eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1. ای کوه صبر.mp3
4.45M
( علیه السلام ) ای کوهِ ، صبر و دین ای ماهِ ، بی قرین ( دارم بر لب ذکرِ یا زینُ العابدین ) 2 دارم داغ ، تو در سینه ( رفته دل سو یِ مدینه ) 2 ( واویلتا واویلتا ... ) تکرار فدایِ چشم تو دریایِ چشم تو ( میگریم هر لحظه برایِ چشم تو ) 2 اشکت جاری ، با هر نوا ( با یاد دا غِ کربلا ) 2 ( واویلتا واویلتا ... ) تکرار ( یاد کر بُ بلا ، آتش و خیمه ها ) 2 میگریم هر لحظه برای چشم تو یاد خیمه ، یاد غارت کوفه و شام اسارت ( واویلتا واویلتا ... ) تکرار مسموم وا اماما شهید وا اماما ... .
. 🏴سبک زمینه روضه ای سوم امام و دفن ابدان مطهر امام حسین و حضرت عباس و حضرت علی اکبر و حضرت علی اصغر علیهم السلام و شهدای کربلا 🏴بند اول سرت به روی نیزه و تنت میون خاک گرم کربلا بیارید ای بنی اسد برام جای کفن یه قطعه بوریا سرت تو شهر کوفه و تنت شده پامال سم مرکبا بیارید ای بنی اسد برام جای کفن یه قطعه بوریا با گریه،میبوسم اون رگهای حنجرت و میمیرم با اشکام،میشورم هر قطعه ی پیکرت و میمیرم واویلا واویلتا ۳ حسین 🏴بند دوم میریزه اشکم و میرم آروم آروم کنار نهر علقمه بیاید کمک بنی اسد هنوز داره میاد صدای فاطمه یه قبر کوچیک بِکَنید آخه نمونده چیزی از عموی من توی حصیر بذارید اون دستایی که جدا شده از این بدن با گریه،میبوسم اون دستای قلم رو من میمیرم با اشکام،میشورمش سقای حرم رو من میمیرم واویلا واویلتا ۳ حسین 🏴بند سوم اگر که منقلب شدم کناره پیکر علیِ اکبرم بنی اسد کمک کنید که ارباً اربا شده این برادرم اگر که بی توون شدم کناره پیکر علیِ اصغرم بنی اسد کمک کنید علی رو تا مزار بابام ببرم با گریه،میبوسم هر قطعه ی اکبر و من میمیرم با اشکام،میشورمش حنجر اصغر و من میمیرم واویلا واویلتا ۳ حسین 🏴بند چهارم جدا یه قبری میکَنم برای هفتادو دو یاران غریب اون طرفم یه قبری رو حفر میکنم برای پیکر حبیب برید وهب رو بیارید پیکر بی سرشه بر روی صلیب برید زُهیر و بیارید که رحمت خدا بهش شده نصیب با گریه،خبر کنید قبیله ی حر رو تا که بیان مینْویسم،رو قبر بابام هٰذٰا قَبْرُ ذبیح العطشان واویلا واویلتا ۳ حسین ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇
1401.05.16_2.mp3
4.79M
🔻 🎤حجت الاسلام 🔊 نوحه 📆روز نهم محرم الحرام ۱۴۴۴ 🕌هیئت کف العباس قم .
1401.05.16_4.mp3
9.85M
🔻 🎤حجت الاسلام 🔊 روضه 📆روز نهم محرم الحرام ۱۴۴۴ 🕌هیئت کف العباس قم .
بسم الله الرحمن الرحیم آنقدر داغ بود از تب که آب اگر بود بر لبش می‌سوخت احتیاجی نبود بر آتش خیمه هم داشت از تبش می‌سوخت درد را چاره‌ای اگر بکند چه کند با غمِ پریشانیش نیست آبی که دستمالی خیس بگذارند روی پیشانیش خویش را می‌خورد ، ندارد جان قوَتی نیست جز تقلا حیف یک به یک می‌روند یاران و چاره‌ای نیست جز تماشا حیف بارها شد به دست بی جانش پرده‌ی خیمه را به بالا زد شاهدِ مقتل همه ، هربار  به سرِ خویش دستِ خود را زد دید از خمیه روی یک نقطه لشکری را که بی هوا می‌ریخت دید در بین راه تا به حرم چقدر اکبر از عبا می‌ریخت بین بستر نشست در خیمه زد به سر با دو دست در خیمه تا صدای برادرش آمد کمرِ او شکست در خیمه باز هم پرده را کناری زد قاسمش بود و سنگ باران بود یک یتیم و هزارها ... می‌دید لحظه‌ی  پایکوبی سواران بود ناله‌ی دختران به او  فهماند دستهایی میان راه اُفتاد دید از خیمه خواهرش غَش کرد مادری بینِ خیمه‌گاه اُفتاد پرده را زد کنار و گفت  ای وای حرمله آمده گلو بزند او خجالت کشید وقتی دید پدرش رفته است رو بزند بی برادر شدن چه حسی داشت کمرش را دو مرتبه خَم کرد تشنه‌ای بود یک سپاهی که هرچه آورده بود دَرهَم کرد چند باری فقط برای وداع پدرش بوسه‌اش زد و برگشت دید در قتلگاه خولی را سمت گودال آمد و برگشت او گرفت از عصا که برخیزد تا پدر تکیه داد بر نیزه او زمین خورد تا حسین اُفتاد داد می‌زد بجای سرنیزه گرد و خاکی بلند شد  فهمید آخرش شمر با سنان آمد غم ناموس دارد او یعنی عمه‌اش هم  نفس زنان آمد عمه  فریاد می‌زند  که نزن چکمه بردار احترامش کن چقدر کُند می‌بُرد تیغت زیر و رویش نکن تمامش کن * * خیمه‌ای که نگاهبانش بود ناگهان سوخت بر سرش اُفتاد بعد از آن سی و پنج سال آقا ناله می‌زد که مادرش اُفتاد.... (حسن لطفی ۴۰۰/۰۶/۱۲) .
. دخیلک یا ابالفضل العبّاس! همدرد زین العابدین! ای در وفا و در ادب، دریا! اباالفضل! عمرم فدای خاک پایت یا اباالفضل! از روی نی، همدرد ِ زين العابدينی... هم‌ناله‌ای با ناله‌ی زن‌ها اباالفضل! گر جاهلم یا فاسقم هستم گدایت من را مکن رَد از درت آقا اباالفضل! وقتی امان‌نامه، عدویت داد، ارباب... گفتا جوابش را بده آنجا اباالفضل! از شمر بدتر نیستم الحمدلله پس می‌دهی حتماً جوابم را اباالفضل! من آمدم، سر از گناهانم بِبُرّم با گوشه‌ی چشمان تو حالا اباالفضل! در دستگیری ها تو صاحب‌ْدست هستی دستم بگیر ای دستگیر ما! اباالفضل! آیا شود با یک نظر، پروانه سازی؟ من را به گِرد مهدیِ زهرا، اباالفضل! چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱
. آجرك الله يا صاحب‌الزّمان " أعظَمَ اللّه ُ اُجورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَينِ ، و جَعَلَنا و إيّاكُم مِنَ الطّالِبينَ بِثارِه مَعَ وَلِيِّهِ الإمامِ المَهدِيِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السّلام " به قصد فرج... اشک‌ها را به پای ندبه بریز روضه را خرج کن برای فرج بعدِ هر مرثيه براى حسين... با دل و جان، بخوان دعای فرج گوش کن روضه‌‌های مقتل را پای غمهای بی‌کران بنشین " فَ سَقَطَ الْحُسَینُ مِنْ فَرَسِه " شاه، از مرکبش فتاد زمین " فِرْقَةٌ بِالسّیوفِ " ، یعنی که: با دَم ِ تیغ‌های خود، اعدا... آن قَدَر، بر تنِ شريف زدند... لقبش شد مُقَطّعُ الْاَعضا " فِرْقَةٌ بِالرّماحِ " یعنی که: بد، جسارت، عدو به او کردند بچّه‌های سقیفه در گودال... بر تنش نیزه‌ها فرو کردند " فِرْقَةٌ بِالْحِجارَة ِ " یعنی: بی سلاح آنکه بود در صحرا دست‌ها را ز سنگ، پُر مى‌کرد سنگ می‌زد به سیّدالشّهدا " فِرْقَةٌ بالْخَشَب "، به این معنیست: گرگ‌‌های پلید کرب و بلا... حمله‌ور، سوی قتلگاه شدند آه... با چوب می‌زدند او را " فِرْقَةٌ بِالْعَصا " به اين شرح است: پیر ها با عصا رسيدند و... با عصا ضربه مى‌زدند به او ای خدا! شاهدی به این غم، تو حقّ مظلوم را ز ظالم ها حقّ حق را ز سرکشان بِسِتان فَرَجِ حجّتِ خدا مهدی... ربّنا! انتقام را برسان دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱ .
. ‍ علیه‌السلام دل هر عاشقی به تو شده معطوف اَشهَدُ اَنَّکَ اَمَرتَ بِالمَعرُوف در اوج صبر و عزم و اراده جاهَدتَ فِی الله حَقَّ جهاده سلام، بر تو و عزایت، جان ما فدایت صلی الله علیک یا اباعبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای امام جهاد، ای اسوۀ ایثار السلام علیک یا سَیَّد الاَحرار مدیون خونت شد تا قیامت راه فتوت، رسم عدالت سلام، نور بی‌نهایت، جان ما فدایت صلی الله علیک یا اباعبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سوی تو آمدن سِیرِ اِلی الله است عاقبت به خیر است هر که در این راه است با تو زندگی، فَوزاً عَظِيما بی تو زندگی، عَذَاباً أَلِيما سلام، خورشید هدایت، جان ما فدایت صلی الله علیک یا اباعبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای که در راه حق گذشته‌ای از جان السلام علیک یا سَیَّد العطشان از روی نیزه گفتی حسین جان: باید که سر داد در راه جانان سلام، قربان صدایت، جان ما فدایت صلی الله علیک یا اباعبدالله «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .👇
. علیه‌السلام 🔹غروبی نفس‌گیر🔹 پیش چشمم تو را سر بریدند دست‌هایم ولی بی‌رمق بود بر زبانم در آن لحظه جاری قل اعوذ برب الفلق بود گفتی «آیا کسی یار من نیست؟» قفل بر دست و دندان من بود لحظه‌ای تب امانم نمی‌داد بی‌تو آن خیمه زندان من بود کاش می‌شد که من هم بیایم در سپاهت علمدار باشم کاش تقدیرم از من نمی‌خواست تا که در خیمه بیمار باشم... ماندم و تا ابد دادم از کف طاقت و تاب، بعد از اباالفضل ماندم و ماند کابوس یک عمر خوردن آب، بعد از اباالفضل ماندم و بغض سنگین زینب تا ابد حلقه زد بر گلویم ماندم و دیدم افتاد بر خاک قاسم آن یادگار عمویم گفتم ای کاش کابوس باشد گفتم این صحنه شاید خیالی‌ست یادم از طفل شش‌ماهه آمد یادم آمد که گهواره خالی‌ست پیش چشمم تو را سر بریدند دست‌هایم ولی بی رمق بود بر زبانم در آن لحظه جاری قل اعوذ برب الفلق بود 📝 .
. یا قاهرَ العَدُوُّ وَ یا والیَ الوَلی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی پایانِ باشکوه،به کابوس بد بده زینب رسیده کوفه..،پدر جان مدد بده چشمان شور،آینه ات را نظر زدند در پیش خانه ی تو سرم را به در زدند در کوفه سهم دختر تو آهِ سرد شد پنجاه سال پرده‌نشین..،کوچه‌گَرد شد تا پای ما به معرکه‌ای نامراد رفت خلخال دخترانِ حسین‌ات به باد رفت این کوفیان به نسل تو،گمراه گفته اند خیلی به دخترت بد و بیراه گفته اند بی حرمتی به آل تو وقت ورود شد از بس که سنگ خورد حسین‌ات..،کبود شد نیزه نشین تو همه را پیر کرده است شکل سرش دو مرتبه تغییر کرده است این حرمله به کامِ همه،زهرِ ناب ریخت این حرمله کنار رباب تو آب ریخت از دست این مصیب جانکاه..،داد..،آه زینب کجا و مجلسِ اِبن زیاد...،آه در بزم او نمک به غمِ جاری‌ام زدند با چوب‌دست روی لب قاری ام زدند کوفه که زیر پاش نهاد احترام را... باید خدا بخیر کند شهر شام را بردیا محمدی✍ .
. 🏴سبک زمینه روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول چهل ساله به غما مبتلام،میسوزم که دارم با دعام،میسوزم دعا واسم شده بهونه یاد کرب و بلام،میسوزم داغ هجده عزیزو نصفه روز من تو صحرای کربلا دیدم من شهادت میدم غریب بودن سراشونو رو نیزه ها دیدم کربلارو یادم نرفته عاشورارو یادم نرفته زیر چکمه ی شمر حرومی من بابارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند دوم چهل ساله که منم بی قرار،میبارم مثه ابر بهار،میبارم تا میبینم یه کودکو من به یاد شیرخوار،میبارم میخونم روضه یاد قحط آب چی میشد میرسید یه قطره آب جای آب اون تیر سه شعبه شد چاره ی کار طفلک رباب هنوز اصغر یادم نرفته تیر و حنجر یادم نرفته گلوشو گوش تا گوش برید و تن بی سر یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند سوم چهل ساله که گرفته صدام،گریونم زخمیه دست و پام،گریونم تو اسارت به والله شام سخت گذشته برام،گریونم میکنم گریه یاد شهر شام مارو بردن بین یهودی ها ردمون کردن از تو بازار و اونجا میخندیدن به ما اونا اون روزارو یادم نرفته شامیارو یادم نرفته مارو بردن بزم شراب و نگاهارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴سبک واحد سنگین شهادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی کربلا و شام بلا 🏴بند اول ابرم و بارون میباره از تو چشام روضه خونم روضه خونه کرببلام خودم دیدم کاشکی نمیدیدم خدا نشسته بود شمر روی سینهٔ بابام خنجر و از غلاف کشید تا که به حنجرش رسید سرش رو از قفا برید صدای ناله هاشو میشنیدم به روی نی سر جداشو دیدم تا قتلگاه همراهه عمه من هم پای برهنه از رو خار دویدم (واویلتا واویلتا واویلا) 🏴بند دوم فکر و خیال من شده کوفه و شام یادم نمیره میزدن سنگ از رو بام کاشکی میمردم نمیدیدم ای خدا ماها رو بردن توی مجلس حرام یادم نمیره طعنه ها میزد یزید بی حیا با چوب به لبهای بابا همون لبی که میبوسید پیمبر به صوت قرآنش چشا میشد تر وقتی که خیزران میخورد شنیدم نوای محزون غریب مادر (واویلتا واویلتا واویلا) 🏴بند سوم من بودم اونجا تنها مرد قافله دست و پامو بسته بودن با سلسله دیدم رقیه رو که جون میداد خدا به زیر دست و پای زجر و حرمله کاشکی نمیدیدم خدا سیلی که میخورد بی هوا صدا میزد عمه بیا صدای ناله هاشو میشنیدم کبودیه رو صورتش رو دیدم وقتی که جون داد تو خرابه ها من تاولای کف پاشو بوسیدم (واویلتا واویلتا واویلا) ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
۱۳ گل گلزار دین تویی امام مبین از کرامات حق به شیعه یار و معین تویی حبل المتین تویی حصن حصین یابن زهرا۲ دیده ای کربلا ظلم و ستم ها فزون زین همه داغ و غم دل تو گردیده خون زین همه ظلم و کین تو شدی دلغمین یابن زهرا۲ دیده ای غرق خون پیکر اکبر شده پاره با تیر کین حنجر اصغر شده شد بهارت خزان اشک چشمت روان یابن زهرا۲ دیده ای پرپر از کینه گل باغ دین عموی مهربانت شده نقش زمین جان او شد فدا دست او شد جدا یابن زهرا۲ دیده ای شمر دون به روی سینه نشست استخوان های سینه ی پدر را شکست خنجر از کین کشید سر او را برید یابن زهرا۲ دیده ای عمه را که صبر او کم شده به کنار حسین قامت او خم شده کوه صبر و وقار ایستاد استوار یابن زهرا۲ دیده ای آتش کینه به خیمه زدند سر پاک حسین را روی نیزه زدند تا که کردی نظر زد به جانت شرر یابن زهرا۲ دیده ای سکینه کنار بابا نشست به تن چاک او دخیل گریه ببست شدی گریان او دل پریشان او یابن زهرا۲ .👇