📕کتاب حقوق بشر آمریکایی
🔸مفاهیم و مصادیق نقض حقوق بشر توسط ایالات متحده آمریکا
❇️ این کتاب سعی نموده است با رویکرد ترویجی، مجموعه اقدامات و عملکردهای ضد حقوق بشری دولت ایالات متحده آمریکا را در یک پیش گفتار و سه بخش اصلی به شکل مستند و تیتروار بیان نماید.
1️⃣حقوق بشر آمریکایی از منظر مقام معظم رهبری
2️⃣حقوق بشر آمریکایی| نمای داخلی
3️⃣حقوق بشر آمریکایی| نمای خارجی
4️⃣حقوق بشر آمریکایی| نمای ایران
#معرفی_کتاب
#معرفی_کتاب
📌 از مصادیق عاقبت بخیری!
🔹 خدا رحمت كند سرباز واقعی اسلام و انقلاب شهید قاسم سلیمانی را كه فرمود: «برادران، رزمندگان،یادگاران جنگ یكی از شئون عاقبت بخیری نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است . والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حكیمی است كه امروز سكان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محورمحاسبه این است.»
💢آنچه که هفته گذشته با انتشار كتاب «روشنبینی امام خمینی در نامه 6 فروردین 1348» اثر جدید آیتالله ریشهری منتشر و روانه بازار شد، حاوی یك سند مهم و متقن از پشیمانی و رهایی از سوءظن نسبت به انقلاب و رهبری فردی است كه زمانی قلم و رفتارش به بیراهه رفت و بنای بیمهری با انقلاب اسلامی را گذاشت.
🔹این سند فاش میسازد آیتالله آذری قمی در نامه به مقام معظم رهبری 2 سال قبل از وفات خود مینویسد : «براساس یك سوءظن ... گرفتار یك تلاطم درونی شدم... ناخواسته مبتلا به ضربهای علیه نظام شدم... اكنون جز رضایت خاطر مبارك نمیخواهم.»
🔸او در نامه خود علت این تحول درونی را در این میداند كه ؛ «سحر شب یازدهم عاشورا با توسل به قمر بنیهاشم – از این تلاطم درونی - رها شدم و خداوند مرا نجات داد.»
🔹او در نامه تصریح میكند ؛ «اگر میل مبارك باشد از آقای مسعودی سؤال فرمایید» غیر از این سند، آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی از مراجع بزرگ شیعه هم در كتاب «جرعهای از دریا» به وجود چنین نامهای صحه گذاشته است!
🔹مرحوم آیت الله آذری قمی از علمای بزرگ قم و پای كار انقلاب از شروع نهضت امام خمینی(ره) بود. امضای او در پای همه اعلامیههای علما و مراجع تقلید علیه رژیم شاه و نظام دربار پهلوی در دوران سیاه دیكتاتوری طاغوت در این مرز و بوم دیده می شود. نقش او در تهییج و تحریك و تشویق علما و مردم و نیز شجاعت او در روزهای خوف و خطر برای انقلابیون اولیه نظام اسلامی از نگاه تاریخ پوشیده نیست.
🔸او با تأسیس روزنامه «رسالت» بنای روشنگری درباره یک جریان انحرافی را گذاشت. و درتبیین ولایت مطلقه فقیه 3 جلد کتاب نوشت. پس از چندی مبتلا به سرطان شد و برای تکمیل معالجات به آلمان رفت. یادم میآید آنروزها قبل از رفتن به دیدار امام رفت و ابراز وفاداری و تجدید بیعت کرد.
🔹پزشکان معالج او معتقد بودند او پس از معالجه نباید در کارهای سیاسی دخالت کند. آنها پیشبینی کرده بودند ممکن است این بیماری اثرات خوبی روی رفتار سیاسی و اجتماعی او نداشته باشد.
🔸او پس از رحلت امام (ره) در جریان گفتوگوهای اعضای خبرگان در تثبیت رأی رهبری معظم انقلاب نقش داشت و وفاداری خود را در همانجا به این رأی و پاسداشت آن اعلام کرد.
🔹 اما بعدها همانطور که خود وی در نامه عذرخواهی به آن اشاره میکند دچار «سوءظن» و «تلاطم درونی» شد. همین باعث شد بدخواهان انقلاب را خشنود و دوستداران انقلاب را دلآزرده کند.
🔸 یادم میآید هیئت امنای «رسالت» به آیتالله راستی کاشانی مأموریت داد به قم برود هم به شبهات او پاسخ دهد و هم او را از این تلاطم درونی نجات دهد.
متأسفانه علیرغم اینکه آیتالله راستی تک تک شبهات وی را پاسخ دقیق و موشکافانه داد، اما او زیربار نمیرفت. 🔹لذا مواضعی را اتخاذ کرد که به تعبیر وی در نامه عذرخواهی به پیشگاه رهبری از آن به عنوان «ضربه علیه نظام» یاد میکند!
🔸همینها که امروز به بهانه اهانت به مرجعیت سینه چاک میکنند – حالآنکه در کارنامه سیاسی آنها سراسر ضربه و اهانت به مرجعیت است- آن روزها گرد او جمع شدند و مطالب خلاف او را تیتر یک روزنامههای خود کردند.
🔹یاران انقلاب و رهبری با صبوری و تسامح از این بی مهری گذشتند. البته بعد از چندی این سروصداها خوابید .نامحرمان انقلاب و رسانههای دشمن فهمیدند از این نمد نمیتوانند کلاهی برای خود مهیا کنند!
🔸شنیدم کسی که واسطه رساندن نامه بوده نقل به مضمون گفته بود ؛ «آقای آذری از من خواسته بود رضایت رهبری را مکتوب بگیرم تا او به عنوان یک سند در کفن خود بگذارد.»
🔹کسی که بنای معارضه و مقابله با نظام نداشته باشد به هرحال به او مدد میرسد که از «سوءظن» و «تلاطم درونی» نجات یابد.
🔸نامه آقای آذری یک سند الهی – بهویژه توسل او به قمر بنیهاشم – برای اثبات حقیقتی است که شهید سلیمانی پس از 40 سال جهاد در راه خدا آن را کشف کرده بود.
🔹این خبر برای کسانی که پس از فتنه 88 همچنان بر موضع «محاربه»، «معارضه» و «بغی» هستند عبرتآموز است.
🔸این سخن هشدارآمیز شهید سلیمانی در سپهر سیاست با خط نورانی میدرخشد که ؛ «در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه نسبت هر کس با انقلاب و رهبری آن است».
#محمدكاظم_انبارلویی
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
https://eitaa.com/asatid_enghelabi
🌸حدیث روز شنبه🌸
#بوسه_شیطان
🌺عن النبی صلى الله عليه و آله:
《اِذا بَلَغَ الرَّجُلُ اَرْبَعينَ سَنَةً وَ لَمْ يَغْلِبْ خَيْرُهُ شَرَّهُ قَبَّلَ الشَّيْطانُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ قالَ: هذا وَجْهٌ لا يُفْلِحُ》
هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبي او بيشتر از بدي اش نشود، شيطان بر پيشانى او بوسه مى زند و مى گويد: اين چهره اى است كه روى رستگارى را نمى بيند🌺
مشكاة الأنوار،ص۲۹۵
🌼@yek_hadis🌼(880)
💠 نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی.
آن صلح تحمیلی ای که در عصر امام حسن واقع شد،آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله گر درست شد، این ما را هدایت می کند به این که نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی
📖 صحیفه نور،جلد 20،صفحه 32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبرانقلاب: جاذبهی شخصیت شهید #ابراهیم_هادی انسان را مثل مغناطیس به خودش جذب میکند.
⭕️ کتاب شهید ابراهیم هادی را که خواندم، تا مدتی دلم نمیآمد از روی میز بردارم و داخل کتابها بگذارم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هدیه و توصیههای شنیدنی حاج قاسم سلیمانی به دکتری که مطب ندارد اما جهانی شد!
♻️ اﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ
ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ
ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ
ﺍﻣﺎ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ...
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻭ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ
ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ باشیم ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ پایین تر ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ،
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ:
ﻧﻪ انسانی ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ
ﻧﻪ انسانی ﺧﺪﺍﯼ ﻣاست
♨️تفاوت غيبت و تهمت
✍آیت الله ناصری: غیبت، این است که من اعمال و رفتار و کرداری انجام دادهام و نمی خواهم کسی بفهمد؛ اما کسي آن را افشا می کند.
تهمت، این است که من کاری را نکردهام، اما کسي آن را به من نسبت ميدهد و آبروی من را ميريزد. فرق بین تهمت و غیبت، این است. غيبت، مطابق واقع است و دروغ نيست؛ اما آن کس كه انجام داده، نمی خواهد کسی بفهمد. تهمت، این است که کاری را نکرده است؛ اما به سبب حسادت، کینه، بخل يا ... آن را به او می بندند و می خواهند آبروی او را بریزند؛ پس تهمت، مطابق واقع نیست.
🌸حدیث روز یکشنبه🌸
#آفت_دنیا_دوستی
🌺عن امیرالمؤمنین عليه السلام
《لحُبِّ الدُّنيا صَمَّتِ الأَسماعُ عَن سَماعِ الحِكمَةِ، وعَمِيَتِ القُلوبُ عَن نورِ البَصيرَةِ》
از دنيادوستى است كه گوش ها از شنيدن حكمت،كر گشته و دل ها از ديدن نور بينش ، كور شده اند🌺
غررالحكم،ح 7363
🌼@yek_hadis🌼(881)
#کلام_امام_راه_امام
🔻 از خلیج فارس بیرون رَوید
امام خمینی (ره):
امروز یکی از افتخارات بزرگ ملت ما این است که در برابر بزرگترین نمایش قدرت و آرایش ناوهای جنگی امریکا و اروپا در خلیج فارس صف آرایی نمود. این جانب به نظامهای امریکایی و اروپایی اخطار میکنم که تا دیر نشده و در باتلاق مرگ فرونرفتهاید، از خلیج فارس بیرون روید. و همیشه این گونه نیست که هواپیماهای مسافربری ما توسط ناوهای جنگی شما سرنگون شود؛ که ممکن است فرزندان انقلاب ناوهای جنگی شما را به قعر آبهای خلیج فارس بفرستند.
۲۹ تیر ۱۳۶۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی باولایت
جوانهای عزیز، نوجوانهای عزیز، بچّههای عزیز من! قدر این موقعیّت و این امکان را بدانید. شماها و نسل شما همان نسلی هستید که این کشور را انشاءالله به اوج خواهید رساند. آرزوهای زیادی داریم، آرمانهای بزرگی داریم. دشمنیهای دشمنان هم تا الان هیچ تأثیری نگذاشته، هیچ غلطی نتوانستهاند بکنند.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلاتون شاد باذکر صلوات
لحظاتی هم بشنوید طنز جبهه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
💕 داستان کوتاه
مردی ساده، چوپان شخصی ثروتمند بود
و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت میکرد.
یک روز "صاحب گوسفندان" به چوپانش گفت:
میخواهم گوسفندانم را بفروشم چون میخواهم به "مسافرت" بروم.
و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و میخواهم مزدت را نیز بپردازم،
پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت میکرد و باور داشت که "مزد واقعی" کارش است، ترجیح داد.
چوپان در مقابل "حیرت زدگی" صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت.
چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد، ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به "امید" اینکه روزی به کارش آید.
در آن روستا که چوپان زندگی می کرد مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند.
هنگامی که "وعده سفرش" فرا رسید، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد.
چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز "سودمندی" خرید کند.
لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت.
هنگامیکه مردم از پیش تاجر رفتند، چوپان پنج درهم خویش را به او داد.
تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت:
با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟
چوپان گفت:
آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن.
تاجر از کار او تعجب کرد و گفت:
من به نزد تاجران بزرگی میروم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمیفروشند، آنان چیزهای "گرانقیمت" میفروشند.
اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت.
تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد.
هنگام برگشت که مشغول "بررسی" حساب و کتابش بود، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند.
صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت.
در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند، هنگامی که داخل روستا شد، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد.
تاجر از اصرار "مردم روستا" برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد. از آنان پرسید:
دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟
مردم روستا گفتند:
ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند.
و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین برن موشها ما را کمک کند.
آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند،
هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته ی آنان "موافقت" کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد.
چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید، تاجر با او تنها شد و او را به خداوند "قسم" داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟
چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد، اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود.
تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که "گریه" می کرد و می گفت:
"خداوند" در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی...
در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد،
این معنی روزی "حلال" است...
"الهی ما را به آنچه به ما دادی قانع گردان و در آنچه به ما عطا فرموده ای برکت قرار ده..."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد فاطمی نیا : مستحبات را به اندازه ای که نشاط دارید بجا بیارید. دعای کمیل با خمیازه بدرد نمیخوره
✍امیرالمؤمنین علیه السلام:
شفاى دردهاى خود را از قرآن بجوييد و در سختیها و گرفتاریهايتان، از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه در آن، درمان بزرگترين دردهاست و آن، درد كفر و نفاق و انحراف و گمراهى است...
هر كس كه قرآن در روز قيامت، برايش شفاعت كند، شفاعت میشود و هر كس كه قرآن در روز قيامت، از او شكايت كند، محكوم میگردد
📚از خطبه 176 نهج البلاغه