eitaa logo
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
10.9هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
🤲🏻 بِسـمِ اللهِ الـرَّحمـٰنِ الـرَّحیـٖم💕 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِی الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛ يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمان❤️ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ ؟!!💔✨ 🌤 @EmamZaman
🏵✨ ✨ ✨ ✨ ♦️فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم. شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد . استاد به او گفت: آیا میتوانی مثل همان نقاشی را برایم بکشی؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد و متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که : ""اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید"" غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند. استاد به شاگرد گفت: 👈همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه 👉 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیـݘاره مـنم ڪه یـڪ عـمـــر عـادٺ ڪـردم به جــدایۍ 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
🌘✨ ✨ 🌙 ✍حضرت آیت الله مجتهدے تهرانی(ره) : چشمــے ڪــہ در راه اطاعت خدا شب زنده دار اســٺ،سحرها از خواب بر می خیزد ، نــمآز شــب مـۍخواند ، و... چنین چشمے در روز قیامٺ گریان نیســـټ. 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 صفحـہ۴۴۹ سـوره صافات 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
94034.mp3
9.71M
ای خورشید پنهان در پس ابرهای غیبت پس کی می آیی؟! 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
🌸🌺🌸✨✨✨✨✨✨✨ 🌺🌸✨✨✨✨✨ 🌸✨✨✨ 📖 ✨بسم الله الرحمن الرحیم 💠«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ‌الْقُلوبْ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ» 💠«ای خداوند! ای رحمان! ای مهربان! ای دگرگون‌کننده دل‏ها! دل مرا بر دینت پایدار کن» ن‌از‌شبهات‌خوانده‌شود😊 📗بحارالانوار، جلد 52 صفحه 149 📕اعلام الوری باعلام الهدی 📔کمال‌الدین و تمام النعمه جلددوم 📘الغیبه،شیخ نعمانی 🍃💐همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است💐🍃 🆔 @EmamZaman
پــنج شـوال سـال ۶۰ هـجرے قـمرے حضــرت مسلم بہ دسـتور علیه السلام برای ارزیابی زمینه قیام وارد شد. جناب مسلم (ع) بعد از اسٺقبال و بیعت مردم نامـہ‌ای مبتنی بر آمادگی ڪـوفیان به امام حسین علیه السلام نوشت. در ســال ۶۰ ه‍جری قـمرے در چـنین روزے حضرت مسلم (ع) وارد ڪـوفه شدند. مردم ڪـوفہ به خدمتش شتافتند و نامه امام حــسین (ع) را استماع کردند و هجده هزار نفر با آن حضرت بیعت ڪــردند. جناب مسلم (ع) نامه‌ای 📜به امام حــسین (ع) نوشــت و بیعت ڪـوفیـان را اطلاع داد و تشریف فرمايــے آن جناب را به ڪــوفه خواستار شد. 📔ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م. (ع) #۸۳_روز_تا_محرم_حسینی حسین جان ڪــوفہ نیا،ڪـوفہ وفا نداره😭 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
👆درجستجوی عیوب دیگران مباش👀 🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_سی_و_سوم 💠 خبر کوتاه بود و خاطره خمپاره دقایقی قبل را دوباره در سرم
✍️ 💠 تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشتزده چرخیدم و از آنچه دیدم سقف اتاق بر سرم کوبیده شد. عدنان کنار دیوار روی زمین نشسته بود، یک دستش از شانه غرق خون و با دست دیگرش اسلحه را سمتم نشانه رفته بود. صورت سبزه و لاغرش در تاریکی اتاق از شدت عرق برق می‌زد و با چشمانی به رویم می‌خندید. دیگر نه کابوسی بود که امید بیداری بکشم و نه حیدری که نجاتم دهد، خارج از شهر در این دشت با عدنان در یک خانه گرفتار شده و صدایم به کسی نمی‌رسید. 💠 پاهایم سُست شده بود و فقط می‌خواستم فرار کنم که با همان سُستی به سمت در دویدم و رگبار جیغم را در گلو خفه کرد. مسیرم را تا مقابل در به گلوله بست تا جرأت نکنم قدمی دیگر بردارم و من از وحشت فقط جیغ می‌زدم. دوباره گلنگدن را کشید، اسلحه را به سمتم گرفت و با صدایی خفه کرد :«یه بار دیگه جیغ بزنی می‌کُشمت!» 💠 از نگاه نحسش نجاست می‌چکید و می‌دیدم برای تصاحبم لَه‌لَه می‌زند که نفسم بند آمد. قدم‌هایم را روی زمین عقب می‌کشیدم تا فرار کنم و در این راه فراری نبود که پشتم به دیوار خورد و قلبم از تپش افتاد. از درماندگی‌ام لذت می‌برد و رمقی برای حرکت نداشت که تکیه به دیوار به خندید و طعنه زد :«خیلی برا نجات پسرعموت عجله داشتی! فکر نمی‌کردم انقدر زود برسی!» 💠 با همان دست زخمی‌اش به زحمت موبایل حیدر را از جیبش درآورد و سادگی‌ام را به رخم کشید :«با پسرعموت کاری کردم که خودت بیای پیشم!» پشتم به دیوار مانده و دیگر نفسی برایم نمانده بود که لیز خوردم و روی زمین زانو زدم. می‌دید تمام تنم از می‌لرزد و حتی صدای به هم خوردن دندان‌هایم را می‌شنید که با صدای بلند خندید و اشکم را به ریشخند گرفت :«پس پسرعموت کجاست بیاد نجاتت بده؟» 💠 به هوای حضور حیدر اینهمه وحشت را تحمل کرده بودم و حالا در دهان این بودم که نگاهم از پا در آمد و او با خنده‌ای چندش‌آور خبر داد :«زیادی اومدی جلو! دیگه تا خط راهی نیس!» همانطور که روی زمین بود، بدن کثیفش را کمی جلوتر کشید و می‌دیدم می‌خواهد به سمتم بیاید که رعشه گرفتم، حتی گردن و گلویم طوری می‌لرزید که نفسم به زحمت بالا می‌آمد و دیگر بین من و فاصله‌ای نبود. 💠 دسته اسلحه را روی زمین عصا می‌کرد تا بتواند خودش را جلو بکشد و دوباره به سمتم نشانه می‌رفت تا تکان نخورم. همانطور که جلو می‌آمد، با نگاه بدن لرزانم را تماشا می‌کرد و چشمش به ساکم افتاد که سر به سر حال خرابم گذاشت :«واسه پسرعموت چی اوردی؟» و با همان جانی که به تنش نمانده بود، به چنگ آوردن این غنیمت قیمتی مستش کرده بود که دوباره خندید و مسخره کرد :«مگه تو چیزی هم پیدا میشه؟» 💠 صورت تیره‌اش از شدت خونریزی زرد شده بود، سفیدی چشمان زشتش به سرخی می‌زد و نگاه هیزش در صورتم فرو می‌رفت. دیگر به یک قدمی‌ام رسیده بود، بوی تعفن لباسش حالم را به هم زد و نمی‌دانستم چرا مرگم نمی‌رسد که مستقیم نگاهم کرد و حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«پسرعموت رو خودم بریدم!» احساس کردم بریده شد که نفس‌هایم به خس‌خس افتاد و دیگر نه نفس که جانم از گلو بالا آمد. اسلحه را رو به صورتم گرفت و خواست دست زخمی‌اش را به سمتم بلند کند که از درد سرشانه صورتش در هم رفت و عربده کشید. 💠 چشمان ریزش را روی هم فشار می‌داد و کابوس سر بریده حیدر دوباره در برابر چشمانم جان گرفته بود که دستم را داخل ساک بردم. من با حیدر عهد بسته بودم باشم، ولی دیگر حیدری در میان نبود و باید اسیر هوس این بعثی می‌شدم که نارنجک را با دستم لمس کردم. عباس برای چنین روزی این را به من سپرد و ضامنش را نشانم داده بود که صدای انفجاری تنم را تکان داد. عدنان وحشتزده روی کمرش چرخید تا ببیند چه خبر شده و من از فرصت پیش آمده نارنجک را از ساک بیرون کشیدم. 💠 انگار باران و گلوله بر سر منطقه می‌بارید که زمین زیر پایمان می‌جوشید و در و دیوار خانه به شدت می‌لرزید. عدنان مسیرِ آمده را دوباره روی زمین خزید تا خودش را به در برساند و ببیند چه خبر شده و باز در هر قدم به سمتم می‌چرخید و با اسلحه تهدیدم می‌کرد تکان نخورم. چشمان پریشان عباس یادم آمد، لحن نگران حیدر و دلشوره‌های عمو، برای من می‌تپید و حالا همه شده بودند که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم... نویسنده: 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
اولین نفری که با شد زینب اولین نفر از خانواده‌اش بود که با حجاب شد. اولین نفر بود که چادر رو انتخاب کرد و همین چادرش باعث کینه‌ی دشمن شد؛ منافقین تو یه کوچه‌ بعد از نماز مغرب و عشا آنقدر گره‌ی رو سریش رو کشیدند تا به رسید در حالیکه فقط ۱۴ سال سن داشت. هشتم خردادماه سالروز تولد گرامی باد🌹 🆔 @EmamZaman
Moghadam.Moslemie.900814.4.mp3
4.05M
🎧 ڪوفہ نیا، ڪـه مردمش وفا ندارن.... خدا میدونہ دروغہ وعده هاشون... گلاتو له میڪـنن اینجا زیرپاشون.....😭 🎤 🆔 @EmamZaman
🏵✨ ✨ ✨ ✨ 🌿 مرد بیسوادی قرآن میخواند ولی معنی قرآن را نمیفهمید. روزی پسرش از او پرسید: چه فایده ای دارد قرآن میخوانی، بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟ پدر گفت: پسرم! سبدی بگیر و از آب دریا پرکن و برایم بیاور. پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند. 💭 پدر گفت: امتحان کن پسرم. پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند گرفت و به طرف دریا رفت. سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند. پسر به پدرش گفت؛ که هیچ فایده ای ندارد. پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم. پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛ که غیر ممکن است...! 💭 پدر با لبخند به پسرش گفت: سبد قبلا چطور بود؟ پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز شده است. پدر گفت: این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام میدهد. 👈 دنیا و کارهای آن، قلبت را ازسیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛خواندن قرآن همچون دریاسینه ات را پاک میکند، حتی اگر معنی آنرا ندانی...!! 👉 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
چگونه عبادت کنم_39.mp3
13.1M
۳۹ کمی عبادت از کسیکه، برای کسب معرفت‌الله (شناخت خدا) تلاش جدی و خالصانه می‌کند ؛ بسیار ارزشمندتر و اثرگذارتر از عبادت کسی‌ است، که فقط بدنش را در عبادت به زحمت انداخته، و فکر و قلب خویش را رها می‌کند. 🔉 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#منجی_در_ادیان #امام‌زمان‌عج‌در‌ادیان‌و‌مذاهب‌مختلف🗞#منجی_خواهی_در_کلام_اشعیا 🔸اشعیا ۷۰۰ سال قبل ا
🗞 🔸 دانیالِ پیامبر، قوم یهود را در اوج سختی "امیدوار" کرد. کتاب دانیال، کتابی رمزگونه است که در آن دانیال رؤیاهای عجیب می بیند که تعبیر آنها را جبرئیل برعهده دارد و خلاصه اش این است: 🔹«ملکوتِ خداوند عادلانه و جاودان خواهد بود... آینده ی جهان به دست پسر انسان و حکومت الهی اداره خواهد شد و حکومتش ابدی است.» ۱ [منظور از پسر انسان در عهد قدیم کنایه از ماشیَح و در عهد جدید اشاره به دوباره بازگشتن عیسی است] 🔺 دانیال، تفکر موعود را با زبانی رمزگونه بیان میکرد. پس از دانیال، پیامبری به نام «ملاکی» آمد که او نیز در جهانی سازی این تفکرِ موعودخواهی تاثیرگذار بود. 📚 ۱- دانیال، باب۸، آیات۱۳-۱ و ب۸، آ۱۵ 🌼السَّلام عَلی المَهدی🌼 @EMAMZAMAN
🌼🌤🌼 🌤🌼 🌼 امشب شب جمعه است نمیدانم کمیل را کجا میخوانی! نجف،کربلا،شاید هم در تاریکی بقیع. 🌹آقای من... 🔘امشب کمیل را هر کجا خواندی به این فراز از دعا که رسیدی یاد من هم کن: اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء... 🌹آری آقای خوبم... ⚡️کاش گناهانم می گذاشت دعاهایم از سقف دهانم بالاتر روند تا آسمانها ..... و به اجابت برسند که زیاد دعا کرده ام... 🌹آری آقای خوبم.. ⛔️زندانی شده ام.زندانی نفس، زندانی گناهانم ،زندانی دنیا...... و من را بگو که می خواهم یارت باشم... 🌹آقای خوبم... ✨کمیل خواندی یادمان کن امشب.. 🌷اللهم عجل لولیک الفرج بحق ام المصائب،حضرت زینب کبری سلام الله علیها...🌷 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
🌸❣ 🍃 من زنده ام به عشق تو یا صاحب الزمان🌙 🌺السَّلامُ عَلی المَهدی🌺 🆔 @EmamZaman 🌸❣
💕 پیامبرگرامی اسلام (ص)فرمودند: 🌸افضلُ اَعمالٍ اُمّتی اِنتظارُ الفَرَج 🌸افضل اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان علیه‌السلام است. 📚(الشِّهاب فی‌الحِکَم و الآداب، ص ١٦) 🌺السَّلامُ عَلی المَهدی🌺 🆔 @EmamZaman
خوی نیک😊 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#معرفی_کتب_مهدوی ۱۲📚 ‍⭕️ کتاب "حکومت جهانی مهدی"📗 🔹 این کتاب، اثر حضرت آیت الله مکارم شیرازی است.
۱۳ ‍⭕️ کتاب ”صحیفه مهدیّه“ 🔹 این کتاب نوشته سیّدمرتضی مجتهدی و ترجمه محمّدحسین رحیمیان مجموعه ای است از نمازها و ادعیه و زیارت هایی که از ناحیه مقدسه حضرت صاحب الزمان به دست ما رسیده و یا در مورد حضرت بقیه الله نقل شده است. دارای ۱۲ باب و بیش از ۴۵۰ نماز، دعا، زیارات و… میباشد. 🔸 موضوعات مطروحه در کتاب عبارتند از: باب اوّل: نمازها شامل ۱۷ نماز. باب دوم: ادعیّه‌ی قنوت شامل ۱۲ دعا. باب سوم: ادعیّه‌ی تعقیب نمازها شامل ۱۷ دعا. باب چهارم: ادعیّه‌ی ایّام هفته شامل ۱۲ دعا. باب پنجم: ادعیّه‌ی هر ماه شامل ۱۶ دعا. باب ششم: ادعیّه‌ی هر روزه شامل حدود ۴۰ دعا. باب هفتم: توسّلات شامل ۹ توسّل. باب هشتم: عریضه‌ها شامل ۳ عریضه. باب نهم: استخاره‌ها شامل ۸ استخاره. باب دهم: ادعیّه‌ای که به نقل از حضرت مهدی رسیده است شامل ۸ دعا. باب یازدهم: زیارات شامل ۱۷ زیارت. باب دوازدهم: زیارات و ادعیّه‌ای که مربوط به وُکلا و اصحاب آن حضرت است. 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
هرشب در پایان شب دست بر سینه گذاشته و به زیارت آقا (ع) می رویم : 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🌹 وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ🌹 وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹 وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌹 آقاجان عرض سلام در بین الحرمین رو قسمت هممون قرار بده 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤 💕 همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است💕 💚@EmamZaman