eitaa logo
دوستان امام زمان(عج)
426 دنبال‌کننده
5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
41 فایل
اۍڪــاش‌ڪـه‌انتخاب‌مان‌مهدی‌بود هرپرسش و هرجواب‌مان مهدۍ بود شادمانترین مردم ،بهترین چیزها ندارند،بلکه بهترین برداشت از زندگی دارند. هر هفته با موضوعی اخلاقی ارتباط با مدیر @Y_a_r_a_h_m_a_n لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3961127018C539fa8bf02
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم): 🌼هرکس که خواهد خانه اش به نعمت آبادان باشد، به ذکر شش گانه زیر بپردازد: 💠اول آنکه در آغاز هرکار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم.» 💠دوم آنکه چون نعمتی از راه حلال نصیبش شد، بگوید: «الحمدالله رب العالمین.» 💠سوم آنکه چون خطا و لغزشی کند بگوید: «استغفرالله ربی و اتوب الیه.» 💠چهارم آنکه چون غم و اندوه براو هجوم آورد بگوید : «لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.» 💠پنجم آنکه چون تدبیرکار کند،گوید؛ «ماشاالله.» 💠ششم آنکه چون از ستمگری هراسی کند بگوید: «حسبناالله و نعم الوکیل.» ‍ 📚نشان از بی نشان ها،علی مقدادی اصفهانی @asrar_teb_eslami 🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرهیز از گناه فحش و ناسزاگویی 🌕 نهی از ناسزاگویی در روایات : 🔺 ناسزاگويى به مؤمن، فسق است و جنگيدن با او، كفر. 🔺 به مردم ناسزا مگوييد كه با اين كار در ميان آنها دشمن پيدا مى كنيد . 🔺 به بادها ناسزا مگوييد كه آنها [از جانب خداوند] مأمورند، و كوهها و ساعتها و لحظات و روزها و شبها را ناسزا نگوييد كه گنهكار مى شويد و به خودتان بر مى گردد . 🔺 باد را ناسزا مگوييد ؛ زيرا آن از رحمت خداست . 🔺 به روزگار ناسزا مگوييد ؛ زيرا خداوند همان [خالق] روزگار است . 🔺 از بزرگترين گناهان اين است كه آدمى پدر و مادر خود را دشنام دهد. اینگونه که كس ديگرى را دشنام مى دهد و او متقابلاً به پدر و مادر وى ناسزا مى گويد . 🔺 فحش دادن ظلم است و ظالم در آتش دوزخ قرار دارد. ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣🌐
بر اساس روایات و متون دینی، فحش دادن به طور کلی حرام است و فرقی ندارد که طرف مقابل مسلمان باشد یا کافر، کودک باشد یا بزرگسال و حتی طبق برخی روایات فحش دادن به حیوانات هم جایز نیست؛ از این جهت دور از شأن فرد مؤمن است به این عمل قبیح مبادرت کند؛ از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود « لَیْسَ الْمُؤْمِنُ بِالطَّعَّانِ وَلا اللَّعَّانِ وَلا الْفَاحِشِ وَلا الْبَذِیءِ؛ مؤمن، انسانی بدگوی عیب‌گیرنده و لعن‌کننده و فحش‌گوی و بدزبان هرزه‌گو نیست.»
فحاشي و بددهني و هرزه گويي، و بيان كلمات ركيك، يكي از خصايص زشت افراد فاسد، عاجز، ناتوان و بي‌منطق است.
📚حکایت 3 پند گنجشک حکایت کرده اند که مردى در بازار دمشق، گنجشکى زیبا، به یک درهم خرید تا به منزل آورد و فرزندانش با آن بازى کنند. در بین راه، گنجشک به سخن آمد و به مرد گفت:« در من سودی براى تو نیست. درصورتی که مرا ازاد کنى، تو را سه پند مى گویم که هر یک، مانند گنجى است. دو پند را وقتى در دست تو اسیرم مى گویم و نصیحت سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ درختى نشستم، مى گویم. مرد با خود اندیشید که سه پند از پرنده اى که همه جا را دیده و همه چیز را از بالا نگریسته است، به یک درهم مى ارزد. پذیرفت و به گنجشک گفت:« پندهایت را بگو.» گنجشک گفت:« پند نخست آن است که درصورتی که نعمتى را از کف دادى، اندوه مخور و ناراحت مباش برای این که درصورتی که آن نعمت، حقیقتاً و دائماً از آن تو بود، هیچگاه زائل نمى شد. ديگر آن که درصورتی که کسى با تو سخن محال و غیر ممکن گفت به آن سخن اصلاً توجه نکن و از آن درگذر.» مرد، وقتی این دو موعظه را شنید، گنجشک را ازاد کرد. پرنده کوچک پر کشید و بر درختى نشست. زیرا خود را ازاد و رها مشاهده کرد، خنده اى کرد. مرد گفت:« پند سوم را بگو!» گنجشک گفت:« پند چیست! ؟ اى مرد ساده، ضرر کردى. در شکم من دو گوهر است که هر یک بیست مثقال وزن دارد. تو را فریفتم تا از دستت آزاد شوم. درصورتی که مى دانستى که چه گوهرهایى پیش من است به هیچگاه مرا آزاد نمى کردى.» مرد، از شدت غضب و حسرت، نمى دانست که چه کند. دست بر دست مى مالید و گنجشک را فحش مى داد. یک دفعه رو به گنجشک کرد و گفت:« حال که مرا از آن گوهرها محروم کردى، اقلاً آخرین پندت را بگو.» گنجشک خاطرنشان کرد:« مرد احمق! با تو گفتم که درصورتی که نعمتى را از کف دادى، ناراحتی نشو، ولی اکنون تو غمگینى که چرا مرا از دست داده اى. همچنین گفتم که سخن محال و غیر ممکن را نپذیر ولی تو هم اکنون پذیرفتى که در شکم من گوهرهایى است که چهل مثقال وزن دارد. آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال گوهر با خود حمل کنم! ؟ پس تو سزاوار آن دو موعظه نبودى و نصیحت سوم را هم با تو نمى گویم که قدر آن نخواهى دانست. این را گفت و در هوا ناپدید شد. ‌
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ شهید چمران✨ تو اتاق نشسته بود … یه دفعه دید که صدای دعوا میاد … با دست بند، رضارو آوردن تو اتاق! رضارو انداختنش رو زمین... _ این کیه آوردید جبهه ؟! رضا شروع کرد به فحش دادن … دید که شهید چمران توجه نمیکنه …. یه دفه داد زد: کچل با توام …!!!! ” یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد: چی شده عزیزم ؟ چیه آقا رضا ؟ چه اتفاقی افتاده؟ _ قضیه این بود: …. آقا رضا داشت میرفت بیرون …. بره سیگار بگیره و برگرده … با دژبان دعواش شده بود …. شهید چمران: آقا رضا چی میکشی ؟!! …. برید براش بخرید و بیارید …! شهید چمران و آقا رضا توی سنگر تنها شدند. آقا رضا : میشه یه دو تا فحش بهم بدی ؟! کشیده ای، چیزی !! شهید چمران : چرا؟! آقا رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده … تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه … شهید چمران : اشتباه فکر می کنی …! یکی اون بالاست، هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده … هی آبرو بهم میده … تو هم یکیو داشتی که هی بهش بدی میکردی بهت خوبی می کرده …! گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم … یکم مثل اون شم …! آقا رضا جا خورد ، رفت تو سنگر نشست … زار زار گریه می کرد … اذان شد… آقا رضا اولین نماز عمرش بود، رفت وضو گرفت … سر نماز ، موقع قنوت صدای گریش بلند بود وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد …… صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد … آقا رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد. فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش... توبه واقعی و یه نماز واقعی!
دوست‌واقعی‌خداست...: ✍راهکار جالب یک نوجوان شهید برای رفتن به مدرسه نمی‌دونستم هر وقت می‌خواد بره مدرسه ، وضو می‌گیره . چند بار دیدم که تویِ حیاط مشغولِ وضو گرفتنه... بهش گفتم: مگه الان وقتِ نمازه که داری وضو می‌گیری؟ گفت: مادر جون! مدرسه عبادتگاهه ، بهتره انسان هر وقت می خواد بره به مدرسه وضو داشته باشه... 🌷خاطره ای از زندگی نوجوان شهید رضا عامری 📚منبع: کتاب دوران طلائی ، صفحه 54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا