eitaa logo
دوستان امام زمان(عج)
426 دنبال‌کننده
5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
41 فایل
اۍڪــاش‌ڪـه‌انتخاب‌مان‌مهدی‌بود هرپرسش و هرجواب‌مان مهدۍ بود شادمانترین مردم ،بهترین چیزها ندارند،بلکه بهترین برداشت از زندگی دارند. هر هفته با موضوعی اخلاقی ارتباط با مدیر @Y_a_r_a_h_m_a_n لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3961127018C539fa8bf02
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفیق‌تاحالاشدھ تایہ‌قدمےگناه‌برے ولےباخودت‌بگے -بیخیال آقام‌مےبینہ‌غصہ‌مےخورھ💔 خواستم‌بگم‌ اگہ‌چنین‌تجربہ‌اےداشتے دمت‌حیدرےکہ هم‌دل‌آقاروشادکردے هم۱۰قدم‌بہ‌آسمون‌نزدیک🌌‌تر‌شدے اگرم‌نداشتی هنوزم‌دیرنیست ! بہ‌دستش‌بیار :)🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام عزیزان شهادت مولی امیر المومنین علیه السلام رابه شما تسلیت میگوییم. با یکی از رذایل اخلاقی به نام تکبر و غرور دراین هفته همراه شما هستیم.
تکبّر؛ یعنی این‌که آدمى خود را بالاتر از دیگران ببیند، و معتقد شود که بر آنها برترى دارد، و دیگری را کوچک شمارد. تکبر و خودبرتربینى؛ گاه انسان را در برابر خدا و پیامبران و فرستادگان الهی به تمرّد و سرکشى می‌کشاند و گاه او را در میان همنوعان و بندگان خدا به برتری‌جویى وا می‌دارد.
تکبّر با عُجب تفاوت دارد، در عجب هیچ‌گونه مقایسه‌اى با دیگرى نمی‌شود، بلکه انسان به خاطر علم یا ثروت یا قدرت و یا حتّى عبادت، خود را بزرگ مى‏بیند، هر چند فرضاً کسى جز او در جهان نباشد، ولى در تکبّر حتماً خود را با دیگرى مقایسه می‌کند و برتر از او می‌بیند.
پیامبر گرامى اسلام(ص) می‌فرماید: «هر کس به اندازه یک دانه خردل کبر در قلبش باشد وارد بهشت نمی‌شود و کسى که به اندازه یک دانه خردل ایمان در دلش باشد وارد آتش نمی‌شود».
امام صادق(ع) فرمود: «هیچ انسانى تکبّر یا گردنکشى نکرد مگر به سبب پَستى و حقارتى که در نفس خویش احساس می‌کرد».
امام على(ع) فرمود: «تکبّر، زشت‌ترین خوى است»؛ زیرا سبب خشم خدا و دشمنى خلق گردد و اصلاً نفعى بر آن مترتّب نشود.
هدایت شده از طهارت نفس
🌹داستان آموزنده🌹 روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور ؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من “علی” فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی “علی” عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان “علی” در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست؛ سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند. @faghatkhoda1397