هدایت شده از رسانه مهر 📢
#تقوا_چیست؟
شاگردی از عابدی پرسید:
تقوا را برایم توصیف کن!
عابد گفت: اگر در زمینی که پر از
خار و خاشاک بود مجبور به گذر
شدی چه میکنی؟
شاگرد گفت:
پیوسته مواظب هستم و بااحتیاط راه میروم تا خود را حفظ کنم.
عابد گفت: در دنیا نیز چنین کن!
تقوا همین است.
⚠️از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن
و هیچ گناهی را کوچک مشمار
زیرا کوههای با آن عظمت و بزرگ
از سنگهای کوچک درست شده اند.!!!
💐🍃همانا برترین کارها،کار برای امام زمان است🍃💐
☝️🌹#داستان_آموزنده
(سعدی) گوید: شنیدم بازرگانی صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل غلام خدمتکار که شهر به شهر برای تجارت حرکت میکرد. یک شب در جزیره کیش مرا به حجره خود دعوت کرد.
به حجرهاش رفتم، از آغاز شب تا صبح آرامش نداشت، مکرر پریشان گویی میکرد و میگفت:
فلان انبارم در ترکمنستان است و فلان کالایم در هندوستان است، این قباله و سند فلان زمین میباشد، و فلان چیز در گرو فلان جنس است، فلان کس ضامن فلان وام است، در آن اندیشهام که به اسکندریه بروم که هوای خوش دارد، ولی دریای مدیترانه طوفانی است.
ای سعدی! سفر دیگری در پیش دارم، اگر آن را انجام دهم، باقیمانده عمر گوشه نشین گردم و دیگر به سفر نروم.
پرسیدم، آن کدام سفر است که بعد از آن ترک سفر میکنی و گوشه نشین میشوی؟
در پاسخ گفت: میخواهم گوگرد ایرانی را به چین ببرم، که شنیدهام این کالا در چین بهای گران دارد، و از چین کاسه چینی بخرم و به روم ببرم، و در روم حریر نیک رومی بخرم و به هند ببرم، و در هند فولاد هندی بخرم و به شهر حلب (سوریه) ببرم، و در آنجا شیشه و آینه حلبی بخرم و به یمن ببرم، و از آنجا لباس یمانی بخرم و به پارس (ایران) بیاورم، بعد از آن تجارت را ترک کنم و در دکانی بنشینم. او این گونه اندیشههای دیوانه وار را آن قدر به زبان آورد که خسته شد و دیگر تاب گرفتار نداشت، و در پایان گفت: ای سعدی! تو هم سخنی از آنچه دیده ای و شنیده ای بگو، گفتم:
آن را خبر داری که در دورترین جا از سرزمین غور (میان هرات و غزنه) بازرگان قافله سالاری از پشت مرکب بر زمین افتاد، یکی گفت:
چشم تنگ و حریص دنیاپرست را تنها دو چیز پر میکند: یا قناعت یا خاک گور.
🌹
#داستان اموزنده🎐
✍امیرالمؤمنین عليه السلام:
خوشبختى انسان، در قناعت و خشنودى است
سَعادَةُ المَرءِ القَناعَةُ و الرِّضا
📚غررالحكم حدیث 5561
معمولا در زندگی سختی هایی وجود دارد و گاهی ما سخت ترش میکنیم گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش میکنیم گاهی خیلی چیزارو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش میکنیم گاهی میشه ادامه داد اما با اشتیاق انصراف میدیم و گاهی... گاهی... گاهی... تمام عمر اشتباه میکنیم و نمیدونیم یا نمیخوایم بدونیم؟! کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی های زندگیمون باشیم... کاش یادمون نره که فقط یکبار زنده ایم و زندگی میکنیم فقط یکبار!
♥️﷽
❣ بیست جمله ڪوتاه و ناب
① خوشبختی خانه در خدا پرستی اسٺ.
②عزت خانه در دوستی اسٺ.
③ ثروت خانه در شادی اسٺ.
④زیبایی خانه در پاڪیزگی اسٺ.
⑤پاڪی خانه در تقوا اسٺ.
⑥نیاز خانه در معنویات اسٺ.
⑦استحڪام خانه در تربیت اسٺ.
⑧گرمی خانه در محبت اسٺ.
⑨ صفای خانه درمحبت اسٺ.
⑩پیشرفت خانه در قناعت اسٺ.
❣ #اللهم_عجـل_الـولیڪ_الفـرج
①① لذت خانه در سازگاری اسٺ.
②① سعادت خانه در امنیت اسٺ.
③①روشنایی خانه در آرامش اسٺ.
④① رفاه خانه در حرمت و تفاهم اسٺ.
⑤①ارزش خانه در اعتماد و اطمینان اسٺ.
⑥① سلامتی خانه در نظافت و پاڪیزگی اسٺ.
⑦① صفت خانه در انصاف و گذشت اسٺ.
⑧①شرافت خانه در لقمه حلال اسٺ.
⑨①زینت خانه در ساده بودن اسٺ.
⑳ آسایش خانه در انجام وظیفه اسٺ.
روزى زنبوری و ماری با هم بحث میکردند. مار ميگفت: آدمها از ترسِ ظاهر ترسناک من میمیرند، نه بخاطر نيشم! مار برای اثبات حرفش، به چوپانى که زير درختى خوابيده بود؛ نزديک شد و به زنبور گفت: من چوپان را نيش مىزنم اما تو بالاى سرش سر و صدا کن!
مار چوپان را نيش زد و زنبور بالای سرش پرواز کرد.چوپان گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکيدن جاى نيش و تخليه زهر کرد و خوب شد. مار و زنبور نقشه ديگه اى کشيدند: اين بار زنبور نيش زد و مار خودنمايى کرد!
چوپان از خواب پريد و همين که مار را ديد، از ترس پا به فرار گذاشت! از ضمادی استفاده نکرد و چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نيش زنبور مرد!
این داستان زندگی ماست...
خيلى از مشكلات هم همينگونه هستند؛ و آدمها فقط بخاطر ترس از آنها، نابود ميشوند. همه چیز بر میگردد به برداشت ما از زندگى. مواظب تلقین های زندگیمان باشیم...
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚#داستان_زیبا
قناعت مور و حرص زنبور
زنبوری موری را دید که به هزار حیله دانه به خانه میکشید و در آن رنج بسیار می دید و حرصی تمام میزد. او را گفت:
ای مور این چه رنج است که بر خود نهاده ای و این چه بار است که اختیار کرده ای؟ بیا تا مطعم و مشرب (آب و غذا) من ببین، که هر طعام که لذیذتر است تا من از آن نخورم به پادشاهان نرسد، آنجا که خواهم نشینم و آنجا که خواهم خورم.
این بگفت و به سوی دکان قصابی پر زد و بر روی پاره ای گوشت نشست. قصاب کارد در دست داشت و بزد و زنبور را به دو پاره کرد و بر زمین افتاد. مور بیامد و پای او بگرفت و بکشید.
زنبور گفت: مرا به کجا میبری؟
مور گفت: هر که به حرص به جائی نشیند که خود خواهد، به جاییش کشند که نخواهد.
و اگر عاقل یک نظر در این سخن تامل کند، از موعظه واعظان بی نیاز گردد...
#سلام_مولای_مهربانم💚
صبح میدمد ...
و همچنان ...
جای خالیات را ...
نشانمان میدهد...
سلام ...
حاضرترین غایب زمین
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌸
🍁🍁صبحمون رو با سلام محضر تنهاترین پادشاه انس و جان، شروع کردیم و در دعای روز پنج شنبه ۵ حاجت از خداوند طلب میکنیم و در زیارت امروز از امام حسن عسکری ع) یاری میطلبیم تا روزمون رو در این روزهای آخر ماه مبارک ، پر از رزق های زیاد مخصوص این ماه نمایند. 🍁🍁
🪴﷽🪴
راهکارهایی برای #درمان_ناامیدی
قسمت سوم ✨
✅انجام دادن عبادت؛ نماز اول وقت اهميت ويژه اي بدهيد. و سعي كنيد هر روز مقدار معيني قرآن بخوانيد و در معناي آن تدبّر نماييد.
✅- سعي كنيد افكار منفي را از خود دور كنيد و آنها را با افكار صحيح جايگزين كنيد؛ بجاي اينكه فكر كنيد فردي ناتوان يا بد شانس هستيد به اين فكر كنيد كه كساني هستند كه شرايطشان از شما بدتر است. و یا زندگیتان میتوانست از انچه که هست سختر باشد.
✅- انجام دادن ورزش؛ بصورت مرتب روزانه نيم ساعت ورزش كنيد.
✅- داشتن سرگرمی؛ سرگرمي هاي علمي و هنري داشته باشيد و ساعاتي از روز را به كارهاي مورد علاقه خود سپري كنيد.
ادامه دارد در 👇👇
#اسرارالهیآرامش 🦋👇
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
Join🔜 @mohandesi_fekr1
🌺🌿🌺🌿