.
#حضرت_زینب
#بعد_از_شهادت
یا قاهرَ العَدُوُّ وَ یا والیَ الوَلی
یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی
پایانِ باشکوه،به کابوس بد بده
زینب رسیده کوفه..،پدر جان مدد بده
چشمان شور،آینه ات را نظر زدند
در پیش خانه ی تو سرم را به در زدند
در کوفه سهم دختر تو آهِ سرد شد
پنجاه سال پردهنشین..،کوچهگَرد شد
تا پای ما به معرکهای نامراد رفت
خلخال دخترانِ حسینات به باد رفت
این کوفیان به نسل تو،گمراه گفته اند
خیلی به دخترت بد و بیراه گفته اند
بی حرمتی به آل تو وقت ورود شد
از بس که سنگ خورد حسینات..،کبود شد
نیزه نشین تو همه را پیر کرده است
شکل سرش دو مرتبه تغییر کرده است
این حرمله به کامِ همه،زهرِ ناب ریخت
این حرمله کنار رباب تو آب ریخت
از دست این مصیب جانکاه..،داد..،آه
زینب کجا و مجلسِ اِبن زیاد...،آه
در بزم او نمک به غمِ جاریام زدند
با چوبدست روی لب قاری ام زدند
کوفه که زیر پاش نهاد احترام را...
باید خدا بخیر کند شهر شام را
بردیا محمدی✍
#بین_راه_کوفه_و_شام
#دروازه_کوفه
#اسارت
.
.
#شهادت_امام_سجاد_ع
🏴سبک زمینه روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام
#زمینه_امام_سجاد_ع
#چهل_ساله
🏴بند اول
چهل ساله
به غما مبتلام،میسوزم
که دارم با دعام،میسوزم
دعا واسم شده بهونه
یاد کرب و بلام،میسوزم
داغ هجده عزیزو نصفه روز
من تو صحرای کربلا دیدم
من شهادت میدم غریب بودن
سراشونو رو نیزه ها دیدم
کربلارو یادم نرفته
عاشورارو یادم نرفته
زیر چکمه ی شمر حرومی
من بابارو یادم نرفته
آه و واویلا
یا ابالمظلوم
🏴بند دوم
چهل ساله
که منم بی قرار،میبارم
مثه ابر بهار،میبارم
تا میبینم یه کودکو من
به یاد شیرخوار،میبارم
میخونم روضه یاد قحط آب
چی میشد میرسید یه قطره آب
جای آب اون تیر سه شعبه شد
چاره ی کار طفلک رباب
هنوز اصغر یادم نرفته
تیر و حنجر یادم نرفته
گلوشو گوش تا گوش برید و
تن بی سر یادم نرفته
آه و واویلا
یا ابالمظلوم
🏴بند سوم
چهل ساله
که گرفته صدام،گریونم
زخمیه دست و پام،گریونم
تو اسارت به والله شام
سخت گذشته برام،گریونم
میکنم گریه یاد شهر شام
مارو بردن بین یهودی ها
ردمون کردن از تو بازار و
اونجا میخندیدن به ما اونا
اون روزارو یادم نرفته
شامیارو یادم نرفته
مارو بردن بزم شراب و
نگاهارو یادم نرفته
آه و واویلا
یا ابالمظلوم
#شهادت_امام_سجاد
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
#شهادت_امام_سجاد_ع
🏴سبک واحد سنگین شهادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی کربلا و شام بلا
#واحد_امام_سجاد_ع
#ابرم_و_بارون_میباره
🏴بند اول
ابرم و بارون میباره از تو چشام
روضه خونم روضه خونه کرببلام
خودم دیدم کاشکی نمیدیدم خدا
نشسته بود شمر روی سینهٔ بابام
خنجر و از غلاف کشید
تا که به حنجرش رسید
سرش رو از قفا برید
صدای ناله هاشو میشنیدم
به روی نی سر جداشو دیدم
تا قتلگاه همراهه عمه من هم
پای برهنه از رو خار دویدم
(واویلتا واویلتا واویلا)
🏴بند دوم
فکر و خیال من شده کوفه و شام
یادم نمیره میزدن سنگ از رو بام
کاشکی میمردم نمیدیدم ای خدا
ماها رو بردن توی مجلس حرام
یادم نمیره طعنه ها
میزد یزید بی حیا
با چوب به لبهای بابا
همون لبی که میبوسید پیمبر
به صوت قرآنش چشا میشد تر
وقتی که خیزران میخورد شنیدم
نوای محزون غریب مادر
(واویلتا واویلتا واویلا)
🏴بند سوم
من بودم اونجا تنها مرد قافله
دست و پامو بسته بودن با سلسله
دیدم رقیه رو که جون میداد خدا
به زیر دست و پای زجر و حرمله
کاشکی نمیدیدم خدا
سیلی که میخورد بی هوا
صدا میزد عمه بیا
صدای ناله هاشو میشنیدم
کبودیه رو صورتش رو دیدم
وقتی که جون داد تو خرابه ها من
تاولای کف پاشو بوسیدم
(واویلتا واویلتا واویلا)
#شهادت_امام_سجاد
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
۱۳
#نوحه
#شهادت_امام_سجاد
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
گل گلزار دین تویی امام مبین
از کرامات حق به شیعه یار و معین
تویی حبل المتین
تویی حصن حصین
یابن زهرا۲
دیده ای کربلا ظلم و ستم ها فزون
زین همه داغ و غم دل تو گردیده خون
زین همه ظلم و کین
تو شدی دلغمین
یابن زهرا۲
دیده ای غرق خون پیکر اکبر شده
پاره با تیر کین حنجر اصغر شده
شد بهارت خزان
اشک چشمت روان
یابن زهرا۲
دیده ای پرپر از کینه گل باغ دین
عموی مهربانت شده نقش زمین
جان او شد فدا
دست او شد جدا
یابن زهرا۲
دیده ای شمر دون به روی سینه نشست
استخوان های سینه ی پدر را شکست
خنجر از کین کشید
سر او را برید
یابن زهرا۲
دیده ای عمه را که صبر او کم شده
به کنار حسین قامت او خم شده
کوه صبر و وقار
ایستاد استوار
یابن زهرا۲
دیده ای آتش کینه به خیمه زدند
سر پاک حسین را روی نیزه زدند
تا که کردی نظر
زد به جانت شرر
یابن زهرا۲
دیده ای سکینه کنار بابا نشست
به تن چاک او دخیل گریه ببست
شدی گریان او
دل پریشان او
یابن زهرا۲
#امام_سجاد
#زنجیر_زنی
.👇
امام حسین ع
👆
۱۱
#نوحه
#واحد
#زنجیرزنی
#دروازه_کوفه
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
پشت دروازه ی کوفه چه غوغا شده
حضرت ساجدین غریب و تنها شده
کنج ویران شان
شده زندان شان
وای از این غم۲
از ستم وارد کوفه اسیران شدند
وارد کوفه با دیده ی گریان شدند
همه در شور و شین
بهر داغ حسین
وای از این غم۲
کوفیان بر همه زخم زبان می زدند
سنگ کینه به اهل کاروان می زدند
زینب دلغمین
شده محمل نشین
وای از این غم۲
بین شهر کوفه جان همه بر لب است
زین همه ظلم و کینه خون دل زینب است
کوفیان صف زدند
بین شان کف زدند
وای از این غم۲
مردم کوفه از بس که پلید و بدند
بین سرها همه چنگ و نی و دف زدند
زده زخم زبان
در نهان و عیان
وای از این غم۲
بین شهر کوفه بر همه بیداد شد
زین همه مصیبت خون دل سجاد شد
اشک او شد روان
قامتش شد کمان
وای از این غم۲
#نوحه_کوفه
.