eitaa logo
🇵🇸حوزه علمیه امام صادق‌(ع‌)اسلامشهر🇵🇸
291 دنبال‌کننده
2هزار عکس
577 ویدیو
162 فایل
. ﷽ ✅ادمین پاسخگویی: @ALIREZA_314 🔶تهذیب: @Alifalahiyan 🌐ادمین آموزش: @Adminiom 🔘آدرس حوزه علمیه امام صادق ع اسلامشهر خیابان تختی ، جنب مصلی نماز جمعه، طبقه دوم https://nshn.ir/sbQyxGpxd4ve 🔵مدیریت محترم حوزه : حجت الاسلام قلی پور .
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیث خوانی 6.mp3
16.15M
🔰 جلسه ششم کلاس حدیث خوانی جناب استاد امینی نژاد 💢 موسسه آموزشی پژوهشی نفحات @Nafahat_eri
حدیث خوانی 7.mp3
15.98M
🔰 جلسه هفتم کلاس حدیث خوانی جناب استاد امینی نژاد 💢 موسسه آموزشی پژوهشی نفحات @Nafahat_eri
شرح تفسیر المیزان 8.mp3
16.85M
🔰 جلسه هشتم کلاس تفسیر المیزان حضرت آیت الله یزدان پناه 💢 موسسه آموزشی پژوهشی نفحات @Nafahat_eri
اصلا متوجه بزغاله نشدم‼️ 🔸بنده نیز همراه حضرت آقا _حفظه الله_ در ایرانشهر تبعید بودم.تعدادی از مردم و روحانیون از شهرهای مختلف به دیدار ما آمده بودند. وقت نماز فرا رسید،همه آماده برگزاری نماز جماعت گشتیم.حضرت آقا _حفظه الله_ به عنوان امام جماعت در جلوی نمازگزاران ایستادند و مشغول نماز شدیم. 🔸در همین هنگام  بزغاله ای وارد شد و در جلوی جمع به پریدن پرداخت.همه ما را خنداند،تنها کسی که با طمانینه و آرامش نماز را به پایان برد،آقا بودند. پس از نماز از ایشان پرسیدیم:شما چطور خود را کنترل کردید و نخندیدید؟ معظم له فرمودند: من اصلا متوجه بزغاله نشدم ...! به نقل از استاد راشدیزدی ☑️ @amin_enqelab
آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی چشم امید مرا تار نکن یا الله باز هم حضرت غفار، بگو می بخشی کار ما را نگذاری تو به آن آخر وقت اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی با بدهکار خودت باز مدارا کن، آه طلبت را به بدهکار، بگو می بخشی تا که آب از سر من رد نشده کاری کن مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی من خودم آمده ام، فاش بگویم خجلم سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی دم افطار فقط یاد لب عطشانم به همان روضه ی افطار، بگو می بخشی قسمت می دهم اینبار به عباس علی به دو تا دست علمدار، بگو می بخشی کانال سلام برابراهیم🌹🌹🌹🌹 @Ebrahimhadi1313
4_5992522707080578909.pdf
4.83M
📚 متن کتاب علمدار ؛ زندگینامه و خاطرات شهید سید مجتبی علمدار کانال سلام برابراهیم🌹🌹🌹🌹 @Ebrahimhadi1313
حتماً مطالعه کنید👇👇👇👇
4_5994544949482227529.pdf
2.81M
📚 متن کتاب یا زهرا؛ زندگینامه و خاطرات کانال سلام برابراهیم🌹🌹🌹🌹 @Ebrahimhadi1313
🌷شهاب مهدوی 🌷: مشق هایش رانوشت ورفت درکربلای۴مجروح ودرکربلای۵شیمیایی شد.در والفجر ۸ جلوی چندتانک فریاد میزدیااباعبدالله شاهدباش جلوی دشمنانت ایستادم. درحالی که ۱۴سال بیشترنداشت پرکشید.. @Ebrahimhadi1313
🌹شهید دڪتر مصطفے چمران🌹 ✅ ♨️ لطفا با دقت تا انتها بخوانید (!) یه لات بود تو مشهد هم سگ خرید و فروش مےڪرد ، هم دعواهاش حسابـے سگے بود !! یہ روز داشت مےرفت سمت ڪوهسنگے براے دعوا (!) و غذا خوردن ڪہ دید یہ ماشین با آرم ”ستاد جنگهاے نامنظم“ داره تعقیبش مےڪنہ . شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت : ”فڪر ڪردے خیلے مَردے ؟!“ رضا گفت : برو ... بچہ ها ڪہ اینجور میگن ...!!! چمران بهش گفت : اگہ مردے بیا بریم جبهہ !! بہ غیرتش بر خورد ، راضے شد و راه افتاد سمت جبهه ...! 👈 مدتے بعد .... شهید چمران تو اتاق نشستہ بود ڪہ یہ دفعہ دید داره صداے دعوا میاد ..! چند لحظہ بعد با دستبند ، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن : ”این ڪیہ آوردے جبهہ ؟!“ رضا شروع ڪرد بہ دادن اما چمران مشغول نوشتن بود ! وقتے دید چمران توجہ نمےڪنہ ، یہ دفعہ سرش داد زد : ”آهاے کچل با تو ام ...! “ یڪدفعہ شهید با سرش رو بالا آورد و گفت : ”بلہ عزیزم ! چے شده ؟ چیہ آقا رضا ؟ چہ اتفاقے افتاده ؟“ رضا گفت : داشتم مےرفتم بیرون ڪہ سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد !!!! چمران : ”آقا رضا چے میڪشے؟!! برید براش بخرید و بیارید ....!“ 👈چمران و آقا رضا تنها تو سنگر ... رضا به چمران گفت : میشہ یہ دو تا فحش بهم بدے ؟! کِشیده اے ، چیزے؟!! شهید چمران : چرا ؟! رضا : من یہ عمر بہ هر ڪے بدے ڪردم ، بهم بدے ڪرده ....! تا حالا نشده بود بہ ڪسے فحش بدم و اینطورے برخورد ڪنہ .... شهید چمران : اشتباه فڪر مےڪنے ...! یڪے اون بالاست ڪہ هر چے بهش بدے مےڪنم ، نہ تنها نمےڪنہ ، بلڪہ با بهم جواب میده ! هِے آبرو بهم میده ..... تو هم یڪیو داشتے ڪہ هِے بهش بدے مےڪردے ولے اون بهت خوبـے مےکرده..! منم با خودم گفتم بذار یه بار یڪے بهم فحش بده و منم بهش بگم بلہ عزیزم ...! تا یڪمے منم مثل اون (خدا) بشم …! 👈 رضا جا خورد !.... ..... رفت و تو سنگر نشست . آدمے ڪہ مغرور بود و زیر بار ڪسے نمےرفت ، زار زار مےڪرد ! تو گریہ هاش مےگفت : یعنے یڪے بوده ڪہ هر چے بدے ڪردم بهم ڪرده ؟؟؟؟ ✅ اذان شد ... رضا عمرش بود . رفت وضو گرفت . ..... سر نماز ، موقع قنوت صداے گریش بلند شد !!!! وسط نماز ، صدای سوت اومد . پشت سر صداے خمپاره هم صداے زمین افتادن اومد ..... رضا رو خدا واسہ خودش جدا کرد ......! (فقط چند لحظہ بعد از ڪردنش) @Ebrahimhadi1313
حدیث خوانی 9.mp3
16.95M
🔰 جلسه نهم کلاس حدیث خوانی جناب استاد امینی نژاد 💢 موسسه آموزشی پژوهشی نفحات @Nafahat_eri
حدیث خوانی 8.mp3
15.66M
🔰 جلسه هشتم کلاس حدیث خوانی جناب استاد امینی نژاد 💢 موسسه آموزشی پژوهشی نفحات @Nafahat_eri