eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ➖➖➖ ⚫️ یا علی‌اصغر (علیه‌السلام) حسین آبروی آب بود، آب نمی‌خواست برای تشنگی زمزمش سراب نمی‌خواست حسین منّتِ «مُنّوا عَلَیَّ» را نکشیده‌ست حسین حتی بارانِ مستجاب نمی‌خواست نهیب زد نفسش «فَارْحَموا» به آخرتِ خویش کسی از آن همه؛ یک قطره هم ثواب نمی‌خواست صدای غربتِ «هَل‌مِن‌مُعین» رسید به خیمه غریب، جز پسرش از کسی جواب نمی‌خواست عقیقِ تشنه از آغوش گاهواره جدا شد به غیرِ دستِ پدر این نگین رکاب نمی‌خواست میان ماندن و رفتن؛ میان مرگ و شهادت صدای گریه‌ی لبیکش انتخاب نمی‌خواست کسی که قصه‌ی لالایی‌اش نبردِ علی بود میان لشکرِ در دامِ خواب، ‌‌خواب نمی‌خواست حسین خونِ علی را به حکمِ معجزه رو کرد پیمبری که به جز مقتلش کتاب نمی‌خواست ... و آفتاب بنا داشت داغِ روز دهم را خنک کند به دَمِ سایه‌اش، رباب نمی‌خواست به حکمِ رشته‌ی بر گردنش رباب اسیر است کشاندنش پیِ خون خدا طناب نمی‌خواست ✍🏻 ......................... *🖋️سروده جدید استاد * *📋مربع ترکیب زیبا در مصیبت (علیه السلام)* *🏴شب هفتم محرم سال ۱۴۴۴ قمری* ماه با اختری بر آمده است یا غدیر مکرر آمده است با نبی باز حیدر آمده است با لباس پیَمبَر آمده است آمده حجّت ودود حسین نه زره دارد و نه خود حسین شیر خوار آمده قیام کند تا عیان غُربتِ امام کند عطشش شرحی از صِیام کند آمده حجّتش تمام کند نیست تاثیر در جماعتِ ننگ نرود میخ آهنین در سنگ با لبِ تشنه حجّتِ معبود باز خود را معرفی فرمود بهر طفلی که همره او بود طلبِ آب زان گروه نمود شد هدف جای آب، طفل صغیر گَلوی او دریده شد از تیر این چه تیری است؟ این چه دیگر شد؟ تیر یا هرچه، غنچه پرپر شد سر کودک جدا ز پیکر شد کربلا صحنه‌ای زِ محشر شد زین مصیبت ملائک آزردند خون او را به عرش می‌بردند .
. کنار اشکِ دریا روضه ی ماست غمش امروز و فردا روضه ی ماست قیامت هم ، دو تا دست بریده به روی دست زهرا روضه ی ماست *** به ماه این قبیله تا رسیدیم به خورشید جهان آرا رسیدیم زیارت شد شروع ، از باب العباس ز تاسوعا به عاشورا رسیدیم میثم مؤمنی نژاد✍ .
. -------- می وزد عطر رخ یار ز بین الحرمین می دمد جلوه ی دلدار ز بین الحرمین سهم دلدادگی ات از حرم کرب وبلاست توشه ی خویش تو بردار ز بین الحرمین گاه از داغ ابالفضل و گهی یاد حسین دیده و دل شده خونبار ز بین الحرمین می شود از غم گلگون مه و مهر وفا لاله گون پهنه ی رخسار ز بین الحرمین می نشیند ز دو سو گرد عزا بر رویم همچو گل در غم گلزار ز بین الحرمین هر دل شیفته در کوی غمش منزل کرد می زند شیون بسیار ز بین الحرمین دل در اینجا بگذارد به وفاداری عشق هر که آمد پی دیدار ز بین الحرمین خاطراتی که تو را جانب جنت ببرد بر دل خویش تو بسپار ز بین الحرمین مثل عباس فدایی بشوی بهر حسین ای وجودت همه ایثار ز بین الحرمین می شوی اهل بهشت و به جنان می شکفی می شوی تا که پدیدار ز بین الحرمین در گلستان ولایت که پر از عشق و صفاست می شکوفد دل زوار ز بین الحرمین می رود "یاسر" دلخسته و یک گل ز جنان می برد با دلش انگار ز بین الحرمین ✍ ................. -------- اینجا حریم زاده ی ام البنین است اینجا چراغ آسمان روی زمین است اینجا حریم ساقی لب تشنگان است اینجا تجلیگاه گلزار جنان است اینجا کسی را ناامید از در نرانند اینجا همه مهمان مردی مهربانند درمان درد دردمندان است اینجا آری حریم یاس عطشان است اینجا اینجا مزار تشنه کامی غرق آه است یعنی تمام بی پناهان را پناه است در این حرم خیل ملایک خانه دارند از دست سقای حرم پیمانه دارند در این حریم محترم آیینه باشید از داغ او چون ناله ها در سینه باشید اینجا شقایق ها دل خونبار دارند اینجا به سایل رحمت بسیار دارند اینجا دل آلاله ها غرقه به خون است اینجا رخ عباس از خون لاله گون است اینجا جدا شد دست عباس از تن او اینجا پر از خون جگر شد دامن او اینجا فلک ماه علی را بر زمین زد بر فرق او دشمن عمود آهنین زد اینجا کمان شد قامت فرزند زهرا اینجا عطش بیداد کرده جنب دریا اینجا صدای العطش از خیمه آید اینجا شرر بر شعله ی دلها فزاید اینجا تمام کودکان در گریه بودند بال و پر ماتم در این وادی گشودند --------- محمود تاری "یاسر" ....................... . قدم به قدم با شما در کربلا ، امروز تل زینبیه -------- غم می رسد به دل ها از تل زینبه آید صدای زهرا از تل زینبه پر شد ز غم سبویم یک باغ پیش رویم گل را کنم تماشا از تل زینبیه با سوز و آه بر لب از بس گریست زینب خون می رود به صحرا از تل زینبیه یاسی که گشت پرپر داغی که دید خواهر باید که بود جویا از تل زینبه می سوخت همچو مشعل می رفت سوی مقتل آیینه دار دریا از تل زینبیه گویا هنوز اینجا در پیش دیده ی ما گودال هست پیدا از تل زینبیه ما زایر حسینیم دایم به شور و شینیم با او کنیم نجوا از تل زینبیه کرب و بلاست اینجا دارالشفاست اینجا دل را کنم مداوا از تل زینبیه "یاسر" اگر که مولا بوده غریب و تنها موجی رهاست حالا از تل زینبیه .
. عرض ارادت به در --------- می سوزم از فراق تو حتی به کربلا باید گریست با تو چو دریا به کربلا ای آفتاب عشق بیا و طلوع کن ای وارث غربت مولا به کربلا می پرسم از نسیم در این شهر لاله ها یعنی کجاست خیمه ی آقا به کربلا در شهر خویش لایق وصل ات نبوده ام بگذار تا ببینمت اینجا به کربلا از بس که آه شعله کشید از ضمیر خاک آتش گرفت سینه ی صحرا به کربلا دستی به تن نداشت که از روی مرکبش در خون فتاد قامت سقا به کربلا تکرار داغ ، این که ببیند دلم هنوز جدت غریب مانده و تنها به کربلا قدش خمید تا که به مقتل نظاره کرد یارب چه دید زینب کبرا به کربلا واویلتا ، ز عرش خبر می رسد مرا پیچیده است ناله ی زهرا به کربلا بر روی خاک مانده بدن های چاک چاک بر نیزه رفت جمله ی سرها به کربلا "یاسر" نماند لاله به گلزار اهل بیت پرپر شدند کودک و برنا به کربلا ؛؛؛؛؛؛؛؛ کربلای معلی ، جمعه .
. --------- اینجا که سوخت دامن دریا ز تشنگی آتش گرفت سینه ی صحرا ز تشنگی از قحط آب شعله به جان حرم فتاد پرپر شده ست گلشن زهرا ز تشنگی اینجا چو مشک ، آب زلالی نداشت چشم اینجا شکست قامت سقا ز تشنگی اینجا به عرش رفته صدای عطش عطش اینجا نداشت حنجره پروا ز تشنگی پژمرده بود غنچه ی لبهای کودکی مادر نداشت تاب تماشا ز تشنگی طفل صغیر پیش دو چشم رباب هم دیگر نداشت تاب تقلا ز تشنگی اینجا نسیم تشنه گذر می کند ز خاک اینجا خمید قامت طوبا ز تشنگی خجلت زده ست آب فرات از لبان خشک با آن که بود صبر و شکیبا ز تشنگی اینجا حسین پیش دو دریا به خون فتاد جان می سپرد یکه و تنها ز تشنگی بر تیغ خصم حنجر خود را سپرد لیک هرگز نکرد آب تقاضا ز تشنگی در انعکاس ، نغمه ی جانسوز العطش "یاسر" نگشت آینه رسوا ز تشنگی ؛؛؛؛؛؛؛ کربلای معلی .
. ای پسر شیر خدا اباالفضل کفیل آل مرتضی اباالفضل قوّت بازوت میشه صد برابر وقتی رقیه میگه یا اباالفضل ای ساقی وفادار میر و علمدار تفسیر ایثار، عباس ای فاتح جگردار پیروز پیکار طیار و کرّار، عباس ای جانم اباالفضل جانم اباالفضل جانم اباالفضل، عباس 🌸🌸🌸🌸🌸 ای یلِ حامل الْلِّواء، اباالفضل ماه منیر کربلا، اباالفضل هرچی که از فضائلت بگن باز نمیشه حقِ تو ادا، اباالفضل ای حامی ولایت کوه شجاعت معنای غیرت، عباس ای کعبه ی فضائل حیدر شمائل زهرا خصائل، عباس ای جانم اباالفضل جانم اباالفضل جانم اباالفضل، عباس 🌸🌸🌸🌸🌸 مجری عدل مرتضی، یامهدی منتقم خون خدا، یامهدی با انتظار فرج تو وَلله بالا میره طاعات ما، یا مهدی ای وارث پیمبر صمصام حیدر خونخواه مادر، مهدی تو رهبره قیامی نور الْاَنامی حُسن ختامی، مهدی ای جانم یا مهدی جانم یا مهدی جانم یا مهدی، مهدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) طاها تحقیقی(یاحسین) .👇
. علیه_السلام ای شیر مظفر، علی اکبر فرمانده ی لشکر، علی اکبر سرداری که بودی فاتح رزم با فن های حیدر، علی اکبر اخمت رو ابروهات گل کرده لشکر با دیدنت هول کرده از ترس جونش دشمن دیگه به عزرائیل توسل کرده علی اکبر، خدای شهامت نهایت غیرت،نماد شجاعت، علی اکبر علی اکبر، امیر دلاور میون یلا سر، توو معرکه محشر، علی اکبر سیدی یا علی اکبر .... 🌸🌸🌸🌸🌸 ای خالق طوفان، علی اکبر مُؤذّنِ رضوان، علی اکبر وقتی که میجنگی، با مهارت ارباب میگه ای جان، علی اکبر وقتی که میری بین دشمن نمیمونه سری بر بدن دشمنا هم‌میگن: احمدی خَلقاً و خُلقاً و منطقاً علی اکبر تجلی کرار معین علمدار،معلم پیکار، علی اکبر علی اکبر، شهید امامت نگین ولایت، شفیع قیامت، علی اکبر سیدی یاعلی اکبر 🌸🌸🌸🌸🌸 هستم جان نثارت،اباصالح نذر ِ انتظارت ، اباصالح کاشکی باشم‌آقا خاک پای ابن‌ مهزیارت ،اباصالح تو منتقم ثاراللهی تا عرش اعلا تنها راهی کی تو رو صدا زده خون ریز باید بگیم که تو خونخواهی اباصالح،خلیفه ی رحمان، مفسر قرآن،مدرس ایمان،اباصالح اباصالح،تو اصل اذانی، تو جان جهانی،امام زمانی،اباصالح العجل یا مهدی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) طاها تحقیقی(یاحسین) .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. صدشکر با نگاه تو انسان شدم حسین در روضه ی غم تو مسلمان شدم حسین از لحظه ای که شد دل من آشنای تو من آشنای حضرت یزدان شدم حسین وقتی که ذکر اعظم روی لبم شدی از فاتحان قلّه ی عرفان شدم حسین دارم مقام‌ گریه کن ِ مجلس عزات پس روی عرش صاحب عنوان شدم حسین بر درد خود طبیب نخواهم چرا که من با تربت حریم تو درمان شدم حسین از کودکی به اشک غمت خو گرفته ام نام تو را شنیدم و گریان شدم حسین از زائران عرش خدا می شوم به حق هر وقت در حریم تو مهمان شدم حسین ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ...................... . السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام ای عشق تو به سینه ی ما آتشین حسین ای کشتی نجات همه مؤمنین حسین بر فرشم و به اشک غمت می روم به عرش یک تار موت بر همه حبل المتین حسین حرف از حساب روز قیامت نمی زنم وقتی که صاحبی به بهشت برین حسین در زیر سایه ی علمت در امانم و شد خیمه ی عزای تو حِصن حَصین حسین فردای حشر با مدد یک اشاره ات پرونده ی من است به دست یمین حسین اسلام ماست تا به ابد زیر دِین تو زیرا تمام هست تو شد خرج دین حسین زینت برای دوش نبی، از چه خورده ای با ضرب بغض دست سنان بر زمین حسین شد گیسوان خواهر تو روی تل سپید با ضربه های خنجر شمر لعین حسین آخر چرا مقابل چشمان زینبین شد سینه ات شکسته ی ده نعل کین حسین بودی گریز روضه ی چل منزل همه با آن شکاف مانده به روی جبین حسین ای کاش رهسپار حریمت شویم ما با یک علم پیاده همین اربعین حسین ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. علیه‌السلام دریا کشید نعره، صدا زد: مرا بنوش غیرت نهیب زد که به دریا بگو: خموش وقتی که آب را به روی آب ریختی آمد چو موج، در جگرِ بحر، خون به جوش گفتی به آب، آب! چه بی‌غیرتی برو بی‌آبرو به ریختن آبرو مکوش! آوردَمت به نزد دهان تا بگویمت بشنو که العطش رسد از خیمه‌ها به گوش... تو موج می‌زنی و علی‌اصغر از عطش گاهی به هوش آید و گاهی رود ز هوش از بس که «آب، آب» شنیدم ز تشنگان دیگر نفس به سینۀ تنگم شده خروش در آب پا نهادم و بر خود زدم نهیب گفتم بسوز از عطش و آب را ننوش بالله بُوَد ز رشتۀ عمرم عزیزتر این بند مشک را که گرفتم به روی دوش... 📝 .
PTT-20220805-WA0089.opus
510.9K
بحر طویل امام حسین علیه السلام خامس آل عبا ، چشمه ی آب بقا روحی لک الفدا ، مظلوم کربلا مشعری یا که منا ،عرفاتی و صفا خورشیدنیزه ها،شد پیکرت جدا یا قتیل الادعیا ، شافع روز جزا پسرشیرخدا ، ازچه گشته سرجدا یا حسین ثارالله(2) دیده ها گریانت ، آب ها عطشانت عالمی حیرانت ، جان سنه قربانت شهدا مهمانت ، در صف یارانت من بلا گردانت ، دیده ام بارانت روضۂ رضوانت ، دستم و دامانت کرم و احسانت ، نوکرم بر خوانت یا حسین ثارالله (2) پر پرواز حسین ، گوهر راز حسین تویی دمسازحسین،تویی آغازحسین تویی اعجاز حسین،عِطر نماز حسین راز و نیاز حسین،ای سرافراز حسین تویی جانباز حسین،درنما باز حسین عشق ممتاز حسین،نغمۂ ساز حسین یا حسین ثارالله(2) به تو ازدور سلام،عشق مستور سلام به تو از مور سلام ،حضرت نور سلام ذکر پر شور سلام، به تو از گور سلام وقت ظهور سلام ، دل صبور سلام وقت حضور سلام ،ازسوی طورسلام از لب حور سلام ، به تواز دور سلام یا حسین ثارالله(2) ای شفیع محشر ، غنچه ی تو پرپر روضه ات درد آور ، بر سر نعش پسر هم علی اکبر ، هم علی اصغر دیدگانت شد تر ، برترین نوع بشر روضه خوانت خواهر ، در کنار دختر ای داغ بر جگر ، بر نیزه رفته سر یا حسین ثارالله(2) شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
PTT-20220805-WA0065.opus
463.3K
روحی لک الفدا ،مظلوم کربلا (2) در سینه دارم عشق مولا دم می زنم لب تشنه هر جا با عشق مولا ، عشق زهرا عاشق شدم در روضه آ قا ما ملت امام حسینیم ما امت امام حسینیم(2) در روضه ها ما قد کشیدیم از پرچم تو خیر دیدیم از دشمنان تو بریدیم با عشق تو غرق امیدیم ما ملت امام حسینیم ما امت امام حسینیم(2) هنگام تبیین است ای مردم جهاد ما این است ای مردم دشمن چه غمگین است ای مردم این راه و آ ئین است ای مردم ما ملت امام حسینیم ما امت امام حسینیم(2) از کربلا تا قدس راهی نیست این پرچم حق است واهی نیست یک یا حسین گفتن کاری نیست غیر حسین ما که ماهی نیست ما ملت امام حسینیم ما امت امام حسینیم(2) غیرت،نجابت با حیا در ریشه داریم ناموس پرستی تا ابد اندیشه داریم بر چشم ناپاک عدو ما تیشه داریم صدها هزاران شیر نر در بیشه داریم ما ملت امام حسینیم ما امت امام حسینیم(2) روحی لک الفدا ......مظلوم کربلا(2) شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
. علیه‌السلام چشم‌هایت روضه‌خوانی می‌کند اشک‌ها را ساربانی می‌کند آن افق‌های نگاه زخمی‌ات کربلا را دشتبانی می‌کند... رفتی و در خیمه‌های تشنه‌لب آب با آتش تبانی می‌کند رفتی و در سرنوشت آب‌ها شرمساری حکمرانی می‌کند پشت پرچین بلند علقمه کیست آن که روضه‌خوانی می‌کند یک نفر دارد ز مشک و دست تو با دو بوسه قدردانی می‌کند... 📝 .
. متن 🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است 🔸فردا زمین‌ کربلا، دریای خون است شب عاشوراست... شب مصیبت عظماست... 🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش 🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش امشب بگیم خدایا شکرت... یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی... بیایم در خانه حسین... نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه... امشب باید خوب عزاداری کنی... امشب باید بلند ناله بزنی... معلوم نیست سال بعد زنده باشیم... بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم... خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما... الان زیر خاک خوابیدن... آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و... فقط یک بار بگن حسین... آماده ای بریم کربلا بسم الله... 🔸امشب کند در خیمه زینب بی‌قراری 🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه... از امشب دیگه باید ما هم بگیم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل زینب برسه... دید صدای هلهله دشمن میاد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... قراره چه اتفاقی بیفته... ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم... الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... ایی وای.. ای وای.. 🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔸مکن ای صبح طلوع جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی... تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید... دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم م میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا... زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی... بدونید من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... الحمدلله بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم .
. 🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله 🔸حرمت عرش معلّاست اباعبدالله 🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد 🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله روز عاشوراست... روز مصیبت عظمی است... امروز زمین و آسمان در عزای شما گریه می‌کنند یااباعبدالله... 🔸هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت 🔸او نظر کرده ی زهراست اباعبدالله امام صادق علیه السلام فرمود... أَبَا بَصِيرٍ إِنَّ فَاطِمَةَ لَتَبْكِيهِ وَ تَشْهَقُ  مادرم فاطمه دائما در عزای حسینش گریه میکنه...  أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ فِيمَنْ‏ يُسْعِدُ فَاطِمَةَ آیا دوست داری مادرم زهرا رو یاری کنی یا نه... دلت آماده است بریم کربلا... آخه امروز زهرای مرضیه میاد کربلا... 🔸مادرت گفت "بنیَّ" دل ما ریخت به هم 🔸بردن نام تو غوغاست اباعبدالله 🔸مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد 🔸بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله سید بن طاووس میگه... فَوَقَفَ يَسْتَرِيحُ سَاعَةً... از شدت‌ تشنگی و خستگی..‌. لحظه ای ایستاد استراحت کنه.‌.. نانجیب با سنگ بر پیشانی حضرت زد... پیراهن عربی رو بالا زد.... میخواد خون از صورت مبارک پاک‌ کنه... فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ... حرمله تیر سه شعبه از کمان رها کرد... تیر آمد و بر قلب عزیز زهرا... صدای غربتش بلند شد... بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... 🔸نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت 🔸نه سیٌدالشٌهداء بر جدال طاقت داشت   🔸هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید 🔸عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید   🔸بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد 🔸اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد به قصد فرج... بگو یاحسین... .
. در طریق دوست آمدم تا که شوم یار تو یا ثارالله بزنم خیمه به دربار تو یا ثارالله من درین شهر بنا ساخته ام از مهرت خانه دیوار به دیوار تو یا ثارالله دارم آئينه ای از جنس ارادت در دل بُوَد این آینه سرشار تو یا ثارالله از ره دور سلامی به حضورت دارم تا شوم راهی و زَوار تو یا ثارالله ای گل گلشن سرسبز بهشت ای مولا خوارم و خار به گلزار تو یا ثارالله آمدم پرده نشین در حرم زیبایت تا شوم شاهد بازار تو یا ثارالله لحظه ی دادن جان چشم براهم لطفی این منم عاشق دیدار تو یا ثارالله تا به بالین من آیی ز عنایت مولا شده ام عاشق و بیمار تو یا ثارالله آمدم تشنه تر از عشق ببین گردیدم تشنه ی لطف علمدار تو یا ثارالله گفتی از خویش گذشتی که بماند اسلام زنده شد عشق ز گفتار تو یا ثارالله ای به خون خفته ز شمشیر عداوت آقا عالمی گشت عزادار تو یا ثارالله روی خورشید تو را خون سرت پوشانده شد شفق گون ز چه رخسار تو یا ثارالله نور چشمان تو مهدی ست که خون می گرید چشم او چشمه ی خونبار تو یا ثارالله آمدم بر سر بازار غمت چون «یاسر» شده ام باز خریدار تو یا ثارالله ** محمود تاری «یاسر» .
. امام رضا علیه السلام ، او گفته و من گریستم آه : ------------ یابن الشبیب یابن الشبیب بر نیزه شد رأس حسین لرزیده قلب عالمین شد پاره پاره پیکرش خون می چکید از حنجرش مظلوم حسین مظلوم حسین یابن الشبیب یابن الشبیب شد از قفا رأس اش جدا فواره زد خون خدا دریای خون شد قتلگاه زینب بُوَد آنجا گواه مظلوم حسین مظلوم حسین یابن الشبیب یابن الشبیب سُم ستوران بر تنش غارت شده پیراهنش در پیش چشم خواهرش از تن جدا می شد سرش مظلوم حسین مظلوم حسین یابن الشبیب یابن الشبیب نیزه به پهلویش زدند تیغی به ابرویش زدند دشمن برون شد کینه اش با چکمه زد بر سینه اش مظلوم حسین مظلوم حسین یابن الشبیب یابن الشبیب تیغ عدو بر گردنش در غم نشسته شیونش مظلوم دشت کربلا در خون خود زد دست و پا مظلوم حسین مظلوم حسین یابن الشبیب یابن الشبیب دشمن جنایت کرده است زینب حکایت کرده است دشمن جفاها می کند خواهر تماشا می کند مظلوم حسین مظلوم حسین یابن الشبیب یابن الشبیب از هرچه غم در عالمین کن گریه از بهر حسین لب تشنه او را کشته اند جسمش به خون آغشته اند مظلوم حسین مظلوم حسین ** محمود تاری «یاسر» .
. ساقی عشق / نوحه -------------- می برد عطر ناب ساقی گل فروش روی مرکب سوار مشک آبش به دوش تشنگی کی کند آتش دل خموش می شود از بدن دست سقا جدا آه و واویلتا آه و واویلتا تیر دشمن رسید روی چشمش نشست از عمود جفا فرق سقا شکست لاله گون شد رخش ساقی حق پرست شود از ضربتی فرق سقا دو تا آه و واویلتا آه و واویلتا تا ز زین بر زمین شد ز جور عدو از مَی اشک و خون پُر شد او را سبو خون چشم و سرش بسته راه گلو ساقی تشنگان می زند دست و پا آه و واویلتا آه و واویلتا علقمه لاله گون شد ز خون ای خدا می زند تیغ کین خصم دون ای خدا آه سقا ز دل شد برون ای خدا آید از علقمه بانگ اَدرک اَخا آه و واویلتا آه و واویلتا آمد از خیمه ها پور زهرا حسین تا به خیمه برد جسم سقا حسین یا دهد این خبر تشنگان را حسین ای همه تشنگان گشته سقا فدا آه و واویلتا آه و واویلتا نور چشم نبی زاده ی مرتضی بی برادر رود جانب خیمه ها دست خود بر کمر دارد آن مقتدا دیده داغ گران آن شَه کربلا آه و واویلتا آه و واویلتا ** محمود تاری «یاسر» ۱۴٠١ / ۵ / ١۵ .
. 📋 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شام سیاه بودن ، صبح سپید بودن حال بدی‌ست بینِ بیم و امید بودن آن‌سو فقط سیاهی ، آشفتگی ، تباهی حتی اگر نخواهی ، باید پلید بودن این سو امام تنهاست ، لب تشنه بین اعداست وقتی مراد اینجاست ، باید مرید بودن این معرکه مهیاست ، این انتخاب با ماست یا با حسین بودن ، یا با یزید بودن؟! یا ذلت یزیدی ، یا عزت حسینی؟! یا روسیاه بودن یا روسفید بودن؟! در راه دیدن خیر ، باید بریدن از غیر آری چقدر سخت است شیخ مفید بودن... هم با امام بودن ، هم با امام مردن بادا شهید مردن ، بادا شهید بودن شاعر : .
. ... ای که درد و غم شیعه را میدانی خسته ایم ما از این بی سر و سامانی از چه شد اینقدر غیبتت طولانی چشم ما بر راه است عمر ما کوتاه است العجل یا مهدی یا أبانا مهدی 🌸🌸🌸🌸🌸 روز و شب از غم کربلا گریانی روضه خوان جد بی کس و عطشانی یاد آن پیکر بی سر و عریانی قلب تو محزون است چشم تو پر خون است العجل یا مهدی یا أبانا مهدی 🌸🌸🌸🌸🌸 حضرت علی اکبر علیه السلام: شد جدا از چه فرق سرت ای اکبر ارباً اربا شده پیکرت ای اکبر وای ِ من از دل مادرت ای اکبر دیده های لیلا از غمت شد دریا مصطفای لیلا رفتی اکبر بابا 🌸🌸🌸🌸🌸 لخته از حنجر تو کشیدم بابا در کنار تن تو خمیدم بابا دیگر از این جهان دل بریدم بابا از تو مانده هر جا صدنشان واویلا مصطفای لیلا رفتی اکبر بابا 🌸🌸🌸🌸🌸 موی من از غمت شد سپید ای اکبر ماه لیلا شدی از چه صدها اختر آمده عمّه ات در میان لشکر دیده است بر عبا جسم درهمت را مصطفای لیلا رفتی اکبر بابا ✍ علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) محمد خرمفر .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. .. آقای غریبم نشستی پایین پای جدّت دوباره همه عرشیان جمعن اونجا دل هیشکی آروم نداره شده ذکر کلّ ملائک توی روضه ی پایین ِپا بیا آقاجونم قسم به تنی که شده ارباً اربا ببین که میخونه تو رو بین لشکر زیر تیغ و نیزه عموی تو اکبر بیا یابن زهرا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال حضرت لیلا علیهاالسلام با عبای خونی : عبای پر از خون ببین‌که داره جون میده امّ لیلا منم مادری که جوونش شده بدجوری ارباً اربا دیدم ماه خونَم تو میدون شده مثل صدها ستاره پر از اکبره توی صحرا شده پیکرش پاره پاره حسین موسپیدو منم قدخمیده عبا مثل چشمام ازت خون چکیده بیا یابن زهرا..... 🌸🌸🌸🌸🌸 عبا دیدی اینجا حسینم با کنده ی زانو رسیده بمیرم چه طور قطعه قطعه علی رو به روی تو چیده تو دیدی حسین محتضر شد عقیله به دادش رسیده همون زینبی که یه عمره کسی سایشو هم ندیده جوونا علی رو به خیمه رسوندند یه لشکر با خنده دلا رو سوزوندند بیا یابن زهرا.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ای که درد و غم شیعه را میدانی خسته ایم ما از این بی سر و سامانی از چه شد اینقدر غیبتت طولانی چشم ما بر راه است عمر ما کوتاه است العجل یا مهدی یا أبانا مهدی 🌸🌸🌸🌸🌸 روز و شب از غم کربلا گریانی روضه خوان جد بی کس و عطشانی یاد آن پیکر بی سر و عریانی قلب تو محزون است چشم تو پر خون است العجل یا مهدی یا أبانا مهدی 🌸🌸🌸🌸🌸 حضرت عباس علیه السلام ای پناه حرم ساقی عطشانم قامتم خم شده از غمت بی جانم بین این هلهله ها ببین گریانم بی تو ای سالارم بی کس و بی یارم الوداع ای هَستم ساقی بی دستم 🌸🌸🌸🌸🌸 از چه فرق سرت شد جدا عباسم موی تو گشته با خون حنا عباسم شد دو دستت جدا بی هوا عباسم در کنار دریا تشنه ای ای سقّا الوداع ای هَستم ساقی بی دستم 🌸🌸🌸🌸🌸 در حرم قحط آب است ومشکت پاره می شود بعد تو قافله بی چاره خواهرت بین صحرا شود آواره شد زمان غارت زینب و اسارت الوداع ای هستم ساقی بی دستم ✍ علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) محمد خرمفر .👇