خیرخواهی نشانه دارد، علامت دارد. هر کسی نمیتواند ادّعای خیرخواهی و خیراندیشی کند و اینک نشانههای خیرخواه:
1. دردمند است و درد دیگران را نیز میفهمد و لمس میکند. او برای دیگران دعا میکند و در حلّ مشکلاتشان میکوشد. چون حلّ مشکلات مردم را توفیق و نعمت الهی میداند و کیست که از نعمت الهی گریزان باشد؟
بنابراین اگر دیدید مشکل دردمندی به دست شما حل میشود، خدا را شکر کنید و از او بخواهید باز هم از این توفیقات نصیبتان کند که ارزش این نعمت و توفیق اصلاً قابل اندازهگیری نیست.
ادامه دارد
2. خیرخواه، سوز درون دارد و با این سوز درونی، غیر خدا را ذوب میکند. قلب او برای کمک به دیگران میتپد.
3. خیرخواه، اوّاه است. همواره نگران و مضطرب است از این که چرا کوتاهی کرده، چرا نتوانسته مولایش را راضی کند. او پیوسته به خودش اعتراض دارد.
4. مردم را در زندگی خود سهیم میکند. در واقع دیگران در سایهی زندگی او، زندگی میکنند.
از امام حسن(ع) پرسیدند: زندگانی چه کسی بهتر است؟ حضرت فرمود: کسی که مردم را در زندگانی خود سهیم کند. دوباره پرسیدند: زندگانی چه کسی بدترین است؟ حضرت فرمود: کسی که در سایهی زندگانیاش هیچ کس زندگی نکند (از او بهره نبرد) (فرهنگ سخنان امام حسن(ع)، ص542 و 543).
5. او خود را بین خدا و مردم قرار میدهد. از اینرو هرچه خود دوست دارد برای دیگران نیز میپسندد و آنچه را اکراه دارد، برای دیگران نیز نمیخواهد (نهج البلاغه، نامه31).
6. او اهل تألیف قلوب است. قلبها را به هم نزدیک میکند، از تفرقهافکنی و دوبههمزنی بیزار است و صلح و سازش میآفریند.
7. خیرخواه، مؤدّب به آداب الهی است. در واقع خیرخواهی مصداق ادب است و شرخواهی، مخالف آن. ادب هم چیزی نیست جز انتخاب بهترین و زیباترین گزینهها. لذا ادب از نشانههای خیرخواهی است.
درجه ی ایمان فاطمه علیها السلام
رسول گرامی اسلام درباره ی دخترش حضرت فاطمه علیها السلام می گوید: «إنَّ إبْنَتیِ فاطِمَةَ مَلَأ اللهُ قَلْبَها وَ جَوارِحَها إیماناً وَ یَقیناً إلی مَشاشِها»
«به تحقیق دخترم فاطمه، قلب و تمام جوارحش مملو از ایمان و یقین گشته، به طوری که بالاتر از آن مرتبه، ایمان و یقینی قابل تصور نیست.»
از این حدیث و سخنان قبل در می یابیم که ایمان فاطمه علیها السلام نه صرفاً ایمان قلبی است که در حد یک باور و اعتقاد درونی باشد و اعمال او تحت تأثیر شرایط، محیط، عادت، تربیت و …. قرار گیرد؛ و نه صرفاً جنبه ی فعلی و عملی دارد. بلکه رسول خدا درباره ی ایمان وی می فرمايد: «خداوند قلب و عمل او را مملو از ایمان کرده است.»
هر چند گفته شد ایمان فراز و نشیب و اوج و حضیض دارد و تحت تأثیر عوامل و شرایط ممکن است تغییر کند اما فاطمه علیها السلام چه در زمان حیات پیامبر و چه در مدت کوتاه زندگانیش پس از رحلت او، از ایمانی در اوج برخوردار بود و از این رهگذر است که رسول خدا درباره ی او چنان حدیثی را فرمود.
فاطمه علیها السلام به مقامی رسیده که بالاتر از آن متصور نیست؛ ایمان به خداوند و روز رستاخیز چنان سراسر وجود مبارک دختر پیامبر را در بر گرفته بود که در میان زنان زمان خود و پس از آن هیچ زنی نبوده که همتا و همپای او باشد و در میان تمام زنان جهان در طول دوران هستی فقط سه زن توانسته بودند به مقامات بسیار والایی نایل شوند. 1- مریم علیها السلام 2-حضرت خدیجه علیها السلام 3- آسیه همسر فرعون.
تمام وجود فاطمه علیها السلام در ذات ربوبی ذوب گردیده بود و جز وجه پروردگار و لقای الهی چیز دیگری نظر او را به خود جلب نمی کرد، هنگامی که پیامبر از او درباره ی کمبود و نیازهایش می پرسد جوابی می دهد که برای ما تکان دهنده است، می گوید: «لذّتی که از بودن در محضر حضرت حق نصیب من می گردد چنان مرا در خود غرقه می نماید که از هر خواهش و حاجتی غافل و بی نیاز می گردم، و شوق وصال او همه ی نیازها را و کاستی ها را از یادم می برد و مرا جز به تماشای وجه مقام ربوبی به چیز دیگری فرصت نمی دهد.»
آری! عشق و ایمان فاطمه به خدایش چنان ریشه دار و عمیق بود که پس از یک کار سخت روزانه، تمام شب را بیدار می ماند و به راز و نیاز با محبوب سپری می نمود و آنقدر در محراب عبادت بر پای می ایستاد و دعا می کرد که پاهایش تاول می زد.
از داستان انفاق پيراهن در شب عروسی توسط بانوی دو عالم حضرت زهرا(سلام الله عليها) چه درس هایی می توان گرفت؟
از داستان انفاق پيراهن توسط حضرت زهرا(س) در شب عروسی، درس هایی می توان گرفت؛ اول: در هر زمانی، حتي در شب عروسی نباید از توجه به فقراء و نيازمندان غافل شد. دوم: براي انفاق كردن بايد بهترين کالا را انتخاب كرد و خوب است بين لباس نو و کهنه، لباس نو را انفاق كرد و لباس کهنه را برای خود انتخاب کنیم، زیرا حضرت زهرا(س) لباس نو و زيبای عروسی خود را انفاق كرد و به جای آن لباس کهنه را براي خود برداشت. سوم: الگو برداری حضرت زهرا(س) از حضرت خديجه(س) و پيامبر(ص) برای همه حجت است.
🦋انسانها به همدیگر انرژی مثبت یا منفی میفرستند (مثلاً با خیرخواهی با حسادت) که میتوان بازتابش را حس کرد، و حال ما را خوب یا بد میکند. حالا اگر خدا از بندهای خوشش بیاید و به او لبخند بزند و انرژی مثبتی برایش بفرستد، آیا این بنده متوجه نمیشود؟!
🔻 حال خوش معنوی یعنی حس قشنگی که در پس لبخند خدا برای ما پدید میآید. پس برای رسیدن به حال خوش معنوی باید کاری کنیم که خدا خوشش بیاید و لبخند بزند (کارهایی مثل ترک گناه، استغفار و...) حال خوش معنوی، بازتاب بشارت و لبخند خداست که یک شادیای را در جان آدم تزریق میکند و حالش را خوب میکند!
#استادپناهیان
#اسرار_الهی_آرامش 🦋