.
رسیدن مولا از مسجد بر بالین زهرای مرضیه
#دو_خط_روضه
#فاطمیه
ای نام خوشت ورد زبانم زهرا
از داغ تو سوخت جسم و جانم زهرا
برخیز علی به دیدنت آمده است
ای درد و بلای تو به جانم زهرا
🏴
یه جایی دلم رفت ،هر کی بامن میاد بسم الله...،اونجایی که زهرا جواب علی رو نمی داد،امیرالمومنین با خطاب های مختلف صداش زد،یافاطمه .... یاام الحسن الحسین ... یابضعه خیرالورا ... همه ی اینا جواب علی رو نداد"
(خدا هیچ مردی رو به روزگار علی نندازه)شروع کرد التماس کردن ... صدا زد : من علی ام .... با من حرف بزن ....
.
.
#نوحه
#واحد
#فاطمیه #حضرت_زهرا
یا بَضعَةَ خَیرِ الوَریٰ - اُمُّ النُّجَبا یا زهرا
ای مادر ماتم دیده - شد قامت تو خمیده
تو یاسینی تو فرقانی تو قدری و تو طاهایی
تو راضیه تو مرضیه تو صدّیقه تو زهرایی
پر از عشق خداوند است دل یکتا پرست تو
به راه عشق مولا شد فدایی بود و هست تو
ای یار ولی یا زهرا حامی علی یا زهرا
یا بَضعَةَ خَیرِ الوَریٰ اُمُّ النُّجَبا یا زهرا
ای مادر ماتم دیده شد قامت تو خمیده
وجود نوکران تو همه بوی خدا دارد
نسیم جانفزایی از شمیم کربلا دارد
دل ما از ازل مادر جدا از غیر تو بوده
حسینی بودن ما از دعای خیر تو بوده
ای نور دو عین یا زهرا،اُمّ الحسنین یا زهرا
یا بَضعَةَ خَیرِ الوَریٰ اُمُّ النُّجَبا یا زهرا
ای مادر ماتم دیده شد قامت تو خمیده
همه عالَم چو قطره به بحر نور عین تو
دعا کن تا شوم آخر فداییِ حسین تو
همان که تو کنی هر روز برایش گریه واویلا
همان که شد به راه دین شهید روز عاشورا
ای مادر قد خمیده،گریانِ سرِ بریده
یا بَضعَةَ خَیرِ الوَریٰ اُمُّ النُّجَبا یا زهرا
ای مادر ماتم دیده شد قامت تو خمیده
#حاج_امیر_عباسی
👇
.
#شور
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#احسان_نرگسی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
فاطمی نسب - حیدری وقار
ای تجلی - تیغ ذوالفقار
آبروی صبر - یاور امام
بانوی دمشق - فاتح قیام
عدو با خطبه های تو خونه خرابه
تموم نقشه هاش دیگه نقشه بر آبه
به حق که خشم تو مثل ابوترابه
بانو ، زینب
هزاران حور و ملک یه عمره زانو زدن/ پای مکتبت
تموم عمرت یه بار نیفتاد اسم حسین / از روی لبت
اراده کن نوکرت برای تو جونشو / تقدیم می کنه
که خورشید از آسمون میاد رو به گنبدت / تعظیم می کنه
یا زینب - سلام الله علیک یا زینب ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زینت علی - معدن حیا
توو دست توئه - روزیِ گدا
لحن خطبه هات - لحن حیدری
مثل مادرت - از همه سری
چادر تو پناه اهل آسمونه
به جز تو کی عمه ی صاحب الزمونه
کی غير تو برای این گدا می مونه
بانو ، زینب
پس از عباسِ علی علم رو دوش توئه / یا زینب مدد
مث اجدادم منم گداییتو می کنم / تا روز ابد
عجب صبر و شوکتی عجب نام و هیبتی / ای بانوی عشق
همه رویام اینه که بمیرم من آخرش / توو خاک دمشق
یا زینب - سلام الله علیک یا زینب ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سلطان نجف - فخر انبیا
عالمی فدات - شاه لافتی
شير هر نبرد - فاتح حنین
دنیای منی - بابای حسین
دلم سند خورده فقط به نام حیدر
شکر خدا منم شدم غلام حیدر
پر میزنه دلم فقط رو بام حیدر
مولا ، حیدر
فقط دوری از نجف میتونه چشم منو / دریایی کنه
توی اصحاب نبی علی میتونه فقط / آقایی کنه
تویی مسجود ملک می گرده دورت فلک / مولانا علی
تویی شاه لوکشف من و رویای نجف / مولانا علی
یا حیدر - سلام الله علیک یا حیدر ۳
👇
.
#زمینه #شور
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
۱
قدم قدم تو کوچه ها
با اشک و آه و زمزمه
هِی به زمین میخوره
میره به سمت فاطمه
میدوه سمت خونه و
میزنه دست بر سرش
توون نداره زانو هاش
میسوزه قلب مضطرش
با هر قدم تو کوچه ها میمیره مرتضی/ واویلتا واویلتا
با سوز سینه میزنه فاطمه رو صدا/واویلتا واویلتا
یار خوشی ندیده یازهرا
صدیقة الشهیده یا زهرا
____
۲
نشست کنار بسترو...
آه کشید مرتضی
آهسته گفت فاطمه
حرف بزن تورو خدا
فاطمه جان نگاه کن
چقد غریب و بی کسم
با نفسات حس میکنم
داره می گیره نفسم
بعد تو میشه زندگی عذاب فاطمه/ یا فاطمه یا فاطمه
نرو که خونه ی بدون تو پر از غمه/یافاطمه یا فاطمه
اشگم به رخ چکیده یازهرا
صدیقة الشهیده یا زهرا
_
۳
علی نبودی پشت در
عُمَر سرم داد میزد
دید که من پشت دَرَم
زد به در خانه لگد
من چی کشیدم تو آتیش
هیچکی نمیدونه علی
سوختم از حرارته
میخ در خونه علی
یکی نبود یاعلی بگیره این درُ / واویلتا واویلتا
نبود مادرم صدا زدم فضه رو / واویتا واویلتا
از سینه خون چکیده یازهرا
صدیقة الشهیده یا زهرا
__
۴
بعدِ شهادتم علی
گریه نکن از محنم
اشک بریز از دو چشم
برا حسین و حسنم
گریه بکن به تشنه ی
بی کَس و یار کربلا
گریه بکن به غربتِ
اسیر دست اشقیا
حسینمو تو قتلگاه با زجر میکشن / واویلتا واویلتا
براش بمیرم که به قتل صبر میکشن / واویلتا واویلتا
تا قتلگه رسیده واویلا
راس بریده دیده واویلا
#سیدحسین_احمدی✍
.👇
.
#زمینه_حضرت_زهرا
#زمینه
#شور
قلب من با روضه ش مغمومه
اين روايت از خود معصومه
جان فداي تو انسیه الحورا
امنا زهرا يا مظلومه
حال من این دنیا آرومه
چون شفیعه فردا خانومه
حتی من تو قیامت میزنم داد
اهل عالم زهرا مظلومه
عصمت تو به عالم معلومه
دشمنت تو قیامت محکومه
بین کوچه علی گفت نزنیدش
بی حیاها زهرا مظلومه
من بمیرم حسنت مسمومه
سمت زینب پر چشم شومه
ته گودال افتاده حسینت
آخ بمیرم چقدر مظلومه
#جواد_پورعباسیان✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا
👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
#سبک_به_سمت_گودال
به سمت زهرا از حجره دویدم من
عمر جلوتر بود دیر رسیدم من
فاطمه افتاد و آه کشیدم من
لگد به پهلو خورد دیر رسیدم
صدایی از بین شعله شنیدم من
سینه زهرا سوخت دیر رسیدم من
دود فراگیر بود خوب ندیدم من
محسن من شد سقط دیر رسیدم من
خیلی خجالت از حسن کشیدم من
حامی مادر بود دیر رسیدم من
صدای سیلی از کوچه شنیدم من
شکست گوشواره دیر رسیدم من
چشم پر از خون شد خوب ندیدم من
غلاف بالا رفت دیر رسیدم من
رو بدن زهرا عبا کشیدم من
فاطمه از هوش رفت دیر رسیدم من
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#محمدعلی_قاسمی_خادم✍
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
.
.
#حضرت_زهرا_زمزمه
#زمزمه #احراق_البیت
خودش نوشت - خودِ قاتلش نوشت
از آتیش و هیزم و درِ بهشت
خودش نوشت - به #معاویه نوشت
از میخ و پهلوی مادرِ بهشت
(خودش نوشت - خود قاتلش نوشت)
کاری کردم
با تازیونه / دستش بیفته / در کمی واشه
کاری کردم
پشت در اُفتاد / یه جوری زدم / نتونه پاشه
کاری کردم
تا آخر عمر / این صحنه یاد / مرتضی باشه
بند دوم:
خودش زده - خود قاتلش زده
رفته و حالا توو کوچه اومده
حسن نگفت - کی میدونه چی شده؟
روی چادر چرا جای لگده؟
(خودش زده - خود قاتلش زده)
کاری کرده
هم چش زهرا / هم چش حسن / سیاهی میره
کاری کرده
برا پا شدن / بی بی از حسن / کمک میگیره
کاری کرده
کریم عالم / توو بچگی از / زندگی سیره
.
#عبدالله_باقری✍
#هجوم_به_بیت_وحی
.👇
.
#نوحه
#شام_غریبان
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#حجت_الاسلام_شیخ_محسن_حنیفی
#سبک_چادر_اوست_شکوه_بندگی
🏴 #فاطمیه۱۴۰۱
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سربند:
چادر اوست - شکوه بندگی
نام زهراست - شعار زندگی ۲
به رشته چادر زهرا / دخیل بسته ایم محکم
تمام هستی به فدای / سیده ی زنان عالم
سیده ی نساء عالمین
فاطمه ی امیرمومنین ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پیکر تو - که طهر اطهر است
آب غسل - تو آب کوثر است ۲
به روی پیکر تو بانو / چقدر زخم، لاله کاری است
ز سنگ غسل تو شهیده! / هنوز خون تازه جاری است
سیده ی نساء عالمین
فاطمه امیرمومنین ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
غرق غم شد - محیط خانه ام
جسم کوثر - به روی شانه ام ۲
میان اشک و آه وناله / روح تو رفت سمت لاهوت
رسیده جان من روی لب / پیکر تو میان تابوت
سیده ی نساء عالمین
فاطمه ی امیرمومنین ۲
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
👇 .
.
#حضرت_زهرا
درسته که سخته برات زندگی
درسته که دردات زیاده، ولی
اگه میشه بازم تحمل بکن
اگه میشه بازم بمون با علی
بازم پیش کلثوم و زینب بمون
بمون با حسین و حسن، فاطمه
چه جوری تحمل کنم داغتو
خودت رو بذار جای من، فاطمه
دیگه حرف رفتن نزن عشق من
با این جملههات آتیشم میزنی
تو وقتی حلالیت از من میخوای
داری انگاری قبرمو میکنی
تو تنها طرفدار من بودی و
دیگه بعد تو تنها میشه علی
چی میشد نمیرفتی از این خونه
چی میشد که میموندی پیش علی
#فاطمیه 🏴
#مهدی_شریفی✍
.
2911-1637901506065.mp3
1.15M
#زمزمه
#حضرت_زهرا
(به سبک ای گل بهشتیه من)
پاشو از جا یاور من
گل سرخ پرپر من
پاشو تا از هم نپاشه
آیه های کوثر من (سپر من)
میون کوچه – ببین زهرا
یه عده بی حیا به ما می خندن
روزگارم رو – ببین چی شد
پیش بچه ها دستامو می بندن
گل یاسم 4
یه روزی تو باغ عصمت
گل یاسی بود و آتیش
می سوزه دلم به یاد
صورت کبود و آتیش (دود و آتیش)
سینه و مسمار– در و دیوار
روی بازوی مادر یه نشونه
پشت در افتاد – توی آتیش
دیگه مادر خسته نیمه جونه
گل یاسم 4
با تموم اینکه خونش
می چکید از زخم سینه
می دوید دنبال حیدر
توی کوچه ی مدینه (زخم سینه)
امون از غربت – غم و محنت
روی بازوی مادر یه نشونه
با همون ضربه – که ثانی زد
دیگه مادر خسته نیمه جونه
گل یاسم 4
شاعر : احسان پیریابی✍
.👇
.
#غزل_مصیبت
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
گل پاشیده من بی تو چمن ریخت بهم
ناشناس وطن انگار وطن ریخت بهم
زندگی بی تو بجز مردن تدریجی نیست
بسکه من ناله زدم دشت و دمن ریخت بهم
روز بی لشکری ام لشکر من بودی تو
با بهم ریختنت لشکر من ریخت بهم
خواستم تا که سر بسته تو باز کنم
گو چه آمد به سر تو که حسن ریخت بهم استخوانی ز تو باقی بود و قدری پوست
موقع غسل تو دیدم که کفن ریخت بهم
دیدم از محسن شش ماهه سبکتر شده ای
از ضعیفی تو پیراهن تن ریخت بهم
از غمت حیدر کرار به لکنت افتاد
که سخن بر لب مولای سخن ریخت بهم
نیمه شب دست مرا چوبه تابوت گرفت
به فراق من و تو رنج و محن ریخت بهم
حاج #سید_محسن_حسینی ✍
.
.
#امام_زمان
جهان در انتظارِ آفتاب است
تمامِ رنجهایش بیحساب است
کسی با ذوالفقار از دور پیداست
جهان در معرضِ یک انقلاب است
سید حبیب نظاری✍
.
.
#حضرت_زهرا
ای با عطای تو شـده تکمیل، هلأتی
وی قـامت رسول بـه تعظیم تـو دوتا
ای هل اتی و کوثر و تطهیر وصف تو
وی چون خدای پاک منزه ز هر خطا
وقتی رسول گفت کـه بابا شود فدات
جـا دارد ار شــوند فــداییت انبیــا
هم خانــۀ تــو قبلـۀ روح پیمبـران
هم حجـرۀ تــو کعبــۀ پیغمبر خدا
با نــام تـو نـام اب و ابـن و شوهرت
ذات خــدای عـزوجل کــرده ابتـدا
آدم هنوز آب و گلش هم نبود و بود
نـور مقـدس تــو در آغـوش کبـریا
ای چشم عرش، فرش قدمهای حضرتت
وی از کرم شده به زمین همنشین ما
چون شد که پا ز عرش نهادی به چشم فرش؟
ما خـاکیان کجـا و شمـا خاندان کجا؟
قرآنـی و رســول خـدا داده بوسهات
زهرایــی و تـو را پــدر و مـادرم فدا
هرکس تو را شناخت خدا را شناخته
هرکس جدا شد از تو جدا گشته از خدا
ای مـادر چـراغ هـدایت! حسیـن تو
با جلوۀ تـو بـر همـه گـردیده رهنما
هم دختـر رسولـی و هـم مادر رسول
هم مام دو امـامی و هـم کفو مرتضی
با آن که بـود رکـن همه رکنها علی
بعد از نبـی به حضرت تو داشت اتکا
از تو اگــر بــرات رهـایی نمیگرفت
آدم نشسته بــود بــه زنــدان انـزوا
یـا فاطر بفاطمه تـا از لـبش گذشت
از بند غم رها شد و شد حاجتش روا
ای مظهر خـدا تو خـدا نیستی ولی
ذکرت شفای کامل و اسمت بود دوا
آواره میشوند بـه بیراهـه تا جحیم
گردند اگر ز خط شما ما سـوا سـوا
خـاک در تـو بـودم و خاک در توام
حتـی اگـر غبـار شـوم در دل هـوا
فـردا لوای حمـدالهیست چـادرت
صحرای محشر است همه زیر این لوا
تو دست باکفایت حقی عجیب نیست
کآرنـد انبیــا بــه درت روی التجـا
قوت عزیز خویش کرم کرده بر فقیر
پیراهـن زفـاف بـه سـائل کنی عطا
هرکس که میهمان بقیع تو میشود
دیگر به بوستان جنـانش چـه اعتنا
کوهی که سنگ بوده هزاران هزار سال
بـا یک نگـاه فضـۀ تـو میشود طلا
هرگز کسی نرفتـه ز کـوی تو ناامید
هرگز عنـایت تـو بـه سائل نگفته لا
هر رشتهای ز چادرت ای بانوی بهشت
در دست یک فرشته بـود رشتـۀ ولا
ای پای تا به سر همه عصمت خدا گواست
از چشم کور، کس نکند غیـر تو حیا
آدم که ماه روی تـو را در بهشت دید
جـا داشت جـان نثـار کند بهر رونما
در روز حشر، ذکر همه یامحمد است
با این همه، رسول تـو را میزند صدا
آتش زدنـد از چــه تـو را بر در سرا؟
گلزار وحی را که به آتش کشیده است؟
باب بهشت را که شکسته به ضرب پا؟
بـا تازیــانه از تــو گرفتنـد احتـرام
خوش داشتند بهـر پدر حرمت تو را!
آیا کسی شنیـده کـه بـر داغدیدهای
هیـزم به جـای لالـه بیـارند در عـزا؟
آن ضربهای که خورد به پهلوی حضرتت
شک نیست اینکه خورد به پهلوی مصطفی
بابا اگر سئوال کنـد جرم تـو چـه بود
پاسخ چه میدهند به او در صف جزا؟
تـا انتقام بــدر بگیرنــد از عـلی
کشتند بـیگنــاه، تـــو را از ره جفـا
باور نداشت کس که در خانه علی
بـا کشتـن تــو حق پیمبــر شـود ادا
تـو کوثـر رسـول خدایی و ای عـجب
یک آیه از تـو گشت به ضرب لگد جدا
ظلمی که بر تو گشت به کافر نمیکنند
ای مـادر حقیقـت قــرآن! بگـو چـرا؟
خصمی که زخم بدر به دل داشت از علی
با کشتن تو یـافت دل زخمیاش شفـا
بالله تـو را به بغض علی میزدند و بس
هرگـز خـدا مبـاد از ایــن کافران رضا
تا اشک هست و سوز جگر هست و ناله هست
«میثم» همـاره بـر تـو بود مرثیتسرا
.