرزندش امام جعفر صادق(ع) را تحت الحفظ به شام آورد. روزی در مجلسی هشام تصمیم گرفت یک مسابقه تیراندازى ترتیب دهد و امام(ع) را در آن مسابقه شرکت بدهد. هشام رو به امام محمدباقر(ع) کرد و چنین گفت : 📋«يَا مُحَمَّدُ(ص)! اِرْمِ مَعَ أَشْيَاخِ قَوْمِكَ اَلْغَرَضَ» ♦️ای محمد(ص)! با بزرگان خويشاوند خود تيراندازى كن! حضرت(ع) فرمود : 📋«إِنِّي قَدْ كَبِرْتُ عَنِ اَلرَّمْيِ فَهَلْ رَأَيْتَ أَنْ تُعْفِيَنِي» ♦️من پير شده‌ام و موقع تير اندازی ام گذشته و مرا معاف دار. هشام که خیال مى کرد فرصت خوبى به دست آورده و امام باقر(ع) را در دو قدمى شکست قرار داده است، اصرار و پافشارى کرد و گفت : 📋«وَ حَقِّ مَنْ أَعَزَّنَا بِدِينِهِ وَ نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ(ص) لاَ أُعْفِيكَ» ♦️قسم به حق خدائى كه ما را به دين خود و به پيامبرش امتياز بخشيده است، ممكن نيست. هشام در اين هنگام به یکی از شخصيتهاى بنى اميه اشاره نمود و دستور داد که تیر و کمان خود را به آن حضرت(ع) بدهند. 📋«فَتَنَاوَلَ أَبِي عِنْدَ ذَلِكَ قَوْسَ اَلشَّيْخِ ثُمَّ تَنَاوَلَ مِنْهُ سَهْماً فَوَضَعَهُ فِي كَبِدِ اَلْقَوْسِ ثُمَّ اِنْتَزَعَ وَ رَمَى وَسَطَ اَلْغَرَضِ فَنَصَبَهُ فِيهِ ثُمَّ رَمَى فِيهِ اَلثَّانِيَةَ فَشَقَّ فُوَاقَ سَهْمِهِ إِلَى نَصْلِهِ ثُمَّ تَابَعَ اَلرَّمْيَ حَتَّى شَقَّ تِسْعَةَ» ♦️پدرم بعد از اين اجبار، تیر و كمان را از هشام گرفت و تیرى در چله کمان نهاد و نشانه گیرى کرد و تیر را درست به قلب هدف زد! آنگاه تیر دوم را به کمان گذاشت و رها کرد و این بار تیر در چوبه تیر قبلى نشست و آن را شکافت! تیر سوم نیز به تیر دوم اصابت کرد و به همین ترتیب تا نُه تیر پرتاب نمود که هر کدام به چوبه تیر قبلى خورد! این عمل شگفت انگیز، حاضران را به شدت تحت تاثیر قرار داده و اعجاب و تحسین همه را برانگیخت. هشام که همه برنامه هایش غلط از آب در آمده و نقشه اش نقش بر آب شده بود، سخت تحت تاثیر قرار گرفت و بى اختیار گفت : 📋«يَا أَبَا جَعْفَرٍ(ع)! وَ أَنْتَ أَرْمَى اَلْعَرَبِ وَ اَلْعَجَمِ هَلاَّ زَعَمْتَ أَنَّكَ كَبِرْتَ عَنِ اَلرَّمْيِ؟» ♦️ای ابا جعفر(ع)! تو سرآمد تیراندازان عرب و عجم هستى، چگونه مى گفتى پیر شده ام؟! آنگاه سر به زیر افکند و لحظه اى به فکر فرو رفت که گویی از پیشنهاد خود پشیمان شده است. سپس امام باقر(ع) و امام صادق(ع) را در جایگاه مخصوص کنار خود جاى داد و فوق العاده تجلیل و احترام کرد و رو به امام(ع) کرده گفت : 📋«يَا مُحَمَّدُ(ص)! لاَ تَزَالُ اَلْعَرَبُ وَ اَلْعَجَمُ تَسُودُهَا قُرَيْشٌ مَا دَامَ فِيهِمْ مِثْلُكَ لِلَّهِ دَرُّكَ مَنْ عَلَّمَكَ هَذَا اَلرَّمْيَ وَ فِي كَمْ تَعَلَّمْتَهُ؟» ♦️ای محمد(ع)! قریش از پرتو وجود تو شایسته سرورى بر عرب و عجم است، این تیراندازى را چه کسى به تو یاد داده است و در چه مدتى آن را فرا گرفته اى؟ حضرت(ع) فرمود : 📋«قَدْ عَلِمْتَ أَنَّ أَهْلَ اَلْمَدِينَةِ يَتَعَاطَوْنَهُ فَتَعَاطَيْتُهُ أَيَّامَ حَدَاثَتِي ثُمَّ تَرَكْتُهُ فَلَمَّا أَرَادَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ مِنِّي ذَلِكَ عُدْتُ فِيهِ» ♦️مى دانى که اهل مدینه اهل تیر اندازی هستند و به این کار عادت دارند، من نیز در ایام جوانى مدتى به این کار سرگرم بودم ولى بعد آن را رها کردم، امروز وقتی تو اصرار کردى ناگزیر پذیرفتم. هشام گفت : 📋«مَا رَأَيْتُ مِثْلَ هَذَا اَلرَّمْيِ قَطُّ مُذْ عَقَلْتُ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ فِي اَلْأَرْضِ أَحَداً يَرْمِي مِثْلَ هَذَا اَلرَّمْيِ!» ♦️از وقتى به عقل آمده‌ام چنين تير اندازى نديده‌ام. گمان نمي كنم كسى روى زمين بتواند چنين تیری بزند!(۱) 📚منبع : ۱)دلائل الامامه طبرى شیعی، ص۱۰۵ .
. ‍ سرود زیبا ویژۀ میلاد امام باقر علیه السلام به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ شیرین شده باز کام دل هامون بارونی شده دیدۀ بارون دنیا اومده نوۀ ارباب نورانی شده همه دنیامون امشب درایِ رحمت حق به روی دنیا وا شده امشب حضرتِ امامِ زین العابدین بابا شده «یابن الزهرا ، یاامام باقر ، یاامام باقر ، یاامام باقر» از شور و شعف هر دلی زائرِ تا شهرِ نبی تا بقیع زائرِ امشب که شبِ مستیِ عاشقاس میلاد آقام حضرت باقرِ «یابن الزهرا ، یاامام باقر ، یاامام باقر ، یاامام باقر» خندون شده این نوگل زیبا گهواره ی اون بازوی سقا لالایی اون وقت خوابیدن ذکرِ یاحسینِ زینبِ کبری آقا دستِ خالی اومدم نذار که باز خالی برم آقا روم سیاهِ ولی تویی صاحب کرم از سفرۀ تو میچینم خوشه ای از رحمتِ تو میبرم توشه ای من ملتمسِ یه نگاهِ توام کن قسمت من صحنِ شش گوشه ای «یابن الزهرا ، یاامام باقر ، یاامام باقر ، یاامام باقر» شیرین شده باز کام دل هامون بارونی شده دیدۀ بارون دنیا اومده نوۀ ارباب نورانی شده همه دنیامون امشب درایِ رحمت حق به روی دنیا وا شده امشب حضرتِ امامِ زین العابدین بابا شده از شور و شعف هر دلی زائرِ تا شهرِ نبی تا بقیع زائرِ امشب که شبِ مستیِ عاشقاس میلاد آقام حضرت باقرِ «یابن الزهرا ، یاامام باقر ، یاامام باقر ، یاامام باقر» باز فکر حرم تو سرم افتاد یادِ اولین سفرم افتاد با عنایتِ حضرت زهرا بازم گذرم به حرم افتاد ارباب، ناله هایِ این دل پاره به جایی نرسد ارباب، گریه های منِ آواره به جایی نرسد میگن"تا که از جانب معشوق نباشد کششی" ارباب، "کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد" از کودکی ام‌ مستم و عاشقم بر درگهِ شاه بندۀ صادقم آخر یه روزی دعای خواهرِت آغوش حرم میشه لایقم «یابن الزهرا ، یاامام باقر ، یاامام باقر ، یاامام باقر» شیرین شده باز کام دل هامون بارونی شده دیدۀ بارون دنیا اومده نوۀ ارباب نورانی شده همه دنیامون امشب درایِ رحمت حق به روی دنیا وا شده امشب حضرتِ امامِ زین العابدین بابا شده از شور و شعف هر دلی زائرِ تا شهرِ نبی تا بقیع زائرِ امشب که شبِ مستیِ عاشقاس میلاد آقام حضرت باقرِ «یابن الزهرا ، یاامام باقر ، یاامام باقر ، یاامام باقر» 👇
حاج‌حسین_سیب‌سرخی_شیرین_شده_باز_کام_دل‌هامون،_بارونی_شده_دیدۀ_بارون.mp3
8.64M
زیبا 📝 شیرین شده باز کام دل‌هامون، بارونی شده دیدۀ بارون 👤 حاج‌حسین 🌺
‍ ‍ . |⇦•مدینه چه گل بارونه.. ویژۀ ولادت حضرت امام باقر سلام الله علیها _ سید مهدی * ●━━━━━━─────── دوباره بارون رحمت رو کویر دل میباره یه آقایی اومده که بوی پیغمبرو داره گذر ملائکه باز رو خاک مدینه افتاد میرسن با گل و هدیه خونه‌ی امام سجاد مدینه چه گل بارونه لب آسمون خندونه برای امام باقر، فرشته غزل میخونه باز مدینه چراغونه خونۀ زین العابدین کهکشونه این تیکه ماه دردونه دلارو دنبال خودش میکشونه امام باقر .. مدد یا مولا .. جابر اینقدر زنده موند تا بزنه گلی جوونه سلام پیمبرُ به این محمد برسونه .. صاحب علم خدایی به دو عالم نور عینِ میمیرم براش آخه اون نوه ی امام حسینِ .. جمالش مثل خورشیده رو پای بابا خوابیده براش از بهشت آوردن لباسی رو که پوشیده .. تو بغله علمدارِ ذکر عموجون علی اکبرُ داره عجب سعادتی داره که عمه زینب براش اسپند میاره امام باقر .. مدد یا مولا .. تیغ ابروش ذوالفقاره توی علم همتا نداره روی گونش عمه زینب داره گل بوسه میکاره عکس اون توی چشای قمر اُم البنینه خالیه جای علی که این نتیجه شو ببینه شیرینه شبیه قنده مثل خورشیده تابنده یه باغ گلی وا میشه همین که لباش میخنده ما با دعاش سرفرازیم به عشق اون تو سینه هامون مینازیم یه روز میاد تو مدینه با همدیگه صحن و سراشو میسازیم علی علی علی علی .. ــــــــــــــــــ علیه_السلام 👇
حاج‌سیدمهدی_میرداماد_دوباره_بارون_رحمت_رو_کویر_دل_می‌باره_ (1).mp3
4.71M
| 📝 دوباره بارون رحمت رو کویر دل می‌باره... 👤 حاج‌سیدمهدی 🌺 ویژه ولادت
. 📋شب بارونه صورتم خیسه کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب بارونه، صورتم خیسه یکی این حالِ / منو بنویسه دنیا زندونه، گوشه گیرم کرد جرم من عشقه ،عشق اسیرم کرد دنیا دلیل زندگیمو پس بده امام‌حسین بچه‌گیمو پس بده دنیا دو روزه منم می‌دونم من این دوروزو حرم می‌مونم دنیا دوروزه یه روز تاسوعا دنیا دو روزه یه روز عاشورا " یا سیدی یا اباعبدالله " بچه بودم که / بغلم کرد و مست احلی مِن / عسلم کرد و یاحسین گفتم ، دل من باز شد نوکریم از اون / لحظه آغاز شد مگه یادم میره بابام بهم چی‌گفت به دست و پای هیچکی جز حسین نیفت من زندگیمو به عشق مدیونم من زیر دِین حسین می‌مونم عشق از یه مشکل طلا می‌سازه عشق از یه دشت کربلا می‌سازه " یاسیدی یا اباعبدالله " اون که چشماش به / ذره میفته نباشه کوه به / دَره میفته بی حسین دنیا / نقطه‌ی کوره با حسین چاهم / چشمه‌ی نوره نوری که واسطه حسین هدایته هدایتی که خونه‌ی سعادته به‌به به این آسمون آبی به‌به به این خونه ی اربابی به‌به به این سفره و این نعمت این روزی و روضه و این هیئت " یاسیدی یا ابا عبدالله " *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
4_5870672629467187235.mp3
7.74M
✨مناجات | حتى اگر نبخشد ، این چشم تر می ارزد 🎙حاج محمود ﷻ حتى اگر نبخشد، این چشم تر می ارزد این دور هم نشینى، وقت سحر می ارزد جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست هروقت می نشیند در پشت در می ارزد گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند پیش کریم خیلى خون جگر می ارزد منکه توقع قرب از هیچکس ندارم اصلا همینکه هستم این دوروبر می ارزد چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند پس گم شدن براى مهر پدر می ارزد هر طور می پسندى بشکن دل گدا را هرچه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد فرموده اند روزه یعنى على, یقینا کار علیست والله روزه اگر می ارزد چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد یک یاعلى بجاى العفو پاکمان کرد این یاعلى براى ما آنقدر می ارزد هر چه خراب کردم دیدم درست کردى ویرانه بودن من از این نظر می ارزد گر تو نمی پسندى تغییر ده قضا را از کوى نیکنامان یک آن گذر می ارزد حداقل به کار حسین که میاییم اینبار را ضرر کن، ما را بخر...می ارزد .
تو شب لیلة الرغائب آرزو میکنم.mp3
3.2M
می گیرم شاخه یاس و تو دستم و بو میکنم دوباره سمت کربلای آقا رو می کنم توی ماه رجب رسیدم واسه ی گدایی تو شب لیله الرغائب آرزو می کنم آرزومه که زیر علم بمیرم یا بیام یک گوشه از حرم بمیرم آرزومه اینقده زنده بشم تا به طواف دستای قلم می گیرم شاخه یاس و تو دستم و بو میکنم دوباره سمت کربلای آقا رو می کنم توی ماه رجب رسیدم واسه ی گدایی تو شب لیله الرغائب آرزو می کنم آرزومه که منم از شما باشم آرزومه که من از شهدا باشم سال دیگه شب لیله الرغائب آرزومه که منم کربلا باشم (حسین وآآآآآ )4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ◾اولین اعمال لیله الرغائب را بقصد رجا انجام دهید ، نه به نیت استحباب. چرا که سند آن ضعیف و از اعمال مورد تاکید اهل سنت است. شب سوز و مناجات و دعا شد خریدار گناهکاران خدا شد شب جمعه بیا غفران طلب کن لبت را تر ز مینای رجب کن رجب ماه علی ماه خدائیست محب مرتضی از حق جدا نیست شب جمعه شدم تا کربلایی شده ذکر لبم آقا کجایی شب جمعه زیارتنامه خوانم خودم را تا به مقتل میکشانم حرم گشته قرق مادر رسیده ولی با قامت از غم خمیده بُنّیَ ذکر لبهایش شد امشب امان از سینه ی پر درد زینب حرمها تا که گردیده است خاموش میان روضه مادر رفت از هوش سراسیمه پیمبر آمد از راه کشید از سینه ی سوزان خود آه تمام کربلا را غم گرفته حسینم وا حسینا دم گرفته به همراه علی بر گرد زهرا بگوید واحسینا واحسینا مکرر ناله از سینه کشیده کند یادی ز رگهای بریده سحر آمد بگوشم بانگ تکیبر شده وقت اذان با آه شبگیر کنم یادی من از شبه پیمبر به قد و قامتش الله اکبر به راه عشق اکبر تا فدا شد موذن بر نماز کربلا شد بگویم بعد روضه من به اکبر الا ابن الحسین، شبه پیمبر نماز کربلا را تو اذانی به شانت هرچه گویم به از آنی .
. 📋این شب جمعه گدایی طعم دیگر میدهد / ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غیر آهی در بساطم نیست، آه آورده‌ام هرچه دارم را به امید نگاه آورده‌ام من گدایی بی‌کسم، رو سوی شاه آورده‌ام با چه امیدی به این خانه پناه آورده‌ام در رجب توبه به من احساس بهتر می‌دهد این شب جمعه گدایی طعم دیگر می‌دهد سال‌های سال غفلت کردن من را ببخش سستی وقت عبادت کردن من را ببخش با همه جز تو رفاقت کردن من را ببخش جای شکرش کفر نعمت کردن من را ببخش درد من دنیا شده پس درد دین رفته کنار حرف حق محض رضای آن و این رفته کنار ریزه‌خوار لطف سلطانم، علی جانم علی تا علی دارم مسلمانم، علی جانم علی با علی لبریز ایمانم، علی جانم علی تا سحر هر لحظه می‌خوانم، علی جانم علی " یا مَنْ اَرجوهُ لِکُلِّ خَیر " سائل آمده توبه کرده با پشیمانیِ کامل آمده وقت درد دل شده حال دعایم را بده لطف کن امشب جواب گریه‌هایم را بده درد روح و جسم دارم، پس دوایم را بده میهمان آشنایم کربلایم را بده چون در این شبها به سمت کربلا رفتن خوش است کربلا هم گر نشد صحن رضا رفتن خوش است کربلا گفتیم و از کرببلایش سوختیم باز شد حرف حسین و با عزایش سوختیم ازغم گودال و ذبح از قفایش سوختیم مادری تا ناله زد از ناله‌هایش سوختیم می‌زنم روی سر، از داغ سرت جان می‌دهم من ته گودال جای خواهرت جان می‌دهم *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. ✍ ساقی از خمّ ولایم بچشان باده که امشب به تولای علی مست شوم، بی خبر از هست شوم، عاشق یکدست شوم، سر بکشم، پر بکشم، حلقه ی اقبال زنم، از قفس خاکی تن بال زنم، لب به سخن باز کنم، خوانم و پرواز کنم، گویم و اعجاز کنم، بر دو جهان ناز کنم، مدح علی بر همه آغاز کنم، هان منم و عشق امیرم، به همین عشق اسیرم، که کشد سوی غدیرم، روم و دامن دلدار بگیرم، نگهی افکند آنگونه که صد بار شوم زنده و صد بار بمیرم، چه غدیری، چه امیری، چه بشیری، چه مه و مهر منیری، چه قیامی، چه پیامی، چه امامی، چه مقامی، همه جا بحر عنایت، همه جا نور لایت، شده از خالق معبود روایت، که بود عید ولایت، ملک و حور و پری، ارض و سما، کوه و چمن، دشت و دمن، ریگ و حجر، نخل و شجر، جنّ و بشر، یکسره کوشند مگر تا شنوند، از دو لب ختم رُسل، فخر سُبل، هادی کل، مدح علی شیر خدا را جبرئیل آمده از سوی خداوند تعالی، به رخش نور تجلی، به لبش حکم تولّی، که الا ختم رسالت، گهر بحر جلالت، نبی امی خاتم، پدر عالم و آدم، صلوات از سوی حق بر تو بر آل تو هر دم، به علی باش مبلّغ، به تو امر از طرف خالق سرمد شده، بلّغ، برسان حکم خدا را، وَ بگو گفته ی ما را، که خدا یار تو باشد، اگر امروز زبان را نگشایی و تولای علی را به خلایق ننمایی و دل اهل ولا را نربایی، به خدایی که تو را داده چنین قدر و جلالت، به تو و حیدر و آلت، همه ابلاغ تو باطل شود از بدو رسالت، بگشا لعل لب و بانگ به عالم بزن و سیطره ی کفر و دو رویی همه بر هم بزن از شیر خدا دم بزن اینک بچشان بر همگان جام ولا را چو شنید این سخن از پیک خدا خواجه ی عالم، شرف دوده ی آدم، نبی پاک و مکرم، همه توحید مجسم، لب جانبخش مسیحایی او غنچه صفت باز شد از هم، که الا ای همه حجاج، زن و مرد، ز پیر و ز جوان، خُرد و کلان، باز بگیرید عنان، کز طرف ذات خدای دو جهان آمده فرمان، که بگویم به شما آنچه شده وحی به من از سوی خلاق زمن، خلق در آن برکه شده جمع، چو پروانه که بر دور و بر شمع، بفرمود نبی تا ز جهاز شتران گشت به پا منبر و چشم همه بر قامت پیغمبر و بگذاشت نبی پای بر آن منبر و فرمود بسی حمد و ثنای احد داور و پس خواند یکی خطبه ی غرّای ز هر نقص مبرا، به نوایی که بسی بود دل آرا، به ندایی که زن و مرد شنیدند ز لعل لبش آن طُرفه ندا را سخن ختم رسل برد ز سر هوش زن و مرد، سراپا همگان گوش، به جز نطق محمد همه خاموش، الا ای همه را بار ولایت به سر دوش، مبادا شود این قصه فراموش، که ناگاه نگاه نبی افتاد به رخسار علی، حجت حی ازلی، شیر خداوند جلی، آن به خداوند ولی، فارس میدان یلی، خواند ورا بر روی منبر به کنارش به چنان عزّ و وقارش، صلوات همه ی خلق نثارش، نگه ختم رسل سوی علی، شیفته ی روی علی، گشته ثناگوی علی، آی همه امت احمد بشتابید و بیایید و ببینید، همه دست علی را به سر دست محمد، دو لب خویش گشوده، دل یک خلق ربوده، که هر آنکس که منم رهبر و مولاش، بود تا ابدالدهر علی رهبر و مولاش، علی سرور و آقاش، علی حصن حصین است، علی سرّ مبین است، علی یاور دین است، علی یار و معین است، علی فخر زمان است، علی میر سماوات و زمین است، علی حبل متین است، امام است و امین است، همین است و همین است، علی رهبر و مولاست شما را علی صوم و صلات است، علی حج و زکات است، علی صبر و ثبات است، علی خضر حیات است، علی نیت و تکبیر، علی حمد و رکوع است، وَ قیام است و قعود است، علی حج و علی کعبه، علی مروه، علی سعی و علی رکن و مفاف است و طواف است، علی اول اسلام، علی آخر اسلام، علی محور اسلام، علی رهبر اسلام، علی سرور اسلام، علی یاور اسلام، علی ردّ و قبول است، علی بحر عقول است، علی جان رسول است، علی زوج بتول است، علی عرش و علی فرش، وَ علی مهر و علی ماه، وَ علی آدم و نوح است، وَ خلیل است و کلیم است و مسیح است، علی یوسف و یعقوب و سلیمان و علی یونس و خضر است، علی فاتح بدر و اُحد و خیبر و احزاب، علی اصل خطاب است، ثواب است و عِقاب است، ظهور است و حجاب است، به ربّی که کریم است و رحیم است و ودود است و غفور است و حلیم است و عظیم است، خدا مثل علی شیر ندارد، دو جهان مثل علی میر ندارد، نتوان یافت همانند علی گر چه بگردید همه ارض و سما را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ‍ تو رو به اضطرار زینب بیا آقا به قلب بی قرار زینب بیا آقا ✔️بیا آقا بیا آقا به غربت مزار زینب بیا آقا به قلب بی قرار زینب بیا آقا ✔️بیا آقا بیا آقا تو رو به غربت رقیه بیا اقا به زخم صورت رقیه بیا آقا ✔️بیا آقا بیا آقا تو روبه لکنته روقیه بیا آقا به مشک پاره ی علمدار بیا آقا ✔️بیا آقا بیا آقا تو رو به اون دو چشم خون بار بیا آقا تو رو به طفل تشنه بین گهوار بیا آقا غریب آقا ...یابن الحسن آجرک الله تو رو به شاه بین گودال بیا آقا تو رو به اون پیکر پا مال بیا آقا ✔️بیا آقا بیا آقا به مادری که رفته از حال بیا آقا تو رو به شاه بین گودال بیا آقا ✔️بیا آقا بیا آقا تو رو به قلب زار حیدر بیا آقا به چهره ی کبود مادر بیا آقا ✔️بیا آقا بیا آقا تو رو به خون میخ رو در بیا آقا تو رو به قلب زار حیدر بیا آقا ✔️بیا آقا بیا آقا تو رو به پهلوی شکسته بیا آقا به محسن به خون نشسته بیا آقا ✔️بیا آقا بیا آقا به حرمت دو دسته بسته بیا آقا من اومدم صدات کنم تو هم من و نگاه کن ✔️بیا آقا بیا آقا یه کاری کن بیا من و دوباره رو به راه کن تو رو قسم به حجرت سکینه از اباالفضل اقا من و تو اربعین زائر کربلا کن حسین ........حسین .........حسین ......... چی میشه یابن فاطمه یه گوشه چشم نگام کنی با اون نگاه فاطمی دلم رو کربلا کنی آقام آقام آقام حسین 👇
. آشفتۀ كار روزگاريم ولى عمريست كه در حضور ياريم ولى مولاى زمان اجازه عرضى داريم: هرجمعه به جاده، چشم داريم ولى مانند گل بهار ،مى گريد و بس هرچند هميشه زار ،مى گريد و بس از هجر تو اى قرار آدينۀ وصل هر آينه روزگار ،مى گريد و بس در قلب زمين ،عشق به جانان جاريست در نبض زمان، نالۀ هجران جاريست از چشم تر چشمۀ جوشان دعا هر جمعه فقط ،ندبۀ باران جاريست خدا را شکر بهر نعمت عشق ندارم حاجتی جز دولت عشق دوبیتی لب گشوده صبح جمعه : سلام عاشقان بر حضرت عشق .
. چشم نیاز دوختم به راه صاحب الزمان امید بسته ام به یک نگاه صاحب الزمان امید بسته ام ولی چقدر پُر توقع ام چشم گناهکار و روی ماه صاحب الزمان کویر شد اگر دل از شب سیاه کاری ام صبح در آن جوانه زد گیاه صاحب الزمان دین ضعیف من در این طبیعت پر از گناه غزال خسته ای ست در پناه صاحب الزمان آه که آه می کشد هنوز سینه ی زمین بعد هزار و چند سال از آه صاحب الزمان هنوز بعد کربلا منظره ی وداع را مدام درک می کند نگاه صاحب الزمان عمه صاحب الزمان به دست خویش دوخته رخت عزای خاکی و سیاه صاحب الزمان .
حاج+آقا+عالی.mp3
7.26M
داستان های عنایات اهل بیت علیهم السلام ۲۳ ماجرای یک انار عجیب و دردسرساز و گره گشایی امام زمان علیه السلام 🎙استاد عالی
واحد؛ ابن الرضا روحی فداک.mp3
5.44M
علیه‌السلام 🔹ابن الرضا روحی فداک🔹 گم‌کرده راهم، در این شب تار ماندم پریشان، ماندم گرفتار ای که چراغ آورده‌ای با لطف سرشار حتی برای دشمنت هم در شب تار با نور خود چشم مرا روشن نگهدار ای با غریبان هم‌نشین یابن امیرالمؤمنین حال دل ما را ببین، یا مولا «ابن الرضا روحی فداک، یا مولا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مولای تنها، مظلوم عالم ای ملجأ ما، در غصه و غم حتی به زخم دشمنت مرهم نهادی ابن الکریم، ابن الرئوف، ابن الجوادی اما بمیرم که غریب این بلادی تا سر نهادی روی خاک شد آسمان هم سینه‌چاک ابن الرضا روحی فداک، یا مولا «ابن الرضا روحی فداک، یا مولا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو نور دل‌ها، تو نور عینی تو روضه‌خوانِ جدّت حسینی چشم تو بارانی‌تر از ابر بهاران روزی که شد کرب‌وبلا آن‌گونه ویران شد روضه‌خوان، آن بقعۀ با خاک یکسان اما نبودی کربلا سرهای از پیکر جدا شد ماه روی نیزه‌ها، واویلا شاعر: نغمه‌پرداز:
نوحه؛ راه روشن.mp3
2.24M
علیه‌السلام 🔹راه روشن🔹 نام تو هم‌نام علی‌ست دین تو اسلام علی‌ست رسم تو رسم فاطمه‌ست ذکر هر هنگامه علی‌ست به عهدم به عشقت وفادارم امید زیارت به دل دارم مبادا نیایی به دیدارم، یا مولا «یا مولا، یا هادی» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ راه تو راهی روشن است شیعه در شوق رفتن است خط به خط نور جامعه روشنای راه من است به شوقت می‌آیم تو هادی باش در این ناامیدی منادی باش امام سپاهی جهادی باش، یا مولا «یا مولا، یا هادی» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سامرا مسموم از ستم سامرا خاک رنج و غم سامرا شهری در سکوت سامرا حصر یک حرم بمیرم چه جایی حرم داری؟! تو در شهر غربت گرفتاری غریبی غریبی هنوز آری، یا مولا «یا مولا، یا هادی» شاعر: نغمه‌پرداز: