امام زمان (عج) 🏴
#رمان #تا_تلاقی_خطوط_موازی #پارت_بیست_و_هفتم اشکهایم را پاک کردم وبا اعتماد به نفس کاذبی از اتاق خا
#رمان
#تا_تلاقی_خطوط_موازی
#پارت_بیست_و_هشتم
مستی با وحشت صدایم میزد:
_آبجی آبجی توروخدا....آبجی....
نشستم و مچش را محکم گرفتم.صدای اذان صبح می آمد،در گرگ ومیش هوا به کنج اتاق نگاه کردم.سفیده سفید.همه چیز آرام بود.با وحشت به مستی گفتم:
_مامان بابا بیدارشدن؟
_نه من بلندشدم واسه نماز و مدرسه آماده بشم. دیدم جیغ کشیدی.چی دیدی؟
_خواب بد دیدم.مرسی بیدارم کردی.برو خواهری.
سرش را بوسیدم و برای انکه نترسد خودم را کنترل کردم،بلند شد که برود از ترس تنها ماندنم فوراً ایستادم و دنبالش قدم تند کردم.آنقدر میترسیدم که چهارستون بدنم میلرزید.
ازترس مستی خودم را سرپانگه داشته بودم تا از دست شویی برگردد و من صبحانه اش را آماده کنم؛ده بار
برگشتم وبه پشتم نگاه کردم. کارهایم دست خودم نبود.بارهاو بارها پیمانه ی چای از دستم رها شد.
روی روی شانه ام زده شد و با وحشت جیغی کشیدم و برگشتم.مستی بهت زده عقب کشید و گفت:
_نمیخواستم بترسونمت ببخشید!
بغضم ترکید و وحشیانه گفتم:
-توغلط کردی احمق، سکته کردم.
_من بخدا، بخدا خواستم تشکرکنم...
_نمیخواد تشکرکنی
بی توجه به او روی صندلی نشستم وهای های گریه سردادم روی سرم دست کشید وگفت:
_ببخشیدبهار؛بخدا میخواستم سرصدا نشه، معذرت میخوام.الان خودم چای میذارم خوبه؟
انگار همه بزرگ شده بودند به غیر ازمن.در حالی که پشتش به من بود گفت:
_"زینب" کیه آبجی؟ اخه تو خواب هی صداش میکردی!
_بسته مستی جان، خودمم نمیدونم.
این بار واقعاً دلخورشده بود.دو لیوان چای روی میز گذاشت.خیره به بخار چای به این فکر میکردم که این چه
کابوسی بود. چرا انقدر طبیعی بود؟ چرا بعد از هفت سال باید همچین چیزی ببینم؟ آن بچه چه بود؟! شاید از
اینکه دنبال ازدواج و تشکیل خانواده بودم عصبی بود.شاید آن بچه نشانه ی آن بود که او هم حسرت ازدواج
داشته! نوچی کشیدم وبا دودستم سرم را گرفتم.
_آبجی خدافظ.
سربلند کردم ودیدم کوله اش را می اندازد
-ببینمت؟
جوابم را نداد و به طرف در حرکت کرد، با حرص گفتم:
_مستی با توام! دلخوری؟
_نه.خدافظ.
برای اینکه از دلش در بیاورم،و خودم هم از تنهایی فرار کنم گفتم:
_صبرکن برسونمت.میخوای؟
متعجب نگاهم کرد وگفت:
_همیشه خودم میرم!
_میدونم.یه بار باهم بریم تا مامان بابا اینام خوابن.
متوجه شد از تنهایی میترسم.سرتکان داد وگفت:
_باشه.سریع آماده شو
حاضر شدم وسوئیچ پدر را برداشتم. مستی با جیغ خفه گفت:
_شوخی نکنا! با پیکان رانندگی کنی ؟؟؟ من بمیرمم نمیام..باز مرد راننده پیکان باشه میشه تحمل کرد.
_دیوونه.بدو بیا ببینم!
با شوخی وکشمکش از در خارج شدیم همین که پا در کوچه گذاشتیم و من دست مستی را به طرف رَخش پدر میکشیدم ماشینی برایمان نور بالا زد..
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوع ❌
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄
روح عبادت یاد پروردگار است روحعبادت این است
ڪہانسانوقتیڪہعبادتمیڪند،
نمازیمۍخواند،
دعایی میڪندوهرعملیڪہانجاممیدهد،
دلشبهیادخداےخودشزندهباشد..🌱
[ وَ اقـِمِ الصَّلـوةَ لِـذِکـری ]
- استادمطهری | آزادیمعنوی📚
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅
@emamzaman4_5796627749766432822.mp3
زمان:
حجم:
7.99M
#دعای_عهد
با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذارو هــر روز، بعـد نماز صبح❤️
همراه ما باشید...
اینستاگرام|تلگرام|سهاگراف| مهدیاران|
2.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🍃✨🍃
#سحر_هشتم
《صلوات خاصه ی آقا امام رضا (ع)》
اذن زیارتے بدهید
ای امام عشق
حالمان به جان مادرتان
روبھ راه نیست…💔•○●
✨🍃✨🍃
سحر هشتم و ایوان طلایت عشق است
کاظمین و حرم و شاه و گدایت عشق است
به جوادت قسم ارباب دلم تنگ شده
مشهد و صحن و رواق و نگاهت عشق است
✨أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی✋
#ماه_مبارک_رمضان
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢گفتیم آمریکا از برجام خارج میشه، ولی خوشبینی و ساده لوحی شما موجب شد برای این مسئله فکری نکنید
الان هم معلوم نیست توی وین دارین چیکار میکنید، خدا مملکت رو از دست ابوموسی اشعریها حفظ کنه
#سیاسی
#سرطان_اصلاحات_امریکائی
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄
تولدت مبارک اُردیـــــبـــــهـــــشـــــتـــــی جان :))
گویا خدا هم میدانست که تو از همان اول بهشتی هستی...🌸🍃
پروردگارم از همان اول تورا فرشته ی بهشتی آفرید ، فرشته ای که زمین برای وسعتِ قلبِ بزرگ و پاکش کوچک بود...❤️
فرشته ای که در اوج جوانی سبک بالانه پر کشید...🕊
از ماه تولدت پیداست که تو از همان اول هم زمینی نبودی و از اهل بهشت بودی...
از نامَت که ابراهیم است پیداست که آتَشِ افتاده بر زندگیِ گمراهان را گلستان خواهی کرد...🌳
از نامِ خانوادگی ات پیداست که هادیِ هدایت کننده بودی و همواره هستی...🎊
از چشمانت پیداست که آنها کارِ یک خلقتِ معمولی نیستند، چشمانِ گیرا و هدایت گر نصیبِ هرکَس نمیشود، همان چشم ها که معادله ی هر گناهی را بر هم میزنند...
الحُب أنْ أحبكِ ألف مرّة
وفى كُلّ مرّة أشعرُ أنى أُحبكِ للمرّة الأولى
عشق آن است كه
هزار بار دوستت داشته باشم
و هربار حس كنم اولين بارى است
كه دوستت دارم!
هرروز بیش تر از دیروز و کمتر از فردا دوستت دارم...🧡
#شهید_ابراهیم_هادی ❤️
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄
5.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝هرکسی نمیتونه به امام زمان برسه
🔹 بدون میتونی کی باشی ...❗️
#استاد_رائفی_پور
#امام_زمان
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄