1401.05.16_4.mp3
9.85M
🔻 #گزارش_صوتے
🎤حجت الاسلام #استادمیرزامحمدی
🔊 روضه
📆روز نهم محرم الحرام ۱۴۴۴
🕌هیئت کف العباس قم .
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_سجاد_علیهالسلام
آنقدر داغ بود از تب که
آب اگر بود بر لبش میسوخت
احتیاجی نبود بر آتش
خیمه هم داشت از تبش میسوخت
درد را چارهای اگر بکند
چه کند با غمِ پریشانیش
نیست آبی که دستمالی خیس
بگذارند روی پیشانیش
خویش را میخورد ، ندارد جان
قوَتی نیست جز تقلا حیف
یک به یک میروند یاران و
چارهای نیست جز تماشا حیف
بارها شد به دست بی جانش
پردهی خیمه را به بالا زد
شاهدِ مقتل همه ، هربار
به سرِ خویش دستِ خود را زد
دید از خمیه روی یک نقطه
لشکری را که بی هوا میریخت
دید در بین راه تا به حرم
چقدر اکبر از عبا میریخت
بین بستر نشست در خیمه
زد به سر با دو دست در خیمه
تا صدای برادرش آمد
کمرِ او شکست در خیمه
باز هم پرده را کناری زد
قاسمش بود و سنگ باران بود
یک یتیم و هزارها ... میدید
لحظهی پایکوبی سواران بود
نالهی دختران به او فهماند
دستهایی میان راه اُفتاد
دید از خیمه خواهرش غَش کرد
مادری بینِ خیمهگاه اُفتاد
پرده را زد کنار و گفت ای وای
حرمله آمده گلو بزند
او خجالت کشید وقتی دید
پدرش رفته است رو بزند
بی برادر شدن چه حسی داشت
کمرش را دو مرتبه خَم کرد
تشنهای بود یک سپاهی که
هرچه آورده بود دَرهَم کرد
چند باری فقط برای وداع
پدرش بوسهاش زد و برگشت
دید در قتلگاه خولی را
سمت گودال آمد و برگشت
او گرفت از عصا که برخیزد
تا پدر تکیه داد بر نیزه
او زمین خورد تا حسین اُفتاد
داد میزد بجای سرنیزه
گرد و خاکی بلند شد فهمید
آخرش شمر با سنان آمد
غم ناموس دارد او یعنی
عمهاش هم نفس زنان آمد
عمه فریاد میزند که نزن
چکمه بردار احترامش کن
چقدر کُند میبُرد تیغت
زیر و رویش نکن تمامش کن
* *
خیمهای که نگاهبانش بود
ناگهان سوخت بر سرش اُفتاد
بعد از آن سی و پنج سال آقا
ناله میزد که مادرش اُفتاد....
(حسن لطفی ۴۰۰/۰۶/۱۲)
#دکتر_حسن_لطفی
#شهادت_امام_سجاد
.
.
#شهادت_امام_سجاد
#اسارت
دخیلک یا ابالفضل العبّاس!
همدرد زین العابدین!
ای در وفا و در ادب، دریا! اباالفضل!
عمرم فدای خاک پایت یا اباالفضل!
از روی نی، همدرد ِ زين العابدينی...
همنالهای با نالهی زنها اباالفضل!
گر جاهلم یا فاسقم هستم گدایت
من را مکن رَد از درت آقا اباالفضل!
وقتی اماننامه، عدویت داد، ارباب...
گفتا جوابش را بده آنجا اباالفضل!
از شمر بدتر نیستم الحمدلله
پس میدهی حتماً جوابم را اباالفضل!
من آمدم، سر از گناهانم بِبُرّم
با گوشهی چشمان تو حالا اباالفضل!
در دستگیری ها تو صاحبْدست هستی
دستم بگیر ای دستگیر ما! اباالفضل!
آیا شود با یک نظر، پروانه سازی؟
من را به گِرد مهدیِ زهرا، اباالفضل!
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#درد_دل
#محمد_علی_نوری
چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱
.
#امام_زمان
آجرك الله يا صاحبالزّمان
" أعظَمَ اللّه ُ اُجورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَينِ ، و جَعَلَنا و إيّاكُم مِنَ الطّالِبينَ بِثارِه مَعَ وَلِيِّهِ الإمامِ المَهدِيِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السّلام "
به قصد فرج...
اشکها را به پای ندبه بریز
روضه را خرج کن برای فرج
بعدِ هر مرثيه براى حسين...
با دل و جان، بخوان دعای فرج
گوش کن روضههای مقتل را
پای غمهای بیکران بنشین
" فَ سَقَطَ الْحُسَینُ مِنْ فَرَسِه "
شاه، از مرکبش فتاد زمین
" فِرْقَةٌ بِالسّیوفِ " ، یعنی که:
با دَم ِ تیغهای خود، اعدا...
آن قَدَر، بر تنِ شريف زدند...
لقبش شد مُقَطّعُ الْاَعضا
" فِرْقَةٌ بِالرّماحِ " یعنی که:
بد، جسارت، عدو به او کردند
بچّههای سقیفه در گودال...
بر تنش نیزهها فرو کردند
" فِرْقَةٌ بِالْحِجارَة ِ " یعنی:
بی سلاح آنکه بود در صحرا
دستها را ز سنگ، پُر مىکرد
سنگ میزد به سیّدالشّهدا
" فِرْقَةٌ بالْخَشَب "، به این معنیست:
گرگهای پلید کرب و بلا...
حملهور، سوی قتلگاه شدند
آه... با چوب میزدند او را
" فِرْقَةٌ بِالْعَصا " به اين شرح است:
پیر ها با عصا رسيدند و...
با عصا ضربه مىزدند به او
ای خدا! شاهدی به این غم، تو
حقّ مظلوم را ز ظالم ها
حقّ حق را ز سرکشان بِسِتان
فَرَجِ حجّتِ خدا مهدی...
ربّنا! انتقام را برسان
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#عاشورا
#روضه
#محمد_علی_نوری
دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱
.
.
#امام_حسین علیهالسلام
#حماسه #توسل
#نوحه_حماسی
#سید_علیرضا_شفیعی
دل هر عاشقی به تو شده معطوف
اَشهَدُ اَنَّکَ اَمَرتَ بِالمَعرُوف
در اوج صبر و عزم و اراده
جاهَدتَ فِی الله حَقَّ جهاده
سلام، بر تو و عزایت، جان ما فدایت
صلی الله علیک یا اباعبدالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای امام جهاد، ای اسوۀ ایثار
السلام علیک یا سَیَّد الاَحرار
مدیون خونت شد تا قیامت
راه فتوت، رسم عدالت
سلام، نور بینهایت، جان ما فدایت
صلی الله علیک یا اباعبدالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سوی تو آمدن سِیرِ اِلی الله است
عاقبت به خیر است هر که در این راه است
با تو زندگی، فَوزاً عَظِيما
بی تو زندگی، عَذَاباً أَلِيما
سلام، خورشید هدایت، جان ما فدایت
صلی الله علیک یا اباعبدالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای که در راه حق گذشتهای از جان
السلام علیک یا سَیَّد العطشان
از روی نیزه گفتی حسین جان:
باید که سر داد در راه جانان
سلام، قربان صدایت، جان ما فدایت
صلی الله علیک یا اباعبدالله
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#بصیرتی
.👇
.
#امام_سجاد علیهالسلام
#چارپاره
🔹غروبی نفسگیر🔹
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بر زبانم در آن لحظه جاری
قل اعوذ برب الفلق بود
گفتی «آیا کسی یار من نیست؟»
قفل بر دست و دندان من بود
لحظهای تب امانم نمیداد
بیتو آن خیمه زندان من بود
کاش میشد که من هم بیایم
در سپاهت علمدار باشم
کاش تقدیرم از من نمیخواست
تا که در خیمه بیمار باشم...
ماندم و تا ابد دادم از کف
طاقت و تاب، بعد از اباالفضل
ماندم و ماند کابوس یک عمر
خوردن آب، بعد از اباالفضل
ماندم و بغض سنگین زینب
تا ابد حلقه زد بر گلویم
ماندم و دیدم افتاد بر خاک
قاسم آن یادگار عمویم
گفتم ای کاش کابوس باشد
گفتم این صحنه شاید خیالیست
یادم از طفل ششماهه آمد
یادم آمد که گهواره خالیست
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بی رمق بود
بر زبانم در آن لحظه جاری
قل اعوذ برب الفلق بود
📝 #افشین_علا
#شهادت_امام_سجاد
#سبک_کنار_قدمهای_جابر
.
.
#حضرت_زینب
#بعد_از_شهادت
یا قاهرَ العَدُوُّ وَ یا والیَ الوَلی
یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی
پایانِ باشکوه،به کابوس بد بده
زینب رسیده کوفه..،پدر جان مدد بده
چشمان شور،آینه ات را نظر زدند
در پیش خانه ی تو سرم را به در زدند
در کوفه سهم دختر تو آهِ سرد شد
پنجاه سال پردهنشین..،کوچهگَرد شد
تا پای ما به معرکهای نامراد رفت
خلخال دخترانِ حسینات به باد رفت
این کوفیان به نسل تو،گمراه گفته اند
خیلی به دخترت بد و بیراه گفته اند
بی حرمتی به آل تو وقت ورود شد
از بس که سنگ خورد حسینات..،کبود شد
نیزه نشین تو همه را پیر کرده است
شکل سرش دو مرتبه تغییر کرده است
این حرمله به کامِ همه،زهرِ ناب ریخت
این حرمله کنار رباب تو آب ریخت
از دست این مصیب جانکاه..،داد..،آه
زینب کجا و مجلسِ اِبن زیاد...،آه
در بزم او نمک به غمِ جاریام زدند
با چوبدست روی لب قاری ام زدند
کوفه که زیر پاش نهاد احترام را...
باید خدا بخیر کند شهر شام را
بردیا محمدی✍
#بین_راه_کوفه_و_شام
#دروازه_کوفه
#اسارت
.
.
#شهادت_امام_سجاد_ع
🏴سبک زمینه روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام
#زمینه_امام_سجاد_ع
#چهل_ساله
🏴بند اول
چهل ساله
به غما مبتلام،میسوزم
که دارم با دعام،میسوزم
دعا واسم شده بهونه
یاد کرب و بلام،میسوزم
داغ هجده عزیزو نصفه روز
من تو صحرای کربلا دیدم
من شهادت میدم غریب بودن
سراشونو رو نیزه ها دیدم
کربلارو یادم نرفته
عاشورارو یادم نرفته
زیر چکمه ی شمر حرومی
من بابارو یادم نرفته
آه و واویلا
یا ابالمظلوم
🏴بند دوم
چهل ساله
که منم بی قرار،میبارم
مثه ابر بهار،میبارم
تا میبینم یه کودکو من
به یاد شیرخوار،میبارم
میخونم روضه یاد قحط آب
چی میشد میرسید یه قطره آب
جای آب اون تیر سه شعبه شد
چاره ی کار طفلک رباب
هنوز اصغر یادم نرفته
تیر و حنجر یادم نرفته
گلوشو گوش تا گوش برید و
تن بی سر یادم نرفته
آه و واویلا
یا ابالمظلوم
🏴بند سوم
چهل ساله
که گرفته صدام،گریونم
زخمیه دست و پام،گریونم
تو اسارت به والله شام
سخت گذشته برام،گریونم
میکنم گریه یاد شهر شام
مارو بردن بین یهودی ها
ردمون کردن از تو بازار و
اونجا میخندیدن به ما اونا
اون روزارو یادم نرفته
شامیارو یادم نرفته
مارو بردن بزم شراب و
نگاهارو یادم نرفته
آه و واویلا
یا ابالمظلوم
#شهادت_امام_سجاد
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇