هدایت شده از کانال مهدویت 🇮🇷🇵🇸
🔴 نماز بسیار پرفضیلت پنجشنبه های ماه شعبان
🔵 در روایت آمده در هر پنج شنبه ماه شعبان دو رکعت نماز خوانده شود ، در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام صد مرتبه صلوات بفرستد.
🟡 فضایل و ثواب نماز :
هر حاجتی دارد از امر دنیا و آخرت برآورده می کند.از مولای ما علی بن ابی طالب علیه السلام روایت شده که رسول خدا ﷺ فرمود: زینت داده می شود آسمان ها در هر پنج شنبه از ماه شعبان، پس عرض می کنند ملائکه خدای ما بیامرزد روزه داران این روز را،و اجابت کند دعای آنهارا، پس کسی که در این روز دو رکعت نماز، در هر رکعت سوره حمد یک مرتبه و سوره توحید را صد مرتبه بخواند و بعد از سلام صد مرتبه صلوات برمحمد و آل او بفرستد،خدا هر حاجتی که دارد از امر دنیا و آخرت برآورده می کند،و کسی که یک روز در آن روزه بگیرد خدا بدن اورا بر آتش حرام می کند.«امیرالمومنین علیه السلام می فرماید:»شاخه های نیکی دراین ماه نماز،روزه و... است.
🟢 این نماز که حدود نیم ساعت زمان میبرد در برآورده شدن حوائج بسیار موثر است و خوشا به احوال کسانی که این نماز را با حاجت فرج امام عصر ارواحنا فداه بخوانند.
📚 مفاتیح الجنان/ اعمال ماه شعبان
🆔 eitaa.com/emame_zaman
هدایت شده از جهاد تبیین
#شهید_احمد_نیری👇
۲۷ بهمن سالگرد شهادت
💥شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد... دکتر محسن نوری دوست و همراز شهید احمد علی نیری می گوید: یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من…لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم.
🔹نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم!
🔸بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این از این گناه میگذرم.»
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود.
🔸یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:
«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم... حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات می
کردم خیلی با توجه گفتم:
«یاالله یا الله…»
🔹به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند...
من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: 👈 از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد!
احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.
💥تشرف_به_محضر_امام_زمان
🍃یک بار با احمد آقا و بچّه های مسجد رفتیم زیارت قم و جمکران. در مسجد جمکران پس از اقامهی نماز به سمت اتوبوس برگشتیم. راننده گفت: اگر میخواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و…، یک ساعت وقت دارید. ما هم رفتیم سمت مغازه ها، که یک دفعه دیدم احمد آقا رفت سمت بیابان . من و رفیقم دنبالش راه افتادیم. یک دفعه احمد آقا برگشت و گفت: چرا دنبال من می آیید!؟
☘جا خوردیم. گفتیم: شما پشت سرت رو می بینی؟ چطور متوجّه شدی؟ احمد آقا گفت: کار خوبی نکردید برگرد. گفتم: نمی شه، ما با شما رفیقیم. هر جا بری ما هم مییایم. در ثانی اینجا تاریک و خطرناکه، یک وقت کسی، حیوانی، چیزی به شما حمله می کنه…
☘گفت: خواهش میکنم برگردید. دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی…
سرش را انداخت پایین و گفت: #طاقتش_رو_دارید؟ می تونید با من بیایید!؟ ما هم که از همه ی احوالات احمد آقا بی خبر بودیم گفتیم: طاقت چی رو، مگه کجا می خوای بری؟!
🌟نفسی کشید و گفت: دارم میرم #دست_بوسی_مولا باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شُل شد. ترسیده بودیم. من بدنم لرزید. احمد این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: اگه دوست دارید بیاید بسم الله.
🌿نمی دانید چه حالی بود، آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود مجبور شدیم با ترس و لرز برگردیم.ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس میآید. چهرهاش برافروخته بود. با کسی حرف نزد و سر جایش نشست.
#کتاب_زندگي_به_سبک_شهدا #ناصر_کاوه
منبع : کتاب عارفانه
هدایت شده از جهاد تبیین
#نماز_اول_وقت_شهید_نیری
🍃گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای #اذان اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت... مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه...
🌿همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد...
🍂🍃پرواز به سبک شهدا🍂🍃👇
👈آیت الله حق شناس👳، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی👼 داشتند بین دونماز، سخنرانیشان 🗣را به این شهید بزرگوار🌹 اختصاص داده و با آهی😞 از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند: “این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند. رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند👁 اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!"
سپس در همان شب ایشان به همراه چند نفر👨👨👦👦 از دوستان به سمت منزل احمدآقا 🏡که در ضلع شمالی مسجد امین الدوله 🕌در چهار راه مولوی بود، رهسپار شدند. در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم.🕌 به جز بنده وخادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت🔑 به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی🙇 در حال سجده است. اما نه روی زمین ! بلکه بین زمین وآسمان🌏 مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید"🌺
#کتاب_زندگي_به_سبک_شهدا #ناصر_کاوه
منبع : کتاب عارفانه
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ بزن زنگو!
شعرخوانی نزار قطری با ضرب زورخونه ای
@moallatv3
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ اجرای فوق العاده پهلوونا
حضور پهلووونای زورخونه ای در حسینیه معلی
@moallatv3
12.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ مولودی لس آنجلسی ممنوع
روایت میثم مطیعی از صحبت های مقام معظم رهبری درباره شادی هیئات
@moallatv3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥این کلیپم خیلی جالب بود این آقا توضیح میده به این دلایل ایرانیهایی که به خارج مهاجرت میکنند همش غر و نق میزنند چون این چیزا که تو ذهنشون بود در خارج از کشور اصلاً براشون برآورده نمیشه😅
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه جوک بگم در مورد ابر قدرت های دنیا که حدود پنج ماهه درگیر یه شهر کوچیکند .
داداچ نتانیاهو به تهش رسیدی فک کنم هم اسرا هم فرماندهان ارشد حماس دود شدند رفتن هوا 🤣🤣
خسته نباشی دلاور اسرائیلی😎
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr.
13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥امام جمعهای که شلنگ رو گرفت روی برخی مسئولان دولتی
💥یاد شهید رجایی افتادم امروز یه کلیپ دارم از شهید رجایی براتون میذارم.
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻یک روز خیلی معمولی در غزه؛
جوان فلسطینی در حال قدم زدن در یک کوچه ی باریک است
به ناگاه تانک دشمن را می بیند
از جیبش یک عدد آر پی جی خارج کرده
تانک را میزند
سپس به خانه بر میگردد
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توئیت استاد رائفی پور
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
جناب آقای #قالیباف
با توجه به جایگاه خطیر شما به عنوان رئیس قوه مقننه کشور از یک سو همچنین دشمنی های همه جانبه دولت کانادا علیه ایران از سوی دیگر؛لطفا هرچه سریعتر درباره صحت و سقم مسائل مطرح شده پیرامون درخواست اقامت دائم فرزندتان آقای #اسحاق_قالیباف از دولت متخاصم کانادا شفاف سازی فرمایید.
همچنین از آنجا که شما در اعلامیه شفافیت اموال و دارایی های خود و خانوادتان که با مطالبه بنده در سال ۱۳۹۶ از کاندیدهای ریاست جمهوری صورت گرفت ؛ اعلام فرموده اید که پسرتان یک خودرو پاترول مدل ۷۱ ، یک دستگاه موتور سیکلت و در مجموع یک میلیون تومان در حساب های بانکی خود داشته اند!
بفرمایید در صورت صحت ؛ اولا چرا باید فرزند یکی از مهمترین مسئولین نظام بدنبال دریافت اقامت دائم از یک کشور معاند و متخاصم باشد
ثانیا میزان سرمایه گذاری فرزندتان در کانادا هزینه های مربوط به دریافت اقامت دائم در آن کشور ، همچنین هزینه های حقوقی شکایت مذکور در همان سالها از چه منبعی تامین و چگونه پرداخت شده است؟
پینوشت: به فرض صحت ، همین که ما توانسته ایم از این مسئله آگاه شویم مدیون شفافیت پرونده های قضایی در کانادا هستیم و الا از طریق جناب قالیباف و خانواده شان چیزی درز نکرده است.
به امید روزی که بنا بر سفارش امام علی (ع) و رهبر انقلاب ، روح شفافیت در جای جای حکمرانی کشور و عملکرد مسئولین ما ساری و جاری باشد.
که صد البته با یاری مردم چنین روزی نزدیک است ان شاءالله
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr