#بی_دلیل_بیا
دیگر آسمان هم خسته شده😖
از طلوع کردن های تکراری بی تو
از آوردن روز های تکراری بی تو
از بردن روز های تکراری بی تو
متنی را میخواندم نوشته شده بود در آن مهدی جان بی دلیل بیا!
راست می گوید به جان مادرت بی دلیل بیا! 😕
مایی که توی این روز های تکراری بی تو،
گم شده ایم.
بهتر بگویم غرق شده ایم.
چطور میتوانیم به دنبال شما بگردیم.
مایی که به قول استاد صفایی هنوز دنیا برایمان وسعت دارد.
آن هم چه وسعتی! چگونه میتوانیم اظهار دلتنگی شما را بکنیم. چه برسد به این که انتظار آمدنت را بکشیم!
آشنایی می گفت انگشتری را امانت به دوستم دادم. آنقدر دلتنگ آن شده بودم که خواب انگشترم را میدیدم. بعد از دو روز دیگر تاب نیاوردم رفتم آن را پس گرفتم.
یادم نمی آید برایت بی تاب شده باشم💔
یادم نمی آید از شدت دلتنگی، خوابت را دیده باشم.💔 به جان مادرت بی دلیل بیا😭
مهدی جان بی دلیل بیا که ما ها مست این روز های تکراری شده ایم.
اصلا حتی به اندازه بند انگشت هم برای تو در دلمان جای خالی نگذاشته ایم. 😔
آخر هم اعتراض می کنیم و با پرخاش می گوییم دیر کرده ای چرا نمی آیی!
مهدی جان بی دلیل بیا.
✍محمد مهدی پیری(میم_پ)