◽️🥀 یا #صاحبالزّمان!
نبودنتان را چگونه باور کنم؟!
وقتی پُر شده قلبم،
از دوست داشتنتان!
•┈—┈—┈✿┈—┈—┈•
چشمها را باید شست 🌓
🥀آبرودار امام عصر ارواحنافداه باشیم!
شیعیان بخواهند یا نخواهند منتسب به اهل بیت صلوات الله علیهم و امام زمان سلام الله علیه هستند.
از این رو بر ماست که به عنوان دوستداران و شیعیان امام عصر سلام الله علیه بیش از پیش مراقب رفتار خود باشیم! کارهای زشت به خودی خود زشتاند و ناپسند و باید از آنها پرهیز کرد.
امّا برای ما که منتسب به امام زمان ارواحنافداه و اهل بیت صلوات الله علیهم هستیم، آلوده شدن به زشتیها بسیار بدتر است! زیرا کار ما مایهی آبروریزی اهل بیت صلوات الله علیهم و امام زمان سلام الله علیه میشود!
مردم میگویند:
ببینید نتیجهی تربیت شیعی این است که افراد به چنین کارهایی دست میزنند!
در این خصوص، حضرت امام صادق سلام الله علیه میفرمایند:
برای ما زینت باشید و مایهی ننگ ما نشوید!
📚اصول کافی، ج2
خوش به حال ما اگر با دقّت در رفتارمان یار امام زمان ارواحنافداه و مایهی زینت و عزّت آن مولا باشیم و وای به حال ما اگر با بیبندوباری و گناه، مایهی عار و ننگ امام عصر سلام الله علیه شویم.
مراقب رفتارمان باشیم!
مطالب مشابه 🔍: #معرفت
امام حسن مجتبي عليه السلام فرمود:
مكارم اخلاق ده چيز است:
۱. راستگوئى
۲. نوميدى راستين از غير خدا
۳ . بخشش به نيازمندان
۴ . خوش خلقى
۵ . پاداش در برابر خدمات ديگران
۶. پيوند و رفت و آمد با خويشاوندان
۷. حمايت از همسايه
۸. توجّه به حقوق دوستان
۹. مهمان نوازى
۱۰. و مهمترين اينها شرم و حياء است.
📘تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 215.
👤 استاد #پناهیان
▫️ خودت را به خواندن «زیارت آل یس» عادت بده، تا نگاه محبتآمیز امام زمان به خودت را حسّ کنی.
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
✨معرفت_افزایی_مهدوی✨
⬅️وظایف_منتظران_قسمت_اول
ابراهیم_افشاری
🔴 از سلسله مباحث معارف مهدوی، بحث وظایف منتظران است که ان شاءالله سعی می کنیم عمده این وظایف را به اختصار توضیح دهیم.
🔵 کتاب ارزشمند مکیال، که به دستور امام عصر ارواحنا فداه نوشته شده، و در جلد دوم این کتاب ۸۰ وظیفه ای که هر منتظر دارد را کامل توضیح داده است. توصیه اکید دارم به عزیزان که حتما این کتاب را مطالعه بفرمایند.
🔺اولین وظیفه ای که به آن می پردازیم وظیفه «تهذیب نفس» است، که در کتاب مکیال به عنوان وظیفه ۵۹ ذکر شده. تهذیب نفس از مهمترین و اصلی ترین وظایفی است که یک منتظر باید انجام دهد، و بدون تهذیب نفس نمی توانیم خودمان را جزو یاران آن حضرت حساب بکنیم.
اگر کسی غرق گناه است و هنوز نتوانسته دست از گناه بردارد؛ باید بداند در پیشگاه امام زمان، خیلی جایگاهی ندارد. نکته مهم این است که وقتی ما گناه می کنیم و هنوز نتوانستیم اخلاق خودمان را اصلاح کنیم، قطعا نمی توانیم روی بقیه افراد جامعه هم تاثیر بگذاریم.و یکی از عوامل غیبت حضرت، همین گناهان ما هست که باعث می شود ما در زمره یاران حضرت قرار نگیریم.
🔷 امام صادق(ع) در خصوص یاران امام زمان عج می فرماید: «هر کس می خواهد از اصحاب حضرت قائم باشد، باید منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو ادامه دهد، که اگر این شروط را شما رعایت بکنی یار حضرت هستی؛ چه ظهور را درک بکنی، چه ظهور را درک نکنی، به ثواب یاری حضرت می رسی.»
✨در قرآن کریم، شرط رستگاری، تزکیه نفس بیان شده. خداوند می فرماید:
«قَد اَفلحَ مَن تَزَکّی = هر کس تزکیه نفس کرد رستگار شد.»
✅و این شرط پیروزی و سعادت ما هست.
🔶 از آیت الله بهجت پیرامون ارتباط با حضرت ولی عصر عج سوال کردند، فرمودند: «تا رابطه ما با حضرت ولی عصر (عج) قوی نشود، کار ما درست نمی شود و بدون اصلاح نفس نمی توان کاری پیش برد و برای جامعه کاری کرد.
🔰چند راه کار ساده:
۱. از آیت الله بهجت پرسیدند برای تزکیه نفس چکار کنیم؟
فرمود: «انجام واجبات و ترک محرمات» و همچنین فرمود: «به دانسته های خودتان عمل کنید.»
۲.جواب دوم آیت الله این بود که روزی یک صفحه از کتاب «معراج سعاده» آقای نراقی را بخوانید. این کتاب در بحث خودسازی موثر است.
۳. مطالعه کتاب سه دقیقه در قیامت، که مربوط به خاطره جانباز مدافع حرمی است که در اتاق عمل علائم حیاتی اش با این دنیا قطع می شود و با عزرائیل می رود و .... و در نهایت به این دنیا بر می گردد و آنچه که در عالم برزخ و آخرت دیده را در قالب این کتاب توضیح می دهد.
✅این کتاب چون بر مبنای واقعیت است، در تهذیب نفس و ترک گناه بسیار موثر و مفید است.
🔰چند ذکر برای کسانی که می خواهند در بحث تزکیه نفس کار کنند:
بحث اول:
حدیث معروفی از معصوم داریم که خودتان هر روز به حساب و کتاب خودتان برسید.
✅در یک دفتری یادداشتی داشته باشیم و به خاطر گناهانمان، یک نظام تنبیهی برای خودمان قرار دهیم، تا بفهمیم که مسیر را درست می رویم یا نه ؟
بحث دوم:
هر کس هر روز بعد از نماز صبح یازده مرتبه سوره توحید بخواند، خداوند در آن روز، راه تسلط و نفوذ شیطان را بر او می بندد، چون ما با خواندن ۱۱ مرتبه سوره توحید حصاری دور خودمان درست می کنیم.
بحث سوم:
در روایت هست کسی که هر روز سوره نجم بخواند؛ خداوند او را موفق به تهذیب نفس می کند.
و معرفی ارزشمندترین دعایی که در مفاتیح برای تزکیه نفس وجود دارد مداومت به خواندن دعای «مکارم الاخلاق» است، از این دعا هم غافل نشویم.
👈ان شاءالله با انجام این کارها، در زمره یاران حضرت باشیم؛ که اگر گناهکار باشیم در سپاهیان حضرت، جایگاهی نداریم و مشمول این شعر می شویم:
❌از کثرت گناه و خطاهای بی شمار
راه وصال من به سرایت بعید شد
✅ ان شاءالله که ما مشمول این شعر نباشیم
✨بر چهره دلگشای مهدی عج صلوات✨
🌹🌹 لوازم محبت به امام و اهل بیت (علیهم السلام)
۴ - تبری : یعنی دشمن داشتن دشمنان آنان ، حضرت علی ع) فرمودند :" آنکه دوست دارد حالش را نسبت به محبت ما بداند ، قلبش را بیازماید ، اگر در آن نسبت به کسیکه مردم را به مخالفت و دشمنی با ما گرد می آورد احساس دوستی و محبت دارد بداند که خداوند و جبرئیل و میکائیل دشمن او هستند و خداوند دشمن کافران است .
اگر کسی در کنار محبت ما به دشمنان ما نیز محبت ورزد چنین کسی بی تردید از ما نیست و ما هم از او نیستیم . "دشمن یعنی کسیکه واقعا به اهل بیت علاقه و محبت ندارد و حتی بغض و کینه دارد نسبت به اهل بیت ع) .🌹🌹
May 11
سلام امام زمانیها
به در خواست بعضی دوستان مسابقه یکروز دیگر تمدید می شود وتا ساعات پایانی روز شانزدهم اردیبهشت کسانی که نتوانستند شرکت نمایند، می توانند شرکت نمایند.
برای شرکت در مسابقه پیام سنجاق شده را بخونید.
سلام
موضوع این هفته :
شخصیت و ویژگیهای اخلاقی امام زین العابدین علیه السلام
صفات و ویژگی های اخلاقی امام سجاد (ع)
یکی از ویژگی های امام سجاد عبادت خالصانه ایشان به درگاه خداوند و خشوع و خضوع ایشان می باشد ، به طوری که مالک بن انس می گوید:علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زین العابدین» می گویند. (ذهبی، العِبَر، دار الکتب العلمیه، ج1، ص83 )
امام سجاد(ع) بسیار به فقرا و مستمندان کمک می کرد و به آنها شبانه و مخفیانه غذا می داد. از ابو حمزه ثمالی نقل شده است علی بن حسین(ع) شبانه مقداری غذا بر دوش خود می گذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می رساند و می فرمود:صدقه ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش می کند. (ذهبی، سیراعلام النبلاء، 1414ق، ج4، ص393 )
امام سجاد(ع) در حالی که نیازی به بردگان نداشت، آنها را جهت آزاد کردن می خرید. امام سجاد(ع) در هر زمان و موقعیتی به آزادی آنها می پرداخت، به طوری که در شهر مدینه عده زیادی، همچون یک لشکر از موالی آزاد شده، از زن و مرد، به چشم می خورد که همگی از موالی امام بودند.
ویژگی های اخلاقی امام سجاد (ع) بسیار زیاد است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می کنیم.
1. عبادت
امام سجّاد (ع) زینت عبادت بود و شب را مرکبی برای رسیدن به معبود قرار می داد. وقتی برای نماز، وضو می گرفت، رخسار مبارکش زرد می شد و می فرمود: می دانید در مقابل چه کسی می خواهم به عبادت بایستم؟نوشته اند امام در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند، هرگاه به نماز می ایستاد، اضطراب و لرزه تمام وجودش را فرا می گرفت. چنان غرق معبود بود که روزی خانة حضرت آتش گرفت، در حالی که امام در سجدة نماز بودند. مردم فریاد می زدند: ای فرزند رسول خدا! آتش؛ ولی او سر از سجده برنداشت تا آتش را خاموش سازد. عرضه داشتند: چه چیزی شما را از این آتش بازداشت؟ فرمود: (خوف از) آتش جهنم.
شبی در محراب خویش مشغول عبادت بود که شیطان به صورت ماری بزرگ مجسم شد تا حضرت را از عبادت با خدا بازدارد؛ ولی امام توجهی به او نکرد. سپس شیطان شست پای امام را به دندان گرفت؛ ولی امام باز هم توجهی نکردند. هنگامی که نماز ایشان تمام شد، خدا حقیقت آن مار را به امام نشان داد که او شیطان است. حضرت به او فرمودند: دور شو ای ملعون! سپس به تعقیبات نماز خود پرداختند. در این هنگام امام صدایی شنیدند، بدون اینکه گویندة آن را ببینند که می گفت: حقا تو زین العابدین هستی! و این سخن را سه بار تکرار کرد؛ پس به این لقب مشهور گشت.
2. نیایش
تاریخ از اشکها و نیایشهای شبانه روزی امام سجاد(ع) حکایتها دارد. طاووس یمانی می گوید: مردی را در مسجدالحرام دیدم که زیر ناودان کعبه نماز می خواند و دعا و گریه می کرد. وقتی نمازش را تمام کرد، نزد او رفتم، دیدم او علی بن الحسین(ع) است. گفتم: شما دارای سه خصلت هستید که همان شما را از آتش ایمن می سازد؛ هم فرزند رسول خدایی؛ هم به شفاعت جدّت امیدواری و هم به رحمت خدایت امید داری. امام به من فرمود: ای طاووس! فرزند رسول خدا(ص) بودن، مرا ایمنی نمی بخشد؛ زیرا خداوند می فرماید: (فَإِذا نفِخَ فی الصورِ فَلا أَنْسابَ بَینَهُمْ)؛ «پس آنگاه که در صور دمیده شود، در میان شان نسبت خویشاوندی وجود ندارد.»
اما شفاعت جدم نیز مرا ایمنی نمی بخشد؛ زیرا خداوند می فرماید: (وَلَا یشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَیٰ)؛ «جز برای کسی که خدا رضایت دهد، شفاعت نمی کند.»
رحمت خدا نیز به من ایمنی نمی دهد؛ زیرا خداوند می فرماید: (إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ)؛ «همانا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است.» و من نمی دانم جزء نیکوکاران هستم یا نه.
3. گذشت و بردباری
امام سجاد(ع) در برابر ناملایمات اطرافیان خویش، بردبار بود و هرگز به ایشان عتاب نمی کرد؛ بلکه با آرامش، آنان را عفو می فرمود. نوشته اند: بین حضرت و پسرعمویش، حسن بن حسن، اختلافی بود. روزی حسن نزد امام آمد، در حالی که حضرت همراه یارانش در مسجد بود، پس با سخنانش امام را آزار داد؛ ولی حضرت سکوت کردند تا اینکه حسن از مسجد بیرون رفت. وقتی شب فرا رسید، امام به منزل حسن رفته، فرمودند: برادر! اگر در آنچه به من گفتی راست گو باشی، خداوند مرا ببخشد و اگر در نسبتی که به من دادی دروغگو باشی، خداوند تو را ببخشد. سپس از آنجا رفت. حسن به دنبال امام آمد، در حالی که گریه می کرد. امام دلش برای او سوخت. او عرض کرد: به خدا قسم! دیگر کاری نمی کنم که دوست نداشته باشی. امام نیز به او فرمودند: من نیز تو را حلال کردم.
امام سجاد(ع) به نقل از پیامبر(ص) می فرمایند: «وَالَّذی نَفْسی بِیَدِهِ ما جُمِعَ شَیْ ءٌ اِلی شَیْ ءٍ اَفْضَلُ مِنْ حِلْمٍ اِلی عِلْمٍ؛ به خدایی که جانم در دست اوست! دو چیز با هم جمع نشده اند که بالاتر از بردباری همراه با علم باشند.»حضرت در رفتارهای اجتماعی، بردباری را پیشة خود ساخته بود و بدون چشم داشت، از اشتباه دیگران می گذشت و بدین وسیله، هر روز در دلها محبوب تر می شد، تا بدان جا که مردم مدینه، مهربان تر از او سراغ نداشتند.
روزی امام از منزل خارج شد و با مردی روبرو گردید که ایشان را دشنام داد. غلامان و دوستان حضرت به سوی مرد حمله کردند؛ اما امام به آنها فرمودند: صبر کنید! سپس به سوی مرد رفت و فرمود: بدان که آنچه خداوند از امر ما بر تو پوشیده و به آن آگاه نیستی، بیش تر است. آیا نیازی داری که به تو کمک کنیم؟ مرد خجالت کشید. سپس امام عبای خویش را بر دوش مرد انداخت و دستور داد هزار درهم به او بدهند. مرد با شرمساری عرض کرد: گواهی می دهم که تو از فرزندان پیامبران هستی.
🌲داستان راستان
امام زين العابدين عليه السلام :
مردى با خانواده خود ، به سفرى دريايى رفت . كشتى آنها درهم شكست و هيچ كس ، جز همسر آن مرد ، نجات پيدا نكرد . او بر تخته شكسته اى از كشتى نجات يافت و به جزيره اى پناه برد . در آن جزيره ، مردى راهزن بود كه هيچ حريمى براى خدا نبود كه او آن را هتك نكرده باشد . ناگهان ديد كه آن زن بالاى سرش ايستاده است . سرش را به سوى او بلند كرد و پرسيد : انسانى يا جنّى؟ زن پاسخ داد : انسانم . مرد ، بى آن كه با او سخنى بگويد ، همانند مردى كه با همسرش مى نشيند ، نزد او نشست . هنگامى كه قصد نزديكى با او كرد ، زن پريشان شد . مرد از وى پرسيد : چرا پريشان و نگران شدى؟ پاسخ داد : از اين (خدا) مى ترسم ، و به آسمان اشاره كرد . مرد گفت : آيا تا به حال چنين كارى كرده اى (زنا داده اى)؟ زن پاسخ داد : نه ؛ به عزّتش سوگند . مرد گفت : تو اين چنين از او مى ترسى ، در حالى كه چنين كارى نكرده اى . و اينك هم من تو را مجبور مى كنم؟! به خدا سوگند كه من به پريشانى و ترس ، از تو سزاوارترم . سپس مرد برخواست . و هيچ كارى نكرد و به سوى خانواده اش رهسپار شد ، در حالى كه هيچ فكرى جز توبه به سوى خداوند نداشت . در همان انديشه راه مى رفت كه راهبى در راه با او برخورد كرد . خورشيد ، گرماى سوزانى بر آن دو مى تابانْد . راهب به جوان گفت : از خداوند بخواه كه برايمان ابرى سايه افكن فراهم كند . خورشيد ، گرماى سوزانى دارد . جوان گفت : گمان نمى كنم هيچ خوبى اى در پيشگاه خداوند داشته باشم تا با آن جرئت درخواست از او را داشته باشم . راهب گفت : پس من دعا مى كنم ، تو آمين بگو. جوان پاسخ داد : باشد . راهب ، دعا مى كرد و جوان ، آمين مى گفت ، طولى نكشيد كه ابرى بر آنها سايه گسترانْد . هر دو مدّتى را زير سايه ابر ، راه طى كردند . آن گاه ، راهشان جدا شد . جوان به راهى و راهب به راه ديگرى رفت . ابر با جوان همراه شد . راهب به وى گفت : تو از من بهترى . براى اين كه دعاى تو اجابت شد و دعاى من اجابت نشد . به من بگو ماجرايت چيست؟ جوان ، ماجراى خود را با آن زن براى راهب بازگفت . راهب گفت : به جهت ترسى كه از خداوند در دلت راه يافت ، گناهان گذاشته ات آمرزيده شد . دقّت كن كه در آينده چگونه خواهى بود .
📘الكافي : ج 2 ص 69 ح 8 .