🌷🌹🌷
🌹🌷
🌷
#یک_نکته
✍شیخ رجبعلی
💫شبی در حال عبادت دیدم حجاب دارم و حس عبادت ندارم. به دنبال خطایم اصرار کردم تا بر من روشن کنند.
💓گفتند: «دیشب یاد داری چند ثروتمند برای دیدنت خانهی تو آمدند و از تو خواستند امام شوی پشت سرت نماز بخوانند؟!! تو عبایت را برای خوش آمدن آنها بر دوش انداختی نه برای رضایت ما و این حجاب بخاطر این است.»
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🌷
🌹🌷
🌷🌹🌷
🇮🇷 امام زمان (عج) 🇵🇸
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 #معرفی_یاران_امام_حسین (ع)📜 #یار_بیست_و_پنجم🌹 💛 #نصر_بن_ابى_نیزر💛 🌺نصر بن ابى ن
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
#معرفی_یاران_امام_حسین (ع)📜
#یار_بیست_و_ششم🌹
🧡 #یحیىالمازنى🧡
☘یحیى المازنى:این دلاور نیز با خواندن رجز - كه حاكى از شجاعت او و نداشتن خوف و ترس از مرگ بود - همانند لشكرى بر دشمن یورش برد و سرانجام برابر امام (ع) به شهادت رسید.
#ادامه_دارد....
📗 حیاة الامام الحسین، 3/237.
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
🍃 @emamzaman
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
💓💓💓
💓💓
💓
#خداوند_مهربان|🌸|
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي تَحَبَّبَ إلَيَّ وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنِّي.. قربون اون خدایی که با من مهربونی میکنه بهم محبت میکنه با اینکه از من بی نیازه.
الهی! تو بساز که دیگران ندانند و تو نواز که دیگران نتوانند
الهی!
بساز کار من و منگر به کردار من.
چراغ امیدتون روشن وجودتون سلامت غم از احوالتون دور
لبخند کُنج لباتون و دعای خیر همه در این هفته همراه زندگیتون
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
🍃 @emamzaman
🌷🌹🌷
🌹🌷
🌷
#یک_نکته
✍شیخ رجبعلی
💫شبی در حال عبادت دیدم حجاب دارم و حس عبادت ندارم. به دنبال خطایم اصرار کردم تا بر من روشن کنند.
💓گفتند: «دیشب یاد داری چند ثروتمند برای دیدنت خانهی تو آمدند و از تو خواستند امام شوی پشت سرت نماز بخوانند؟!! تو عبایت را برای خوش آمدن آنها بر دوش انداختی نه برای رضایت ما و این حجاب بخاطر این است.»
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🌷
🌹🌷
🌷🌹🌷
🌸🍃🌸🍃
#داستانک✨
#مال_حرام
مردی در بصره، سالها در بستر بیماری بود؛ بهطوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت.
روزی عالمی نزد او آمد و گفت: میدانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟
گفت: بخدا قسم حاضرم.
داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره بیماری وبا آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آب لیمو است.
این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آبلیمو را نصفه با آب قاطی میکرد و میفروخت.
چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطرهای آبلیمو میریخت تا بوی لیمو دهد.
مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا میکنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد میدهی و خونشان را در شیشه میکنی.
عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آنها را میفروشی.
میدانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد.
پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسهها را فروخت، پدرجان داد.
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🍃 @emamzaman
💫🍃
🍃🌼
🌼
#خانواده 👨👩👧👦
#تربیت_فرزند👶
#حاضر_جوابی_کودک
⭕️با حاضر جوابی کودکان که باعث ناراحتی و شرمندگی والدین می شود چگونه رفتار کنیم⁉️☹️
🔰هرگاه فرزندتان رفتار بی ادبانه ای از خود نشان داد بلافاصله او را از این کار منع کنید.
به طور مثال می توانید بگویید: "وقتی با تو صحبت می کنم، مدام به این طرف و آن طرف نگاه می کنی.این کار مودبانه نیست و باید از این کار دست برداری"
⚠️ و وقتی با گستاخی به شما جواب می دهد و به جای گوش کردن، پاسخ های سر بالا می دهد، بهترین کار این است که به او اعتنا نکنید، آه نکشید، شانه هایتان را بالا نیندازید یا خشمگین نگاه نکنید، فقط صحبت خود را قطع کنید تا زمانی که او از حاضر جوابی دست بردارد.😕
♻️یک راه مناسب دیگر هم این است که او را به رفتارهای مؤدبانه تشویق کنید و هر زمان متوجه شدید که فرزندتان رفتار مودبانه ای از خود نشان داد این موضوع را به او یادآوری کنید. به طور مثال به او بگویید: «از این که مؤدبانه به حرف های من گوش دادی متشکرم. این کار تو واقعا قابل تقدیر است.»😊
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🌸
🍃🌸
🇮🇷 امام زمان (عج) 🇵🇸
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_هشتاد_هفتم 🎀کمتر از ثانیه ديگه داشتم ديوونه مي شدم ... انگار زيرم ميخ
#رمان_مردی_در_آینه📝
💟 #قسمت_هشتاد_هشتم
🎀باز مانده
سکوت مطلقي بين ما حاکم شد ...
نفسم توي سينه حبس شد ... حتي نمي تونستم آب دهنم رو قورت بدم ...
اون توي حال خودش نبود ... و هر ثانيه اي که در سکوت مي گذشت به اندازه هزار سال شکنجه به من سخت می گذشت ... چشم هاي منتظرم، در انتظار واکنش بود ... انگار کل دنياي من بهش بستگی داشت ...
و اون ... خم شده بود و دست هاش کل چهره اش رو مخفي کرده بود ...
چند بار دستم رو بلند کردم تا روي شونه اش بگذارم ... اما ناخودآگاه و بي اختيار اونها رو عقب کشيدم ...
نمي دونستم چي کار باید بکنم ... من دنبال اون، پا به اين سفر گذاشته بودم ... و حالا هر اتفاقي مي تونست براي من بيوفته ... بهش حق مي دادم که بخواد انتقام بگيره ... اما باز هم وحشت وجودم رو پر کرده بود ...
اين يه سفر توريستي نبود ... من با تور اونجا نمي رفتم ... و اگه دنيل رهام مي کرد در بهترين حالت بعد از کلي سرگرداني توي يه کشور غريب ... با آدم هايي که حتي مواجه شدن باهاشون برام رعب آور بود ... بايد دست از پا درازتر برمي گشتم ...
سرش رو که بالا آورد چشم هاش سرخ و خيس بود ... با کف دست باقي مونده نم اشک رو از کنار چشمش پاک کرد ...
تمام وجودم از داخهل می لرزيد ... اين پريشاني، حال هر بار من در مواجهه با ساندرز بود ... و توي اون لحظات بيشتر از قبل شده بود ...
نمي تونستم بهش نگاه کنم ... اشک با شرم توي چشم هام موج می زد ...
- هيچ چيز جز اينکه بگم ... متاسفم ... به مغزم خطور نمي کنه ...
از حالت خميده اومد بالا و کامل نشست ... و نگاه سنگينش با اون پلک هاي خيس، چرخيد سمت من ... از ديدن عمق نگاهش، قلبم از حرکت ايستاد ...
- اگه منتظر شنيدن چيزي از سمت من هستي ... الان، مغز منم کار نمي کنه ... جز شکرگزاري از لطف و بخشش خدايي که مي پرستم ... به هيچي نمي تونم فکر کنم ...
نمي تونم چيزي بهت بگم ... اصلا نمي دونم چي بايد بگم ...
مي دونم در اين ماجرا عمدي در کار نيست ... اما مي دونم اگه خدا ...
دوباره اشک توي چشم هاي سرخش حلقه زد ... و بغض راه کلمات و نفسش رو بست ... بدون اينکه مکث کنه از جا بلند شد و رفت سمت سرويس هاي هواپيما ... و من مي لرزيدم ... مثل بچه اي که با لباس بهاري ... وسط سرما و برف سنگين زمستان ايستاده ...
به جای سرزنش کردن و تنفر از من ... وجودش محو نعمت خدایی بود که می پرستید ...
چند دقيقه بعد، برگشت ... نشست سر جاش ... با نشستنش، نورا تکاني خورد و از خواب بلند شد ... خواب آلود و با چشم هاي نيمه باز ...
نورا رو از روي صندلي برداشت و محکم توي بغلش گرفت ... از بين فاصله صندلي ها نيم رخ چهره هر دوشون رو واضح مي ديدم ...
با چشم هاي پف کرده، دستي روي سر دخترش کشيد ...
- بخواب عزيزم ... هنوز خيلي مونده ...
هواپيما توي فرودگاه استانبول به زمين نشست ... و ما منتظر تا زمان اعلام پرواز استانبول ـ تهران ...
تمام مدت پرواز نمي تونستم بشينم ... ولی حالا که همه چیز تموم شده بود ... آروم نشسته بودم و غرق فکر ... و زماني که انتظار به پايان رسيد ... اين سفر، ديگه سفر من نبود ... بايد از همون جا برمي گشتم ...
اونها آماده حرکت شدن ... اما من از جام تکان نخوردم ... ثابت روي صندلي ... همون جا باقی موندم ...
#ادامه_دارد...
✍نویسنده: #شهید_سیدطاها_ایمانی
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
🍃 @emamzaman
🍃
🌺
🎉🌼🍃
3.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طرح_موبایل_حسینی📲
#مداحی🎼
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃قبله عاشقان بُود تربت باصفای تو
🍃کعبه ز دور میبرد سجده به کربلای تو
🎤 #محمودکریمی
⏯ #واحد
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@emamzaman
📿🎉
🎉
🌸#دعای_فرج برای تعجیل در ظهور مولامان🌸
بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم
🍃اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَــ🍃
🌸دعـای سلامتی امـام زمـان(عج)🌸
🍃"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"🍃
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🌸 @emamzaman
🎉
📿🎉