eitaa logo
♡مهدیاران♡
1.6هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
دل💔پر زخم زمین🌍 گفته کسی می آید ... ⁦ -فعالیت تخصصی درزمینه #مهدویت درقالب ارائه متن،کلیپ،صوت،کتاب،عکس نوشته... 📞پاسخگویی : @Majnonehosain 🌐کانال مرجع: @emamzaman 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 همراه ما باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
EmamZaman78_112038.mp3
996.1K
🍀داستان یکی از شاگردان برجسته ائمه که مورد عنایت عجل‌الله قرار گرفت... 🌺 @emamzaman_12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دِل‌مَـن‌دَر‌هَـوَس‌رُو؎ِ‌تُـ🌺ـو‌اِ؎ِ‌ مُـونِس‌جـٰآن،‌خـٰآڪ‌رآهےِ‌سِت‌ڪهِ‌ دَر‌دَست‌نَسیم‌اُفتـٰآده‌سِت‌‌‌‌‌🍃.. 🌙...
بہ‌گمان‌روزقشنگےبشود امروزم ،چون دَم صبـح سلامم‌بہ‌تـ🌺ـو ،خیلےچسبید.. 🧡...
مهدی‌جان دست به قلم بردم تا برایتان حرف ها بزنم اما نشد 😔 خواستم از دردم بگویم دیدم دردِ شما،خودِ منم خواستم از بی‌کسی‌ام حرف بزنم دیدم تنهاتر از شما در عالم نیست😔 خواستم بگویم : دلم از روزگار گرفته❣ دیدم خودم در خون به دل کردنِ شما کم نگذاشته ام😔 قلم کم آورد به راستی که وسعت مظلومیت شما قابل اندازه گیری نیست 😔💔 🤲 ♥️ 【 @emamzaman_12
[آنگاه که غرق در خواب غفلت هستم و در دریای کسالت فرو رفته ام بانگ زیبایی از گلدسته های ارغوانی و زیبای مسجد می آید... و مرا با خود به سفری دور و دراز می برد سفری که چون غریق نجاتی مرا از اقیانوس بی کران وسوسه های شیطان نجات می دهد رایحه ی عطر گل های بهشتی جهان را معطر می سازد و حی علی الصلاة مرا می برد تا باغ پرستو های رنگارنگ... ]♥️🌿 📿 🤲 【 @emamzaman_12
عهد با امام زمان یعنی_۱.mp3
5.92M
🎙 پادکست عهد با امام‌ زمان 🔅 باید دائم محیای ظهور باشیم... 🤲 @emamzaman_12
مُتِـوَلِدشُدم‌اصـلاڪِہ‌شَوَم‌نوڪَـرِتو، بِـۍتوعُمرَم‌هَمِـہ‌باطِـل‌،هَمِہ‌دَم‌؏ــلافِۍ‌ست...!シ ♥️ 【 @emamzaman_12
sajadie.mp3
9.73M
🦋وَاکْســِرْعَنِّي سُلْطَانَ‌الْهُمَ بِحَوْلِڪَ... وبه نیروۍخودسختي اندوهم رادرهم شکن... ✨ 【 @emamzaman_12
🌱داماد علامه امینی صاحب کتاب الغدیر می گويد: در اوایل طلبگی در حجره ی مدرسه، مشغول ریاضت هایی بودم به خاطر همین نیمه شب ها از خواب بیدار می شدم و به شب زنده داری می پرداختم. مدرسه ی ما خادمی داشت که در خدمت گذاری به طلاب از هیچ کمکی مضایقه نمی کرد، علاوه بر تمیز کردن مدرسه که وظیفه اش بود حجره های طلبه ها را هم تمیز می کرد، برایشان نان می گرفت آب می آورد و اگر اجازه می دادند لباس هایشان را هم می شست، بسیار کم حرف و پر کار بود. شب چهارشنبه وقتی نیمه شب برای عبادت بیدار شدم نوری در اتاق خادم توجه ام را جلب کرد می خواستم به سمت آن نور بروم که دیدم قدرت رفتن ندارم! فهمیدم مصلحتی در این امر است. ایستادم صدای صحبت کردن خادم را با کسی می شنیدم، ولی صدای کسی که خادم با او صحبت می کرد به گوشم نمی رسید. بعد از مدتی نور رفت، در زدم بعد از باز کردن و سلام و احوالپرسی، پرسیدم این نور چیست؟ رنگ از رخسارش پرید! می خواست جواب ندهد ولی من ول کن اش نبودم تا آخر مرا قسم داد که می گویم ولی تا روز جمعه به کسی از این جریان چیزی نگو قبول کردم او هم جریان را برایم گفت که وجود مقدس امام زمان(عج) تشریف آورده بودند در اتاق من، و از خصوصيت یارانشان برایم صحبت کردند و فرموند که آماده شوم جمعه می آیند سراغم تا من هم به کار گزاران و خادمانشان ملحق شوم. با حسرت به چهره خادم نگاهی انداختم و از این که تا حالا برایم کارهایی انجام داده بود احساس شرمندگی نمودم. روز جمعه شد چشم از خادم برنداشتم تا لحظه ی بردنش را ببینم. نزدیک ظهر، خادم کنار لبه حوض نشسته بود، یک لحظه حواس من به چیزی پرت شد تا برگشتم دیدم اثری از خادم نیست او رفت و دیگر هیچ یک از طلبه ها او را ندیدند. ♥️ 🌺 【 @emamzaman_12