eitaa logo
پایگاه مقاومت بسیج امام جواد(علیه السّلام)۳
81 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
181 فایل
بسم ربّ الشّهداء و الصّدیّقین و الصّالحین کانال رسمی و بصیرتی و نهضت روشنگری پایگاه مقاومت بسیج امام جواد (ع) به همراه اطلاع رسانی برنامه های پایگاه
مشاهده در ایتا
دانلود
💠در زمان غیبت کبری به کسی منتظر گفته می شود که منتظر باشد 🗓 ۲۷ آبان ماه سالروز شهادت سردار شهید مهدی زین الدین
••• 🌱 درمانمان کن به همـاٰن شیوه خودت درمان شویم اگـر ب خودت مبتلا کنی @emamjavad3
🌼🍃هزار قصه نوشتیم بر صحیفه‌ی دل هنوز عشق تـ❤️ـو عنوانِ سرمقاله‌ی‌ماست🍃🌼 سلام حضرت عشـ❤️ـق .... @emamjavad3
﷽؛ 🔴دوباره خبری مثل توپ صدا کرد:📰🗞 📌مانکن زنده پشت ویترین فروشگاه! همه گفتتد: ای داد!مملکتمان را چه شده⁉️ ✍یادمان رفته، هر روز مانکن های زنده در سطح شهر جولان می دهند و چوبِ حراج زده اند بر عفّتشان! مانکن های نیمه عریان با شلوارهای پاره و لباس های بدن نما، همان عروسک های خیمه شب بازی که گِدای توجّه اند و حراج میکنند خود را به نگاهی مُفت..! حراجی که مُفت باشد چرا نخرند؟! هر چه مُفت تر، خریدار بیشتر! مُفت خورهای حرام خور همه جا هستند! یک روز پای میز سیاست! یک روز پای میز ریاست! حرام خور که شدند، مُفت هم نبود، حرام می خرند! @emamjavad3
🔴 🚨 ملاعمر شاهوزهی، از سرکردگان ارشد گروه تروریستی ‎جیش العدل و طراح حمله انتحاری به اتوبوس حامل رزمندگان سپاه اصفهان در سال۹۷ به همراه ۲ همراهش در منطقه تربت پاکستان به هلاکت رسید. 🔺حدود ۲۰ ماه پیش جیش‌الظلم ناجوانمردانه اتوبوس کارکنان سپاه را هدف قرار داد و ۲۷ پاسدار شهید شدند. @emamjavad3
شهید سعید سلیمی نیروی لشکر ۸نجف جز شهدای حمله تروریستی زاهدان بود یادو خاطرشان گرامی باد @emamjavad3
🔺عکس بالا که در زمان خودش در فضای مجازی دست به دست شد،خانواده داغدار یکی از پاسداران اصفهانی است که توسط گروه جیش‌العدل به شهادت رسیدن 🔻خبر هلاکتِ سرکرده این گروهک تروریستی،شاید بتونه اندکی غم این خانواده‌ها رو تسکین بده... @emamjavad3
اوباما: اینترنت بزرگ‌ترین تهدید علیه دموکراسی ماست 🚫یادمان نرفته در فتنه 88 همین جناب اوباما و هم‌فکرانش چطور با استفاده از اینترنت و فضای مجازی 8 ماه کشورمان را درگیر ناامنی، ویرانی، تخریب و کشتار کردند! ⭕️خودکرده را تدبیر نیست جناب اوباما @emamjavad3
‏قذافی درحال حاضر قهرمان تعامل جهان بود، اگر مذاکره و امتیاز دادن و تعطیل کردن مراکز قدرت، اسمش دیپلماسی وتعامل بادنیا بود. [آیا سرنوشت قذافی وکشورش لیبی عبرتی برای رجال اصلاح طلب نیست؟!] @emamjavad3
✨﷽✨ 🌼داستان بسیار زیبا ✍جوان کافری عاشق دختر عمویش شد. عمویش پادشاه حبشه بود . جوان نزد عمو رفت و گفت: عمو جان من عاشق دخترت هستم. آمده ام برای خواستگاری . پادشاه گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت: هرچه باشد من میپذیرم. شاه گفت: در شهر بدي ها (مدينه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری، آنوقت دختر از آن تو. جوان گفت: عمو جان این دشمن تو نامش چیست؟ گفت: بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می شناسند. جوان فوراً اسب را زین کرده با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی ها شد. به بالای تپه ی شهر که رسید دید در نخلستان جوانی عربی درحال باغبانی و بیل زدن است. نزدیک جوان رفت گفت: ای مرد عرب تو علی را میشناسی؟گفت: تو را با علی چکار است؟ گفت: آمده ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف علی نمی شوی.گفت: مگر علی را میشناسی؟ گفت: آری هرروز با او هستم و هرروز او را میبینم. گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟ گفت: قدی دارد به اندازه ی قد من، هیکلی هم هیکل من. گفت: اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست دهی تا علی را به تو نشان بدهم. چه برای شکست علی داری؟ گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش. جوان خنده ای بلند کرد و گفت تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش.شمشیر را از نیام کشید. سپس گفت: نام تو چیست؟ مرد عرب جواب داد: عبداللّه. پرسید: نام تو چیست؟ گفت: فتاح. و با شمشیر به عبداللّه حمله کرد. عبداللّه در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد، به زمین زد و خنجر او را به دست گرفت و بالا بُرد. ناگاه دید از چشمهای جوان اشک می آید. گفت: چرا گریه میکنی؟ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم. آمده بودم تا سر علی را برای عمویم ببرم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته میشوم... مرد عرب جوان را بلند کرد. گفت: بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر. پرسید: مگر تو که هستی؟ گفت: منم اسداللّه الغالب، علی بن ابیطالب. كه اگر من بتوانم دل بنده ای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود... جوان بلند بلند شروع به گریه کرده به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من میخواهم از امروز غلام تو شوم یا علی... بدین گونه بود که "فتاح" شد "قنبر" غلام علی بن ابیطالب. 📚بحارالانوار ج3 ص 211 کانال استاد قرائتی @emamjavad3