eitaa logo
شمیم گلواژه های وحی
803 دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
21.3هزار ویدیو
24 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جایگاه جمهوری اسلامی ایران در ۵ دقیقه 📡 نشر اندیشه تراز انقلاب اسلامی
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دفاع جانانه از زنان ایرانــــی در برنامـــــــــــــــــه من و تو 👌 ⭕️ ببینید چقدر در این گفتگو شلوغ میکنن تا حقایق مربوط به زنان ایرانی شنیده نشه ✍ تخریب‌چی 🚨تخریب‌چی، کانال اخبار خاص 🆔 @takhribchi110 🆔 @takhribchi110
4.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🌺🌺 ماشاالله، اسفند دود کنید ، بترکه چشم دشمن🌺🌺🌺 👏👏👏👏روحی لک الفدا مولای👏👏👏👏روحی لک الفدا مولای👏👏👏👏روحی لک الفدا مولای👏👏👏👏روحی لک الفدا مولای
✅ کوتاه سخن تمامی سخنرانی های عمر شریف مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای، عالی و بدون نقص بوده است ولی بنظر بنده سخنرانی امروز ایشان به مانند معجزه الهی، چون صدای داوود نبی و بمانند صداقت نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و بسان تیزی ذوالفقار علی علیه السلام بود، لذا از همراهان کانال تقاضا دارم اگر امکانش را داشته و صلاح می دانند صدقه ای برای سلامتی معظم له کنار بگذارند. با احترام ادمین نیمه پنهان 🇮🇷نیمه پنهان https://eitaa.com/joinchat/857473074Cc9d93b9007 عزیزان پیشنهاد بسیار به جا وشایسته ایست به لطف حق اجرایی کنیم ان شاءالله مدیر کانال شمیم @emamhasanmogjtaba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم عزیزان با توجه به شرایط جامعه وتقاضای شرکت کنندگان در کلاس ، ساعت شروع کلاس نهج البلاغه با حضور ارزشمند سرکار خانم حقیقت استادبنیاد بین المللی الغدیرفردا سه شنبه ۱۲ مهر ماه به ساعت۴ بعداز ظهر موکول شد یک ربع به ۴ در موسسه حضور داشته باشید لطفا اطلاع رسانی کنیدزارعی
عزیزان لینک کانال موسسه شمیم گلواژه های وحی رو در اختیار علاقه مندان قرار دهید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
《🌿🍄》 🤞🏻😎 هرگز نگو.. ❌خسته‌ام.. زیرا اثبات می‌کنی ضعیفی.. ✅ بگو.. نیاز به استراحت دارم😊 هرگز نگو.. ❌نمی‌توانم زیرا توانت را انکار می‌کنی ✅بگو.... سعی ام را می‌کنم😊 هرگز نگو ❌خدایا پس کی؟؟؟ زیرا برای خداوند، تعیین تکلیف می‌کنی ✅بگو... خدایا بر صبوریم بیفزا😊 هرگز نگو ❌حوصله ندارم.. زیرا...برای سعادتت ایجاد محدودیت میکنی ✅بگو... باشد برای وقتی دیگر..😊 هرگز نگو ❌شانس ندارم.. زیرا به محبوبیتت در عالم،بی حرمتی می‌کنی ✅ بگو... حق من محفوظ است!
هدایت شده از مریم زارعی
امام زمانیم: ♥⃟🥀 🧡⃟⚡️ڍام‌شـ🔥ـیـطـاݧـے🧡⃟⚡️ ⬇️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به نام خدا (اَعوذُ بِاللّه مِنَ الشّیطانِ الرّجیم) پناه می‌برم به خدا از شرّ شیطان رانده شده از شرّ جنّیان شیطان صفت و از شرّ آدمیان ابلیس گونه من (هما) تک فرزند یک خانواده ی سه نفره ی معتقد و مذهبی اما منطقی وامروزی, هستم. پدرم آقا محسن, راننده ی تاکسی ,مردی بسیار زحمت‌کش که از هیچ تلاشی برای خوشبخت شدن من دریغ نکرده و مادرم حمیده خانم، زنی صبور، بسیار با ایمان و مهربان که تمام زندگیش را به پای همسر و فرزندش می‌ریزد. نزدیک سی سال است از ازدوجشان می‌گذرد. هشت سال اول زندگی‌شان بچه دار نمی‌شوند و با هزار دعا و ثنا و دارو و دکتر ، من قدم به این کره‌ی خاکی می‌گذارم تا خوشبختی‌شان تکمیل شود. پدرم نامم را هما می‌گذارد چون معتقد است من همای سعادتی هستم که بر بام خانه‌شان فرود آمده‌ام و بی‌خبر از این‌که این همای سعادت روزگاری دیگر ناخواسته همای شوم بدبختیشان را رقم می‌زند.... در چهره و صورت به قول اقوام و دوستان، زیبایی خاصی دارم، شاید همین چهره‌ی زیبا باعث شده از زمانی که خودم را شناختم، شاید سوم راهنمایی بودم که پای خواستگارها به خانه‌مان باز شود. کم پیش می‌آید درجمعی حاضر بشوم یا در مجلسی دعوت شوم و پشت سرش یکی دو تا خواستگار را نداشته باشم الان سال دوم دانشگاه رشته‌ی دندان پزشکی هستم. پدر و مادرم انسان‌های فهمیده‌ای هستند و مرا در انتخاب همسر آزاد گذاشته‌اند. اما من در درونم میلی به ازدواج ندارم تمام هدفم تکمیل تحصیلاتم هست تا بتوانم فردی مفید برای جامعه و افتخاری بزرگ برای پدر و مادر دلسوزم باشم. اگرهم زمانی بخواهم ازدواج کنم، حتما دنبال فردی فرهیخته و با ایمان هستم تا مرا به کمال برساند. به موسیقی,خصوصا نواختن گیتار علاقه ی زیادی دارم. یکی از دوستانم به نام سمیرا پیشنهاد داد تا به کلاس استادی بروم که درنواختن گیتار سرآمد تمام نوازندگان است. ازاین پیشنهاد بی‌نهایت خوشحال شدم. به خانه که رسیدم برای مادرم تعریف کردم ایشان هم که از علاقه‌ی من به این ساز خبر داشت گفت: من مخالفتی ندارم. اما نظر نهایی من همان نظر پدرت است. شب با پدر صحبت کردم ایشان هم مخالف کلاس رفتنم نبودند... که ای کاش مخالفت می‌کردند و نمی‌گذاشتند پایم به خانه‌ی شیطان باز شود ... فردای آن روز با سمیرا رفتیم برای ثبت نام. دختر خانمی که آن‌جا بود گفت: کلاس‌های ترم جدید از اول هفته‌ی آینده شروع می‌شوند. لطفاً شنبه تشریف بیاورید.... نمی‌دانم دو حس متناقض درونم می‌جوشید یکی منعم می‌کرد و دیگری تحریکم می‌کرد ..... اما علاقه‌ی زیادم به این ساز، شوقی درونم بوجود آورده بود که برای رفتنم به کلاس، لحظه شماری می‌کردم .... . اینم رمانی که قولشو دادم😇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا