eitaa logo
💠 امام زمان (عج)💠
11.3هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
1.3هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 امام خمینی (ره): نگذارید اصلاح حال خودتان از زمان جوانی به زمان پیری بیفتد. شیطان به انسان پیشنهاد می‌کند که بگذار برای آخر عمر، خودت را اصلاح کن. حالا از جوانی استفاده کن و بعد آخر عمر توبه کن. این یک طرح شیطنت‌آمیز است که نفس انسان می‌کند به تعلیم شیطان بزرگ.
✔️همه‌چیز ما باید امام‌زمانی باشد؛ اصلاً معنای «منتظر» همین است! ✔️بیایید امسال، پررنگ‌تر از هرسال، پیاده‌روی اربعین را با امام‌زمان(ع) پیوند بزنیم 🔸 زندگی ما، جامعۀ ما، سیاست ما، جمهوری اسلامی ما، اخلاق ما، خانوادۀ ما، همه باید امام زمانی باشند. باید ببینیم که الان امام زمان ارواحنا له الفداء چه می‌پسندد؟ 🔸امسال در جمع عده‌ای از رفقا که می‌خواستند برای اربعین برنامه‌ریزی کنند، عرض کردم: «بیایید امسال، پررنگ‌تر از هرسال، اربعین و این پیاده‌روی باشکوه و باعظمت را با امام زمان‌ ارواحنا له الفداء پیوند بزنیم» 🔸اساساً هم این پیوند وجود دارد، کمااینکه در زیارت اربعین می‌خوانید؛ «و نُصرَتی لَکُم مُعدَّة» من آمده‌ام شما را یاری کنم! یعنی من آمده‌ام فرزند امام‌حسین(ع) را یاری کنم. علیرضا پناهیان دانشگاه امام‌صادق(ع)- ۹۸.۶.۹
17.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️ روایت بسیار مهم آخرالزمانی از امام صادق(ع) قسمت چهارم (آخر) ❓بنی اسرائیل در اوج گرفتاری، برای نجات چه کردند؟ ❓اهل‌بیت در این زمینه چه توصیه ای به ما شیعیان فرمودند؟ 📜 نسخه ی فراموش شده
🏴 #روایت_کربلا | همراهی نکردن خواص طرفدار حق با حضرت مسلم ◾ گزیده بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره نهضت امام حسین(علیه‌السلام)
💠 امام زمان (عج)💠
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_هفتاد_شش 🎀پسر محمد رسول الله لبخندش محو شد ... و اون شادي، جاش رو ب
📝 💟 🎀پیچش سرنوشت شوک شنيدن اون جملات که تموم شد ... بي اختيار و با صداي بلند خنديدم ... خنده هايي که بيشتر شبيه قهقهه هايي از عمق وجود بود ... چند دقيقه، بي وقفه ... صداي من فضا رو پر کرد ... تا بالاخره تونستم یه کم کنترل شون کنم ... - من چقدر احمقم ... منتظر شنيدن هر چيزي بودم جز اين کلمات ... دوباره خنده ام گرفت ... اما اين بار بي صدا ... - تو واقعا ديوونه اي ... خودتم نمي فهمي چي ميگي ... يه مرد هزارساله؟ ... و در ميان اون تاريکي چند قدم ازش دور شدم ... افرادي که با فاصله از ما ... اون طرف خيابون بودن با تعجب بهمون نگاه مي کردن ... خنده هاي من بلدتر از چيزي بود که توجه کسي رو جلب نکنه ... - تو ديوانه اي ... يعني ... همه تون ديوانه ايد ... فکر کردي اگه اسم عيسي مسيح رو بياري حرفت رو باور مي کنم؟ ... و برگشتم سمتش ... - من کافرم ساندرز ... نه فقط به خدای تو و عيسي ... که به خداي هيچ دين ديگه اي اعتقاد ندارم ... ولي شنيدن اين کلمات از آدمي مثل تو جالب بود ... تا قبل فکر مي کردم خيلي خاص هستي که نمي تونم تو رو بفهمم ... اما حالا مي فهمم ... اين جنونه ... تو ... همسرت ... کريس ... و همه اون برادر و خواهران مسلمانت عقل تون رو از دست داديد ... واسه همینه که نمی تونم شما رو بفهمم ... چهره ام جدي شده بود ... جملاتم که تموم شد ... چند قدم همون طوري برگشتم عقب ... در حالي که هنوز توي صورتش نگاه مي کردم ... و چشم هام پر از تحقير نسبت به اون بود ... و حس حماقت به خاطر تلف کردن وقتم ... بدون اينکه چيزي بگم ... چرخيدم و بهش پشت کردم و رفتم سمت ماشين ... همون طور که ايستاده بود ... دوباره صداي آرامش فضا رو پر کرد ... - اگه اين جنون و ديوانگي من و برادرانم هست ... پس چرا دولت براي پيدا کردن اين مرد توي عراق ... داره وجب به وجبش رو شخم می زنه؟ ... پام بين زمين و آسمون خشک شد ... همون جا وسط تاريکي ... از کجا چنين چيزي رو مي دونست؟ ... اين چيزي نبود که هر کسي ازش خبر داشته باشه ... و من ... اولين بار از دهن پدرم شنيده بودم ... وقتي بهش پوزخند زدم و مسخره اش کردم ... وقتي در برابر حرف هاي تحقيرآميز من چيز بيشتري براي گفتن نداشت و از کوره در رفت ... فقط چند جمله گفت ... - ما دستور داريم هدف مهمتري رو پيدا کنيم ... و الا احمق نيستيم و با قدرت اطلاعاتي اي که داريم ... از اول مي دونستيم اونجا سلاح کشتار جمعي نيست ... هميشه در اوج عصبانيت، زبانش باز مي شد و چند کلمه اي از دهانش در مي رفت ... فقط کافي بود بدوني چطور مي توني کنترل روانيش رو بهم بريزي ... براي همين با وجود درجه اي که داشت ... جاي خاصي در اطلاعات ارتش بهش تعلق نمي گرفت و هميشه يک زير مجموعه بود ... اما دنيل ساندرز چطور اين رو مي دونست؟ ... و از کجا مي دونست اون هدف خاص چيه؟ ... هدف محرمانه اي که حتي من نتونسته بودم اسمش رو از زیر زبون پدرم بيرون بکشم ... اگر چيزي به اسم سرنوشت وجود داشت ... قطعا سرنوشت هر دوي ما ... به شدت با هم پيچيده شده بود ... .... ✍نویسنده: 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🍃 @emamzaman 🍃 🌸 🎉🌺🍃
💠 امام زمان (عج)💠
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع) #یار_دوازدهم و #یار_سیزدهم ❤️ #سالم(غلام عامر بن مسلم)❤️ 💛 #سالم‌بن‌عمر
🌸🍃🌼 🍃🌼 🌼 (ع)📜 💕 💜 💜 🌹جوین بن مالك: او شیعه و در میان قبیله بنى تمیم بوده است، و با آنان براى جنگ با امام حسین (ع) بیرون آمد! و چون ابن سعد شرط‌ هاى امام را نپذیرفت، او نیز همانند گروه دیگرى دست از سپاهیان كوفه كشیده و شب هنگام به سوى اردوى امام كوچ كرد. [تعدادى از سپاه عمر بن سعد كه در حدود سى نفر بودند شب عاشورا به امام حسین (ع)پیوستند.] ..... 📗ابصار العین، 113 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🍃 @emamzaman 🌸 🍃🌸 🌼🍃🌸
💠 امام زمان (عج)💠
🌸✨✨🌸 #فرازی_از_تاریخ⏳ #وقایع_قبل_از_عاشورا📜 گفتگوهای مکرر حسین(ع) و ابن سعد، سه یا چهار بار تکرا
🕯●🕊🕯●🕊🕯●🕊🕯●🕊 📜 👹 آنگاه عبیداللَّه نامه‌ای به عمر بن سعد نوشت: ⭕️«...من تو را به نزد حسین(ع) نفرستاده ام که با او با مسامحه رفتار کنی و برای او آرزوی سلامت داشته باشی و شفیع او پیش من باشی. بنگر اگر حسین(ع) و همراهانش به حکم من گردن نهادند [و با یزید بیعت کردند] ایشان را به سلامت نزد من بفرست و اگر نپذیرفتند بر آنان هجوم آور و خونشان را بریز و بدن‌هایشان را مُثله کن چرا که مستحق چنین کاری هستند. چون حسین(ع) کشته شد اسب بر سینه و پشت وی بتاز که او سرکش است و ستمکار و من گمان ندارم که این کار پس از مرگ زیانی رساند ولی با خود عهد کرده‌ام که اگر او را کشتم با وی چنین کنم. پس اگر تو به این دستور عمل کردی پاداش مردی فرمانبردار و مطیع را به تو میدهیم و اگر آن را نپذیری دست از کار ما و لشکر ما بکش و لشکر را به شمربن ذی الجوشن واگذار زیرا ما او را امیر بر کار خود کردیم. و السلام.»⭕️ ..... 📗ابن‌اثیر، علی بن محمد، اُسد الغابه فی معرفة الصحابه، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م 📒ابن‌عبد‌البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۹۹۲م/۱۴۱۲ق. و..... 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🍃 @emamzaman 🕯●🕊🕯●🕊🕯●🕊🕯●🕊
🕯🍃⚫️🍃🕯 👹 (ع) ♨️یزید بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع) به بیماری مبتلا شد که علاجی برایش پیدا نمیکرد. يكى از اطباى يهودى را براى معالجه طلب كرد، طبيب نگاهى به يزيد كرد و از روى تعجب انگشت حيرت به دندان گزيد. ❗️ سپس با تدبير ويژه اى چند عقرب 🦞زنده از گلوى او بيرون كشيده و گفت: ما در كتب آسمانى ديده ايم و از علما شنيده ايم كه هيچ كس ‍ به اين بيمارى مبتلا نمى شود، مگر آن كه قاتل پسر پيغمبر باشد، بگو گناهى 🔥كرده اى كه به اين مرض گرفتار شده اى ؟!! 📌يزيد که شرمگین شده بود پس از لحظاتى گفت : من حسين بن على را كشته ام. 💥يهودى بعد از اینکه این قضیه را دید به حقانیت اسلام ایمان آورد و انگشت سبابه خود را بلند كرد و گفت : اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله... 📚مروج الذهب ج۲ص۲۷ 【اَلسّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ】 ⚫️ @emamzaman
🕯●🕊🕯●🕊🕯●🕊🕯●🕊 ✋ گـفـتـم از ایـنـجـا تـا کـربـلا ، چـقـدر راه اسـت؟🕌 گـفـت ، آنـقـدر کـه بـگـویـی ”الـسـلام عـلـیـک یـا ابـا عـبـدالـلـه الحسین ع "💚 💕@emamzaman 🕯●🕊🕯●🕊🕯●🕊🕯●🕊
🌺🌺🌼🌼🌸🌸🌺🌺🌸🌸🌼🌼 👨‍👩‍👧‍👦 🤱👶 ✨اگرمیخواهید کودک شادی😄 داشته باشیداجازه بدهید گاهی اشتباه کند✨ 💫اگرکودک به خاطراشتباهاتش بیش ازحدمواخذه شود،به دلیل ترس ازاشتباه کردن، دست به هیچ کارتازه ای نمیزندوخلاقیت خود را میبازد💫 🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤 🌸 @emamzaman 🌺🌺🌼🌼🌸🌸🌺🌺🌸🌸🌼🌼
❗️کم بودن یاران امام علی(ع) روزی امیرالمؤمنین(ع) از مسجد خارج شد و از کنار محل نگهداری حیوانات که سی رأس گوسفند در آنجا بود عبور کرد و فرمود: به خدا قسم اگر من به تعداد این گوسفندان نیرو داشتم، حاکم را از حکومتش برکنار می‌کردم، وقتی عصر شد، تعداد ۳۶۰ نفر با علی(ع) بیعت کردند که تا پای جان در کنار او بجنگند. حضرت به آنها فرمود: بروید و سرهای خود را بتراشید و در محله احجارالزیت حاضر شوید. حضرت سر خود را تراشید و در محل حاضر شد، ولی از بیعت‌کنندگان جز ابوذر، مقداد، خدیفه، عمار و سلمان که در آخر آمد، کس دیگری حاضر نشد. حضرت در این هنگام دست به آسمان بلند کرد و فرمود: خدایا این قوم مرا تنها گذاشته و ناتوان کردند، همان‌گونه که بنی‌اسرائیل هارون را ناتوان گذاشتند. (کافی ج۸ ص۳۳/کیهان)