eitaa logo
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
10.9هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
6.3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
صفحه-026.jpg
444.7K
{قرائت هروز یک صفحه قرآن بانیت }
تحدیر%2F_جزء_بیست_و_ششم_قرآن_کریم_.mp3
3.99M
تندخوانی جزء- بیست و ششم تحدیر(تندخوانی) قران ڪریم با تلاوت استادمعتز اقائی 🌱ثواب قرائت هر جزء هدیه میڪنیم به مولا و سرورمان حجت بن الحسن🌱 🕊 🌙 【@emamzaman
طولانے ترین خیابان را به نامت ڪردیم .. تا شهر بیشتر رنگ و بویت را بگیرد .. امّا نفهمیدیم خودمان جاده انتظار را طولانے ڪرده ایم .. 💔
12.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠رمضان ماه مهمانی خدا: 🍃ماه رمضان ما را دعوت کرده خدای تبارک تعالی به مهمانی خودش ، همون‌ طور که می‌بینید مهمانی خدا «صوم»است مثل مهمانی ماها نیست که اونجور تشریفات رو داشته باشند ....... @emamzaman
🍃‏دستش رو شبیه یک دایره کرد گفت: اگر دنیا مثل این کره باشد ‎ امام_زمان اجل الله تعالی فرجه شریف مانند این دست های من به کل دنیا احاطه دارد... 🦋 ♥️🌸 【@emamzaman
enc_16384615166379579767096.mp3
4.01M
هوا دلگیره ازبس نبودی میاد بارون ویاد تو میافتم... 🥀 【@emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
پند لقمان حکیم✨ روزی لقمان به فرزند خود گفت: 💠فرزند ارجمندم، دل خود را مقید به تحصیل رضای مردم مگر
💠حکایت طبیب و قصاب قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. 👨‍⚕طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید، کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد طبیب گفت تو چه کردی شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی. گرچه لای زخم بودی استخوان لیک ای جان در کنارش بود نان 📚 【@emamzaman
قرائت‌ هرشب ‌دعای ‌فرج ‌به ‌نیت‌ ظهور 🕊 ♥️ 【@emamzaman
صفحه-027.jpg
448.9K
{قرائت هروز یک صفحه قرآن بانیت }
تحدیر%2F_جزء_بیست_و_هفتم_قرآن_کریم_.mp3
4.02M
تندخوانی جزء- بیست وهفتم تحدیر(تندخوانی) قران ڪریم با تلاوت استادمعتز اقائی 🌱ثواب قرائت هر جزء هدیه میڪنیم به مولا و سرورمان حجت بن الحسن🌱 🕊 🌙 【@emamzaman
⭕️ امام خامنه ای: فلسطین، هم مظلوم است، هم مقتدر است؛ مقتدرِ مظلوم. ✌️ @emamzaman
مثلث ظهور.mp3
5.92M
☆ فلسطین کلید رمزآلود ظهور ! 💥 حوادث فلسطین، برای کسانی که احوالات آخرالزمان را می‌شناسند؛ یک بشارت است! 💢 رهبر انقلاب؛ هیچ کس نمی‌تواند بگوید؛ ظهور نزدیک نیست! @emamzaman
[‌💙⃟🖇] دیـراَست‌دِلَـم‌چِشم‌بِہ‌رآهَـت‌دآرَد؛ اِ؎‌عِشـق‌،سر؎بِہ‌خـآنہ‌مآنـزد؎シ...!
12.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 رمضان ماه مسابقه: 🍃خدای متعال ماه رمضان رو میدان مسابقه قرار داده است ، بین مؤمنین که به وسیله ی اطاعت خداوند به رضای الهی نزدیک بشوند........ @emamzaman
🍃شهید سید محمد حسن حسینی: "فاطمیون کمر اسرائیل را خواهد شکست" 🕊 【@emamzaman
16168107307404679179656.mp3
4.98M
یــا بــن ‌الحســـن هرروز با گناه دلت را شکستم...😞 🥀 【@emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💠حکایت طبیب و قصاب قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه
گوهر نایاب...💎 من خانمی ۲۱ ساله هستم، ۱۷ سالم بود که ازدواج کردم با پسری که عاشقش بودم و چند سال خواستگارم بود .... پسره خیلی پاک و آرومی بود منم فک میکردم اولین و آخرین زنی هستم که دوستش داره.... آنقدر ساده برخورد میکرد که هر دختری آرزوشو داشت خلاصه بعد ازدواج با وجود سختی هایی که داشتیم چون چند ماه با خانواده همسرم زندگی میکردیم خونه جدا گرفتیم و باتلاش و کوشش زندگیمون وساختیم و تو سال اولم بچه دار شدیم... بعد از مدتی با اینکه من واسه شوهرم کم نمیذاشتم و شوهرم ازم تعریف میکرد و میگفت ازم راضی است کم کم اذیت کردن های شوهرم و بهانه جویی هاش شروع شد . بهانه هاش فقط تو رفتارهای ساده م بود و بهونه بی خودی میگرفت چهار سال من همیشه کوتاه میومدم وتحمل میکردم. بعضی وقت ها ساعتها نصیحتش میکردم واونم قبول میکرد و معذرت خواهی میکرد. ولی باز همون آش همون کاسه تا اینکه کاربجایی رسید مثل کافرها رفتار میکرد کفر میگفت... و به من میگفت راضی نیستم روزه بگیری روزه باعث شده بداخلاق بشی منم خدا شاهده همیشه صبور و خوش اخلاقم بخصوص تو ماه رمضان بیشتر رعایت میکنم باورتان میشه از همه لحاظ بهش میرسیدم و چشم میگفتم ... پارسال ماه رمضان سر سفره سر هیچی با کف دستش کوبید روصورتم ومن را هول داد منم هیچی نگفتم چون دست بزن نداشت. و با شوخی منو میزد خیلی دلم شکست 💔 آنقدر ناراحت بودم که طاقتم سر اومده بود دو روز مونده به جشن رمضان با بچه م رفتیم خونه بابام قهر نکردم فقط خواستم بترسونمش خلاصه رفتم یک هفته موندم با کلی زبون ریختن و معذرت خواهی وعده وعید برگشتم ولی نزاشتم هیچ کس بفهمه قهر کردم نمی خواستم سبکش کنم چون می خواستم باهاش ادامه بدم... اسفند سال گذشته در عرض دو روز فهمیدم با یک دختره در حد پیام و یکبار تلفن بوده به حرف خودش فقط حدود یکماه بوده وقتی فهمیدم باهاش قطع رابطه کرد و بهم گفت تقصیر دختره بوده هر چی گفتم زن دارم مزاحم نشه گفته اشکال نداره و عشق مهم من دوستت دارم اینم بخشیدم و فراموش کردم رفتارش بهتر شده بود ولی بازم بهانه جویی تمام نمیشد اینجا بود که فهمیدم مشکل نه دختره و نه رفتار من باخودم هی بحث میکردم.به هر دری میزدم باز نمی شد تا اینکه این ماه رمضان به الله متعال پناه بردم و هر روز ازش می خواستم حقیقت مشکل شوهرم را بهم نشون بده با گریه و زاری هر روز دعا و خواهش بعد ماه رمضان فراموش کردم... ولی از کرم خدا ناامید نشدم درس عبرتش اینجاست که من خیلی خوش رو و مهربان بودم با همه فامیلش خوب رفتار میکردم... به دایی هاش دایی و به عموهاش عمو میگفتم بخصوص عمو بزرگش خیلی بهم احترام میزاشت و من چون باشوهرم صمیمی بود و همه جا تعریف منو میکرد منم باهاش راحت بودم... و بهش میگفتم بیشتر از داداشم بهش اعتماد دارم و تمام جیک و پیک زندگی مشترکمون و درد دلامون پیش هم بود .دو سه ماه آخر که کارش نزدیک منزل ماه بود که بعضی وقتها یک هفته میومد و میموند و رابطه مون صمیمی ترمیشد.... تا اینکه ۱۵ روز پیش رفت شهرستان دنبال زن و بچه ش که بیان شهر ما نزدیک خودش زندگی کنن... اما وقتی رفت بعد چند روز بهم پیام داد و هی درد دل میکرد و از زنش گله میکرد که بهش نمیرسه و درکش نمیکنه ،منم بهش میگفتم بیشتر به خانمش برسه و براش کادو بخره شام ببره بیرون و باروی خوش مشکلش را بهش بگه... اونم میگفت نمیشه جواب نمیده ،میگفت یه زن واسش پیدا کنم که معشوقه ش باشه منم گفتم از خیانت متنفرم و از عاقبت گناه براش گفتم چون من خیلی از گناه بیزارم خواستم بجای خیانت زنش را درست کنه و ازش خواهش کردم...خلاصه من صدتا راه جلوش میزاشتم اونم صدتا بهونه میاورد که نمیشه منم ازش خواهش کردم چون من زنم و نامحرم خیلی مسائل زندگی خصوصیش را به من نگه چون خجالت میکشم و خوشم نمیاد بدونم ،ولی.... @emamzaman
قرائت‌ هرشب ‌دعای ‌فرج ‌به ‌نیت‌ ظهور 🕊 ♥️ 【@emamzaman
صفحه-028 (1).jpg
434.8K
{قرائت هروز یک صفحه قرآن بانیت }
تحدیر%2F_جزء_بیست_و_هشتم_قرآن_کریم_.mp3
3.99M
تندخوانی جزء- بیست و هشتم تحدیر(تندخوانی) قران ڪریم با تلاوت استادمعتز اقائی 🌱ثواب قرائت هر جزء هدیه میڪنیم به مولا و سرورمان حجت بن الحسن🌱 🕊 🌙 【@emamzaman
تبِ‌فراق‌تو.. بیچــاره‌کرده‌‌دنیارا‌،بدون‌تو بہ‌دل‌ما‌قرار،بۍمعناست🥀
•°یادش بخیر حاج همّت میگفت: هرگاه امتداد نگاهت به حرامی نرسد،آنگاه شهیدی ...شهید! 🕊 ♥️ 【@emamzaman