(۵۶) شهید مدافع حرم پویا ایزدی (ابو ریحانه) ولادت: ۱۳۶۲(روستای همام-بخش باغبهادران) شهادت: ۱۳۹۴(حلب-سوریه) قیام شجاعانه برای نمازی عاشقانه در شرایطی بودیم که هر لحظه امکان اصابت گلوله و خمپاره و شلیک تک تیراندازها زیاد بود من و دیگر همرزمم به پویا گفتیم لااقل نماز را نشسته در پشت تانک بخوانیم خطرش کمتر است... پویا گفت نه لذّتش به این است که ظهرِ تاسوعا وسط میدان نبرد، نماز را ایستاده بخوانیم، شاید این آخرین نمازمان باشد! پویا با آن قامت رشید در کنار تانک ایستاد و مشغول نماز خواندن شد چنان حالت عارفانه ای داشت گویی جز خدا کسی او را نمیدید... بعد از اتمام نماز و عرض سلام به سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله ع رو به من گفت: عجب نماز باحالی بود... بعد از آن به داخل تانک خود رفتیم پویا درحالیکه تسبیحی در دست داشت و مشغول ذکر بود به آرامی اشک میریخت و منتظر دستور فرمانده برای ادامه عملیات بودیم زیر لب ذکر شریف صلوات و شاید اذکاری که فقط خودش و خدا میدانست میگفت پویا سوار بر تانک به سمت داعش میراند و فرمانده هم با موتور جلوتر از تانک می رفت. موشکی از سمت داعش به سمتشان شلیک شد. فرمانده گرمای موشک را در بالای سرشان احساس کرد. موشک از او گذشت و به تانک اصابت کرد. موج انفجار به حدی بود که پویا به بیرون پرتاب شد ترکش هایی به گردن و بازو و پاهایش اصابت کرده بود و در اثر موج انفجار لباسهایش پاره و پیکرش آسیب دیده بود... پویا به شهادت رسیده بود… بریدهای از کتاب «ابوریحانه»؛ خاطراتی از شهید مدافع حرم «پویا ایزدی» #اللهم_ارزقنا_شهادت #شهید_پویا_ایزدی @ba_shahhidan

✨الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ✨ •┈┈•••••✾•◇•✾•••••┈┈ • 🔶 مراسم پر فیض دعای ندبه🔶 🔹جمعه ساعت ۷ صبح🔹 «به صرف صبحانه» 🔰 محله ایثار ۵ مسجد امام جواد علیه السلام 🌷منتظر قدوم سبزتان هستیم🌷 •┈┈•••••✾•◇•✾•••••┈┈ • (ایتا) 🌷https://eitaa.ir/emamjavad_mosque (روبیکا) 🌷https://rubika.ir/emamjavad_mosque •┈┈•••••✾•◇•✾•••••┈┈ •

🇮🇷ایران استوار 🇮🇷 ۴۴ سال افتخار ─┅═༅𖣔༅═┅─ 🇮🇷 همه می‌آییم 🇮🇷 راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن ماه 💥زمان : شنبه ۲۲ ساعت ۱۰:۳۰ 💥مکان : میدان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🏷 همراه با برنامه های متنوع : مسابقه عکس از راهپیمایی ، سرود و.... 🖊 ستاد گرامیداشت دهه فجر فولادشهر

◀️ #میز_خدمت ✅برگزاری میز خدمت به مناسبت دهه مبارک فجر 🕰️ زمان روز جمعه مورخ 1401/11/21 ساعت 11 صبح ✅مکان ؛ مصلی نماز جمعه شهر فولادشهر 🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷 🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷 #روابط_عمومی ـ شبکه بهداشت و درمان شهرستان لنجان #همه_جای_ایران_سرای_من_است 👇👇👇 🇮🇷 @theiranvalaesar6 👇👇👇 🇮🇷 @daftarfooladshahr

سلام اتوبوس درب مساجد حضرت فاطمه زهرا(س) حضرت زینب (س) حضرت علی اکبر (ع) در روز شنبه راس ساعت 9:30الی 9:45 آماده سرویس دهی به مردم عزیز ناحیه2 برای حضور درراهپیمایی 22بهمن میباشند لطفا اطلاع رسانی گردد

دیدن روی شما کاش میسر می‌شد شام هجران شما کاش که آخر می‌شد بین ما فاصله‌ها فاصله انداخته‌اند کاش این فاصله با آمدنت سر می‌شد ___________________ #گزارش_تصویری 💠برگزاری مراسم پرفیض دعای ندبه با حضور پر شور عاشقان و منتظران حضرت صاحب الزمان (عج) 🤾‍♂همراه با ورزش و بازی های مفرّح برای کودکان و نوجوانان جمعه ۱۴۰۱/۱۱/۲۱ •┈┈•••••✾•◇•✾•••••┈┈ • مسجد امام جواد (ع) (محله ایثار ۵ فولادشهر) •┈┈┈•••••✾•◇•✾•••••┈ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ________________________ ایتا↙️ https://eitaa.ir/emamjavad_mosque روبیکا↙️ https://rubika.ir/emamjavad_mosque

💐شهید_حسینعلی_عالی شهید بشارتی تعریف می‌کرد:«با حسین برای شناسایی رفتیم. وقت نماز شد. اوّل برادر عالی نماز را با صوتی حزین و دلی شکسته خواند. بعد ایشان به نگهبانی ایستاد و من به نماز. من در قنوت از خدا خواستم یقینم را زیاد کند و نمازم را تا به آخر خواندم. پس از نماز دیدم حسین می‌خندد. به من گفت:« می‌خواهی یقینت زیاد بشه؟» با تعجّب گفتم: «بله، اما تو از کجا فهمیدی؟» خندید و گفت: «گوشِت رو بذار روی زمین و گوش کن.» من همان کار را کردم. شنیدم که زمین با من حرف می‌زد! و من را نصیحت می‌کرد و می‌گفت: «مرتضی! نترس. عالم عبث نیست و کار شما بیهوده نیست، من و تو هر دو عبد خداییم، اما در دو لباس و دو شکل. سعی کن با رفتار ناپسندت خدا را ناراضی نکنی و...» زمین مدام برایم حرف می‌زد. سپس حسین گفت: «مرتضی! یقینت زیاد شد؟» مرتضی می‌گفت:« من فکر می‌کردم انسان می‌تواند به خدا خیلی نزدیک شود، اما نه تا این حد.» 📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63