111.9K
💫در کوبه
دلم گرفته امشب جانم رسیده بر لب
این دل غم گرفته افتاده یاد زینب
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
ای مادرمصائب هردم به شوروشینم
با اشک وناله وآه یاد تو و حسینم
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
بمیرم از برایت در کربلا چه دیدی
تو در وداع آخر رنج و محن کشیدی
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
غلطان بخون شناور دیدی تو اکبرش را
دردست شه بریده حنجر اصغرش را
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
بودی ز روز اول تمام هست عباس
دیدی کنار علقم بریده دست عباس
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
دیدی که شمرملعون خنجر زکین کشیده
سر برادرت را از پشت سر بریده
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
کس همچوتوندیده جسم بخون تپیده
غلطان بخون برادر برنی سر بریده
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
امان زمردم شام خون شددلت زدشنام
دشمن ز راه کینه سنگ میزد از لب بام
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
دیدی کنار سجاد در کنج یک خرابه
رقیه شد چوزهرا غسل و کفن شبانه
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
رفتی ز دار دنیا راحت شدی ز غمها
از این جهان فانی رفتی بسوی زهرا
منم گدای زینب
جانم فدای زینب
شاعر: رضا یعقوبیان
@emame_setayesh
👆👆در صورت نبود مداح، امام روضه خوان می تواند بعد از روضه های خانگی از این سبک های قدیمی و سنگین برای سینه زنی استفاده کند.👆👆
💫#در گذر تاریخ سال ۶۱هجری
1⃣1⃣۱۱محرم
♦️۱. حرکت کاروان اسرا از کربلا
♦️۲. تشکیل مجلس ابن زیاد
♦️۳. حرکت اهل بیت امام حسین «علیه السلام » به سوی کوفه.
2⃣1⃣۱۲محرم
♦️۱. دفن شهدای کربلا
♦️۲.ورود اهل بیت «علیهم السلام » به کوفه
♦️۳. شهادت امام سجاد علیه السلام بنابر نقلی.
3⃣1⃣۱۳محرم
♦️۱.اسرای اهل بیت علیهم السلام در مجلس ابن زیاد
♦️۲.اسرای اهل بیت علیهم السلام در زندان کوفه
♦️۳.خبر شهادت امام حسین علیه السلام در مدینه و شام
♦️۴. شهادت عبدالله بن عقیل
5⃣1⃣۱۵محرم
♦️۱. فرستادن سرهای مطهر شهدای کربلا به سوی شام
9⃣1⃣۱۹محرم
♦️۱. حرکت کاروان به سوی شام
0⃣2⃣۲۰ محرم
♦️۱. دفن بدن جون ( خدمتکار امام حسین علیه السلام) در کربلا
@emame_setayesh
9⃣1⃣۱۹محرم حرکت کاروان اهل بیت سیدالشهدا (علیه السلام) به سوی شام
در این روز اهل بیت سیدالشهدا (علیه السلام) را از کوفه به سوی شام حرکت دادند. زنهای غیر هاشمیه از انصار امام حسین(علیه السلام) که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، و فقط زنهای هاشمیات برای اسارت به شام برده شدند.(1)
منبع:
1- ابصارالعین فی انصار الحسین (علیه السلام): ص 133
@emame_setayesh
💫به مناسبت دفن گل خوشبوی کربلا🌺
امام حسین (علیه السلام) در کناره میدان نبرد ایستاده بود. جون بن خوی، غلام حضرت جلو رفت و گفت: «مولای من، اذن میدان می دهی؟» امام مهربانانه فرمودند: «ای جون، خدا پاداش خیرت دهد! تو با آمدی، رنج سفر را پذیرفتی. در حق ما خاندان نیکی کردی؛ اما اکنون رخصت بازگشت می دهم. برگرد . اینجا زخم است و مرگ. مبادا آسیب ببینی!» چون در خود شکست. سر بر پای امام نهاد و ملتمسانه گفت : « مولای من، عزیز پیامبر، در شادی ها و فراخی ها با شما بودم و اکنون در سختی ها تنهایتان بگذارم! هرگز، می دانم سیاهی پیر و بی نسبم. می دانم بوی تنم خوش نیست؛ اما بگذارید خون سیاه من با خون پاک شما در آمیزد.»
سید الشهدا (علیه السلام) لبخندی زدند و اجازه میدان فرمودند.
هنگامی که جون در نبرد با دشمن بر زمین افتاد. امام سر او را بر زانوی خود گذاشتند و فرمودند: «خدایا رویش را سفید و بویش را دلاویز فرما و با نیکان محشورش گردان و میان او و آل محمد، آشنایی و همنشینی برقرار کن!»
ده روز بعد از عاشورا، بنی اسد در عبور دوباره از کنار مدفن شهیدان، بویی خوش و غریب حس می کردند. این رایحه خوش پیکر جون بود.
کتاب : محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج2، ص719 تا 721
@emame_setayesh
🌐🌐یه هدیه قشنگ امروز از آقاجان علی بن موسی الرضا علیه السلام.
📑مجموعه پوستر های یاران عاشورایی رو می تونید از آدرس زیر دانلود کنید.
✅واقعا به درد می خوره
📰اگه دوست دارید تو مسجدتون نمایشگاه بزنید
اینها رو دانلود کنید.
🎞شاید هم خواستید تو کانال مسجد یا محله یا کانالهای مذهبیتون اصحاب امام حسین علیه السلام رو معرفی کنید.
🔍برید تو سایت و با کیفیت دانلود کنید.
https://haram.razavi.ir/post/%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C
@emame_setayesh
#به یاد جون
قسمت اول:
شهادت جون غلام سیدالشهدا (ع) و دعای حضرت بر وی
منبع: مثير الأحزان، ابن نما حلی، ص: 67
وَ كَانَ أَصْحَابُ الْحُسَيْنِ يَتَسَابَقُونَ إِلَى الْقِتَالِ بَيْنَ يَدَيْه..
ترجمه: یاران امام حسین علیه السلام برای نبرد پیش روی او بر یکدیگر سبقت می جستند...
منبع: مسند احمد بن حنبل، ج5 ص 454
(بسیاری دیگر از دانشمندان اهل سنت نیز این روایت را نقل کرده اند. مانند: طبرانی در معجم الکبیر، ابن اثیر جزری در اسد الغابة، ابن کثیر در البدایة و النهایة، ابن حجر در الاصابه، ابن عبد ربه اندلسی در الاستیعاب ، ، بیهقی در دلائل النبوة و....)
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ رَأَيْتُ النَّبِيَّ فِيمَا يَرَى النَّائِمُ ذَاتَ يَوْمٍ نِصْفَ النَّهَارِ أَشْعَثَ أَغْبَرَ بِيَدِهِ قَارُورَةٌ فِيهَا دَمٌ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ قَالَ هَذَا دَمُ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِهِ لَمْ أَزَلْ أَلْتَقِطُهُ مُنْذُ الْيَوْمِ فَأُحْصِي بِذَلِكَ الْوَقْتِ فَوَجَدْتُهُ قُتِلَ ذَلِكَ الْيَوْم...
ترجمه: ابن عباس گويد: من حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله را در خواب ديدم در حالى كه غبار آلود بود و در دستش شيشه اى پر از خون داشت، عرض كردم: پدر و مادرم فدايت گردد اين شيشه چيست؟ فرمودند: اين خون حسين و ياران اوست كه از زمين جمع كردهام، من آن روز را در نظر گرفتم درست همان روز بود كه سيد الشهداء عليه السّلام به شهادت رسيده بودند.
@emame_setayesh
قسمت دوم:
روضه جون مولی ابی ذر غلام امام حسین (علیه السلام):
شیخ طوسی در رجال خویش راجع به جون نوشته:
رجال شیخ طوسی، ص 99
و کانَ عبداً اسوداً مِن اصحابِ الامام الحسین
ترجمه: وی برده سیاهی بود از اصحاب امام حسین علیه السلام.
منبع: لهوف، سید بن طاووس، ص: 108
ثُمَّ بَرَزَ جُونٌ مَوْلَى أَبِي ذَرٍّ وَ كَانَ عَبْداً أَسْوَدَ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ علیه السلام أَنْتَ فِي إِذْنٍ مِنِّي فَإِنَّمَا تَبِعْتَنَا طَلَباً لِلْعَافِيَةِ فَلَا تَبْتَلِ بِطَرِيقِنَا فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا فِي الرَّخَاءِ أَلْحَسُ قِصَاعَكُمْ وَ فِي الشِّدَّةِ أَخْذُلُكُمْ وَ اللَّهِ إِنَّ رِيحِي لَمُنْتِنٌ وَ إِنَّ حَسَبِي لَلَئِيمٌ وَ لَوْنِي لَأَسْوَدُ فَتَنَفَّسْ عَلَيَّ بِالْجَنَّةِ فَتَطِيبَ رِيحِي- وَ يَشْرُفَ حَسَبِي وَ يَبْيَضَّ وَجْهِي لَا وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُكُمْ حَتَّى يَخْتَلِطَ هَذَا الدَّمُ الْأَسْوَدُ مَعَ دِمَائِكُمْ ثُمَّ قَاتَلَ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ حَتَّى قُتِلَ.
ترجمه: سپس جون كه غلام آزاد شده ابوذر بود و غلام سياه چهرهاى بود برای جنگ بيرون آمد. امام حسین علیه السلام به او فرمود: تو اینک آزادی. راه خويش را بگير و از اين سرزمين برو؛ تو براى آسايش و راحتى و تأمين زندگى و امنيّت، همراهى ما را برگزيدهاى، خود را در راه ما به سختی نینداز. جون پاسخ داد: من در روز خوشى كاسه ليس شما خاندان باشم و در روز سختى دست از يارى شما بردارم؟ بخدا قسم من خود می دانم كه بدبو و پست فطرت و سياه چهرهام! اجازه دهيد تا بوى بهشت و نسيم دل انگيز آن بر من وزيدن كند تا هم پيكرم عطرآگين گردد و هم چهره تيرهام به سفيدى گرايد. نه به خدا دست از شما خاندان بر ندارم تا اين خون سياه من با خونهاى شما آميخته گردد سپس جنگ كرد تا شهيد شد. رضوان اللَّه عليه.
منبع: بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج45، ص 23
فوقف عليه الحسين علیه السلام و قال اللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ وَ طَيِّبْ رِيحَهُ وَ احْشُرْهُ مَعَ الْأَبْرَارِ وَ عَرِّفْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. وَ رُوِيَ عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام أَنَّ النَّاسَ كَانُوا يَحْضُرُونَ الْمَعْرَكَةَ وَ يَدْفِنُونَ الْقَتْلَى- فَوَجَدُوا جَوْناً بَعْدَ عَشْرَةِ أَيَّامٍ- يَفُوحُ مِنْهُ رَائِحَةُ الْمِسْكِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ.
ترجمه: امام حسين عليه السلام به بالين او آمد و فرمود: بار خدايا! صورت وى را سفيد و بوى او را نيكو گردان و او را با ابرار محشور بفرما و بين او و محمّد و آل محمّد صلّى اللَّه عليهم اجمعين شناسائى و آشنایی برقرار بفرما! امام محمّد باقر علیه السلام از حضرت امام زين العابدين عليه السلام روايت مي كند كه فرمود: هنگامى كه گروهى در ميدان جنگ آمدند تا اجساد شهيدان آل محمّد را دفن نمايند جسد اين غلام يعنى جون را بعد از ده روز در حالى يافتند كه بوى مشك از آن مي وزيد.
@emame_setayesh
*20 محرّم دفن بدن جُون در کربلا*
بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جُوْن، غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند. (1)
جُون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید.
هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکّه و از مکه به کربلا آمد.
هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست.
حضرت فرمودند :
در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.
جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت :
ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟
جون با خود فکر کرد :
من کجا و این خاندان کجا ؟!
لذا عرضه داشت :
آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.
@emame_setayesh
جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند.
با آنکه جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند.
هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند.
هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود :
«اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام : بار الها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما.
از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید.
چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منوّر و بویش معطّر بود. (2)
📚 منابع :
1. بحار الأنوار : ج 45، ص 22، 71. و ... .
2. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 115.
@emame_setayesh