🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💓💓💓 💓💓 💓 #رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم 📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
💓💓💓
💓💓
💓
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_سی_و_دوم(بخش اول)
*گروه شهيد اندرزگو*
✔️راوی:مصطفي صفار هرندي
🔹مدت كوتاهي از شــروع جنگ گذشــت. فرماندهي سپاه در غرب كشور جلســه اي برقرارنمود. قرار شــد نيروهاي داوطلب و بچه هاي سپاه در مناطق مختلف تقسيم شوند.
لذا گروهي از بچه ها از ســرپل ذهاب به سومار، گروهي به سمت مهران و صالح آباد و گروهي به سمت بستان رفتند.
🔹طبق جلســه، حســين الله كرم كه از فرماندهان مناطق عملياتي بود به عنوان فرمانده سپاه گيالنغرب و نفت شهر انتخاب شد.
او بــه همــراه چند گروهان از گردانهاي هشــتم و نهم ســپاه راهي منطقه گيالنغرب شد.
🔹ابراهيم كه از دوران زورخانه رفاقت ديرينه اي با حاج حسين داشت به همراه او راهي گيالنغرب شد و به عنوان معاونت عمليات سپاه منصوب شد.
٭٭٭
🔹گيالنغرب شــهري در ميان كوهستانهاي مختلف است. در 50كيلومتري نفتشــهر و خــط مــرزي و در70 كيلومتري جنوب ســرپل ذهاب. عراق تا نزديكي اين شهر و بيشتر ارتفاعات آن راتصرف كرده بود.
🔹در اولين روزهاي جنگ نيروهاي لشــکر چهارم عــراق وارد گيالنغرب شــدند اما با مقاومت غيور مردان وشــيرزنان اين شــهر مجبور به فرار شدند.
🔹در جريان آن حمله يكي از زنان اين شهر با ضربات داس دو نظامي عراقي را به هلاکت رساند!!
بعد از آن عده اي از مردم شــهر از آنجا رفتند. بقيه مردم روزها را به شــهر مي آمدند وشبها به سياه چادرها در جاده اسالم آباد ميرفتند.
🔹تيپ ذوالفقار ارتش هم در منطقه »بان سيران« دراطراف گيلان غرب مستقر شده بود.
🔹مدت كوتاهي از فعاليت سپاه گيالنغرب گذشت. در اين مدت كار بچه ها فقط پدافند در مقابل حمله هاي احتمالي دشمن بود و هيچ تحرك خاصي از نيروها ديده نميشد.
جلســه اي برقرار شــد. نيروها پيشــنهاد كردند همانطور كه دكتر چمران ،جنگهــاي نامنظــم را در جنوب و اصغر وصالي جنگهــاي چريكي را در سرپل ذهاب انجام ميدهند; يك گروه چريكي نيز در گيالنغرب راه اندازي
شود.
🔹كار راه اندازي گروه انجام شد. بعد هم مسئوليت عمليات گروه به ابراهيم و جواد افراســيابي واگذار شد. به پيشــنهاد بچه ها قرار شد نام دكتر بهشتي را براي گروه انتخاب كنند.
امــا در بازديدي كه شــخص آيت الله بهشــتي از منطقه داشــت با اين كار مخالفت كرد و گفت: چون شــما كار چريكي انجــام ميدهيد، نام گروه را شهيد اندرزگو بگذاريد. چرا كه او بنيانگذار حركت هاي چريكي و اسلامی بود.
ابراهيم تصوير بزرگي از امام(ره) و آيت الله بهشــتي و مقام معظم رهبري را
در مقر گروه نصب كرد. گروه فعاليت خود را آغاز نمود.
نيروهــاي اين گروه چريكي نامنظم، ماننــد نام آن نامنظم بودند. همه گونه آدمي در آن حضور داشت!
#قسمت_سی_و_دوم_ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
💓
💓💓
💓💓💓
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💓💓💓 💓💓 💓 #رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم 📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
💓💓💓
💓💓
💓
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_سی_و_دوم(بخش دوم و آخر)
🔹از نوجوان تا پيرمرد، از افراد بيســواد تا فارغ التحصيل دكتري، از بچه هاي بسيار متدين و اهل نماز شب، تا كساني كه در همان گروه نماز را فرا گرفتند.
از بچه هــاي حوزه رفتــه تا كمونيســتهاي توبه كرده و... بــه اين ترتيب همه گونه نيرو در جوي بسيار صميمي و دوستداشتني دور هم جمع شدند.
🔹افــراد اين گروه تقريبًا چهل نفره، در يك چيز با هم مشــترك بودند و آن شجاعت و روحيه بالای آنها بود. ابراهيم كه عملا مسئوليت گروه را برعهده داشــت هميشه ميگفت: ما فرمانده نداريم و از طريق محبت و دوستي خيلي خوب گروه را رهبري ميكرد.
🔹سيستم اداره گروه به صورتي بود كه همه كارها خودجوش انجام ميشد و تقريبًا كسي به ديگري امر و نهي نميكرد. بيشتر كارها با همفكري پيش ميرفت و بيشتر از همه جواد افراسيابي و رضا گوديني همراهان هميشگي ابراهيم بودند.
٭٭٭
🔹يكي از برنامه هاي روزانه گروه، كمک به مردم محلي وحل مشكالت آنها بود. بسياري از نيروهاي محلي گيالنغرب نيز از اين طريق به گروه جذب شدند.
🔹فعاليت گروه اندرزگو، بيشتر تشكيل تيمهاي شناسايي و عملياتي بود.
عبــور از ارتفاعــات و تهيه نقشــه هاي دقيق و صحيح از منطقه دشــمن، از ديگركارها بود.
🔹روش ابراهيم در شناساييها بسيار عجيب بود. نيمه هاي شب به همراه افراد از ارتفاعات عبور ميكردند.
آنها پشــت نيروهاي دشمن قرار ميگرفتند و از محل استقرار و تجهيزات دشمن اطلاعات بســيار دقيقي را به دســت ميآوردند. ميگفت: اگر چنين كاري انجام نگيرد معلوم نيست در عملياتها موفق شويم. پس بايد شناسائي ما دقيق و صحيح باشد.
🔹ابراهيم روش خود را به ديگر نيروها نيز آموزش ميداد و ميگفت: در مسئله شناسايي، نيرو بايد شجاعت داشته باشد.
اگر ترس در وجود كسي باشد نميتواند نيروي موفقي باشد. بعد هم در مورد تيزبيني و دقت عمل نيروها صحبت ميکرد.
🔹بــراي همين بود كــه از ميان نيروهاي گروه، زبده تريــن و بهترين نيروهاي اطالعات وشناسايي و حتي فرماندهاني شجاع تربيت يافتند.
🔹به قول فرمانده تیپ ۳۱۳ حر كه مسئوليت اطلاعات و عمليات را در قرارگاه نجف به عهده داشــت: ابراهيم با روش هاي خود بنيانگذار اين تيپ بود، هر چند كه قبل از تشكيل آن به شهادت رسيد.
گروه چريكي شهيد اندرزگو در دوران فعاليت يک ساله خود شاهد پنجاه
و دو عمليات كوچک و بزرگ توسط همان نيروهاي نامنظم بود.
آنها لشكر چهارم ارتش عراق را در منطقه غرب به ستوه آوردند و تلفات
سنگيني را به آنان تحميل كردند.
در اين گروه كوچک، انســانهاي بزرگي تربيت شــدند كــه دوران دفاع مقدس ما مديون رشادتهاي آنهاست.
🔹آنهــا از خرمن وجودي ابراهيم خوشــه ها چيدند و بــه همراهی او افتخار ميكردند: شــهيد رضا چراغي فرمانده شجاع لشكر 27 حضرت رسول9 ، شــهيد رضا دستواره قائم مقام لشکر، شهيد حسن زماني مسئول محور لشکر، شهيد سيد ابوالفضل كاظمي فرمانده گردان ميثم، شهيد رضا گوديني فرمانده گردان حنين، شهيد محمدرضا علي اوسط معاون تيپ مسلم ابن عقيل، شهيد داريوش ريزهوندي فرمانده گردان مالك، شــهيدان ابراهيم حسامي و هاشم کلهر معاونین گردان مقداد
، شهيدان جواد افراسيابي و علي خرمدل از مسئولین اطالعات لشکر، و همچنين چندين فرمانده بزرگ دفاع مقدس كه هم اكنون نيز از افتخارات نظام اسلامی هستند.
#پایان_قسمت_سی_و_دوم
#رمان_ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
💓
💓💓
💓💓💓
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💓💓💓 💓💓 💓 #رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم 📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
💓💓💓
💓💓
💓
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_سی_و_سوم
*شهادت اصغر وصالی*
✔️ راوی : علی مقدم
🔸محرم سال 1359 اتفاق مهمي رخ داد. اصغر وصالي و علي قرباني با نيروهايشان از سرپل ذهاب به گيلانغرب آمدند.
قرار شد بعد از شناسايي مواضع #دشمن، از سمت شمال شهر، عملياتي آغاز شود.
آن ايام روزهاي اول تشكيل گروه اندرزگو بود. قسمتي از مواضع دشمن شناسايي شده بود.
🔸شب عاشورا همه بچه ها در مقر سپاه جمع شدند. #عزاداراي با شكوهي برگزار شد.مداحي ابراهيم در آن جلسه را بسياري از بچه ها به ياد دارند. او با شور و حال عجيبي ميخواند و اصغر وصالي مياندار عزادارها بود.
🔸روز عاشورا اصغر به همراه چند نفر از بچه ها براي شناسايي راهي #منطقه «برآفتاب » شد.
حوالي ظهر خبر رسيد آنها با نيروهاي كمين عراقي درگير شده اند. بچه ها خودشان را رساندند، نيروهاي دشمن هم سريع عقب رفتند اما...
🔸علي قرباني به شهادت رسيد. به خاطر شدت جراحات، اميدي هم به زنده ماندن اصغر نبود.
اصغر وصالي را سريع به عقب انتقال داديم ولي او هم به خيل شهدا پيوست.بعد از شهادت اصغر، ابراهيم را ديدم كه با صداي بلند گريه ميكرد.
ميگفت: هيچكس نميداند كه چه فرمانده اي را از دست داده ايم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلي احتياج داشت.
🔸اصغر در حالي كه هنوز چهلم بردار شهيدش نشده بود توفيق شهادت را در ظهر عاشورا به دست آورد.
#ابراهيم براي تشييع به تهران آمد و اتومبيل پيكان اصغر را كه در گيلانغرب به جا مانده بود به تهران آورد. در حالي كه به خاطر اصابت تركش، تقريباً هيچ جاي سالم در بدنه ماشين نبود!
پس از تشييع پيكر شهيد وصالي سريع به منطقه بازگشتيم.
🔸ابراهيم ميگفت:
اصغر چند شب قبل از #شهادت، برادرش را در خواب ديد.
برادرش گفته بود: اصغر، تو روز #عاشورا در گيلان غرب شهيد خواهي شد.
روز بعد بچه هاي گروه، براي اصغر مجلس ختم وعزاداري برپا كردند. بعد بچه ها به هم قول دادند كه تا آخرين قطره #خون در جبهه بمانند و #انتقام خون اصغر را بگيرند.
جواد افراسيابي و چند نفر از بچه ها گفتند: مثل آدمهاي عزادار #محاسن خودمان را كوتاه نميكنيم تا #صدام را به سزاي اعمالش برسانيم.
#ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
💓
💓💓
💓💓💓
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💓💓💓 💓💓 💓 #رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم 📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
💓💓💓
💓💓
💓
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_سی_و_چهارم
*ظاهر ساده*
✔️راوی:جمعي از دوستان شهيد
🔹در ايام ابتداي جنگ، ابراهيم الگوي بســياري از بچه هاي رزمنده شده بود.
خيليها به رفاقت با او افتخار ميكردند. اما او هميشــه طوري رفتار ميکرد تا
كمتر مطرح شود.
مثلا به لباس نظامي توجهي نداشت، پيراهن بلند و شلوار كردي ميپوشيد. تا هم به مردم محلي آنجا نزديكتر شود، هم جلوي نفس خود را گرفته باشد. ساده و بي آلایش بود. وقتي براي اولين بار او را ديديم فكر كرديم كه او خدمتكار و... براي رزمندگان اســت. اما مدتي كه گذشــت به شخصيت او پي برديم.
🔹ابراهيم به نوعي ساختارشكن بود. به جاي توجه به ظاهر و قيافه، بيشتر به فكر باطن بود. بچه ها هم از او تبعيت ميكردند.
هميشــه ميگفت: مهمتر از اينكه براي بچه ها لباسهاي هم شــكل و ظاهر نظامي درست كنيم بايد به فكر آموزش و معنويت نيروها باشيم و تا ميتوانيم بيشتر با بچه ها رفيق باشيم. نتيجه اين تفكر، در عملياتهاي گروه،كاملا ديده ميشد. هر چند برخي با تفكرات او مخالفت ميكردند.
٭٭٭
🔹پارچه لباس پلنگي خريده بود. به يكي از خياطها داد وگفت: يک دســت لباس كردي برايم بدوز. روز بعد لباس را تحويل گرفت وپوشــيد. بسيار زيبا شده بود. از مقر گروه خارج شد. ساعتي بعد برگشت. با لباس سربازي!
پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكي از بچه هاي كرد از لباس من خوشش آمد. من هم هديه دادم به او!
🔹ســاعتش را هم به يك شخص ديگرداده بود. آن شخص ساعت را پرسيده بود و ابراهيم ساعت را به او بخشيده بود! اين كارهاي ساده باعث شد بسياري از كردهــاي محلي مجذوب اخلاق ابراهيم شــوند و به گروه اندرزگو ملحق شــوند. ابراهيم در عين ســادگي ظاهر، به مســائل سياســي كاملا آگاه بود.
جريانات سياسي را هم خوب تحليل ميكرد.
🔹مدتي پس از نصب تصاوير امام راحل و شهيد بهشتي در مقر، از طرف دفتر فرماندهي كل قوا در غرب كشور كه زير نظر بني صدر اداره ميشد دستور تعطيلي و بستن آذوقه گروه صادر گرديد، اما فرمانده ارتش در آن منطقه اعلام كرد كه حضور اين گروه در منطقه الزامی است. تمامي حمالت ما توسط اين گروه طراحي و اجرا ميشود. بعد از مدتي با پيگيريهاي اين فرمانده، جلوي اين حركت گرفته شد.
🔹يک روز صبح اعالام كردند كه بني صدر قصد بازديد از كرمانشاه را دارد.
ابراهيم و جواد و چند نفر از بچه ها به همراه حاج حسين عازم كرمانشاه شدند.
🔹فرماندهان نظامي با ظاهري آراســته منتظر بني صدر بودند. اما قيافه بچه هاي اندرزگو جالب بود. با همان شلوار كردي و ظاهر هميشگي به استقبال بني صدر رفتند! هر چند هدفشــان چيز ديگري بود. ميگفتند: ما ميخواهيم با اين آدم صحبت كنيم و ببينيم با كدام بينش نظامي جنگ را اداره ميكند!
🔹آن روز خيلي معطل شديم. در پايان هم اعلام كردند رئيس جمهور به علت آسيب ديدن هليكوپتر به كرمانشاه نمي آيد.
🔹مدتي بعد حضرت آيت الله خامنه اي به كرمانشاه آمدند. ايشان در
آن زمان امام جمعه تهران بودنــد. ابراهيم تمام بچه ها را به همراه خود آورد.
آنها با همان ظاهر ساده و بي آلایش با حضرت آقا ملاقات كردند و بعد هم
يك يك، ايشان را در آغوش گرفتند و روبوسي كردند.
#ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
💓
💓💓
💓💓💓
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💓💓💓 💓💓 💓 #رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم 📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
💓💓💓
💓💓
💓
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_سی_و_پنجم(بخش اول)
*چم امام حسن(ع)*
✔️راوی:حسين الله كرم
🔹براي اولين عملياتهاي نفوذي در عمق مواضع دشمن آماده شديم. ابراهيم، جواد افراســيابي، رضا دستواره و رضا چراغي و چهار نفر ديگر انتخاب شدند.
بعد دو نفر از كردهاي محلي كه راهها را خوب ميشناختند به ما اضافه شدند. به اندازه يک هفته آذوقه كه بيشتر نان و خرما بود برداشتيم. سلاح و مواد منفجره و مين ضد خودرو به تعداد كافي در كوله پشتيها بسته بندي كرديم و راه افتاديم.
🔹از ارتفاعات و بعد هم از رودخانه امام حسن عبور كرديم. به منطقه چم
حســن(ع) وارد شديم. آنجا محل اســتقرار يك تيپ ارتش عراق بود. ميان شيارها و لابه لای تپه ها مخفي شديم.
🔹دشمن فكر نميكرد كه نيروهاي ايراني بتوانند از اين ارتفاعات عبور كنند.
براي همين به راحتي مشغول تهيه نقشه شديم.
🔹سه روز در آن منطقه بوديم. هرچند بارندگيهاي شديد كمي جلوي كار ما را گرفت، اما با تلاش بچه ها نقشه هاي خوبي از منطقه تهيه گرديد.
ِ پس از اتمام كار شناسايي و تهيه نقشه، به سراغ جاده نظامي رفتيم. چندين مين ضد خودرو در آن كار گذاشتيم. بعد هم سريع به سمت مواضع نيروهاي خودي برگشتيم.
هنوز زياد دور نشــده بوديم که صــداي چندين انفجارآمــد. خودروها و نفربرهاي دشمن را ديديم كه در آتش ميسوخت.
مــا هم ســريع از منطقه خطر دور شــديم. پس ازچند دقيقه متوجه شــديم تانكهاي دشمن به همراه نيروهاي پياده، مشغول تعقيب ما هستند. ما با عبور از داخل شيارها و لابه لای تپه ها خودمان را به رودخانه امام حسن(ع) رسانديم.
با عبور از رودخانه، تانكها نتوانستند ما را تعقيب كنند.
محل مناسبي را در پشــت رودخانه پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم.
دقايقي بعد، از دور صداي هليكوپتر شنيده شد!
فكر اين يكي را نكرده بوديم. ابراهيم بلافاصله نقشه ها را داخل يك كوله پشتي ريخت و تحويل رضا داد و گفت: من و جواد ميمانيم شما سريع حركت كنيد.
كاري نميشــد كرد، خشابهاي اضافه و چند نارنجك به آنها داديم و با
ناراحتي از آنها جدا شديم و حركت كرديم.
اصلا همه اين مأموريت براي به دست آوردن اين نقشه ها بود. اين موضوع
به پيروزي در عملياتهاي بعدي بسيار كمك ميكرد.
🔹از دور ديديم كه ابراهيم و جواد مرتب جاي خودشان را عوض ميكنند و با ژ3 به سمت هليكوپتر تيراندازي ميكردند. هليكوپتر عراقي هم مرتب با
دور زدن به سمت آنها شليك ميكرد.
دو ساعت بعد به ارتفاعات رسيديم. ديگر صدايي نميآمد. يكي از بچه ها
كه خيلي #ابراهيم را دوســت داشــت گريه ميكرد، ما هيــچ خبري از آنها نداشتيم. نميدانستيم زنده هستند يا نه.
🔹يادم آمد ديروز كه بيكار داخل شــيارها مخفي بوديــم، ابراهيم با آرامش خاصي مسابقه راه انداخت و بازي ميكرد.
بعد هم لغتهاي فارسي را به كردهاي گروه آموزش ميداد. آنقدر آرامش
داشت كه اصلا فكر نميكرديم در ميان مواضع دشمن قرار گرفته ايم.
وقتي هم موقع نماز شد ميخواست با صداي بلند #اذان بگويد!
#قسمت_سی_وپنجم_ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
💓
💓💓
💓💓💓
4_6023662525646636174.mp3
3.33M
✨ آثار و برکات دعا
سخنرانی بسیار شنیدنی
🌼 آیت الله مجتهدی تهرانی
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
💌 امتحان
استاد پناهیان:
خدا از بندگان خود دائما امتحان میگیرد، ولی امتحانات بیش از اینکه برای آزمودن باشد، برای آموزش دادن است.
برای اینکه روحیه بگیریم امتحان آسان میگیرد.
برای آنکه مغرور نشویم، امتحان سخت میگیرد.
ولی با امتحانات به دنبال رفع تمام عیوب ماست.
زمانِ امتحان که تمام بشود ، از این دنیا میرویم.
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @EmamZaman
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْـخَـفـآءُ وَ انْـکَـشَـفَ الْـغِـطآءُ
وَ انْـقَـطَـعَ الـرَّجـآءُ وَ ضـاقَـتِ الاْ رْضُ وَ مُـنِـعَـتِ السَّـمـاءُ
وَ اَنْتَ الْـمُـسْـتَـعـانُ وَ اِلَیْکَ الْـمُـشْـتَـکـى وَ عَـلَـیْـکَ الْـمُـعَـوَّلُ
فِـى الـشِّــدَّةِ وَ الـرَّخــآءِ اَلـلّـهُمَّ صَـلِّ عَـلى مُـحَـمَّـد وَ الِ مُـحَـمَّـد
اُولِــى الاْمْرِ الَّــذینَ فَـرَضْـتَ عَـلَـیْـنا طـاعَـتَـهُـمْ وَ عَـرَّفْـتَـنـا بِـذلِکَ
مَـنْـزِلَـتَـهُـمْ فَـفَـرِّجْ عَـنّـا بِـحَــقِّــهِــمْ فَــرَجـاً عـاجِــلا قَــریـبـاً کَـلَـمْـحِ الْـبَـصَرِ
اَوْ هُـوَ اَقْـرَبُ یا مُـحَـمَّـدُ یـا عَـلِىُّ یـا عَـلِـىُّ یـا مُـحَـمَّـدُ اِکْـفِـیـانـى
فَـاِنَّـکُـما کـافِـیانِ وَ انْـصُـرانـى فَـاِنَّــکُما نـاصِـرانِ یــا مَــوْلانـا یـا صاحِب الزَّمانِ
الْـغَـوْثَ الْـغَــوْثَ الْـغَــوْثَ اَدْرِکْـنـى اَدْرِکْـنـى اَدْرِکْـنـى
الـسّــاعَـةَ الـسّــاعَــةَ الـسّــاعَــةَ الْـعَـجَـلَ الْـعَـجَـلَ الْـعَـجَـلَ
یـا اَرْحَــمَ الــرّاحِـمـیـنَ بِــحَـقِّ مُـحَـمَّـد وَ الِـهِ الـطّـــاهِـــریـنَ
.
#دعا_فرج✨
#بخوانیم_به_رسم_هر_شب_انتظار ✨
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج 🌿
🆔 @EmamZaman