هدایت شده از بصیرت علوی....
مقام عرشی حضرت زهرا_5.mp3
12.48M
#مقام_عرشی_حضرت_زهرا سلام الله علیها
✨ #سبک_زندگی ما در دنیا،
تعیین کنندهی میزان بهرهی ما از شفاعت حضرت زهرا سلاماللهعلیها در آخرت است!
گاهی آنقدر بد زندگی میکنیم؛ که ایشان میفرمایند؛
بسبب اعمال شما در دنیا،
در قیامت، به اندازه سیصد هزار سال میان من و شما فاصله میافتد...
✦ سبک زندگی ما، به کدام سمت میبردمان ؟
#استاد_شجاعی
#دین_درمانی
ورود به اتاق مشاوره🚪: 🌱🌻
الإمامُ الهاديُّ عليه السلام :
اُذكُرْ مَصرَعَكَ بينَ يَدَيأهلِكَ؛ ولا طَبيبَ يَمنَعُكَ، ولا حَبيبَ يَنفَعُكَ .
امام هادى عليه السلام :
به يادآور آن هنگامى را كه پيش روى خانواده ات در بستر مرگ افتاده اى و نه طبيبى مى تواند جلو مردنت را بگيرد و نه دوستى به كارت مى آيد.
بحار الأنوار: 78/370/4
✍در زمان حضرت #امام_هادی علیهالسلام شخصی از یکی از شهرهای دور نامهای نوشت،
👈 که آقا من دور از شما هستم، گاهی #حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم؛ به هر حال چه کنم؟
📝حضرت در جواب ایشان نوشتند:
«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک»
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از شما دور نیستیم.
📚بحارالانوار/ ج۵۳
امام هادی علیه السلام و نجات فرزند یکی از یاران
مردی هراسان و لرزان نزد امام هادی علیه السلام رفت و فرمود:«پسرم را به جرم دوستی شما دستگیر کرده اند و امشب او را از بلندی به پایین پرت میکنند و همان جا به خاک می سپارند.»
امام هادی علیه السلام به او فرمود:«حالا چه می خواهی؟»
گفت:«آن چه پدر و مادر در این شرایط میخواهند.»
امام فرمود:«نگران او مباش. فردا پسرت سالم خواهد ماند.»
صبحگاهان پسر آن شخص سالم بازگشت. پدرش به او گفت:«پسرم چه شد؟»
او گفت:«هنگامی که دست هایم را بستند و برایم قبر حفر کردند، ده شخص پاک و معطر آمدند و پرسیدند چرا میگریی. من هم گرفتاریام را توضیح دادم. آنها فرمودند: اگر همان کسی که تو را دستگیر کرده است خودش به سرنوشتی که در انتظار توست گرفتار شود، آیا متعهد می شوی که به تنهایی ملازم تربت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بشوی؟»
گفتم:«آری.»
آنها نگهبانی را که مأمور اجرای حکم من بود گرفتند و از بلندی پرتاب کردند ولی هیچ کس فریاد و جزعش را نشنید و کسی هم مرا ندید. اکنون آنانی که مرا نجات داده اند و نزد تو آورده اند، در انتظار بازگشت من هستند.»
جوان با پدرش وداع کرد و رفت. پدرش نزد امام هادی علیه السلام آمد و ماجرا را تعریف کرد.
این خبر به زودی همه جا پخش شد و مردم برای یکدیگر نقل میکردند. امام هادی علیه السلام نیز تبسم میکرد و میفرمود:«آنان آنچه را که ما می دانیم، نمی دانند.»
منابع: بحارالانوار، ج 4، ص 416.
دعای امام هادی علیه السلام و شفای بیمار
ابوهاشم جعفری میگوید:
مردی در شهر سامراء به بیماری پوستی بَرَص مبتلا شد، تا آنجا که زندگی بر او تلخ و ناگوار گشت. روزی یکی از دوستانش به نام ابوعلی فهری به او گفت:«اگر خدمت امام هادی علیه السلام بروی و از او بخواهی برایت دعا کند، انشاءالله بیماریات خوب شود.»
این شخص بیمار روزی هنگام بازگشت امام هادی علیه السلام از خانه متوکل، در مسیر راه امام نشست و همین که چشمش به امام افتاد برخاست که نزدیکش شود و از او درخواست دعا کند، اما امام سه بار به او فرمود:«خداوند تو را عافیت عنایت فرماید.»
ابوعلی فهّری به مرد بیمار گفت:«امام برایت دعا کرده است پیش از آنکه از او بخواهی. برو که حتماً بهزودی خوب می شوی.»
مرد بیمار به خانه اش برگشت، شب خوابید و صبح که از خواب برخاست هیچ نشانی از بیماری بر پوسش نبود.
منابع: بحارالانوار، ج 50، ص 145، ح 29.
امام هادی علیه السلام و تبدیل خاک به طلا
داود بن قاسم جعفری می گوید:
یک سال پیش از سفر حج، برای وداع با امام هادی علیه السلام وارد شهر سامرا شدم. امام مرا تا بیرون شهر بدرقه کرد. آنگاه از مرکب خویش پیاده شد و روی زمین با دست خود دایرهای کشید و فرمود:«ای عمو، آنچه را در این دایره هست برای مخارج و هزینه سفر حجات بردار.»
همین که دست بر خاک گذاشتم، شمشی به وزن دویست مثقال از طلا به دستم آمد.
منابع: بحارالانوار، ج 50، ص 172، ح 52.
❁﷽❁
🌷🌱
🌷
🌺کلید حلمشکلات و سختیها🌺
محمد بن ریّان میگوید: به امام هادی (علیه السلام) نوشتم که دعایی برای سختیها ، بلایا و کارهای طاقت فرسا به من بیاموزد و با من به همان شکل اختصاصی که پدرانش(علیهم السلام) با غلامان خود رفتار میکردند، رفتار فرماید؛ آن حضرت برایم نوشتند:
"ملتزم به استغفار باش"
📚 بحار، ج ۹۰،ص ۲۸۳-۲۸۴، ذیل ح۳۰.
📖 متن روایت👇
🌿عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلرَّيَّانِ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي اَلْحَسَنِ اَلثَّالِثِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ)أَسْأَلُهُ أَنْ يُعَلِّمَنِي دُعَاءً لِلشَّدَائِدِ وَ اَلنَّوَازِلِ وَاَلْمُهِمَّاتِ وَ أَنْ يَخُصَّنِي كَمَا خَصَّ آبَاؤُهُ مَوَالِيَهُمْ فَكَتَبَ إِلَيَّ:"اِلْزَمِ اَلاِسْتِغْفَارَ"🌿
🌷
🌷🌱
⭐️ #صبغةالله
🏴🏴🏴🏴🏴
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
💠ایام هفته و معصومین علیهم السلام💠
🔹صَقر ابن ابی دُلَف کَرَخی گوید: زمانی که متوکل امام هادی (ع) را به سامراء آورد و حبس نمود، روزی به خدمت آن حضرت رفتم تا خبری از احوال او بگیرم.
حضرت فرمود: ای صقر! ناراحت نباش، درحال حاضر از جانب متوکل به من آسیبی نمیرسد. گفتم! «الحمدلله» و عرض کردم:ای مولای من!
حدیثی از سول خدا (ص) روایت شده که معنی و مفهوم آن را نمیفهمم. فرمود: کدام حدیث است؟
عرض کردم: این حدیث که رسول خدا (ص) فرمود: «لاتُعَادُوا الایّامَ فَتُعا دِیَکُم» با روزها دشمنی نکنید که آنها با شما دشمنی خواهند کرد.
امام هادی(ع) فرمود: مقصود از این روزها و ایام ما هستیم تا زمانی که آسمانها و زمین برقرار است؛
روز شنبه اسم رسول خدا (صلی الله علیه وآله) است.
🌼روز یکشنبه کنایه از امیرالمومنین (ع) است.
روز دوشنبه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هستند .
روز سهشنبه امام سجاد، امام باقر و امام صادق(علیهم السلام) هستند.
روز چهارشنبه: امام کاظم، امام رضا، امام جواد و من "امام هادی" (علیهم السلام) هستند.
روز پنجشنبه، فرزندم امام حسن عسگری(ع) است.
و روز جمعه فرزندِ فرزندم(امام مهدی (ع) است؛
اهل حق به سوی او و زیر لوای او جمع میشوند، او کسی است که زمین را پس آنکه از ظلم و ستم لبریز شده،پر از عدل و داد میکند.این است معنی ایّام(روزها)، مبادا با آنها در دنیا دشمنی کنید که آنها درآخرت با شما دشمنی خواهند کرد.
سپس فرمود: وداع کن وخارج شو که بر تو ایمن نیستم(درخطر هستی).
📚الخصال،ج۳،ص۳۹۴؛
بحارالانوار،ج۵۰،ص۱۹۴
🔸🔸🔸
🔸🔸
🌏مجتمع اهل البیت علیهم السلام
دست و دل بازیاش از صدقه دادن پیدا بود
مثلا وقتی میخواست صدقه بدهد
میگفتم: آقا مهدی آنجا پول خورد داریم میدیدم زیاد میاندازد از قصد پول خورد میگذاشتم آنجا ڪه زیاد نیندازد تا صرفهجویی بشه
اما او میگفت: برای سلامتی امام زمان(عج)
هر چقدر بدهیم ڪم است
اتفاقا یڪ روز ڪه سر همین موضوع حرف میزدیم رفتم زودپز را باز ڪنم ڪه ناگهان
منفجر شد و هرچه داخلش بود پاشید تویِ صورتم.
آقا مهدی به شوخی جدی گفت:
به خاطر همین حرفات هست ڪه اینجوری شد منتهی چون نیتت بد نبود صورتت چیزی نشد
هنوز هم روی سقف آشپــزخانه جای منفجر شدنش هست با هم همه جا را تمیز ڪردیم...
همیشه در ڪار خانه کمکم میڪرد
میگفت از گناهانم کم میشود.
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مهربانی عجیب امام هادی (علیه السلام) در کلام استاد فاطمی نیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا این کلیپ را برای دانش آموزای طرفدار این خواننده بفرستید.
احترام پرندگان به امام هادی علیه السلام
ابوهاشم جعفری می گوید:
متوکل تالار آفتابگیری درست کرده بود که پنجره های مشبک داشت و داخل آن پرندگان خوش آواز را رها ساخته بود. روزهایی که سران حکومت برای سلام رسمی و تبریک نزد او می آمدند، متوکل درون همین تالار مینشست اما بر اثر سروصدای پرندگان، نه حرف دیگران را می شنید و نه دیگران حرفش را میشنیدند .
فقط وقتی که امام هادی علیه السلام وارد میشد تمام پرندگان ساکت و آرام می شدند و وقتی امام هادی از آنجا خارج میشد سر و صدا شروع میشد
منابع: بحار الانوار، ج 50، ص 148، ح 34.
«امام هادی(ع) خوش خوترین و راست گوترین مردم بود. کسی که او را از نزدیک می دید، خوش برخوردترین انسان ها را دیده بود و اگر آوازه اش را از دور می شنید، وصف کامل ترین فرد را شنیده بود. هرگاه در حضور او خاموش بودی، هیبت و شکوه وی تو را فرا می گرفت و هرگاه اراده گفتار می کردی، بزرگی و بزرگواری اش بر تو پرده در می انداخت.
یکی از محورهای اساسی و از سترگ ترین پشتوانه های امامت، دانش امام است که بر اساس آن بشریت از کوره راه های نابودی رهایی می یابد. شخصیت علمی امام هادی(ع) از همان دوران کودکی و پیش از امامت ایشان شکل گرفته بود. مناظره های علمی، پاسخ گویی به شبهه های اعتقادی و تربیت شاگردان برجسته نمونه های برجسته ای از جایگاه والای علمی امام هادی(ع) است. او در همان کودکی مسائل پیچیده فقهی را که بسیاری از بزرگان و دانشمندان در حلّ آن فرو می ماندند، حل می کرد. گنجینه ای پایان ناپذیر از دانش و چکاد نشینی در بلندای بینش بود. دشمن ساده اندیش به خیال در هم شکستن وجهه علمی ایشان، مناظره های علمی تشکیل می دهد، ولی جز رسوایی و فضاحت ثمره ای نمی بیند. از این رو، به بلندی مقام امام اعتراف می کند و سر تسلیم فرود می آورد.
عبادت
ایجاد ارتباط عاشقانه با معبود و معشوق ازلی و عبادت فراوان، از ویژگی های برجسته امام هادی(ع) است. در این باره نوشته اند: «همواره ملازم مسجد بود و میلی نیز به دنیا نداشت. عبادتگری فقیه بود. شب ها را در عبادت به صبح می رساند بی آنکه لحظه ای روی از قبله برگرداند.
مهربانی
امام بسیار مهربان بود و همواره در رفع مشکلات اطرافیان تلاش می کرد و حتی گاه خودرا به مشقّت می انداخت. آن هم در دورانی که شدت سخت گیری های حکومت بر شیعیان به اوج خود رسیده بود. «محمد بن علی» از «زید بن علی» روایت می کند: «من به سختی بیمار شدم و شبانه، پزشکی برای درمان من آوردند. او نیز دارویی برایم تجویز کرد. فردای آن روز هر چه گشتند، نتوانستند آن دارو را بیابند. پزشک دوباره برای مداوای من آمد و دید حالم وخیم تر شده است، ولی چون دید دارو را به دست نیاورده ام، ناامیدانه از خانه ام بیرون رفت.
اندکی بعد فرستاده امام هادی(ع) به خانه ام آمد. او کیسه ای در دست داشت که همان دارو در آن بود. آن را به من داد و گفت:
ابوالحسن به تو سلام رساند و این دارو را به من داد تا برایت بیاورم. او فرمود: آن را چند روز بخور تا حالت بهبود یابد.
دارو را از دست او گرفتم و خوردم و چندی بعد به کلی بهبود یافتم».